۲۱٬۹۷۲
ویرایش
جز (Modir صفحهٔ آيه «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّه يَعْلَمُ ما فِى السَّماواتِ وَ ما فِى الْأَرْضِ...» را به آيه ۷ مجادله و غدیر منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
آيه«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّه يَعْلَمُ ما فِى السَّماواتِ وَ ما فِى الْأَرْضِ...»<ref>مجادله / ۷. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۵۰ - ۲۵۳. واقعه قرآنى غدير: ص ۵۲ . </ref> از جمله آياتى كه در سفر [[حجةالوداع]] و پس از اتمام مراسم حج در [[مکّه|مکه]] بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد در مورد نجواى شيطانى اصحاب صحيفه و پيش از آيه «إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا...»<ref>مجادله / ۱۰.</ref> بود.<ref>بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۹، ح ۷ و ج ۲۸، ص ۸۵ .</ref> | |||
از جمله آياتى كه در سفر [[حجةالوداع]] و پس از اتمام مراسم حج در [[مکّه|مکه]] بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد در مورد نجواى شيطانى اصحاب صحيفه و پيش از آيه «إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا...»<ref>مجادله / ۱۰.</ref> بود. | |||
براى آنكه معلوم شود خدا و پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله از توطئه منافقين اطلاع دارند، و در پرونده تاريک آنان براى روز قيامت ثبت و ضبط شده است، آيه ۷سوره مجادله نازل شد: | براى آنكه معلوم شود خدا و پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله از توطئه منافقين اطلاع دارند، و در پرونده تاريک آنان براى روز قيامت ثبت و ضبط شده است، آيه ۷سوره مجادله نازل شد:<blockquote>{{قرآن|اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِى السَّماواتِ وَ ما فِى الاَرْضِ ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ اِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ اِلاّ هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا اَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا اَكْثَرَ اِلاّ هُوَ مَعَهُمْ اَيْنَما كانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ اِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَليمٌ}} | ||
«آيا نمى بينى كه خداوند آنچه در آسمان ها و زمين است مى داند. هيچ نجواى سه نفرى نمى شود مگر آنكه خدا چهارمى آنان است، و هيچ نجواى پنج نفرى نمى شود مگر آنكه خدا ششمى آنان است و كمتر و بيشتر از اين عدد نجوايى اتفاق نمى افتد مگر آنها هر كجا باشند خدا همراه آنان است، سپس روز قيامت آنان را به آنچه انجام داده اند خبر مى دهد. خداوند به هر چيزى عالم است».</blockquote>اين آيات از دو بُعد قابل بررسى است: | |||
«آيا نمى بينى كه خداوند آنچه در آسمان ها و زمين است مى داند. هيچ نجواى سه نفرى نمى شود مگر آنكه خدا چهارمى آنان است، و هيچ نجواى پنج نفرى نمى شود مگر آنكه خدا ششمى آنان است و كمتر و بيشتر از اين عدد نجوايى اتفاق نمى افتد مگر آنها هر كجا باشند خدا همراه آنان است، سپس روز قيامت آنان را به آنچه انجام داده اند خبر مى دهد. خداوند به هر چيزى عالم است» | |||
اين آيات از دو بُعد قابل بررسى است: | |||
=== موقعيت تاريخى === | === موقعيت تاريخى === | ||
خط ۳۱: | خط ۲۶: | ||
سپس درباره آيه هفتم آن سوره سؤال مى كند:«ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ»: «هيچ نجواى سه نفرى نيست مگر اينكه او چهارمى آنان است». | سپس درباره آيه هفتم آن سوره سؤال مى كند:«ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ»: «هيچ نجواى سه نفرى نيست مگر اينكه او چهارمى آنان است». | ||
