پرش به محتوا

احکام: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ نوامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Modir صفحهٔ احكام را به احکام منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== <big>ابلاغ احكام</big><ref>مائده/۶۷ . سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۱.</ref> ==
== <big>ابلاغ احكام</big><ref>مائده/۶۷ . سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۱.</ref> ==
<big>همه سخنرانى‏ هاى پيامبرصلى الله عليه وآله براى ابلاغ دستورات پروردگار بود، اما در هيچ كدام خداوند دستور خاصى براى ابلاغ نداده بود. وقتى حكمى مانند نماز و امثال آن بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل مى‏ شد به معناى آن بود كه آن را به مردم برساند، و نياز نبود كه امر خاصى هم بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شود كه امر نماز را به مردم ابلاغ كن.</big>
<big>همه سخنرانى‏ هاى پيامبر صلى الله عليه و آله براى ابلاغ دستورات پروردگار بود، اما در هيچ كدام خداوند دستور خاصى براى ابلاغ نداده بود. وقتى حكمى مانند نماز و امثال آن بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل مى‏ شد به معناى آن بود كه آن را به مردم برساند، و نياز نبود كه امر خاصى هم بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شود كه امر نماز را به مردم ابلاغ كن.</big>


<big>اما در مسئله ولايت، گذشته از اصل مسئله كه بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده بود، براى ابلاغ آن امر خاص ديگرى نازل شد و آن آيه ۶۷ سوره مائده بود:</big>
<big>اما در مسئله ولايت، گذشته از اصل مسئله كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده بود، براى ابلاغ آن امر خاص ديگرى نازل شد و آن آيه ۶۷ [[سوره مائده]] بود:</big>


<big>«يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»:</big>
<big>«يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»:</big>
خط ۱۵: خط ۱۵:
<big>همچنين نكات مهمى درباره نماز و زكات و حج بيان داشتند، كه در اين باره ضمن تأكيد بر اين اركان مهم دين، هر سؤالى درباره آن ها را به امامان بعد از خود ارجاع دادند.</big>
<big>همچنين نكات مهمى درباره نماز و زكات و حج بيان داشتند، كه در اين باره ضمن تأكيد بر اين اركان مهم دين، هر سؤالى درباره آن ها را به امامان بعد از خود ارجاع دادند.</big>


<big>در فرازى از بخش دهم [[خطبه غدير]]، پيامبرصلى الله عليه وآله پس از اشاره به نماز و زكات آمادگى لازم را براى مطلب اصلى به وجود آورد، كه عبارت بود از آينده نگرى درباره همه حلال‏ ها و حرام ‏هاى خداوند، كه بسيارى از آنها گفته نشده بود و براى برخى از آنها هنوز زمينه ‏اى وجود نداشت. اين فراز يكى از مهم‏ترين قسمت‏ هاى خطبه غدير به شمار مى ‏آيد كه پيامبرصلى الله عليه وآله ضابطه ابدى درباره حلال و حرام را در اختيار مردم گذاشت و راه هر گونه خود رأيى درباره احكام الهى را مسدود نمود.</big>
<big>در فرازى از بخش دهم [[خطبه غدیر]]، پيامبر صلى الله عليه و آله پس از اشاره به نماز و زكات آمادگى لازم را براى مطلب اصلى به وجود آورد، كه عبارت بود از آينده نگرى درباره همه حلال‏ ها و حرام ‏هاى خداوند، كه بسيارى از آنها گفته نشده بود و براى برخى از آنها هنوز زمينه ‏اى وجود نداشت. اين فراز يكى از مهم‏ترين قسمت‏ هاى خطبه غدير به شمار مى ‏آيد كه پيامبر صلى الله عليه و آله ضابطه ابدى درباره حلال و حرام را در اختيار مردم گذاشت و راه هر گونه خود رأيى درباره احكام الهى را مسدود نمود.</big>
 
<big>در اين باره حضرت دو ضابطه بسيار مهم براى مردم تعيين كرد: يكى مرجع مردم در حلال و حرام تا روز قيامت كه در اين باره ابتدا تصريح كرد كه تعداد حلال و حرام آن قدر زياد است كه نمى‏توان در يک مجلس همه را بيان كرد. سپس راه حل آن را تعيين جانشينانى دانستند كه به نيابت از پيامبرصلى الله عليه وآله پاسخگوى مردم باشند، و آنان را از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام تا [[حضرت مهدی علیه السلام]] معرفى كردند.</big>


