پرش به محتوا

جایگاه حدیث غدیر در راهبردهای بزرگان امامیه در قرن چهارم هجری: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۱۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۸: خط ۸:
سوال اصلی تحقیق این است که"جایگاه حدیث غدیر درراهبردهای بزرگان امامیه قرن چهارم چه بوده است؟"
سوال اصلی تحقیق این است که"جایگاه حدیث غدیر درراهبردهای بزرگان امامیه قرن چهارم چه بوده است؟"


نویسنده بر آن است تا با استفاده از منابع مختلف اسلامی به شیوه توصیفی و تحلیلی و گاه انتقادی این فرضیه ها را ثابت کند که"تثبیت و تقویت مبانی عقلی ونقلی حدیث غدیر، از جمله مهمترین دستاورد فرهنگی و علمی تشیع در قرن چهارم هجری بوده است" و لذا حدیث غدیر نقش موثری در توسعه فعالیتهای علمی و گرایش های عقیدتی ایران به سوی امامیه داشته است.<ref>مریم سعیدیان جزی.</ref>
نویسنده بر آن است تا با استفاده از منابع مختلف اسلامی به شیوه توصیفی و تحلیلی و گاه انتقادی این فرضیه ها را ثابت کند که «تثبیت و تقویت مبانی عقلی ونقلی حدیث غدیر، از جمله مهمترین دستاورد فرهنگی و علمی تشیع در قرن چهارم هجری بوده است» و لذا حدیث غدیر نقش موثری در توسعه فعالیتهای علمی و گرایش های عقیدتی ایران به سوی امامیه داشته است.<ref>مریم سعیدیان جزی.</ref>


=== مقدمه ===
=== مقدمه ===
خط ۲۷: خط ۲۷:


* کتاب‌های اعیان‌الشیعه<ref>نوشته سید محسن امین</ref> الذریعه<ref>نوشته آغا بزرگ تهرانی</ref> نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلامی<ref>نوشته ولایتی </ref>، بایسته‌ها در مقام بیان خطبه غدیر خم<ref>مندرج در :شیعه شناسی نوشته علی انصاری.</ref>، سند حدیث غدیر<ref>نوشته محمد باقر انصاری</ref>
* کتاب‌های اعیان‌الشیعه<ref>نوشته سید محسن امین</ref> الذریعه<ref>نوشته آغا بزرگ تهرانی</ref> نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلامی<ref>نوشته ولایتی </ref>، بایسته‌ها در مقام بیان خطبه غدیر خم<ref>مندرج در :شیعه شناسی نوشته علی انصاری.</ref>، سند حدیث غدیر<ref>نوشته محمد باقر انصاری</ref>
* و مقالات: غدیر خم و سقیفه بنى ساعده،<ref>فصلنامه تاریخ در آینه پژوهش؛ سال۱۳۸۴.</ref> بررسی روابط دولت‌های شیعی در قرن چهارم هجری<ref>تاریخ در آینه پژوهش، ش۳۱، سال ۱۳۹۰.</ref>؛ غدیریه<ref>پژوهشنامه علوی، ش۶ ، سال ۱۳۹۱.</ref> و نقد دیدگاه‌های اهل سنّت درباره حدیث غدیر<ref>علوم حدیث، ش ۷، سال ۱۳۹۱.</ref> اشاره کرد.
* و مقالات: غدیر خم و سقیفه بنى ساعده،<ref>تاریخ در آینه پژوهش، سال۱۳۸۴.</ref> بررسی روابط دولت‌های شیعی در قرن چهارم هجری<ref>تاریخ در آینه پژوهش، ش۳۱، سال ۱۳۹۰.</ref>؛ غدیریه<ref>پژوهشنامه علوی، ش۶ ، سال ۱۳۹۱.</ref> و نقد دیدگاه‌های اهل سنّت درباره حدیث غدیر<ref>علوم حدیث، ش ۷، سال ۱۳۹۱.</ref> اشاره کرد.


با توجه به موضوع و رویکرد تحقیق، ضرورتاً اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع و مآخذ اسلامی فراهم آمد؛ اما در واقع، اطلاعات ارائه شده توسط این دست منابع، عموماً منحصر به ارائه گزاره‌های پراکنده و غیرمنسجم پیرامون موضوع بوده، دریافت مفاهیم آن نیازمند آگاهی کامل از تعلقات نویسنده، ارائه تعاریف و احاطه بر اصطلاحات و فهم قواعد کلی حاکم بر این دانش‌هاست که نویسنده  این مقاله از ورود به این گونه مقولات پرهیز نموده؛ درعین حال، یافته‌های آنها را به‌کار گرفته است. بدیهی است رهیافت تاریخی از میان منابع اسلامی، کاری است نیازمند وقت و دانش مقتضی؛ که به جهت برخورداری از اصول و مؤلفه‌های نظری و کاربردی، شایسته کاوش‌های عالمانه بیشتری است.
با توجه به موضوع و رویکرد تحقیق، ضرورتاً اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع و مآخذ اسلامی فراهم آمد؛ اما در واقع، اطلاعات ارائه شده توسط این دست منابع، عموماً منحصر به ارائه گزاره‌های پراکنده و غیرمنسجم پیرامون موضوع بوده، دریافت مفاهیم آن نیازمند آگاهی کامل از تعلقات نویسنده، ارائه تعاریف و احاطه بر اصطلاحات و فهم قواعد کلی حاکم بر این دانش‌هاست که نویسنده  این مقاله از ورود به این گونه مقولات پرهیز نموده؛ درعین حال، یافته‌های آنها را به‌کار گرفته است. بدیهی است رهیافت تاریخی از میان منابع اسلامی، کاری است نیازمند وقت و دانش مقتضی؛ که به جهت برخورداری از اصول و مؤلفه‌های نظری و کاربردی، شایسته کاوش‌های عالمانه بیشتری است.
خط ۴۰: خط ۴۰:
روایت إبن اسحاق از غدیر؛مسائل علی بن جعفرصادق<ref>ص۱۴۶.</ref> إخبار رسول‌الله  صلی الله علیه و آله ، خلیل فَراهیدی (م۱۷۵ق.)<ref>ربع القرن مع العلامة الامینی، ص۲۹۰.</ref>؛ سُنَن نسائی<ref>ابن‌کثیر، ج۵، ص ۲۰۹.</ref>؛ بصائرالدّرجات، إبن صفار؛ مسندالرضا، داوود بن سلیمان غازی؛ الإیضاح، فضل بن شاذان (م۲۶۰ق)؛ کتاب الولایۀ، تألیف طاطُری(م۲۶۰ق.)؛<ref>ربع القرن مع العلامة الامینی، ص۲۹۰.</ref> الغیبۀ نُعمانی<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۳۱۱.</ref> و کتاب مَن روی حدیثَ غدیرِ خُم، تألیف محمد بن حسن بن عبیدالله<ref>رجال النجاشی، ص۳۹۶.</ref> علاوه بر این، در کتاب‌های تاریخی، اخبار مهمی درباره غدیر وجود دارد. از معروف‌ترین آثار، کتاب أنساب الأشراف بلاذری(م۲۷۹ق)است.  
روایت إبن اسحاق از غدیر؛مسائل علی بن جعفرصادق<ref>ص۱۴۶.</ref> إخبار رسول‌الله  صلی الله علیه و آله ، خلیل فَراهیدی (م۱۷۵ق.)<ref>ربع القرن مع العلامة الامینی، ص۲۹۰.</ref>؛ سُنَن نسائی<ref>ابن‌کثیر، ج۵، ص ۲۰۹.</ref>؛ بصائرالدّرجات، إبن صفار؛ مسندالرضا، داوود بن سلیمان غازی؛ الإیضاح، فضل بن شاذان (م۲۶۰ق)؛ کتاب الولایۀ، تألیف طاطُری(م۲۶۰ق.)؛<ref>ربع القرن مع العلامة الامینی، ص۲۹۰.</ref> الغیبۀ نُعمانی<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۳۱۱.</ref> و کتاب مَن روی حدیثَ غدیرِ خُم، تألیف محمد بن حسن بن عبیدالله<ref>رجال النجاشی، ص۳۹۶.</ref> علاوه بر این، در کتاب‌های تاریخی، اخبار مهمی درباره غدیر وجود دارد. از معروف‌ترین آثار، کتاب أنساب الأشراف بلاذری(م۲۷۹ق)است.  


