۷۶۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
از جمله آياتى كه در سفر [[حجةالوداع]] و پس از اتمام مراسم حج بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده اين آيه است: | از جمله آياتى كه در سفر [[حجةالوداع]] و پس از اتمام مراسم حج بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده اين آيه است: | ||
{{قرآن|قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للَّه مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ}} : | |||
«بگو من شما را فقط به يک چيز سفارش مى كنم، كه به خاطر خدا دو نفرى و به تنهايى قيام كنيد سپس تفكر كنيد كه جنونى در رفيق شما (يعنى پيامبر صلى الله عليه و آله) نيست. | «بگو من شما را فقط به يک چيز سفارش مى كنم، كه به خاطر خدا دو نفرى و به تنهايى قيام كنيد سپس تفكر كنيد كه جنونى در رفيق شما (يعنى پيامبر صلى الله عليه و آله) نيست. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
در پاسخ آنان آيه فوق نازل شد و معنايش اين بود كه فقط يک حكم ديگر باقى مانده و آن هم ولايت است. | در پاسخ آنان آيه فوق نازل شد و معنايش اين بود كه فقط يک حكم ديگر باقى مانده و آن هم ولايت است. | ||
[[امام باقر علیه السلام]] نزول آيه | [[امام باقر علیه السلام]] نزول آيه {{قرآن|قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ ...}} را در اين مرحله غدير چنين بيان مى فرمايد: | ||
خداوند عزوجل به پيامبرش محمد صلى الله عليه و آله وحى فرمود و او را به نماز و زكات و روزه و حج و جهاد دستور داد. | خداوند عزوجل به پيامبرش محمد صلى الله عليه و آله وحى فرمود و او را به نماز و زكات و روزه و حج و جهاد دستور داد. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
عده اى گفتند: «تا كِى محمد اين واجبات را يكى پس از ديگرى بر ما واجب مى كند»؟ اينجا بود كه خداوند تعالى اين آيه را نازل كرد: | عده اى گفتند: «تا كِى محمد اين واجبات را يكى پس از ديگرى بر ما واجب مى كند»؟ اينجا بود كه خداوند تعالى اين آيه را نازل كرد: | ||
{{قرآن|قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ }}: «بگو من شما را فقط به يک چيز سفارش مى كنم»، يعنى ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام.<ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۳۶.</ref> | |||
اميرالمؤمنين عليه السلام سؤال منافقين از پيامبر صلى الله عليه و آله را چنين مطرح فرموده است: | اميرالمؤمنين عليه السلام سؤال منافقين از پيامبر صلى الله عليه و آله را چنين مطرح فرموده است: | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
خداوند در اين باره چنين نازل كرد: | خداوند در اين باره چنين نازل كرد: | ||
{{قرآن|قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ}}: «بگو من شما را فقط به يک چيز سفارش مى كنم»، يعنى ولايت. اينجا بود كه خداوند عزوجل فرمود: | |||
{{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}}.<ref>بحار الانوار: ج ۹۰ ص ۱۲۲. الاحتجاج: ج ۱ ص ۳۷۹.</ref> | |||
=== تحليل اعتقادى === | === تحليل اعتقادى === | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله على عليه السلام را براى ولايت منصوب كرد و فرمود: | آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله على عليه السلام را براى ولايت منصوب كرد و فرمود: | ||
{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}}، مردم از در شک و شبهه اندازى وارد شدند و گفتند: | |||