<big>در اين باره حضرت دو ضابطه بسيار مهم براى مردم تعيين كرد: يكى مرجع مردم در حلال و حرام تا روز قيامت كه در اين باره ابتدا تصريح كرد كه تعداد حلال و حرام آن قدر زياد است كه نمى‏توان در يك مجلس همه را بيان كرد. سپس راه حل آن را تعيين جانشينانى دانستند كه به نيابت از پيامبرصلى الله عليه وآله پاسخگوى مردم باشند، و آنان را از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام تا [[حضرت مهدى عليه السلام]] معرفى كردند.</big>




خط ۳۱: خط ۳۲:




<big>در آنجا [[زيد بن ارقم]] و [[براء بن عازب]] و [[ابوذر]] و [[مقداد]] و [[عمار]] گفتند: ما شهادت مى‏ دهيم كه سخن پيامبرصلى الله عليه وآله را به ياد داريم كه بر منبر ايستاده بود و تو در كنار او بودى و مى ‏فرمود:</big>
 
<big>در آنجا [[زید بن ارقم]] و براء بن عازب و ابوذر و مقداد و عمار گفتند: ما شهادت مى‏ دهيم كه سخن پيامبر صلى الله عليه و آله را به ياد داريم كه بر [[منبر]] ايستاده بود و تو در كنار او بودى و مى ‏فرمود:</big>


<big>اى مردم، خداوند به من دستور داده كه معرفى كنم امام شما را و آن كه بعد از من در ميان شما قائم خواهد بود، و وصى خود و جانشينم را، و آن كسى كه خداوند در كتابش اطاعت او را بر مؤمنين واجب كرده و اطاعت او را قرين اطاعت خود و من نموده، و شما را در قرآن به ولايت او دستور داده است.</big>
<big>اى مردم، خداوند به من دستور داده كه معرفى كنم امام شما را و آن كه بعد از من در ميان شما قائم خواهد بود، و وصى خود و جانشينم را، و آن كسى كه خداوند در كتابش اطاعت او را بر مؤمنين واجب كرده و اطاعت او را قرين اطاعت خود و من نموده، و شما را در قرآن به ولايت او دستور داده است.</big>




<big>من براى معاف شدن در اين باره -  از ترس اهل نفاق و تكذيبشان -  به پروردگارم مراجعه كردم، ولى (خداوند) مرا ترسانيد كه بايد اين رسالت را برسانم و گرنه مرا عذاب مى ‏كند.</big>
<big>من براى معاف شدن در اين باره -  از ترس اهل نفاق و تكذيبشان -  به پروردگارم مراجعه كردم، ولى (خداوند) مرا ترسانيد كه بايد اين رسالت را برسانم و گرنه مرا عذاب مى ‏كند.</big>


<big>اى مردم، خداوند در كتابش شما را به نماز امر كرده و من آن را برايتان بيان نمودم، و به زكات و روزه و حج دستور داده كه آن را هم براى شما بيان و تفسير نمودم، و به ولايت دستور داده و من شما را شاهد مى‏ گيرم كه ولايت مخصوص اين شخص است -  و حضرت دست مبارك را بر [[على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام]] قرار دادند -  و سپس براى دو پسرش بعد از او، و سپس براى اوصياء از فرزندانشان بعد از آن هاست. آنان از قرآن جدا نمى‏ شوند و قرآن از آنان جدا نمى‏ شود تا بر سر حوضم بر من وارد شوند.</big>
<big>اى مردم، خداوند در كتابش شما را به نماز امر كرده و من آن را برايتان بيان نمودم، و به زكات و روزه و حج دستور داده كه آن را هم براى شما بيان و تفسير نمودم، و به ولايت دستور داده و من شما را شاهد مى‏ گيرم كه ولايت مخصوص اين شخص است -  و حضرت دست مبارک را بر على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام قرار دادند -  و سپس براى دو پسرش بعد از او، و سپس براى اوصياء از فرزندانشان بعد از آن هاست. آنان از قرآن جدا نمى‏ شوند و قرآن از آنان جدا نمى‏ شود تا بر سر حوضم بر من وارد شوند.</big>
 




