۵۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
خدا از ميان نرود. | خدا از ميان نرود. | ||
و لذا امام صادق عليه السلام فرموده است: | و لذا امام صادق عليه السلام فرموده است: | ||
و | {{متن عربی|«الْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ، وَ مَعَ الْخَلْقِ، وَ بَعْدَ الْخَلْقِ»}}:<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۸ ح ۶۶ .</ref>حجت پيش از هر مخلوقى و با هر مخلوقى و بعد از هر مخلوقى وجود دارد. | ||
و فرموده است: | |||
ُ{{متن عربی|لَوْ لَمْ يَبْقَ فِي الْأَرْضِ إِلَّا رَجُلَانِ، لَكَانَ أَحَدُهُمَاالْحُجَّة}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۲ ح ۲۴. | |||
'''الكافي (ط - دارالحديث) ؛ ج1 ؛ ص439'''</ref>: اگر از اهل دنيا جز دو نفر باقى نماند، يكى از آن دو حتماً حجت خواهد بود. | |||
در حديث ديگر | در حديث ديگر فرموده است: | ||
«إِنَّ آخِرَ مَنْ يَمُوتُ الْإِمَامُ؛ لِئَلَّا يَحْتَجَّ أَحَدٌ عَلَى اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَّ- أَنَّهُ تَرَكَهُ بِغَيْرِ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَيْهِ»<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۱ ح ۲۱.</ref>: آخرين كسى كه مى ميرد و از دنيا مى رود امام است، تابراى كسى عذرى باقى نماند و نگويد كه خداوند مرا بدون حجت و راهنما رها كرده است. | |||
در حديث ديگر آمده است: | |||
إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَدَعِ الْأَرْضَ إِلَّا وَ فِيهَا عَالِمٌ يَعْلَمُ الزِّيَادَةَ وَ النُّقْصَانَ فِي الْأَرْضِ فَإِذَا زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدَّهُمْ وَ إِذَا نَقَصُوا أَكْمَلَهُ لَهُم<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۴ ح ۳۱.</ref> | |||
خداوند تبارک و تعالى زمين را رها نكرده مگر اينكه در آن عالمى قرار داده كه زيادى و نقصان را مى داند. هر گاه مؤمنان چيزى در دين بيفزايند آن را ردّ مى كند، و هر | خداوند تبارک و تعالى زمين را رها نكرده مگر اينكه در آن عالمى قرار داده كه زيادى و نقصان را مى داند. هر گاه مؤمنان چيزى در دين بيفزايند آن را ردّ مى كند، و هر | ||
خط ۵۰: | خط ۵۶: | ||
'''این ازنظرتشریعی.و اما از نظر تكوينى:''' | '''این ازنظرتشریعی.و اما از نظر تكوينى:''' | ||
نظام عالم بستگى كامل به وجود امام عليه السلام دارد. محمد بن فضيل گويد: به حضرت رضا عليه السلام عرض كردم: | نظام عالم بستگى كامل به وجود امام عليه السلام دارد. محمد بن فضيل گويد: به حضرت رضا عليه السلام عرض كردم: | ||
پس تمام آرامش زمين و سكون آن به گونه اى كه بشر بتواند بر روى آن زندگى كند و برقرارى آسمان و همه كرات عالم، به خاطر وجود امام عليه السلام است. در زيارت هم مى خوانيم: | تَكُونُ الْأَرْضُ وَ لَا إِمَامَ فِيهَا فَقَالَ علیه السلام إِذاً لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۸ ح ۳۹.</ref>: آيا مى شود زمين بدون امام برقرار باشد؟ فرمود: در آن صورت اهلش را در خود فرو مى برد. | ||
پس تمام آرامش زمين و سكون آن به گونه اى كه بشر بتواند بر روى آن زندگى كند و برقرارى آسمان و همه كرات عالم، به خاطر وجود امام عليه السلام است. در زيارت هم مى | |||