در جلد دوم این کتاب، نویسنده ذیل عنوان{{متن عربی|حديثُ الولاية و ما بَلَغَه رسول الله صلي الله عليه و آله في غديرِ خم، معني امامة علي عليه السلام}} علاوه بر تصریح حادثه غدیر، پیام اصلی آن؛ یعنی ولایت و جانشینی  علی  علیه السلام پس از پیامبر صلی الله علیه و آله <ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۱۰۸.</ref>؛ در ذکر خلافت علی  علیه السلام ؛ مناشده آن حضرت با گروهی از صحابه را در یوم‌الرَحبة، آورده است<ref>همان، ج۲، ص۲۵۶.</ref>
در جلد دوم این کتاب، نویسنده ذیل عنوان {{متن عربی|حديثُ الولاية و ما بَلَغَه رسول الله صلي الله عليه و آله في غديرِ خم، معني امامة علي عليه السلام}} علاوه بر تصریح حادثه غدیر، پیام اصلی آن؛ یعنی ولایت و جانشینی  علی  علیه السلام پس از پیامبر صلی الله علیه و آله <ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۱۰۸.</ref>؛ در ذکر خلافت علی  علیه السلام ؛ مناشده آن حضرت با گروهی از صحابه را در یوم‌الرَحبة، آورده است<ref>همان، ج۲، ص۲۵۶.</ref>


روش پژوهش، مطالعه تاریخی است و موضوع با استفاده از پژوهش کتابخانه‌ای که به صورت اسنادی انجام گرفته، به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی شده است.
روش پژوهش، مطالعه تاریخی است و موضوع با استفاده از پژوهش کتابخانه‌ای که به صورت اسنادی انجام گرفته، به شیوه توصیفی- تحلیلی بررسی شده است.
خط ۴۹: خط ۴۹:
گسترش کمّی و کیفی شیعیان در عراق و تجمع آنها در محلاتی چون: کرخ، حرکت رو به رشد تشیع را تسریع بخشید.<ref>المنتظم فی تاریخ‌الامم و الملوک، ج۱۴، ص۳۳۹.</ref> تشکیلات بویه در دوران اوج، علاوه بر به تصویر کشیدن عمومی نمادها و شعایر شیعی، اهتمام فراوانی برای جذب دانشمندان امامیه به کار برد و بدین طریق، امکان حلّ و فصل بخش مهمی از اختلافات عقیدتی میان تشیع و اهل سنت را فراهم آورد.  
گسترش کمّی و کیفی شیعیان در عراق و تجمع آنها در محلاتی چون: کرخ، حرکت رو به رشد تشیع را تسریع بخشید.<ref>المنتظم فی تاریخ‌الامم و الملوک، ج۱۴، ص۳۳۹.</ref> تشکیلات بویه در دوران اوج، علاوه بر به تصویر کشیدن عمومی نمادها و شعایر شیعی، اهتمام فراوانی برای جذب دانشمندان امامیه به کار برد و بدین طریق، امکان حلّ و فصل بخش مهمی از اختلافات عقیدتی میان تشیع و اهل سنت را فراهم آورد.  


روشن است که این مهم اگرچه خود، وجه همت و توجه دانشمندان امامیه بود؛ اما تصمیمات و اقدامات دولتمردان بویه، در ایجاد فضای فکری مناسب و توسعه و تسهیل این فرایند، سهم مؤثری داشت. امیران و وزیران بویه ی با تکریم دانشمندان امامیه و برگزاری جلسات بحث و گفتگوی علمی میان مذاهب مختلف، سبب نشر آموزه‌های شیعی و طرح مسائل جدیدی شدند.<ref>المنتظم فی تاریخ‌الامم و الملوک، ج۱۴، ص۲۹۳.</ref>  
روشن است که این مهم اگرچه خود، وجه همت و توجه دانشمندان امامیه بود؛ اما تصمیمات و اقدامات دولتمردان بویه، در ایجاد فضای فکری مناسب و توسعه و تسهیل این فرایند، سهم مؤثری داشت. امیران و وزیران بویه ی با تکریم دانشمندان امامیه و برگزاری جلسات بحث و گفتگوی علمی میان مذاهب مختلف، سبب نشر آموزه‌های شیعی و طرح مسائل جدیدی شدند.<ref>همان، ج۱۴، ص۲۹۳.</ref>  