خط ۴۹: خط ۵۳:


<big>در نظر بگيريد كه پيامبرى مى‏خواست در آخرين ماه‏هاى عمر خود همه قوانين باقى مانده اسلام را يک جا به مسلمين بياموزد، در حالى كه تا آن روز براى تعليم يک دهم آن هم فرصت نيافته بود. چگونه چنين كارى ممكن بود؟ اوج بلاغت و سخنورى آنجا خود را نشان داد كه اين هدف مى ‏خواست در خطبه‏ اى يک ساعته انجام شود.</big>
<big>در نظر بگيريد كه پيامبرى مى‏خواست در آخرين ماه‏هاى عمر خود همه قوانين باقى مانده اسلام را يک جا به مسلمين بياموزد، در حالى كه تا آن روز براى تعليم يک دهم آن هم فرصت نيافته بود. چگونه چنين كارى ممكن بود؟ اوج بلاغت و سخنورى آنجا خود را نشان داد كه اين هدف مى ‏خواست در خطبه‏ اى يک ساعته انجام شود.</big>




خط ۵۶: خط ۶۱:


== <big>تبليغ غدير با قبولى اعمال با ولايت</big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۰۷، ۱۲۵.</ref> ==
== <big>تبليغ غدير با قبولى اعمال با ولايت</big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۰۷، ۱۲۵.</ref> ==
<big>عظمت غدير اقتضا مى‏ كند به بلنداى آن برنامه ‏ريزى داشته باشيم، و گمان نكنيم پيامى با آن عظمت را در گونه ‏هاى كم ابهت تبليغ مى‏ توان جلوه‏گر ساخت. احترام به مقام با عظمت غدير به ما فرمان مى ‏دهد كه آن را در جذاب ‏ترين و ارزشمندترين گونه ‏هاى رسانه ‏اى جلوه‏گر سازيم، و هر گونه تبليغى در رابطه با غدير را لايق شأن آن و به عظمت ساحت مقدس اولين مبلِّغ آن يعنى پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله به انجام رسانيم.</big>
<big>عظمت غدير اقتضا مى‏ كند به بلنداى آن برنامه ‏ريزى داشته باشيم، و گمان نكنيم پيامى با آن عظمت را در گونه ‏هاى كم ابهت تبليغ مى‏ توان جلوه‏گر ساخت. احترام به مقام با عظمت غدير به ما فرمان مى ‏دهد كه آن را در جذاب ‏ترين و ارزشمندترين گونه ‏هاى رسانه ‏اى جلوه‏گر سازيم، و هر گونه تبليغى در رابطه با غدير را لايق شأن آن و به عظمت ساحت مقدس اولين مبلِّغ آن يعنى پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله به انجام رسانيم.</big>


<big>يكى از اين راهكارهاى تبليغ غدير، بيان غدير به عنوان دريچه‏ اى به درياى علم الهى است:</big>
<big>يكى از اين راهكارهاى تبليغ غدير، بيان غدير به عنوان دريچه‏ اى به درياى علم الهى است:</big>
خط ۶۹: خط ۷۴:


<big>در فرازى از بخش سوم خطبه غدير، پس از آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله وجوب اطاعت ائمه‏ عليهم السلام را بيان كرد، نتيجه‏ گيرى رسمى از اين اتصال حجت‏ هاى الهى نمود، و ابلاغ اوامر و نواهى الهى را فقط به اين طريق اختصاص داده فرمود: «هيچ حلال و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسول و دوازده امام براى شما تعيين كنند»، و دليل آن را هم ذكر كرد كه خداوند علم آن را فقط به من عنايت كرده و من هم فقط به دوازده امام سپرده ‏ام و هيچ كس را در اين باره شريک آنان قرار نداده ‏ام.</big>
<big>در فرازى از بخش سوم خطبه غدير، پس از آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله وجوب اطاعت ائمه‏ عليهم السلام را بيان كرد، نتيجه‏ گيرى رسمى از اين اتصال حجت‏ هاى الهى نمود، و ابلاغ اوامر و نواهى الهى را فقط به اين طريق اختصاص داده فرمود: «هيچ حلال و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسول و دوازده امام براى شما تعيين كنند»، و دليل آن را هم ذكر كرد كه خداوند علم آن را فقط به من عنايت كرده و من هم فقط به دوازده امام سپرده ‏ام و هيچ كس را در اين باره شريک آنان قرار نداده ‏ام.</big>