خوانيم:َ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ<ref>فرازی از زیارت جامعه کبیره</ref> | |||
در حقيقت امام قطب عالم امكان و محور اصلى دایره وجود و سرّ آفرينش و علت غائى خلقت و واسطه فيض ربوبى و نور خداوند در آسمان ها و زمين است. و لذا شناخت او فراتر از درک بشر و برتر از بينش خردمندان است. حضرت رضاعليه السلام مى فرمايد: | در حقيقت امام قطب عالم امكان و محور اصلى دایره وجود و سرّ آفرينش و علت غائى خلقت و واسطه فيض ربوبى و نور خداوند در آسمان ها و زمين است. و لذا شناخت او فراتر از درک بشر و برتر از بينش خردمندان است. حضرت رضاعليه السلام مى فرمايد: | ||
إِنَّ الْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَى مَكَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ يَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ يَنَالُوهَا بِآرَائِهِم:<ref>الكافي (ط - الإسلامية) / ج۱ / ۱۹۹ / باب نادر جامع في فضل الإمام و صفاته ..... ص : ۱۹۸</ref> | |||
امامت، قدر و عظمت و موقعيت و شأن آن بالاتر و برتر است از آنكه مردم بتوانند با عقول ناقص خويش به آن برسند. | |||
ِ الْإِمَامُ كَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ وَ هِيَ فِي الْأُفُقِ بِحَيْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَيْدِي وَ الْأَبْصَار<ref>الكافي (ط - الإسلامية) / ج۱ / ۲۰۰ / باب نادر جامع في فضل الإمام و صفاته ..... ص : ۱۹۸</ref>: | |||
امام همچون خورشيدى تابان است كه به نور خود جهان هستى را روشنايى بخشيده، و او در افقى است كه دست ها و ديدگان به او دسترسى ندارند، و فكر و انديشه و خيال به حريم ملكوتى او راه ندارد. بلكه از توصيف شأنى از شؤون او عاجز اند. | |||
َ هَيْهَاتَ ضَلَّتِ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ خَسَأَتِ الْعُيُونُ وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَيَّرَتِ الْحُكَمَاءُ وَ تَقَاصَرَتِ الْحُلَمَاءُ وَ حَصِرَتِ الْخُطَبَاءُ وَ جَهِلَتِ الْأَلِبَّاءُ وَ كَلَّتِ الشُّعَرَاءُ وَ عَجَزَتِ الْأُدَبَاءُ وَ عَيِيَتِ الْبُلَغَاءُ عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِه<ref>الكافي (ط - الإسلامية) / ج۱ / ۲۰۱ / باب نادر جامع في فضل الإمام و صفاته ..... ص : ۱۹۸</ref> | |||
همچنين امام چون حجت خدا و هادى امت مى باشد، لازمه اش اين است كه عالم به جميع امور باشد و بتواند پاسخ مشكلات علمى مردم را بدهد. امام صادق عليه السلام مى فرمايد:{{متن عربی|اللَّه اعظم من ان يحتجّ بعبد من عباده، ثم يخفى عنه شيئاً من اخبار السماء و الارض}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۱۱۰ ح ۴.</ref>: خداوند، شأن او اجلّ و برتر است از اينكه بنده اش از بندگانش را حجت خويش قرار دهد، سپس اخبار آسمان و زمين را از او پنهان بدارد. | همچنين امام چون حجت خدا و هادى امت مى باشد، لازمه اش اين است كه عالم به جميع امور باشد و بتواند پاسخ مشكلات علمى مردم را بدهد. امام صادق عليه السلام مى فرمايد:{{متن عربی|اللَّه اعظم من ان يحتجّ بعبد من عباده، ثم يخفى عنه شيئاً من اخبار السماء و الارض}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۱۱۰ ح ۴.</ref>: خداوند، شأن او اجلّ و برتر است از اينكه بنده اش از بندگانش را حجت خويش قرار دهد، سپس اخبار آسمان و زمين را از او پنهان بدارد. |
ویرایش