یکی از اقدامات آنان در تقویت این جایگاه، ایجاد مراکز علمی و خدماتی بود. این، علاوه بر مراکز علمی بود که پیش از این، در شهرهای مهمی، چون: بغداد، کوفه، قم و نیشابور قرار داشت. در این دوران، ایجاد کتابخانه‌ها و دارالعلم‌ها، به عنوان یک رویکرد مهم نه تنها میان دانشمندان و دانش‌دوستان که، در بین وزیران و امیران بویه ی گسترش یافت. اهمیت این مقوله در تمدن اسلامی تا جایی است که دوران بویه یان را دوران کتابخانه نامیده‌اند.<ref>کتاب ماه، کلیات،  ش۱۵۲، صص۹۲-۹۷.</ref>  
یکی از اقدامات آنان در تقویت این جایگاه، ایجاد مراکز علمی و خدماتی بود. این، علاوه بر مراکز علمی بود که پیش از این، در شهرهای مهمی، چون: بغداد، کوفه، قم و نیشابور قرار داشت. در این دوران، ایجاد کتابخانه‌ها و دارالعلم‌ها، به عنوان یک رویکرد مهم نه تنها میان دانشمندان و دانش‌دوستان که، در بین وزیران و امیران بویه ی گسترش یافت. اهمیت این مقوله در تمدن اسلامی تا جایی است که دوران بویه یان را دوران کتابخانه نامیده‌اند.<ref>کتاب ماه، کلیات،  ش۱۵۲، صص۹۲-۹۷.</ref>  
خط ۷۳: خط ۷۳:
به نقل منابع حدیثی عامه، رسول خدا صلی الله علیه و آله  در این روز از حاضرانِ در غدیر، برای علی  علیه السلام بیعت گرفت و عمّامه بر سر آن حضرت گذاشت. بیهقی به نقل از اسناد خود از علی  علیه السلام  روایت می‌کند: رسول الله صلی الله علیه و آله در غدیر عمامه بر سر من گذاشت و فرمود: «عمامه مرز میان کفر و ایمان است»<ref>السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۴؛ نیز نک:مسند ابی داوود، ص۲۳.</ref>
به نقل منابع حدیثی عامه، رسول خدا صلی الله علیه و آله  در این روز از حاضرانِ در غدیر، برای علی  علیه السلام بیعت گرفت و عمّامه بر سر آن حضرت گذاشت. بیهقی به نقل از اسناد خود از علی  علیه السلام  روایت می‌کند: رسول الله صلی الله علیه و آله در غدیر عمامه بر سر من گذاشت و فرمود: «عمامه مرز میان کفر و ایمان است»<ref>السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۴؛ نیز نک:مسند ابی داوود، ص۲۳.</ref>


متقی هندی به اسناد خود و به نقل از دیلمی از رسول‌الله صلی الله علیه و آله  روایت می‌کند که فرمود:{{متن عربی|فانّ العمامه سيما الاسلام و هي حاجزة بين المسلمين و المشركين}}<ref>کنز العمال، ص۴۸۳-۴۸۴.</ref> معلوم می‌گردد، این اقدام پیامبر صلی الله علیه و آله برای تأکید و تصریح بر وصایت و امامت امام علی بن ابی‌طالب بوده است.  
متقی هندی به اسناد خود و به نقل از دیلمی از رسول‌الله صلی الله علیه و آله  روایت می‌کند که فرمود: {{متن عربی|فانّ العمامه سيما الاسلام و هي حاجزة بين المسلمين و المشركين}}<ref>کنز العمال، ص۴۸۳-۴۸۴.</ref> معلوم می‌گردد، این اقدام پیامبر صلی الله علیه و آله برای تأکید و تصریح بر وصایت و امامت امام علی بن ابی‌طالب بوده است.  


مُعزّ الدوله دیلمی در سال ۳۵۲ق، دستور داد تا در روز عیدغدیر، جشن و سروری در بغداد برپا شود. مأموران دولتی، موظف بودند قبل از آن؛ شهر را زینت کرده، آتش بر خانه امیران بیفروزند، با بوق و کرنا مردم را از فرارسیدن عید باخبر کنند و دکان‌ها و بازارها در روز عید بسته بماند. در این روز مردم جامه نو پوشیده، شادمانی می‌کردند و به زیارت قبور ائمه و مشاهد شریفه می‌رفتند.<ref>تجارب الامم، ج۷، ۴۰۱؛ تاریخ الطبری، ج۱۱، ص۱۰۰؛ تاریخ الاسلام، ج۲۶، ص۱۲-۱۱؛ شذور‌العقود فی تاریخ‌العهود، ص۲۲۵.</ref>
مُعزّ الدوله دیلمی در سال ۳۵۲ق، دستور داد تا در روز عیدغدیر، جشن و سروری در بغداد برپا شود. مأموران دولتی، موظف بودند قبل از آن؛ شهر را زینت کرده، آتش بر خانه امیران بیفروزند، با بوق و کرنا مردم را از فرارسیدن عید باخبر کنند و دکان‌ها و بازارها در روز عید بسته بماند. در این روز مردم جامه نو پوشیده، شادمانی می‌کردند و به زیارت قبور ائمه و مشاهد شریفه می‌رفتند.<ref>تجارب الامم، ج۷، ۴۰۱؛ تاریخ الطبری، ج۱۱، ص۱۰۰؛ تاریخ الاسلام، ج۲۶، ص۱۲-۱۱؛ شذور‌العقود فی تاریخ‌العهود، ص۲۲۵.</ref>
خط ۷۹: خط ۷۹:
برخی هم، به صحرا رفته، نماز عید می‌خواندند.<ref>شذرات الذهب، ج۴، ص۲۷۳.</ref> ثعالبی در ذیل {{متن عربی|ليلة‌الغدير}} می‌نویسد:«شیعیان این شب را بس گرامی می‌دارند و در آن شب زنده‌داری می‌کنند»<ref>ثمارالقلوب فی المضاف والمنسوب، ص۴۷۵.</ref>
برخی هم، به صحرا رفته، نماز عید می‌خواندند.<ref>شذرات الذهب، ج۴، ص۲۷۳.</ref> ثعالبی در ذیل {{متن عربی|ليلة‌الغدير}} می‌نویسد:«شیعیان این شب را بس گرامی می‌دارند و در آن شب زنده‌داری می‌کنند»<ref>ثمارالقلوب فی المضاف والمنسوب، ص۴۷۵.</ref>


البته، سابقه این نوع مراسم به مدت‌ها پیش بازمی‌گشت<ref>المنتظم فی تاریخ‌الامم و الملوک، ج۱۴، ۱۵۱ و۱۸۹.</ref> ولی آل بویه برای این روز جایگاه ویژه‌ای قائل بودند و مراسم جشن عید را در ایالات تحت امرخود برپا می کردند<ref>المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۱۴، ص۳۷۷ و ر.ک: تاریخ الاسلام، ج۲۶، ص۱۲-۱۱ و ج ۲۷ ، ص۹؛ الکامل فی التاریخ، ج۸، ۵۵۰-۵۴۹ و ۵۸۹.</ref> این ‌گونه اقدامات، به تقویت هویت جمعی شیعیان و افزایش میزان پایبندی آنها به اصول مذهب کمک شایانی می کرد و سبب حضور پررنگ‌تر شیعیان در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی می‌شد. به نظر می‌رسد تلاش آل بویه برای رسمیت بخشیدن عید غدیر، تا حدّی متأثر از دستاوردهای اجتماعی و فرهنگی این امر در جامعه بوده است.
البته، سابقه این نوع مراسم به مدت‌ها پیش بازمی‌گشت<ref>المنتظم فی تاریخ‌الامم و الملوک، ج۱۴، ۱۵۱ و۱۸۹.</ref> ولی آل بویه برای این روز جایگاه ویژه‌ای قائل بودند و مراسم جشن عید را در ایالات تحت امرخود برپا می کردند<ref>همان، ج۱۴، ص۳۷۷ و ر.ک: تاریخ الاسلام، ج۲۶، ص۱۲-۱۱ و ج ۲۷ ، ص۹؛ الکامل فی التاریخ، ج۸، ۵۵۰-۵۴۹ و ۵۸۹.</ref> این ‌گونه اقدامات، به تقویت هویت جمعی شیعیان و افزایش میزان پایبندی آنها به اصول مذهب کمک شایانی می کرد و سبب حضور پررنگ‌تر شیعیان در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی می‌شد. به نظر می‌رسد تلاش آل بویه برای رسمیت بخشیدن عید غدیر، تا حدّی متأثر از دستاوردهای اجتماعی و فرهنگی این امر در جامعه بوده است.