خط ۷۴: خط ۸۰:


<big>حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان حلال كرده باشند، و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان بر شما حرام كرده باشند. خداوند عز و جل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده‏ ام.</big>
<big>حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان حلال كرده باشند، و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان بر شما حرام كرده باشند. خداوند عز و جل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده‏ ام.</big>




<big>در دهمين بخش، حضرت درباره احكام الهى سخن گفتند كه مقصود بيانِ چند پايه مهم عقيدتى بود: از جمله اينكه چون بيان همه حلال‏ ها و حرام ‏ها توسط من امكان ندارد، با بيعتى كه از شما درباره ائمه ‏عليهم السلام مى‏گيرم حلال و حرام را تا روز قيامت بيان كرده‏ام، زيرا علم و عمل آنان حجت است. ديگر اينكه بالاترين امر به معروف و نهى از منكر، تبليغ پيام غدير درباره امامان‏ عليهم السلام و امر به اطاعت از ايشان و نهى از مخالفتشان است.</big>
<big>در دهمين بخش، حضرت درباره احكام الهى سخن گفتند كه مقصود بيانِ چند پايه مهم عقيدتى بود: از جمله اينكه چون بيان همه حلال‏ ها و حرام ‏ها توسط من امكان ندارد، با بيعتى كه از شما درباره ائمه ‏عليهم السلام مى‏گيرم حلال و حرام را تا روز قيامت بيان كرده‏ام، زيرا علم و عمل آنان حجت است. ديگر اينكه بالاترين امر به معروف و نهى از منكر، تبليغ پيام غدير درباره امامان‏ عليهم السلام و امر به اطاعت از ايشان و نهى از مخالفتشان است.</big>




خط ۸۲: خط ۹۰:


<big>هر حلالى كه شما را بدان راهنمايى كردم و هر حرامى كه شما را از آن نهى ‏نمودم، هرگز از آن بر نمى گردم و تغيير نمى ‏دهم. اين مطلب را به ياد داشته باشيد و حفظ كنيد و به يكديگر توصيه نماييد و تغيير و تبديل در آن ندهيد.</big>
<big>هر حلالى كه شما را بدان راهنمايى كردم و هر حرامى كه شما را از آن نهى ‏نمودم، هرگز از آن بر نمى گردم و تغيير نمى ‏دهم. اين مطلب را به ياد داشته باشيد و حفظ كنيد و به يكديگر توصيه نماييد و تغيير و تبديل در آن ندهيد.</big>




خط ۲۱۱: خط ۲۲۰:


<big>از آيه ۲۶ اين سوره نام حضرت ابراهيم عليه السلام به ميان مى‏ آيد كه توحيد را بر اساس فطرت خويش نزد خاندانش علنى ساخت. بلافاصله خداوند چنين موحّد والا مقامى را لايق آن دانسته كه امامت در نسل او باشد.</big>
<big>از آيه ۲۶ اين سوره نام حضرت ابراهيم عليه السلام به ميان مى‏ آيد كه توحيد را بر اساس فطرت خويش نزد خاندانش علنى ساخت. بلافاصله خداوند چنين موحّد والا مقامى را لايق آن دانسته كه امامت در نسل او باشد.</big>




خط ۲۱۸: خط ۲۲۸:


<big>«ما مردگان را زنده مى‏ كنيم و آنچه پيش فرستاده ‏اند و بر جاى گذاشته ‏اند را مى ‏نويسيم؛ و هر چيزى را در امام مبين جمع كرده ‏ايم».</big>
<big>«ما مردگان را زنده مى‏ كنيم و آنچه پيش فرستاده ‏اند و بر جاى گذاشته ‏اند را مى ‏نويسيم؛ و هر چيزى را در امام مبين جمع كرده ‏ايم».</big>




<big>اين آيه از دو بُعد قابل بررسى است:</big>
<big>اين آيه از دو بُعد قابل بررسى است:</big>


