۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۲۰: | خط ۷۲۰: | ||
== <big>تجديد بيعت با غدير = دعا - زيارت</big> == | == <big>تجديد بيعت با غدير = دعا - زيارت</big> == | ||
== <big>تحليل بيعت در غدير<ref | == <big>تحليل بيعت در غدير<ref>ژرفاى غدير: ص ۷۴-۷۷ ، ۱۱۰-۱۱۲ . اسرار غدير: ص ۲۲۶. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۷۷.</ref></big> == | ||
<big> بيعت همگانى با پيامبرصلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين عليه السلام در غدير در دو مرحله لسانى و عملى با كليه بيعت هايى كه حضرت از مردم گرفته بود فرق داشت.</big> | <big> بيعت همگانى با پيامبرصلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين عليه السلام در غدير در دو مرحله لسانى و عملى با كليه بيعت هايى كه حضرت از مردم گرفته بود فرق داشت.</big> | ||
<big>ابتدا در خطبه از مردم اقرار گرفتند و در اين اقرار به كلمه «آرى» و «بلى» اكتفا نكردند، بلكه اقرارنامه اى را قرائت كردند و از مردم خواستند آن را تكرار كنند و در آن اقرارنامه ظريف ترين زواياى غدير را در كوتاه ترين عبارات گنجانيدند.</big> | <big>ابتدا در خطبه از مردم اقرار گرفتند و در اين اقرار به كلمه «آرى» و «بلى» اكتفا نكردند، بلكه اقرارنامه اى را قرائت كردند و از مردم خواستند آن را تكرار كنند و در آن اقرارنامه ظريف ترين زواياى غدير را در كوتاه ترين عبارات گنجانيدند.</big> | ||
<big>پيداست كه شكل عمومىِ بيعت همان دست دادن است، ولى اين دست دادن در واقع حاكى از عهد بستن وتصميم به وفادارىِ قلبى و نيز پيمان لسانى است.<ref | <big>پيداست كه شكل عمومىِ بيعت همان دست دادن است، ولى اين دست دادن در واقع حاكى از عهد بستن وتصميم به وفادارىِ قلبى و نيز پيمان لسانى است.<ref>بحار الانوار : ج ۳۷ ص ۲۱۹،۲۱۵.</ref></big> | ||
<big>به همين منظور پيامبرصلى الله عليه وآله در اثناء خطبه متذكر شدند كه پس از خطبه شما را به دست دادن به عنوان بيعت دعوت خواهم كرد.</big> | <big>به همين منظور پيامبرصلى الله عليه وآله در اثناء خطبه متذكر شدند كه پس از خطبه شما را به دست دادن به عنوان بيعت دعوت خواهم كرد.</big> | ||
خط ۸۳۸: | خط ۸۳۸: | ||
<big>حضرت با تعجب فرمود: «آيا چنين امرى از طرف غير خدا امكان دارد» ؟ در مورد اين چند نفر جالب بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله پس از بيعت بار ديگر از آنان اقرار گرفت و فرمود: «خدا و رسولش بر شما شاهد باشند» ؟ آنان گفتند: آرى ، شاهد باشند!</big> | <big>حضرت با تعجب فرمود: «آيا چنين امرى از طرف غير خدا امكان دارد» ؟ در مورد اين چند نفر جالب بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله پس از بيعت بار ديگر از آنان اقرار گرفت و فرمود: «خدا و رسولش بر شما شاهد باشند» ؟ آنان گفتند: آرى ، شاهد باشند!</big> | ||
<big>اگر بيعت غدير را همسنگ خطابه آن بدانيم گزاف نگفته ايم، چرا كه مردم پس از ورود به غدير در نزديكى ظهر روز هيجدهم ذى الحجة پس از دو ساعت خطابه غدير را شنيدند و ساعتى از ظهر گذشته خطابه پايان يافته بود؛ و سه روز توقف در غدير فقط به خاطر بيعت بود كه صد وبيست هزار نفر، يكى يكى براى بيعت مى آمدند و ابتدا با پيامبرصلى الله عليه وآله و سپس با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت مى كردند. اين يک اعلان جهانى بود كه تا ابد بدانند همه آن جمعيت عظيم بيعت كردند؛ و ببينند كه چگونه به بيعت خود وفا نمودند!<ref | <big>اگر بيعت غدير را همسنگ خطابه آن بدانيم گزاف نگفته ايم، چرا كه مردم پس از ورود به غدير در نزديكى ظهر روز هيجدهم ذى الحجة پس از دو ساعت خطابه غدير را شنيدند و ساعتى از ظهر گذشته خطابه پايان يافته بود؛ و سه روز توقف در غدير فقط به خاطر بيعت بود كه صد وبيست هزار نفر، يكى يكى براى بيعت مى آمدند و ابتدا با پيامبرصلى الله عليه وآله و سپس با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت مى كردند. اين يک اعلان جهانى بود كه تا ابد بدانند همه آن جمعيت عظيم بيعت كردند؛ و ببينند كه چگونه به بيعت خود وفا نمودند!<ref>بحار الانوار: ج ۶ ص ۵۳ و ج ۲۱ ص ۳۸۸،۳۸۷ و ج ۲۸ ص ۹۰، ۹۵، ۹۸ و ج ۲۹، ص ۳۷ - ۳۵ و ج ۳۰ ص ۳۱۵ و ج ۳۳ ص ۱۶۳ و ج ۳۶ ص ۲۴۸،۱۶۹،۱۲۶ و ج ۳۷ ص ۳۱۱،۱۹۲،۱۶۶،۱۶۱،۱۲۷،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۲، ۶۰، ۶۵، ۹۷، ۱۳۴، ۱۳۶، ۱۵۴، ۱۶۵، ۱۹۴، ۱۹۵، ۲۰۳، ۲۰۵، ۲۷۷، ۳۰۹. اليقين: ص ۲۸۵. التحصين: ص ۵۳۷ . كتاب سليم: ج ۱۴. تفسير القمى: ص ۳۶۴. </ref></big> | ||