===== امامیه و مشارکت فعال اجتماعی =====
===== امامیه و مشارکت فعال اجتماعی =====
یکی از مصادیق مشارکت اجتماعی شیعیان، حضور فعال در نهاد نقابت و برخی مناصب دولتی بود.<ref>کتاب الأوراق قسم اخبار الشعراء، ج۲، ص۱۲۵.</ref> نقابت، تشکیلات رسمی دولتی بود که در قرن سوم هجری به محترم ترین فردِ طالبی اعطا می‌شد و المعتضد عباسی نخستین خلیفه‌ای بود که این مقام را برای علویان به رسمیت شناخت. انتخاب نقیب توسط سلطان یا خلیفه انجام می‌شد و مرتبه‌اش برابر با وزیر بود. گسترش موقعیت مذهبی شیعیان در قرن چهارم سبب وسعت و افزایش توانمندی و بهره‌وری بیشتر آنان از این نهاد شد. به علاوه، با توسعه تشکیلاتی این نهاد، خلافت عباسی برخی مقامات و مسؤولیت‌های ویژه را به رجال امامیه تفویض نمود. از جمله وظایف نقیب، رسیدگی به امور شیعیان، نظارت بر مظالم و امیرالحاج بود<ref>یتیمۀ الدهر فی محاسن اهل العصر، ج۳، ص۱۵۵-۱۵۶؛ المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۱۴، ص۳۶۹.</ref>  و ابواحمد موسوی و دو فرزندش- سید رضی و مرتضی- در صدر نقباء علوی قرارداشتند<ref>المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۱۴، ص۳۴۴-۳۶۹.</ref> ابن جوزی درباره سید رضی می‌نویسد؛ مشکلی نبود که به سرپنجه تدبیر و اندیشه او حل و فصل نگردد.<ref>المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۱۵، ص۱۱۸.</ref>
یکی از مصادیق مشارکت اجتماعی شیعیان، حضور فعال در نهاد نقابت و برخی مناصب دولتی بود.<ref>کتاب الأوراق قسم اخبار الشعراء، ج۲، ص۱۲۵.</ref> نقابت، تشکیلات رسمی دولتی بود که در قرن سوم هجری به محترم ترین فردِ طالبی اعطا می‌شد و المعتضد عباسی نخستین خلیفه‌ای بود که این مقام را برای علویان به رسمیت شناخت. انتخاب نقیب توسط سلطان یا خلیفه انجام می‌شد و مرتبه‌اش برابر با وزیر بود. گسترش موقعیت مذهبی شیعیان در قرن چهارم سبب وسعت و افزایش توانمندی و بهره‌وری بیشتر آنان از این نهاد شد. به علاوه، با توسعه تشکیلاتی این نهاد، خلافت عباسی برخی مقامات و مسؤولیت‌های ویژه را به رجال امامیه تفویض نمود. از جمله وظایف نقیب، رسیدگی به امور شیعیان، نظارت بر مظالم و امیرالحاج بود<ref>یتیمۀ الدهر فی محاسن اهل العصر، ج۳، ص۱۵۵-۱۵۶؛ المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۱۴، ص۳۶۹.</ref>  و ابواحمد موسوی و دو فرزندش- سید رضی و مرتضی- در صدر نقباء علوی قرارداشتند<ref>المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج۱۴، ص۳۴۴-۳۶۹.</ref> ابن جوزی درباره سید رضی می‌نویسد؛ مشکلی نبود که به سرپنجه تدبیر و اندیشه او حل و فصل نگردد.<ref>همان، ج۱۵، ص۱۱۸.</ref>


===== دانشمندان امامیه و راهبرد ایجاد کتابخانه =====
===== دانشمندان امامیه و راهبرد ایجاد کتابخانه =====
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
دانشمندان امامیه به دلایل مختلف به این مقوله توجه ویژه‌ای نشان می‌دادند که رسیدگی به امور شیعیان و پاسخگویی به مسائل آنان، حضور در محافل علمی و بهره‌گیری از امکانات کتابخانه‌ها و دارالعلم‌ها از آن جمله بود. این گونه سفرها علاوه بر معرفت‌افزایی، جنبه تبلیغی و فرهنگی هم داشت و در مواردی سبب تغییر عقاید مذهبی به نفع تشیع می‌شد.<ref>طبقات المحدثین بإصبهان و الواردین علیها، ج۱، ص۵۸.</ref>
دانشمندان امامیه به دلایل مختلف به این مقوله توجه ویژه‌ای نشان می‌دادند که رسیدگی به امور شیعیان و پاسخگویی به مسائل آنان، حضور در محافل علمی و بهره‌گیری از امکانات کتابخانه‌ها و دارالعلم‌ها از آن جمله بود. این گونه سفرها علاوه بر معرفت‌افزایی، جنبه تبلیغی و فرهنگی هم داشت و در مواردی سبب تغییر عقاید مذهبی به نفع تشیع می‌شد.<ref>طبقات المحدثین بإصبهان و الواردین علیها، ج۱، ص۵۸.</ref>


امامیه؛ به‌ویژه با استفاده از کارآمدی نهاد وکالت در شهرهای بزرگ<ref>کمال الدین وتمام النعمة، ج۲، ص۴۴۲-۴۴۳.</ref> و استقرار در مشاهد شریفه، از آن به عنوان کانونی برای نشر معارف اهل بیت  علیهم السلام  و رشد و بالندگی مراکز علمی استفاده می‌کردند. تشرف شیخ صدوق به مشهد‌الرضا  علیه السلام  که در سال۳۶۷ق، انجام گرفت<ref>الامالی،مجلس ۲۶.</ref> و رحله‌های وی به مناطق مختلف،<ref>الامالی، ص۸ و ۱۸۳-۱۸۵؛ رجال نجاشی، ج۱، ص۱۸۴.</ref> حضور شیخ کلینی،<ref>الرجال، ص۴۳۹.</ref> خاندان رضی،<ref>بدائع الملح، ص۱۷۹.</ref> شیخ مفید، شیخ کلینی، انباری و شیخ طوسی در بغداد<ref>رجال نجاشی، ص۴۴۰.</ref> و فعالیت‌های شیخ مفید<ref>الفصول المختاره، ص۱۳۲-۱۳۵.</ref> و خاندان بابویه در ری<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج1و2.</ref> و قم از این نمونه است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۵۰۲.</ref>  
امامیه؛ به‌ویژه با استفاده از کارآمدی نهاد وکالت در شهرهای بزرگ<ref>کمال الدین وتمام النعمة، ج۲، ص۴۴۲-۴۴۳.</ref> و استقرار در مشاهد شریفه، از آن به عنوان کانونی برای نشر معارف اهل بیت  علیهم السلام  و رشد و بالندگی مراکز علمی استفاده می‌کردند. تشرف شیخ صدوق به مشهد‌الرضا  علیه السلام  که در سال۳۶۷ق، انجام گرفت<ref>الامالی،مجلس ۲۶.</ref> و رحله‌های وی به مناطق مختلف،<ref>همان، ص۸ و ۱۸۳-۱۸۵؛ رجال نجاشی، ج۱، ص۱۸۴.</ref> حضور شیخ کلینی،<ref>الرجال، ص۴۳۹.</ref> خاندان رضی،<ref>بدائع الملح، ص۱۷۹.</ref> شیخ مفید، شیخ کلینی، انباری و شیخ طوسی در بغداد<ref>رجال نجاشی، ص۴۴۰.</ref> و فعالیت‌های شیخ مفید<ref>الفصول المختاره، ص۱۳۲-۱۳۵.</ref> و خاندان بابویه در ری<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج1و2.</ref> و قم از این نمونه است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۵۰۲.</ref>  