==== <big>'''متن خطبه غدير'''</big> ====
<big>'''متن خطبه غدير'''</big>
 
<big>ما مِنْ عِلْمٍ الاّ وَ قَدْ احْصاهُ اللَّه فِىَّ، وَ كُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ احْصَيْتُهُ فى امامِ الْمُتَّقينَ، وَ ما مِنْ عِلْمٍ الاّ وَ قَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِيّاً، وَ هُوَ الامامُ الْمُبينُ الَّذى ذَكَرَهُ اللَّه فى سُورَةِ يس: «وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فِى إِمامٍ مُبِينٍ»:</big>
<big>ما مِنْ عِلْمٍ الاّ وَ قَدْ احْصاهُ اللَّه فِىَّ، وَ كُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ احْصَيْتُهُ فى امامِ الْمُتَّقينَ، وَ ما مِنْ عِلْمٍ الاّ وَ قَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِيّاً، وَ هُوَ الامامُ الْمُبينُ الَّذى ذَكَرَهُ اللَّه فى سُورَةِ يس: «وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فِى إِمامٍ مُبِينٍ»:</big>


<big>هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند آن را در من جمع كرده است و هر علمى كه آموخته ‏ام در امام المتقين جمع نموده ‏ام، و هيچ علمى نيست مگر آنكه آن را به على آموخته ‏ام. اوست امام مبين كه خداوند در سوره يس ذكر كرده: «و هر چيزى را در امام مبين جمع كرديم».<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۱ بخش ۳. </ref></big>
<big>هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند آن را در من جمع كرده است و هر علمى كه آموخته ‏ام در امام المتقين جمع نموده ‏ام، و هيچ علمى نيست مگر آنكه آن را به على آموخته ‏ام. اوست امام مبين كه خداوند در سوره يس ذكر كرده: «و هر چيزى را در امام مبين جمع كرديم».<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۱ بخش ۳. </ref></big>


==== <big>'''موقعيت تاريخى'''</big> ====
<big>'''موقعيت تاريخى'''</big>
 
<big>در اوائل خطبه و آنگاه كه سخن از معادن علم پيامبرصلى الله عليه وآله است تا مردم در آنچه نياز دارند به آنان مراجعه نمايند با قاطعيت مى‏ فرمايد: «حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان حلال كرده باشند و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان بر شما حرام كرده باشند. خداوند عز و جل حلال و حرام را به من شناسانده، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده ‏ام».<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۱ بخش ۳. </ref></big>
<big>در اوائل خطبه و آنگاه كه سخن از معادن علم پيامبرصلى الله عليه وآله است تا مردم در آنچه نياز دارند به آنان مراجعه نمايند با قاطعيت مى‏ فرمايد: «حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان حلال كرده باشند و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان بر شما حرام كرده باشند. خداوند عز و جل حلال و حرام را به من شناسانده، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده ‏ام».<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۱ بخش ۳. </ref></big>




<big>تا اينجا مقدمه زيبايى بر تفسير آيه ‏اى است كه در قلب قرآن -  يعنى سوره يس ‏پس از بيان رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله و اتمام حجت بر بندگان با نبوت آن حضرت مطرح شده است. براى آنكه معلوم شود طبق اين آيه عصاره علم اولين و آخرين على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام است، حضرت به بيان كامل جوانب آن مى‏ پردازد.</big>
<big>تا اينجا مقدمه زيبايى بر تفسير آيه ‏اى است كه در قلب قرآن -  يعنى سوره يس ‏پس از بيان رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله و اتمام حجت بر بندگان با نبوت آن حضرت مطرح شده است. براى آنكه معلوم شود طبق اين آيه عصاره علم اولين و آخرين على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام است، حضرت به بيان كامل جوانب آن مى‏ پردازد.</big>




خط ۲۵۷: خط ۲۷۲:


<big>در اين باره سه نكته مهم فرمودند:</big>
<big>در اين باره سه نكته مهم فرمودند:</big>




خط ۲۷۱: خط ۲۸۷:


<big>«امروز كافران از تخريب دين شما نااميد شدند. ديگر از آنان نترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».</big>
<big>«امروز كافران از تخريب دين شما نااميد شدند. ديگر از آنان نترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».</big>




خط ۲۷۸: خط ۲۹۵:


