۴۱۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
== ظهور پیامبرصلی الله علیه و آله پس ازسقیفه برای غدیر<ref>بحارالانوار،جلد ۴۱،صفحه ۲۲۸.</ref> == | == ظهور پیامبرصلی الله علیه و آله پس ازسقیفه برای غدیر<ref>بحارالانوار،جلد ۴۱،صفحه ۲۲۸.</ref> == | ||
روزی ابوبكر نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام آمد و به خیال اینكه توجیهی برای غصب خلافت یافته گفت: پیامبر دربارهی مسئلهی ولایت تو بعد از ایام ولایت در غدیر چیزی را | روزی ابوبكر نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام آمد و به خیال اینكه توجیهی برای غصب خلافت یافته گفت: پیامبر دربارهی مسئلهی ولایت تو بعد از ایام ولایت در غدیر چیزی را تغییر نداده و من شهادت میدهم كه تو مولای من هستی و بدین مطلب اقرار مینمایم و در زمان پیامبر هم به عنوان امیرالمؤمنین بر تو سلام كردم، ولی اینكه «تو خلیفهی او باشی» در این باره چیزی به ما نگفته است!! | ||
تغییر نداده و من شهادت میدهم كه تو مولای من هستی و بدین مطلب اقرار مینمایم و در زمان پیامبر هم به عنوان امیرالمؤمنین بر تو سلام كردم، ولی اینكه «تو خلیفهی او باشی» در این باره چیزی به ما نگفته است!! | |||
این قبیحترین شكل عناد و لجاجت بود كه با نام بردن غدیر و آوردن اسم ولایت و اقرار به آن فقط با ذكر كلمهی «خلافت» بخواهد القای شبههای كند. لذا امیرالمؤمنین علیهالسلام بجای اینكه مسئله را بر سر خلافت یا ولایت و یا هر كلمهای كه احتیاج به معنی كردن دارد ببرند، معجزهای نشان دادند تا اتمام حجت مستقیم الهی بر او باشد و فرمودند: | این قبیحترین شكل عناد و لجاجت بود كه با نام بردن غدیر و آوردن اسم ولایت و اقرار به آن فقط با ذكر كلمهی «خلافت» بخواهد القای شبههای كند. لذا امیرالمؤمنین علیهالسلام بجای اینكه مسئله را بر سر خلافت یا ولایت و یا هر كلمهای كه احتیاج به معنی كردن دارد ببرند، معجزهای نشان دادند تا اتمام حجت مستقیم الهی بر او باشد و فرمودند: |
ویرایش