==== امامیه و راهبرد تحقیق و تألیف ====
==== امامیه و راهبرد تحقیق و تألیف ====
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:


====== نقل متواتر حدیث ======
====== نقل متواتر حدیث ======
این موضوع البته مورد اسناد امامیه و غیر آن در قرون مختلف بوده؛ اما اهتمام دانشمندان امامیه و اقبال دیگر فرقه ­های اسلامی این عصر، به ضبط و ثبت سلسه مسانید و روات حدیث غدیر؛ سبب تألیف آثار ارزشمندی گردید و کتاب‌هایی با عنوان {{متن عربی|مَن روي حديث غديرخم}} نوشته شد. اگرچه عموم دانشمندان امامیه دراین زمینه کارهایی کرده‌اند<ref>تهلايب الاحكام، ج3، ص143؛ الامالی، صص 247، 255،254 و332.</ref> اما تألیفات و آثار مدرسه قم بیشتر شهرت داشت و شیخ کلینی<ref>اختیار معرفة الرجال، ج1، ص12؛ الکافی، ج1، 289و 566.</ref>،خاندان بابویه، به‌ویژه شیخ صدوق<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۵۹-۲۶۱؛ الامالی، ص۱۲۵؛ عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۴۷.
این موضوع البته مورد اسناد امامیه و غیر آن در قرون مختلف بوده؛ اما اهتمام دانشمندان امامیه و اقبال دیگر فرقه ­های اسلامی این عصر، به ضبط و ثبت سلسه مسانید و روات حدیث غدیر؛ سبب تألیف آثار ارزشمندی گردید و کتاب‌هایی با عنوان {{متن عربی|مَن روي حديث غديرخم}} نوشته شد. اگرچه عموم دانشمندان امامیه دراین زمینه کارهایی کرده‌اند<ref>تهذيب الاحكام، ج۳، ص۱۴۳؛ الامالی، صص ۲۴۷، ۲۵۵،۲۵۴ و۳۳۲.</ref> اما تألیفات و آثار مدرسه قم بیشتر شهرت داشت و شیخ کلینی<ref>اختیار معرفة الرجال، ج1، ص12؛ الکافی، ج1، 289و 566.</ref>،خاندان بابویه، به‌ویژه شیخ صدوق<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۵۹-۲۶۱؛ الامالی، ص۱۲۵؛ عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۴۷.


</ref> و دست پروردگانشان درباره طرق مختلف نقل حدیث، آثار ارزنده‌ای تألیف کردند<ref>حاشیه مجمع الفائده و البرهان، ص۷۰۱.</ref>
</ref> و دست پروردگانشان درباره طرق مختلف نقل حدیث، آثار ارزنده‌ای تألیف کردند<ref>حاشیه مجمع الفائده و البرهان، ص۷۰۱.</ref>


شیخ مفید با روش جرح و تعدیل، آثار قدمای اهل سنت را شرح کرده و معتقد است در خبر غدیر اختلاف نیست؛ بلکه اختلاف در تأویل آن و نصوص معتبر معصوم و صحابه، شاهد و دلیل تواتر غدیر است<ref>الاختصاص،ص۴-۷؛ و نیز ر.ک: الارشاد،ج۱، ص۸؛ الامالی، ص۵۵-۵۷.</ref>
شیخ مفید با روش جرح و تعدیل، آثار قدمای اهل سنت را شرح کرده و معتقد است در خبر غدیر اختلاف نیست؛ بلکه اختلاف در تأویل آن و نصوص معتبر معصوم و صحابه، شاهد و دلیل تواتر غدیر است<ref>الاختصاص،ص۴-۷؛ و نیز ر.ک: الارشاد،ج۱، ص۸؛ الامالی، ص۵۵-۵۷.</ref> اما شیخ طوسی احتیاط کرده، دلیل صحت حدیث غدیر را تواتر شیعه و سپس طرق علمای عامه می‌داند.<ref>الاقتصاد، ص۲۱۶.</ref>
 
اما شیخ طوسی احتیاط کرده، دلیل صحت حدیث غدیر را تواتر شیعه و سپس طرق علمای عامه می‌داند<ref>الاقتصاد، ص۲۱۶.</ref>  
 
====== شواهد ادبی(غدیریه‌ها) ======
====== شواهد ادبی(غدیریه‌ها) ======
دانشمندان امامیه با استناد به غدیریه‌ها و شرح و تفسیر آنها به تبیین عقاید امامیه پرداختند؛ از آن جمله سید رضی در تفسیر{{متن عربی|حديث الولاية}} بحث مفصلی را به اشعار اختصاص می‌دهد و در فصلی با عنوان:{{متن عربی|فصل فيما روي من الاشعار في نصّ النبي علي اميرالمؤمنين عليه السلام}}آن را دلیل بر نصّ امام می‌داند و در ذیل آن به شرح اشعار حسّان بن ثابت، قیس بن سعد، کمیت و حمیری پرداخته، دلیل و شاهد هر کدام را بیان می‌کند.<ref>خصائص الائمه، ص۳۵-۳۶.</ref> همو در قصیده‌ای طولانی به شرح و توصیف حدیث غدیر پرداخته است.
دانشمندان امامیه با استناد به غدیریه‌ها و شرح و تفسیر آنها به تبیین عقاید امامیه پرداختند؛ از آن جمله سید رضی در تفسیر{{متن عربی|حديث الولاية}} بحث مفصلی را به اشعار اختصاص می‌دهد و در فصلی با عنوان:{{متن عربی|فصل فيما روي من الاشعار في نصّ النبي علي اميرالمؤمنين عليه السلام}}آن را دلیل بر نصّ امام می‌داند و در ذیل آن به شرح اشعار حسّان بن ثابت، قیس بن سعد، کمیت و حمیری پرداخته، دلیل و شاهد هر کدام را بیان می‌کند.<ref>خصائص الائمه، ص۳۵-۳۶.</ref> همو در قصیده‌ای طولانی به شرح و توصیف حدیث غدیر پرداخته است.