== <big>تقيه راويان در نقل بيعت غدير<ref><big>اسرار غدير: ص | == <big>تقيه راويان در نقل بيعت غدير<ref><big>اسرار غدير: ص ۱۲۴</big></ref></big> == | ||
<big>در خطبه غدير، دو يا سه مورد كه به مسئله تولى و تبرى مربوط مى شود، جمله مزبور در بعضى نسخه ها از هر سه روايت به صورت كنايه آمده و يا حذف شده است، و اين حاكى از شرائط خاص تقيه در راويان خطبه است. نمونه آن مسئله «اصحاب صحيفه» و نام اولين بيعت كنندگان است كه در بعضى نُسخ صراحتاً نيامده است.</big> | <big>در خطبه غدير، دو يا سه مورد كه به مسئله تولى و تبرى مربوط مى شود، جمله مزبور در بعضى نسخه ها از هر سه روايت به صورت كنايه آمده و يا حذف شده است، و اين حاكى از شرائط خاص تقيه در راويان خطبه است. نمونه آن مسئله «اصحاب صحيفه» و نام اولين بيعت كنندگان است كه در بعضى نُسخ صراحتاً نيامده است.</big> | ||
== <big>زمينه سازى براى بيعت غدير<ref | == <big>زمينه سازى براى بيعت غدير<ref>اسرار غدير: ص ۵۰ . سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۱۹-۲۲۲. </ref></big> == | ||
<big> از آنجا كه خطابه غدير متفاوت از هر سخنرانى ديگرى بود در بخش نهم آن مردم با مسئله جديدى رو به رو شدند، و آن مطرح شدن بيعت و پيش بينى آن براى بعد از خطابه بود:</big> | <big> از آنجا كه خطابه غدير متفاوت از هر سخنرانى ديگرى بود در بخش نهم آن مردم با مسئله جديدى رو به رو شدند، و آن مطرح شدن بيعت و پيش بينى آن براى بعد از خطابه بود:</big> | ||
خط ۸۷۰: | خط ۸۷۰: | ||
== <big>سبقت در بيعت با اميرالمؤمنين عليه السلام = بيعت / بيعت در خطبه غدير</big> == | == <big>سبقت در بيعت با اميرالمؤمنين عليه السلام = بيعت / بيعت در خطبه غدير</big> == | ||
== <big>سخنان منافقين پس از بيعت در غدير<ref | == <big>سخنان منافقين پس از بيعت در غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص۴۴۲، ۴۴۴-۴۴۶ .</ref></big> == | ||
<big>آنگاه كه پيامبر مكرم اسلام صلى الله عليه وآله در روز غدير اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام را در آن مقام مشهور و معروف بر پاداشت و معرفى كرد. نكته قابل توجه اينكه قبل از همه از نُه نفر بيعت گرفت و به آنان دستور داد برخيزند و با على عليه السلام بيعت كنند كه اول آنان ابوبكر و عمر بودند. سپس به سران مهاجرين و انصار دستور بيعت داد و همه آنان بيعت كردند.</big> | <big>آنگاه كه پيامبر مكرم اسلام صلى الله عليه وآله در روز غدير اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام را در آن مقام مشهور و معروف بر پاداشت و معرفى كرد. نكته قابل توجه اينكه قبل از همه از نُه نفر بيعت گرفت و به آنان دستور داد برخيزند و با على عليه السلام بيعت كنند كه اول آنان ابوبكر و عمر بودند. سپس به سران مهاجرين و انصار دستور بيعت داد و همه آنان بيعت كردند.</big> | ||
<big>پس از بيعت، منافقين سخنانى گفتند و خداوند هم اين آيات را نازل كرد:</big> | <big>پس از بيعت، منافقين سخنانى گفتند و خداوند هم اين آيات را نازل كرد:</big> | ||
<big>«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّه وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ. يُخادِعُونَ اللَّه وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ. فِى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّه مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ. وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِى الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ. أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ. وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ. وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ. اللَّه يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِى طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»<ref><big>بقره / | <big>«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّه وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ. يُخادِعُونَ اللَّه وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ. فِى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّه مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ. وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِى الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ. أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ. وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ. وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ. اللَّه يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِى طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»<ref><big>بقره / ۸-۱۵ .</big></ref>:</big> | ||
<big>«از مردم كسانى هستند كه مى گويند: ما ايمان آورديم به خداوند، ولى آنان ايمان ندارند. با خدا مكر و حيله مى كنند و با آنان كه ايمان آوردند حيله مى كنند، ولى جز خودشان كسى را گول نمى زنند اما خودشان درک نمى كنند. در قلوب آنان مرض است، خداوند هم اين مرض را بيشتر كرده و براى آنان عذاب دردناكى است به خاطر آنچه دروغ مى گويند. آنگاه كه به آنان گفته مى شود در زمين فساد نكنيد مى گويند: ما اصلاح كنندگانيم. بدانيد كه آنان فساد كننده هستند ولى خودشان نمى فهمند. هنگامى كه به آنان گفته مى شود شما هم مانند بقيه مردم ايمان آوريد، مى گويند: آيا مانند سفيهان ايمان بياوريم؟ بدانيد كه آنان سفيهانند ولى خودشان نمى دانند. هنگامى كه ايمان آورندگان را ملاقات كنند مى گويند: ايمان آورديم، ولى وقتى با شياطينشان خلوت كنند مى گويند: ما با شماييم و ما مؤمنين را استهزاء مى كرديم. خداوند آنان را به مسخره مى گيرد و به آنان مهلت مى دهد كه در طغيان خود متحير بمانند» .</big> | <big>«از مردم كسانى هستند كه مى گويند: ما ايمان آورديم به خداوند، ولى آنان ايمان ندارند. با خدا مكر و حيله مى كنند و با آنان كه ايمان آوردند حيله مى كنند، ولى جز خودشان كسى را گول نمى زنند اما خودشان درک نمى كنند. در قلوب آنان مرض است، خداوند هم اين مرض را بيشتر كرده و براى آنان عذاب دردناكى است به خاطر آنچه دروغ مى گويند. آنگاه كه به آنان گفته مى شود در زمين فساد نكنيد مى گويند: ما اصلاح كنندگانيم. بدانيد كه آنان فساد كننده هستند ولى خودشان نمى فهمند. هنگامى كه به آنان گفته مى شود شما هم مانند بقيه مردم ايمان آوريد، مى گويند: آيا مانند سفيهان ايمان بياوريم؟ بدانيد كه آنان سفيهانند ولى خودشان نمى دانند. هنگامى كه ايمان آورندگان را ملاقات كنند مى گويند: ايمان آورديم، ولى وقتى با شياطينشان خلوت كنند مى گويند: ما با شماييم و ما مؤمنين را استهزاء مى كرديم. خداوند آنان را به مسخره مى گيرد و به آنان مهلت مى دهد كه در طغيان خود متحير بمانند» .</big> | ||
خط ۹۰۷: | خط ۹۰۷: | ||
<big>اين لعنتى كه از آنان جدا نمى شود: در دنيا بندگان خوب خدا آنان را لعنت مى كنند، و در آخرت به عذاب هاى شديد الهى گرفتار مى شوند.</big> | <big>اين لعنتى كه از آنان جدا نمى شود: در دنيا بندگان خوب خدا آنان را لعنت مى كنند، و در آخرت به عذاب هاى شديد الهى گرفتار مى شوند.</big> | ||
<big>در ادامه همگان معجزات باهره اى از اميرالمؤمنين عليه السلام ديدند.<ref | <big>در ادامه همگان معجزات باهره اى از اميرالمؤمنين عليه السلام ديدند.<ref>تفسير الامام العسكرى عليه السلام: ص ۱۱۱-۱۲۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۴-۱۶۱ . بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۳-۲۲۶ و ج ۳۷ ص ۱۴۲-۱۴۸ . مدينة المعاجز: ج ۱ ص ۴۳۸. تأويل الآيات: ج ۱ ص ۴۰ ح ۱۱. تفسير البرهان: ج ۱ ص ۵۹ ح ۱. اثبات الهداة: ج ۳ ص ۵۷۳ . </ref></big> | ||
<big> براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن / آيه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّه وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ...» .</big> | <big> براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن / آيه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّه وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ...» .</big> | ||