محمد هر از چند گاه ما را به امرى جديد دعوت مى كند، و اكنون درباره اهل بيتش آغاز كرده كه اختيار ما را به دست آنان بسپارد. | محمد هر از چند گاه ما را به امرى جديد دعوت مى كند، و اكنون درباره اهل بيتش آغاز كرده كه اختيار ما را به دست آنان بسپارد. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله اين آيه را خواند: | پيامبر صلى الله عليه و آله اين آيه را خواند: {{قرآن|قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ}}، و سپس فرمود: من ادا كردم آنچه پروردگارتان بر شما واجب كرده است، {{قرآن|أَنْ تَقُومُوا للَّه مَثْنى وَ فُرادى}}: «كه به خاطر خدا دو نفرى و به تنهايى بپاخيزيد».<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۹۱ ح ۲ و ج ۳۷ ص ۱۶۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۱ ح ۲۰۹. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۳۸ ح ۴۰. تفسير فرات: ص ۳۴۶ ح ۴۷۱. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۴۷۷ ح ۱۰.</ref> | ||
==== تحليل اعتقادى دوم ==== | ==== تحليل اعتقادى دوم ==== | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
و حضرت در پاسخ اين سؤال مى فرمود: فقط ولايت مانده است. | و حضرت در پاسخ اين سؤال مى فرمود: فقط ولايت مانده است. | ||
بنا بر اين جمله | بنا بر اين جمله {{قرآن|قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ}} را مى توان اين گونه معنى كرد: «فقط يك حكم ديگر از طرف خدا باقى مانده كه موظف به راهنمايى شما بدان هستم». | ||
كلمه | كلمه {{قرآن|إِنَّما}} به ضميمه {{قرآن|أَعِظُكُمْ}} در اين جمله مى تواند به گونه اى ديگر نيز معنى داشته باشد، و آن اينكه از ميان احكام متعدد الهى مسئله اى كه براى موعظه و نصيحت شما انتخاب كردم كه بر آن تأكيد نمايم «ولايت» است. | ||
===== مفهوم «للَّه» در آيه ===== | ===== مفهوم «للَّه» در آيه ===== | ||
كلمه | كلمه {{قرآن|للَّه}} يعنى «براى خدا» ، و مفهوم آن كار خالصانه براى رضاى پروردگار است. | ||
به دنبال آن عبارت | به دنبال آن عبارت {{قرآن|مَثْنى وَ فُرادى}} است كه بيش از اين مطرح نشده و نفرموده {{قرآن|بِاجْمَعِكُمْ}} يا {{قرآن|اكْثَرِكُم}} يا {{قرآن|عَشَرَةً عَشَرَةً}}، و فقط به يک و دو اكتفا كرده است. | ||
مجموع اين عبارت حاكى از غربت ولايت و مظلوميت صاحب ولايت است كه گويا چون حمايت از آن بايد خالصانه باشد ياران آن هم انگشت شمار خواهند بود، و معناى اين قسمت از آيه چنين مى شود: | مجموع اين عبارت حاكى از غربت ولايت و مظلوميت صاحب ولايت است كه گويا چون حمايت از آن بايد خالصانه باشد ياران آن هم انگشت شمار خواهند بود، و معناى اين قسمت از آيه چنين مى شود: | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
شما روزى كه با پيامبر صلى الله عليه و آله بيعت كرديد بر سر اين بيعت نموديد كه از او و فرزندانش حمايت كنيد و از آنان منع كنيد آنچه از خود و فرزندانتان منع مى كنيد. بياييد و به بيعت خود نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله وفا كنيد».<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۱۹۱.</ref> | شما روزى كه با پيامبر صلى الله عليه و آله بيعت كرديد بر سر اين بيعت نموديد كه از او و فرزندانش حمايت كنيد و از آنان منع كنيد آنچه از خود و فرزندانتان منع مى كنيد. بياييد و به بيعت خود نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله وفا كنيد».<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۱۹۱.</ref> | ||
اين همان مفهوم | اين همان مفهوم {{قرآن|للَّه}} و براى رضاى خداست كه در آيه ذكر شده بود. | ||
عده اى از آنان در پاسخ مى گفتند: «از ما يک نفر چه كارى ساخته است»!! در حالى كه اين آيه قبلاً به آنان گفته بود حتى اگر يک يا دو نفر باشند بايد قيام كنند. | عده اى از آنان در پاسخ مى گفتند: «از ما يک نفر چه كارى ساخته است»!! در حالى كه اين آيه قبلاً به آنان گفته بود حتى اگر يک يا دو نفر باشند بايد قيام كنند. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