سیدمرتضی و شیخ مفید نیز در احتجاجات و شرح آیات قرآنی؛ از گزاره‌ها و قرینه‌های ادبی مبتنی بر غدیریه‌ها بهره بردند.<ref>رسائل مرتضی، ج۴، ص۱۳۱و۱۳۴؛الفصول المختاره، ص۲۸۰؛ مسار الشیعة، ص۳۹.</ref> شیخ مفید با استفاده از شعر اخطل که واژه”مولا”را برابر با امامت و ریاست عامه معنی کرده، آن را منحصر در علی  علیه السلام می‌داند<ref>اقسام المولی، ص ۳۹-۴۰.</ref> و از این طریق(شعر)، تقدم اسلام علی  علیه السلام را، دلیل بر امامت آن حضرت می‌گیرد.<ref>اقسام المولی، ص ۳۷-۳۸، ۲۹۰-۲۹۱؛ الفصول المختاره، ص۲۰۸.</ref>
سیدمرتضی و شیخ مفید نیز در احتجاجات و شرح آیات قرآنی؛ از گزاره‌ها و قرینه‌های ادبی مبتنی بر غدیریه‌ها بهره بردند.<ref>رسائل مرتضی، ج۴، ص۱۳۱و۱۳۴؛الفصول المختاره، ص۲۸۰؛ مسار الشیعة، ص۳۹.</ref> شیخ مفید با استفاده از شعر اخطل که واژه «مولا» را برابر با امامت و ریاست عامه معنی کرده، آن را منحصر در علی  علیه السلام می‌داند<ref>اقسام المولی، ص ۳۹-۴۰.</ref> و از این طریق (شعر)، تقدم اسلام علی  علیه السلام را، دلیل بر امامت آن حضرت می‌گیرد.<ref>اقسام المولی، ص ۳۷-۳۸، ۲۹۰-۲۹۱؛ الفصول المختاره، ص۲۰۸.</ref>


همو در بیان واژه"مولی” به معنای" امامت"؛ به شعر حسان بن ثابت و تأیید آن از سوی رسول‌الله شعر حسان را تأیید کرد و این بدین معناست که منظور آن حضرت از”مولی"“امامت"بوده و گرنه آن هنگام که حسان آن را خواند، انکار و ردّ می‌نمود.<ref>الفصول المختاره، ص۲۹۰-۲۹۱.</ref>
همو در بیان واژه «مولی» به معنای «امامت»؛ به شعر حسان بن ثابت و تأیید آن از سوی رسول‌الله شعر حسان را تأیید کرد و این بدین معناست که منظور آن حضرت از”مولی"“امامت"بوده و گرنه آن هنگام که حسان آن را خواند، انکار و ردّ می‌نمود.<ref>الفصول المختاره، ص۲۹۰-۲۹۱.</ref>


شیخ، استفاده بیشتری از این اشعارکرده و آن را شاهد امامت منصوص امیرالمؤمنین می داند<ref>الفصول المختاره، ص۲۵۹.</ref>شمول اسناد شیخ به اشعار شامل تابعین هم می‌شود؛ برای نمونه، از قصیده لامیه قیس بن سعد-که در میدان صفّین سروده- استفاده‌های متعددی می‌کند؛ مثلا واژه"امام"را در این شعر مستند به وحی و حدیث رسول‌الله صلی الله علیه و آله ؛ یعنی:{{متن عربی|من كنت مولا...}}کرده، بر این عقیده است که این اشعار بر امامت امیرالمؤمنین دلالت می‌کند و نتیجه می‌گیرد که وجود این گونه اشعار، نشانه ثبات عقاید شیعه و ابطال دشمنی معتزله در انکار این فضائل است<ref>الفصول المختاره، ص۲۹۰-۲۹۲.</ref>
شیخ، استفاده بیشتری از این اشعارکرده و آن را شاهد امامت منصوص امیرالمؤمنین می داند<ref>الفصول المختاره، ص۲۵۹.</ref>شمول اسناد شیخ به اشعار شامل تابعین هم می‌شود؛ برای نمونه، از قصیده لامیه قیس بن سعد-که در میدان صفّین سروده- استفاده‌های متعددی می‌کند؛ مثلا واژه «امام» را در این شعر مستند به وحی و حدیث رسول‌الله صلی الله علیه و آله ؛ یعنی:{{متن عربی|من كنت مولا...}}کرده، بر این عقیده است که این اشعار بر امامت امیرالمؤمنین دلالت می‌کند و نتیجه می‌گیرد که وجود این گونه اشعار، نشانه ثبات عقاید شیعه و ابطال دشمنی معتزله در انکار این فضائل است<ref>الفصول المختاره، ص۲۹۰-۲۹۲.</ref>


====== غدیر؛ اتمام حجت الهی ======
====== غدیر؛ اتمام حجت الهی ======
در آثار اهل بیت  علیهم السلام  و پیشینیان به کرات بر این موضوع تأکید شده که غدیر معیار سنجش ایمان مردم است و توجه به آن در این دوران، تکلیف شیعه را در مواجهه با تحولات پیچیده آغازین سده غیبت کبری روشن می‌نمود. صدوق می‌نویسد: غدیر برای هیچ کس عذری به جا نگذاشته و به سخنی از حضرت زهرا(س)استناد می کند که فرمود: {{متن عربی|هل تَرَك أبي يومَ غديرِ خُم لِأحَد عُذراً}}<ref>الخصال، صص ۱۷۳و۳۲-۳۳.</ref>
در آثار اهل بیت  علیهم السلام  و پیشینیان به کرات بر این موضوع تأکید شده که غدیر معیار سنجش ایمان مردم است و توجه به آن در این دوران، تکلیف شیعه را در مواجهه با تحولات پیچیده آغازین سده غیبت کبری روشن می‌نمود. صدوق می‌نویسد: غدیر برای هیچ کس عذری به جا نگذاشته و به سخنی از حضرت زهرا سلام الله علیه و آله استناد می کند که فرمود: {{متن عربی|هل تَرَك أبي يومَ غديرِ خُم لِأحَد عُذراً}}<ref>الخصال، صص ۱۷۳و۳۲-۳۳.</ref>


=== وجوه استنباطی- استدلالی دانشمندان امامیه ===
=== وجوه استنباطی- استدلالی دانشمندان امامیه ===
خط ۱۸۹: خط ۱۸۶:
سیدمرتضی می‌نویسد: امام مفترض‌الطاعه است و رسول الله صلی الله علیه و آله با استناد به آیه۶ سوره احزاب، مردم را به اطاعت از ایشان فراخواند. دلیل وی هم دو واژه «مولی» و«اولی»است <ref>رسائل مرتضی، ج۴، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> شیخ طوسی با شواهد ادبی، از واژه"اولی"، مفهوم مفترض‌الطاعه را دریافته، اطلاق آن را برای شخص امام و به طور مشخص امیرالمؤمنین منحصر می‌کند<ref>الاقتصاد، ص۲۱۵-۲۱۶.</ref>.  
سیدمرتضی می‌نویسد: امام مفترض‌الطاعه است و رسول الله صلی الله علیه و آله با استناد به آیه۶ سوره احزاب، مردم را به اطاعت از ایشان فراخواند. دلیل وی هم دو واژه «مولی» و«اولی»است <ref>رسائل مرتضی، ج۴، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> شیخ طوسی با شواهد ادبی، از واژه"اولی"، مفهوم مفترض‌الطاعه را دریافته، اطلاق آن را برای شخص امام و به طور مشخص امیرالمؤمنین منحصر می‌کند<ref>الاقتصاد، ص۲۱۵-۲۱۶.</ref>.  