<big>لازمه مراعات ظرفيت مردم و شرايط جامعه، تدريج در ابلاغ معارف و فرامين الهى از يک سو و شرح و بسط مفاهيم آن به اقتضاءات مختلف از سوى ديگر است، و اين امر درباره همه مسايل دين مشهود است. به خصوص درباره «ولايت» مى‏ بينيم كه پيامبرصلى الله عليه وآله در موقعيت‏ هاى مختلف به تناسب فكر مخاطبين اقدام به بياناتى مختصر يا مفصل، و همچنين عميق يا غير عميق درباره آن فرموده است.</big>
<big>لازمه مراعات ظرفيت مردم و شرايط جامعه، تدريج در ابلاغ معارف و فرامين الهى از يک سو و شرح و بسط مفاهيم آن به اقتضاءات مختلف از سوى ديگر است، و اين امر درباره همه مسايل دين مشهود است. به خصوص درباره «ولايت» مى‏ بينيم كه پيامبرصلى الله عليه وآله در موقعيت‏ هاى مختلف به تناسب فكر مخاطبين اقدام به بياناتى مختصر يا مفصل، و همچنين عميق يا غير عميق درباره آن فرموده است.</big>




خط ۲۸۷: خط ۳۰۵:


<big>در اين سفر حجةالوداع حج را هم تبيين فرمود تا آنكه در غدير آخرين حكم اصيل اسلام يعنى ولايت را هم ابلاغ فرمود، و بدين گونه دين الهى از نظر شكل گرفتن اسكِلت اصلى آن و استوارى پايه ‏ها و ستون هايش كامل شد، و اين رسالتى بود كه مقام نبوت بر دوش كشيد تا آن را به هدف رسانيد. چنانكه جبرئيل از طرف خدا به پيامبرصلى الله عليه وآله چنين گفت:</big>
<big>در اين سفر حجةالوداع حج را هم تبيين فرمود تا آنكه در غدير آخرين حكم اصيل اسلام يعنى ولايت را هم ابلاغ فرمود، و بدين گونه دين الهى از نظر شكل گرفتن اسكِلت اصلى آن و استوارى پايه ‏ها و ستون هايش كامل شد، و اين رسالتى بود كه مقام نبوت بر دوش كشيد تا آن را به هدف رسانيد. چنانكه جبرئيل از طرف خدا به پيامبرصلى الله عليه وآله چنين گفت:</big>




<big>به امتت بگو: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ... ، وَ لَسْتُ انْزِلُ عَلَيْكُمْ بَعْدَ هذا. قَدْ انْزَلْتُ الَيْكُمْ الصَّلاةَ وَ الزَّكاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الْحَجَّ وَ هِىَ الْخامِسَةُ، وَ لَسْتُ اقْبَلُ هذِهِ الارْبَعَةَ الا بِها: امروز دين شما را كامل كردم ... ، و بعد از اين ديگر چيزى نازل نمى‏ كنم. نماز و زكات و روزه و حج را نازل كردم و ولايت پنجمى است كه آن چهار را بدون اين پنجمى نمى ‏پذيرم».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۷ ح ۲۰۱. تفسير العياشى: ج ۱ ص ۲۹۳ ح ۲۱. </ref></big>
<big>به امتت بگو: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ... ، وَ لَسْتُ انْزِلُ عَلَيْكُمْ بَعْدَ هذا. قَدْ انْزَلْتُ الَيْكُمْ الصَّلاةَ وَ الزَّكاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الْحَجَّ وَ هِىَ الْخامِسَةُ، وَ لَسْتُ اقْبَلُ هذِهِ الارْبَعَةَ الا بِها: امروز دين شما را كامل كردم ... ، و بعد از اين ديگر چيزى نازل نمى‏ كنم. نماز و زكات و روزه و حج را نازل كردم و ولايت پنجمى است كه آن چهار را بدون اين پنجمى نمى ‏پذيرم».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۷ ح ۲۰۱. تفسير العياشى: ج ۱ ص ۲۹۳ ح ۲۱. </ref></big>




خط ۲۹۹: خط ۳۱۹:


<big>نسبت ولايت به دين الهى جامعِ هر دو است، يعنى ولايت از يک سو نقطه اوج دين و پايان راه نبوت و معناى خاتميت است، و از سوى ديگر با ابلاغ ولايت راه بلندى در پيش روى آينده دين باز مى ‏شود، كه همه جوانب آن را با يک وسيله (يعنى ولايت) به تكامل نهايى مى ‏رساند.</big>
<big>نسبت ولايت به دين الهى جامعِ هر دو است، يعنى ولايت از يک سو نقطه اوج دين و پايان راه نبوت و معناى خاتميت است، و از سوى ديگر با ابلاغ ولايت راه بلندى در پيش روى آينده دين باز مى ‏شود، كه همه جوانب آن را با يک وسيله (يعنى ولايت) به تكامل نهايى مى ‏رساند.</big>




خط ۳۱۲: خط ۳۳۳:


<big>سپس فرمود: اگر خداوند سنت و فرائضش و آنچه مردم بدان نياز دارند را تكميل نكرده، پس به چه چيزى اتمام حجت فرموده است؟!<ref>بصائر الدرجات: ص ۵۳۸ ح ۵۰ . مختصر البصائر: ص ۶۶ .</ref></big>
<big>سپس فرمود: اگر خداوند سنت و فرائضش و آنچه مردم بدان نياز دارند را تكميل نكرده، پس به چه چيزى اتمام حجت فرموده است؟!<ref>بصائر الدرجات: ص ۵۳۸ ح ۵۰ . مختصر البصائر: ص ۶۶ .</ref></big>




خط ۳۱۹: خط ۳۴۱:


<big>تعيين و تخصيص چهارده معصوم‏ عليهم السلام به عنوان صاحب اختيار مردم و كسانى كه امرشان بر هر موجودى نافذ است فقط بايد از جانب حق تعالى باشد، زيرا اوست كه به وجود آورنده مخلوقات است و بهترين‏ها را او خلق كرده و فقط اوست كه مى‏تواند سپردن اختيار تام مردم به دست كسى را ضمانت كند، و اين پيامبرصلى الله عليه وآله است كه از جانب خداوند به عنوان پُشتوانه و ضامِن اين مقام درباره امامان‏ عليهم السلام ايشان را به مردم معرفى كرده است.</big>
<big>تعيين و تخصيص چهارده معصوم‏ عليهم السلام به عنوان صاحب اختيار مردم و كسانى كه امرشان بر هر موجودى نافذ است فقط بايد از جانب حق تعالى باشد، زيرا اوست كه به وجود آورنده مخلوقات است و بهترين‏ها را او خلق كرده و فقط اوست كه مى‏تواند سپردن اختيار تام مردم به دست كسى را ضمانت كند، و اين پيامبرصلى الله عليه وآله است كه از جانب خداوند به عنوان پُشتوانه و ضامِن اين مقام درباره امامان‏ عليهم السلام ايشان را به مردم معرفى كرده است.</big>




خط ۳۲۸: خط ۳۵۱:


<big>«ولايت خداوند از طريق ولايت من شناخته مى ‏شود و عداوت با خداوند نيز از راه عداوت با من شناخته مى ‏شود ... . لذا ولايت من كمال دين و رضايت خداوند تبارك و تعالى خوانده شد».<ref>بحار الانوار: ج ۵۰ ص ۳۲۱.</ref></big>
<big>«ولايت خداوند از طريق ولايت من شناخته مى ‏شود و عداوت با خداوند نيز از راه عداوت با من شناخته مى ‏شود ... . لذا ولايت من كمال دين و رضايت خداوند تبارك و تعالى خوانده شد».<ref>بحار الانوار: ج ۵۰ ص ۳۲۱.</ref></big>


<big>همچنين امام عسكرى‏ عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد: «آنگاه كه خداوند با منصوب كردن اولياى خود بعد از پيامبرش بر شما منت گذاشت به پيامبرصلى الله عليه وآله خطاب كرد: «اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الاِسْلامَ ديناً» ، و براى اوليائش حقوقى را بر شما واجب كرد و به شما دستور داد تا آن حقوق را نسبت به ايشان ادا كنيد تا آنچه نزد شما از همسران و اموال و خوراک داريد بر شما حلال شود و نمو و بركت و ثروت را به شما نشان دهد، و تا معلوم شود كه چه كسى از خداوند اطاعت مى‏ كند ...».<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۹۹ ح ۳. </ref></big>
<big>همچنين امام عسكرى‏ عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد: «آنگاه كه خداوند با منصوب كردن اولياى خود بعد از پيامبرش بر شما منت گذاشت به پيامبرصلى الله عليه وآله خطاب كرد: «اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الاِسْلامَ ديناً» ، و براى اوليائش حقوقى را بر شما واجب كرد و به شما دستور داد تا آن حقوق را نسبت به ايشان ادا كنيد تا آنچه نزد شما از همسران و اموال و خوراک داريد بر شما حلال شود و نمو و بركت و ثروت را به شما نشان دهد، و تا معلوم شود كه چه كسى از خداوند اطاعت مى‏ كند ...».<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۹۹ ح ۳. </ref></big>
خط ۳۴۲: خط ۳۶۴:


<big>ب) هرگز در آنچه گفته ‏ام تحت هيچ شرائطى تغيير نمى ‏دهم، و طبعاً هيچ كس چنين حقى را نخواهد داشت.</big>
<big>ب) هرگز در آنچه گفته ‏ام تحت هيچ شرائطى تغيير نمى ‏دهم، و طبعاً هيچ كس چنين حقى را نخواهد داشت.</big>




خط ۳۶۰: خط ۳۸۳:


<big>اين بود كه به عنوان فتنه ‏انگيزى مطرح مى‏ كردند كه تا كى بايد منتظر حكمى بعد از حكم ديگرى باشيم! و همين سؤال را با ظاهرى زيبا نزد پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله مطرح مى‏ كردند كه آيا حكم ديگرى هم بعد از حج باقى مانده است؟! در پاسخ آنان آيه كريمه فوق نازل شد و معنايش اين بود كه فقط يک حكم ديگر باقى مانده و آن هم ولايت است.</big>
<big>اين بود كه به عنوان فتنه ‏انگيزى مطرح مى‏ كردند كه تا كى بايد منتظر حكمى بعد از حكم ديگرى باشيم! و همين سؤال را با ظاهرى زيبا نزد پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله مطرح مى‏ كردند كه آيا حكم ديگرى هم بعد از حج باقى مانده است؟! در پاسخ آنان آيه كريمه فوق نازل شد و معنايش اين بود كه فقط يک حكم ديگر باقى مانده و آن هم ولايت است.</big>




خط ۳۷۱: خط ۳۹۵:


<big>«بگو من شما را فقط به يک چيز سفارش مى‏ كنم»، يعنى ولايت. و اينجا بود كه خداوند عزوجل فرمود: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً».<ref>بحار الانوار: ج ۹۰ ص ۱۲۲. الاحتجاج: ج ۱ ص ۳۷۹.</ref></big>
<big>«بگو من شما را فقط به يک چيز سفارش مى‏ كنم»، يعنى ولايت. و اينجا بود كه خداوند عزوجل فرمود: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً».<ref>بحار الانوار: ج ۹۰ ص ۱۲۲. الاحتجاج: ج ۱ ص ۳۷۹.</ref></big>




<big>اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ضمن ترسيم روزهاى آخر پيامبرصلى الله عليه وآله و ابلاغ حضرت، بيان مفصلى درباره نزول تدريجى دستورات اسلام فرموده و آخرين فرمان الهى را حكم «ولايت» معرفى كرده است، كه مسير دقيق غدير در راستاى تبليغ احكام الهى را به تصوير مى‏ كشد. به متن كلام حضرت در اين باره دل مى ‏سپاريم:</big>
<big>اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ضمن ترسيم روزهاى آخر پيامبرصلى الله عليه وآله و ابلاغ حضرت، بيان مفصلى درباره نزول تدريجى دستورات اسلام فرموده و آخرين فرمان الهى را حكم «ولايت» معرفى كرده است، كه مسير دقيق غدير در راستاى تبليغ احكام الهى را به تصوير مى‏ كشد. به متن كلام حضرت در اين باره دل مى ‏سپاريم:</big>




خط ۳۹۷: خط ۴۲۳:
== <big>پانویس</big> ==
== <big>پانویس</big> ==
<references />
<references />
[[رده:اسلام]]
[[رده:فروع دین]]
[[رده:تقلید]]
[[رده:خطبه غدیر]]
[[رده:تاریخ اسلام]]
[[رده:اعتقادات]]