طبق رواياتى كه ذكر شد وقتى نوبت به اعلان ولايت رسيد عده اى گفتند: «محمد هر از چند گاهى ما را به امر جديدى دعوت مى كند و اكنون درباره اهل بيتش آغاز كرده كه اختيار ما را به دست آنان بسپارد»<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۹۱ ح ۲.</ref>، و عده اى ديگر گفتند: «تا كى محمد اين واجبات را يكى پس از ديگرى بر ما واجب مى كند»؟!<ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۳۶.</ref> | طبق رواياتى كه ذكر شد وقتى نوبت به اعلان ولايت رسيد عده اى گفتند: «محمد هر از چند گاهى ما را به امر جديدى دعوت مى كند و اكنون درباره اهل بيتش آغاز كرده كه اختيار ما را به دست آنان بسپارد»<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۹۱ ح ۲.</ref>، و عده اى ديگر گفتند: «تا كى محمد اين واجبات را يكى پس از ديگرى بر ما واجب مى كند»؟!<ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۳۶.</ref> | ||
در پاسخ به اين برخورد حساب نشده با مقام نبوت، خداوند مى فرمايد: | در پاسخ به اين برخورد حساب نشده با مقام نبوت، خداوند مى فرمايد: {{قرآن|ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ}}: | ||
«سپس فكر كنيد كه صاحب شما (پيامبر صلى الله عليه و آله) جنون ندارد». | «سپس فكر كنيد كه صاحب شما (پيامبر صلى الله عليه و آله) جنون ندارد». | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
پاسخ دندانشكن به آنان با آيه ۴۶ سوره سبأ داده شد و آيه چنين نازل شد: | پاسخ دندانشكن به آنان با آيه ۴۶ سوره سبأ داده شد و آيه چنين نازل شد: | ||
{{قرآن|قُلْ اِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ}}: «بگو من شما را به يك چيز موعظه مى كنم» و پيامبر صلى الله عليه و آله آن را به «ولايت» تفسير كرد. | |||
در برابر اين گروه پيامبر صلى الله عليه و آله بار ديگر آيه ۴۶ سوره سبأ را خواند: | در برابر اين گروه پيامبر صلى الله عليه و آله بار ديگر آيه ۴۶ سوره سبأ را خواند: {{قرآن|قُلْ اِنَّما اَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ}}: | ||
«بگو من شما را به يک چيز (ولايت) موعظه مى كنم» ، و سپس فرمود: «من ادا كردم آنچه پروردگارتان بر شما واجب كرده است»، و سپس دنباله آيه را خواند: | «بگو من شما را به يک چيز (ولايت) موعظه مى كنم» ، و سپس فرمود: «من ادا كردم آنچه پروردگارتان بر شما واجب كرده است»، و سپس دنباله آيه را خواند: | ||
{{قرآن|اَنْ تَقُومُوا للَّهِ مَثْنى وَ فُرادى}}: «تا به خاطر خدا دو نفرى و به تنهايى به پا خيزيد».<ref>بحار الانوار: ج ۹۰ ص ۱۲۲.</ref> | |||
و اما تفصيل ماجرا چنين است: | و اما تفصيل ماجرا چنين است: | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۷۶: | ||
از جمله آياتى كه در رابطه با ولايت و غدير نازل شد اين دو آيه بود: | از جمله آياتى كه در رابطه با ولايت و غدير نازل شد اين دو آيه بود: | ||
{{قرآن|قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للَّه مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ}}<ref>سبأ / ۴۶.</ref>: | |||
«بگو من شما را به يك چيز موعظه مى كنم، تا به خاطر خدا دو نفرى و به تنهايى بپا خيزيد. سپس فكر كنيد كه رفيق شما جنون ندارد؛ او نيست مگر ترساننده اى براى شما در برابر عذاب شديد». | «بگو من شما را به يك چيز موعظه مى كنم، تا به خاطر خدا دو نفرى و به تنهايى بپا خيزيد. سپس فكر كنيد كه رفيق شما جنون ندارد؛ او نيست مگر ترساننده اى براى شما در برابر عذاب شديد». | ||