مفید با استناد به آیات و روایت متعدد، نص امام را، دلیل وجوب اطاعت از او می‌داند و با بهره‌گرفتن از نصوص معصومان، از حدیث {{متن عربی|من كنت مولاه...»}} نتیجه می‌گیرد که امام مفترض‌الطاعه است <ref>(الارشاد، ج۱، ص۷-۸.</ref>
مفید با استناد به آیات و روایت متعدد، نص<ref>در نظر شیخ، نص به معنای استخلاف به فرمان خدا و اقامه آن از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله است. الافصاح، ص۹۸.</ref> امام را، دلیل وجوب اطاعت از او می‌داند و با بهره‌گرفتن از نصوص معصومان، از حدیث {{متن عربی|من كنت مولاه...»}} نتیجه می‌گیرد که امام مفترض‌الطاعه است <ref>(الارشاد، ج۱، ص۷-۸.</ref>


وی در کتاب الافصاح، تواتر و اجماع برحدیث غدیر را مسلّم و دلالت بر ضرورت رهبری و حکومت دانسته، آن را دلیل اثبات ولایت و امامت علی  علیه السلام  و تقدم وی بر دیگران و وجوب اطاعت از او می‌داند<ref>الافصاح، ص۱۳۲-۳۳.</ref> همو با استناد به حدیث شریف"اللهمّ وال مَن والاه.." می‌نویسد: هرکس عصیان کند، از فرمان خدا عدول نموده؛ کافر است<ref>همان، ص ۱۲۹-۱۲۸.</ref>  
وی در کتاب الافصاح، تواتر و اجماع برحدیث غدیر را مسلّم و دلالت بر ضرورت رهبری و حکومت دانسته، آن را دلیل اثبات ولایت و امامت علی  علیه السلام  و تقدم وی بر دیگران و وجوب اطاعت از او می‌داند<ref>الافصاح، ص۱۳۲-۳۳.</ref> همو با استناد به حدیث شریف{{متن عربی|اللهمّ وال مَن والاه..}} می‌نویسد: هرکس عصیان کند، از فرمان خدا عدول نموده؛ کافر است<ref>همان، ص ۱۲۹-۱۲۸.</ref>  


از مجموع نظر صدوق دریافت می‌گردد ؛ وی با طرح ملازمت قرآن و عترت<ref>معانی الاخبار،ج ۱، ۲۳۵.</ref> و علامات امام و وجوب اطاعت از او....<ref>کمال الدین وتمام النعمة، ج۲، ص۳۳۶-۳۳۷.</ref> قرابت، نص و حدیث را دلیل «عترت» او قرار می‌دهد و بر اساس حدیث غدیر، امیرالمؤمنین  علیه السلام  را مصداق عترت قرار داده؛ بدین واسطه با ادعای زیدیه مبنی بر انکار مقام عترت علی علیه السلام  و وصایت و انحصار در امامان دوازده‌گانه مقابله نموده؛ تناقض دیدگاه آنان را معلوم می‌گرداند. <ref>معانی الاخبار، ج۲، ص۴۷۸-۴۷۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۱۱۶.</ref>
از مجموع نظر صدوق دریافت می‌گردد ؛ وی با طرح ملازمت قرآن و عترت<ref>معانی الاخبار،ج ۱، ۲۳۵.</ref> و علامات امام و وجوب اطاعت از او....<ref>کمال الدین وتمام النعمة، ج۲، ص۳۳۶-۳۳۷.</ref> قرابت، نص و حدیث را دلیل «عترت» او قرار می‌دهد و بر اساس حدیث غدیر، امیرالمؤمنین  علیه السلام  را مصداق عترت قرار داده؛ بدین واسطه با ادعای زیدیه مبنی بر انکار مقام عترت علی علیه السلام  و وصایت و انحصار در امامان دوازده‌گانه مقابله نموده؛ تناقض دیدگاه آنان را معلوم می‌گرداند. <ref>معانی الاخبار، ج۲، ص۴۷۸-۴۷۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۱۱۶.</ref>
خط ۲۲۵: خط ۲۲۲:
حسین بن حمدان خصیبی(م۳۳۴ق)، صاحب کتاب «الهدایة الکبری»: در این کتاب با استفاده از حدیث غدیر، نص و ولایت اهل‌بیت علیهم السلام  اثبات و اسناد جمعی دال بر این امر جمع‌آوری شده است. <ref>الهدایة الکبری، ص۱۰۳.</ref>
حسین بن حمدان خصیبی(م۳۳۴ق)، صاحب کتاب «الهدایة الکبری»: در این کتاب با استفاده از حدیث غدیر، نص و ولایت اهل‌بیت علیهم السلام  اثبات و اسناد جمعی دال بر این امر جمع‌آوری شده است. <ref>الهدایة الکبری، ص۱۰۳.</ref>


ابوالقاسم کوفی (م۳۵۲ق)،مؤلف الاستغاثة: کوفی، این کتاب را به سیاق کلامی- تاریخی نوشته و بیش از همه از نصوص اهل‌بیت  علیهم السلام استفاده کرده است. همو به نقل از اسناد خود از سعد بن ابی وقاص روایت می‌کند: پیامبر صلی الله علیه و آله  در حقّ علی  علیه السلام  فرمود:{{متن عربی|من كنت مولاه..}} و {{متن عربی|علي مع الحق...}}.<ref>الاستغاثه، ص۶۳.</ref> علاوه براین، می‌توان به آثار صاحب بن عباد در تثبیت امامت علی  علیه السلام  و دلائل آن<ref>الفهرست،( ابن ندیم) ص۱۵.</ref>؛ دلائل الإمامۀ، اثر عیاشی در اثبات فضایل علی  علیه السلام<ref>همان، ص۲۴۴.</ref>؛ «کتاب الغدیر» ،تألیف مهلبی <ref>الفهرست، ( شیخ طوسی) ص ۱۶۱.</ref> و علی بن کردین مؤلف کتابی با عنوان اخیر یاد کرد<ref>همان، ص۳۱۴.</ref>
ابوالقاسم کوفی (م۳۵۲ق) مؤلف الاستغاثة: کوفی، این کتاب را به سیاق کلامی- تاریخی نوشته و بیش از همه از نصوص اهل‌بیت  علیهم السلام استفاده کرده است. همو به نقل از اسناد خود از سعد بن ابی وقاص روایت می‌کند: پیامبر صلی الله علیه و آله  در حقّ علی  علیه السلام  فرمود:{{متن عربی|من كنت مولاه..}} و {{متن عربی|علي مع الحق...}}.<ref>الاستغاثه، ص۶۳.</ref>  
 