خط ۹۱۳: | خط ۹۱۳: | ||
<big>شفاف ترين بيعت تاريخ در غدير = بيعت / آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...»</big> | <big>شفاف ترين بيعت تاريخ در غدير = بيعت / آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...»</big> | ||
== <big>ضامن و شاهد بيعت غدير<ref> <big>اسرار غدير: ص | == <big>ضامن و شاهد بيعت غدير<ref> <big>اسرار غدير: ص ۲۲۷.</big></ref></big><big> </big> == | ||
<big>هر عهد و پيمانى احتياج به شاهد و ضامنى دارد تا در صورت انكار، به او مراجعه شود. پيامبرصلى الله عليه وآله شاهد و گواهِ اين بيعت را خداوند و خودش و ملائكه و بندگان صالح خدا تعيين كردند و فرمودند: بگوئيد: خدا را بر اين مطلب شاهد مى گيريم، و تو نيز بر ما شاهد هستى و هركس كه خدا را اطاعت مى كند و ملائكه خداوند و لشكر او و بندگانش را شاهد مى گيريم، و خداوند از هر شاهدى بالاتر است.</big> | <big>هر عهد و پيمانى احتياج به شاهد و ضامنى دارد تا در صورت انكار، به او مراجعه شود. پيامبرصلى الله عليه وآله شاهد و گواهِ اين بيعت را خداوند و خودش و ملائكه و بندگان صالح خدا تعيين كردند و فرمودند: بگوئيد: خدا را بر اين مطلب شاهد مى گيريم، و تو نيز بر ما شاهد هستى و هركس كه خدا را اطاعت مى كند و ملائكه خداوند و لشكر او و بندگانش را شاهد مى گيريم، و خداوند از هر شاهدى بالاتر است.</big> | ||
<big> همچنين مراجعه شود به عنوان: بيعت / بيعت در خطبه غدير.</big> | <big> همچنين مراجعه شود به عنوان: بيعت / بيعت در خطبه غدير.</big> | ||
=== <big>غدير روز بيعت با خداوند<ref | === <big>غدير روز بيعت با خداوند<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۰۵. </ref></big> === | ||
<big> عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و خطبه غدير و كلمات معصومين عليهم السلام، ۲۲ عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها «روز بيعت با خدا» است:</big> | <big> عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و خطبه غدير و كلمات معصومين عليهم السلام، ۲۲ عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها «روز بيعت با خدا» است:</big> | ||
<big>غدير روزى بود كه مردم با خدا دست بيعت دادند و عهد و پيمان بستند كه بر سر قول خود وفادار بمانند، و از خدا شرم كنند كه رو در روى او پيمان شكنى كنند. اين حقيقت بزرگ در آيه اى صريح در آغوش قرآن قرار گرفت كه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً»<ref><big>فتح / | <big>غدير روزى بود كه مردم با خدا دست بيعت دادند و عهد و پيمان بستند كه بر سر قول خود وفادار بمانند، و از خدا شرم كنند كه رو در روى او پيمان شكنى كنند. اين حقيقت بزرگ در آيه اى صريح در آغوش قرآن قرار گرفت كه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً»<ref><big>فتح / ۱۰.</big></ref>، و اين گونه بيعت غدير گِره ابدى دست مردم با دست خداوند عز و جل و دست محمد و على عليهما السلام شد.</big> | ||
<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن / معرفى قرآنىِ غدير.</big> | <big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن / معرفى قرآنىِ غدير.</big> | ||
خط ۹۲۷: | خط ۹۲۷: | ||
<big>همچنين مراجعه شود به عنوان: بيعت / آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...» - بيعت در خطبه غدير - زمينه سازى براى بيعت غدير.</big> | <big>همچنين مراجعه شود به عنوان: بيعت / آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...» - بيعت در خطبه غدير - زمينه سازى براى بيعت غدير.</big> | ||
== <big>كيفيت و شكل بيعت غدير<ref><big>اسرار غدير: ص | == <big>كيفيت و شكل بيعت غدير<ref><big>اسرار غدير: ص ۲۲۷.</big></ref></big> == | ||
<big> پيداست كه شكل عمومى بيعت همان دست دادن است، ولى اين دست دادن در واقع حاكى از عهد بستن و تصميم به وفادارى قلبى و نيز پيمان لسانى است.</big> | <big> پيداست كه شكل عمومى بيعت همان دست دادن است، ولى اين دست دادن در واقع حاكى از عهد بستن و تصميم به وفادارى قلبى و نيز پيمان لسانى است.</big> | ||