پرش به محتوا

آيه ۶۷ مائده و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
اما در مسئله ولايت، گذشته از اصل مسئله كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده بود، براى ابلاغ آن امر خاص ديگرى نازل شد و آن آيه ۶۷ سوره مائده بود:
اما در مسئله ولايت، گذشته از اصل مسئله كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده بود، براى ابلاغ آن امر خاص ديگرى نازل شد و آن آيه ۶۷ سوره مائده بود:


«يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» : «اى پيامبر، برسان آنچه در حق على از پروردگارت بر تو نازل شده و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى ‏كند» .
«يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»: «اى پيامبر، برسان آنچه در حق على از پروردگارت بر تو نازل شده و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى ‏كند» .


پيامبر صلى الله عليه و آله با توجه به همين امر خاص، مراسم غدير را ترتيب داد تا ابلاغ اين حكم به شكل خاصى انجام پذيرد. اقدام بديعى كه در سخنرانى غدير انجام گرفت آن بود كه در همان آغاز سخن -  پس از حمد و ثنا -  پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت اعلام كرد كه اين سخنرانى به خاطر نزول آن دستور است، آنجا كه فرمود:
پيامبر صلى الله عليه و آله با توجه به همين امر خاص، مراسم غدير را ترتيب داد تا ابلاغ اين حكم به شكل خاصى انجام پذيرد. اقدام بديعى كه در سخنرانى غدير انجام گرفت آن بود كه در همان آغاز سخن -  پس از حمد و ثنا -  پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت اعلام كرد كه اين سخنرانى به خاطر نزول آن دستور است، آنجا كه فرمود:
خط ۸۴: خط ۸۴:
نزول اين آيه همه آن چيزى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله انتظارش را مى‏ كشيد و انعكاس آن مى ‏توانست اين گونه باشد: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» : اى صاحب رسالت، آنچه از پروردگارت درباره امامت و خلافت و ولايت نازل شده ابلاغ كن و به مردم برسان.
نزول اين آيه همه آن چيزى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله انتظارش را مى‏ كشيد و انعكاس آن مى ‏توانست اين گونه باشد: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» : اى صاحب رسالت، آنچه از پروردگارت درباره امامت و خلافت و ولايت نازل شده ابلاغ كن و به مردم برسان.


«وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» : اين مسئله آن قدر قطعى و مهم و مورد تأكيد است كه اگر نشود گويا در رسالت و نبوت خويش هيچ گامى برنداشته ‏اى و رسالتى كه بر دوشت نهاده شده به انجام نرسانده بر زمين نهاده‏اى. «وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ» : از جهت توطئه ‏هايى كه از آن هراس دارى مطمئن باش كه خداوند حفظ تو را از شر مردمان توطئه ‏گر ضمانت نموده است.
«وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»: اين مسئله آن قدر قطعى و مهم و مورد تأكيد است كه اگر نشود گويا در رسالت و نبوت خويش هيچ گامى برنداشته ‏اى و رسالتى كه بر دوشت نهاده شده به انجام نرسانده بر زمين نهاده‏اى. «وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ»: از جهت توطئه ‏هايى كه از آن هراس دارى مطمئن باش كه خداوند حفظ تو را از شر مردمان توطئه ‏گر ضمانت نموده است.


«اِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ» : هدف اصلى، ابلاغ اين پيام و اتمام حجت است و شكى نيست كه گروهى از مردم ولايت را نمى ‏پذيرند و بدان ايمان نمى ‏آورند و كفر مى‏ ورزند. با نزول اين آيه، پيامبر صلى الله عليه و آله همه آنچه درباره توطئه‏ ها از مردم مخفى مى‏ كرد بى‏ واهمه با آنان در ميان گذاشت و فرمود:
{{قرآن|«اِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ»}}: هدف اصلى، ابلاغ اين پيام و اتمام حجت است و شكى نيست كه گروهى از مردم ولايت را نمى ‏پذيرند و بدان ايمان نمى ‏آورند و كفر مى‏ ورزند. با نزول اين آيه، پيامبر صلى الله عليه و آله همه آنچه درباره توطئه‏ ها از مردم مخفى مى‏ كرد بى‏ واهمه با آنان در ميان گذاشت و فرمود:


اين آيه تهديد بعد از وعيد است. حتماً امر خداوند را به انجام خواهم رساند چرا كه اگر مردم هم مرا متهم كنند و تكذيب نمايند براى من آسان تر از عقوبت الهى در دنيا و آخرت است، و خدا بدون انجام اين وظيفه از من راضى نمى‏ شود. اكنون كه خدا ضامن حفظ من است از هيچ كس نمى‏ هراسم.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۲. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۹.</ref>
اين آيه تهديد بعد از وعيد است. حتماً امر خداوند را به انجام خواهم رساند چرا كه اگر مردم هم مرا متهم كنند و تكذيب نمايند براى من آسان تر از عقوبت الهى در دنيا و آخرت است، و خدا بدون انجام اين وظيفه از من راضى نمى‏ شود. اكنون كه خدا ضامن حفظ من است از هيچ كس نمى‏ هراسم.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۲. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۹.</ref>
۵۰۷

ویرایش