حضرت مى فرمايد: منظور ابوبكر و عمر است و ابوعبيده جراح امين آنان بوده، آنگاه كه جمع شدند و درون كعبه رفتند و بين خود عهدنامه اى نوشتند كه «انْ ماتَ مُحَمَّدٌ انْ لا يَرْجِعَ الامْرُ فيهِمْ ابَداً»: «اگر محمد از دنيا رفت امر خلافت تا ابد به خاندان او باز نگردد».<ref>بحار | حضرت مى فرمايد: منظور ابوبكر و عمر است و ابوعبيده جراح امين آنان بوده، آنگاه كه جمع شدند و درون كعبه رفتند و بين خود عهدنامه اى نوشتند كه «انْ ماتَ مُحَمَّدٌ انْ لا يَرْجِعَ الامْرُ فيهِمْ ابَداً»: «اگر محمد از دنيا رفت امر خلافت تا ابد به خاندان او باز نگردد».<ref>تفسير القمى، ج ۲، ص ۳۵۶؛ بحار الانوار، ج ۱۷، ص ۲۹، ح ۷ و ج ۲۸، ص ۸۵ .</ref> | ||
[[امام صادق علیه السلام]] نيز درباره شأن نزول آيه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ ...» مى فرمايد: اين آيه درباره ابوبكر و عمر و معاذ بن جبل و ابوعبيده جراح و عبدالرحمن بن عوف و سالم مولى ابى حذيفه و مغيرة بن شعبه نازل شده است كه آن پيمان نامه را بين خود نوشتند و ميثاق بستند و از يكديگر پيمان گرفتند كه: | [[امام صادق علیه السلام]] نيز درباره شأن نزول آيه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ ...» مى فرمايد: اين آيه درباره ابوبكر و عمر و معاذ بن جبل و ابوعبيده جراح و عبدالرحمن بن عوف و سالم مولى ابى حذيفه و مغيرة بن شعبه نازل شده است كه آن پيمان نامه را بين خود نوشتند و ميثاق بستند و از يكديگر پيمان گرفتند كه: | ||
«لَئِنْ مَضى مُحَمَّدٌ لا تَكُونُ الْخِلافَةُ فى بَنى هاشِمٍ وَ لاَ النُّبُوَّةَ ابَداً»: «اگر محمد از دنيا رفت هرگز نگذاريم هم خلافت و هم نبوت در بنى هاشم باشد». خداوند عزوجل هم اين آيه را درباره آنان نازل كرد.<ref>بحار | «لَئِنْ مَضى مُحَمَّدٌ لا تَكُونُ الْخِلافَةُ فى بَنى هاشِمٍ وَ لاَ النُّبُوَّةَ ابَداً»: «اگر محمد از دنيا رفت هرگز نگذاريم هم خلافت و هم نبوت در بنى هاشم باشد». خداوند عزوجل هم اين آيه را درباره آنان نازل كرد.<ref>الكافى، ج ۸، ص ۱۷۹؛ بحار الانوار، ج ۲۸، ص ۱۲۳. </ref> | ||
در روايت ديگرى از ابن عباس نزول اين آيه مربوط به زمانى است كه بزرگان قريش معاهده نامه اى نوشتند و در آن بر قتل على عليه السلام هم پيمان شدند، و آن نوشته را به ابوعبيده جراح سپردند. | در روايت ديگرى از ابن عباس نزول اين آيه مربوط به زمانى است كه بزرگان قريش معاهده نامه اى نوشتند و در آن بر قتل على عليه السلام هم پيمان شدند، و آن نوشته را به ابوعبيده جراح سپردند. | ||
خط ۴۱: | خط ۳۶: | ||
آيه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ ...»: «هيچ نجواى سه نفرهاى نيست مگر آنكه خداوند چهارمى آنان است» نازل شد. | آيه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ ...»: «هيچ نجواى سه نفرهاى نيست مگر آنكه خداوند چهارمى آنان است» نازل شد. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله آن پيمان نامه را از ابوعبيده مطالبه كرد و او آن را تحويل داد».<ref>الصراط | پيامبر صلى الله عليه و آله آن پيمان نامه را از ابوعبيده مطالبه كرد و او آن را تحويل داد».<ref>الصراط المستقيم، ج ۱، ص ۲۹۶. </ref> كه نزول آيه «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...» در همين مورد ذكر شده است. | ||
در روايت ديگرى از سلمة بن كهيل و سليمان اقطَع آمده است كه آيه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ ...» درباره آن گروهى است كه در بين خود پيمان بستند كه خلافت را به على عليه السلام ندهند.<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب) نسخه | در روايت ديگرى از سلمة بن كهيل و سليمان اقطَع آمده است كه آيه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ ...» درباره آن گروهى است كه در بين خود پيمان بستند كه خلافت را به على عليه السلام ندهند.<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب) نسخه خطى، ص ۹۲.</ref> | ||
=== تحليل اعتقادى === | === تحليل اعتقادى === |