{{قرآن|إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ}}<ref>مائده / ۵۵ .</ref>: | |||
«صاحب اختيار شما خدا و رسول و كسانى هستند كه ايمان آورده نماز را بپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى پردازند». | «صاحب اختيار شما خدا و رسول و كسانى هستند كه ايمان آورده نماز را بپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى پردازند». | ||
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۵: | ||
در پى اين سؤال خداوند اين آيه را نازل كرد: | در پى اين سؤال خداوند اين آيه را نازل كرد: | ||
{{قرآن|قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ}}: «بگو شما را به يک چيز موعظه مى كنم»، و منظور ولايت بود. بعد از آن اين آيه را نازل كرد: | |||
{{قرآن|إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ}}: | |||
«صاحب اختيار شما خدا و رسول و كسانى هستند كه ايمان آورده نماز را بپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى پردازند» . | «صاحب اختيار شما خدا و رسول و كسانى هستند كه ايمان آورده نماز را بپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى پردازند» . | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۱۳: | ||
بين امت اختلافى در اين باره وجود ندارد كه آن روز زكات را احدى در حال ركوع پرداخت نكرد مگر يک نفر (يعنى على عليه السلام) ، كه اگر نام او در قرآن برده مى شد (دشمنان) آن را حذف مى كردند ... . | بين امت اختلافى در اين باره وجود ندارد كه آن روز زكات را احدى در حال ركوع پرداخت نكرد مگر يک نفر (يعنى على عليه السلام) ، كه اگر نام او در قرآن برده مى شد (دشمنان) آن را حذف مى كردند ... . | ||
و در آن هنگام بود كه خداوند عزوجل فرمود: | و در آن هنگام بود كه خداوند عزوجل فرمود: {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...}}.<ref>الاحتجاج: ج ۱ ص ۳۷۹. بحار الانوار: ج ۹۰ ص ۱۲۲.</ref> | ||
=== تحليل اعتقادى === | === تحليل اعتقادى === | ||
آنچه ارتباط اين آيات را با غدير روشن مى كند قسمت آخر حديث است كه نزول آيه اكمال را بعد از چنين سؤال و جواب [[منافقین]] از پيامبر صلى الله عليه و آله مطرح مى كند. | آنچه ارتباط اين آيات را با غدير روشن مى كند قسمت آخر حديث است كه نزول آيه اكمال را بعد از چنين سؤال و جواب [[منافقین]] از پيامبر صلى الله عليه و آله مطرح مى كند. | ||
با توجه به اينكه در اين [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] اميرالمؤمنين عليه السلام در صدد پاسخگويى به كسى است كه معناى آياتى از قرآن براى او مشكل شده و حضرت با بيان نورانى خود ابهامات را براى او بر طرف مى كند، و از جمله درباره | با توجه به اينكه در اين [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] اميرالمؤمنين عليه السلام در صدد پاسخگويى به كسى است كه معناى آياتى از قرآن براى او مشكل شده و حضرت با بيان نورانى خود ابهامات را براى او بر طرف مى كند، و از جمله درباره {{قرآن|إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ}} سؤال نموده است، بايد دانست كه حضرت در صدد ذكر مسير داستان غدير نيست، و فقط با اشاره اى به ختم ماجراى غدير كه نزول آيه اكمال است، بيان مى كند كه مراد از {{قرآن|واحدة}} در آيه «ولايت» است. | ||
بنابراين از مجموع اين حديث مى توان استفاده كرد كه يكى از مراحل مقدماتى غدير همين سؤال منافقين و پاسخ پيامبر صلى الله عليه و آله با نزول دو آيه قرآن است. | بنابراين از مجموع اين حديث مى توان استفاده كرد كه يكى از مراحل مقدماتى غدير همين سؤال منافقين و پاسخ پيامبر صلى الله عليه و آله با نزول دو آيه قرآن است. |
ویرایش