علاوه براین، می‌توان به آثار صاحب بن عباد در تثبیت امامت علی  علیه السلام  و دلائل آن<ref>الفهرست،( ابن ندیم) ص۱۵.</ref>؛ دلائل الإمامۀ، اثر عیاشی در اثبات فضایل علی  علیه السلام<ref>همان، ص۲۴۴.</ref>؛ «کتاب الغدیر» ،تألیف مهلبی <ref>الفهرست، ( شیخ طوسی) ص ۱۶۱.</ref> و علی بن کردین مؤلف کتابی با عنوان اخیر یاد کرد<ref>همان، ص۳۱۴.</ref>


====== متون فقه الغدیر: ======
====== متون فقه الغدیر: ======
خط ۲۴۱: خط ۲۴۰:
تفاسیر امامیه درباره غدیر، عموماً نشأت گرفته از نصوص اهل بیت علیهم السلام  و به‌ویژه در ذیل آیات «ابلاغ» و «اکمال» است. از این نمونه می‌توان سه تفسیر منسوب به عیاشی، فرات کوفی و شیخ مفید را نام برد که از این میان؛ تفسیر شیخ مفید، رویکرد کلامی و فقهی دارد<ref>المقنعه، صص۱۲۳-۱۳۰و۵۰۶-۵۰۳، ۴۵۲، ۵۱۵.</ref> و دو دیگر به شیوه روایی و حدیثی است.  
تفاسیر امامیه درباره غدیر، عموماً نشأت گرفته از نصوص اهل بیت علیهم السلام  و به‌ویژه در ذیل آیات «ابلاغ» و «اکمال» است. از این نمونه می‌توان سه تفسیر منسوب به عیاشی، فرات کوفی و شیخ مفید را نام برد که از این میان؛ تفسیر شیخ مفید، رویکرد کلامی و فقهی دارد<ref>المقنعه، صص۱۲۳-۱۳۰و۵۰۶-۵۰۳، ۴۵۲، ۵۱۵.</ref> و دو دیگر به شیوه روایی و حدیثی است.  


در این میان، تفسیر فرات کوفی تعلق خاطر بیشتری به حدیث غدیر دارد و بیش از همه از روایات اهل بیت  علیهم السلام بهره برده، مباحث مختلف غدیر را در آیات مطرح و نکات مهمی را بیان می‌کند. همو در ذیل آیه ۳ سوره مائده، به اسناد خود از امام صادق  علیه السلام  روایت می‌کند؛ این آیه مخصوص علی  علیه السلام است و از قول ابن عباس می‌نویسد: دو واژه {{متن قرآن|أَكْمَلْتُ}} و{{متن قرآن|أَتْمَمْتُ}} در این آیه به ترتیب، «رسول‌الله» صلی الله علیه و آله و «علی» علیه السلام است.<ref>تفسیر فرات کوفی، ص۱۲۱-۱۱۷.</ref> دیگری تفسیرعیاشی است. وی در ذیل آیه۶۷ سوره مائده؛ واقعه و حدیث غدیر را به نقل از اسناد خود از زید بن ارقم نقل می‌کند و بر مسأله نصّ الهی، نگرانی پیامبر صلی الله علیه و آله از قریش و گفتگوهای صحابه تأکید می‌کند.<ref>تفسیرعیاشی، ص۹۸-۱۰۰.</ref>
در این میان، تفسیر فرات کوفی تعلق خاطر بیشتری به حدیث غدیر دارد و بیش از همه از روایات اهل بیت  علیهم السلام بهره برده، مباحث مختلف غدیر را در آیات مطرح و نکات مهمی را بیان می‌کند. همو در ذیل آیه ۳ سوره مائده، به اسناد خود از امام صادق  علیه السلام  روایت می‌کند؛ این آیه مخصوص علی  علیه السلام است و از قول ابن عباس می‌نویسد: دو واژه {{متن قرآن|أَكْمَلْتُ}} و{{متن قرآن|أَتْمَمْتُ}} در این آیه به ترتیب، رسول‌الله صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام است.<ref>تفسیر فرات کوفی، ص۱۲۱-۱۱۷.</ref> دیگری تفسیرعیاشی است. وی در ذیل آیه۶۷ سوره مائده؛ واقعه و حدیث غدیر را به نقل از اسناد خود از زید بن ارقم نقل می‌کند و بر مسأله نصّ الهی، نگرانی پیامبر صلی الله علیه و آله از قریش و گفتگوهای صحابه تأکید می‌کند.<ref>تفسیرعیاشی، ص۹۸-۱۰۰.</ref>


====== کتب فرقه شناختی ======
====== کتب فرقه شناختی ======
خط ۲۵۴: خط ۲۵۳:


====== آثار ادبی ======
====== آثار ادبی ======
حدیث غدیر بنمایه معرفتی و اعتقادی برخی از رجال علم و ادب بوده، آثاری از این دست را که با زبان شعر و نظم سروده شده، باید«غدیریه» نامید؛ از آن جمله قصیده سیدرضی، کتاب السرقات الشعر(الشعراء) <ref>این کتاب در اصل فاقد عنوان مشخص است؛ اما درمنابع مختلف با نام هایی چون«السرقات الشعر» (الشعراء) و«مرقات (الشعر)» آمده است. ( کتابخانه ابن طاووس، احوال و آثار او، ص ۵۱۶.</ref> تألیف ابوعبدالله محمد(محمود) مرزبانی(م۳۸۴ق) و شرح قصیده حسان توسط ابن بابویه(م۳۸۱ق) است که مورد توجه ویژه ابن طاووس واقع شده است.<ref>همان، ص۵۱۶.</ref>
حدیث غدیر بنمایه معرفتی و اعتقادی برخی از رجال علم و ادب بوده، آثاری از این دست را که با زبان شعر و نظم سروده شده، باید«غدیریه» نامید؛ از آن جمله قصیده سیدرضی، کتاب السرقات الشعر(الشعراء) <ref>این کتاب در اصل فاقد عنوان مشخص است؛ اما درمنابع مختلف با نام هایی چون«السرقات الشعر» (الشعراء) و«مرقات (الشعر)» آمده است. ( کتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، ص ۵۱۶.)</ref> تألیف ابوعبدالله محمد(محمود) مرزبانی(م۳۸۴ق) و شرح قصیده حسان توسط ابن بابویه(م۳۸۱ق) است که مورد توجه ویژه ابن طاووس واقع شده است.<ref>همان، ص۵۱۶.</ref>


=== نتیجه ===
=== نتیجه ===
خط ۲۶۸: خط ۲۶۷:


۶. انجام مناظرات و رحله‌های علمی، نتیجه راهبرد امامیه در عرصه تعلیم تبلیغ و مقابله با دیگران بود. این محافل به خاطر طرح مسائل مهم، شیوه‌های احتجاج طرفین و تأثیری که بر افکار عمومی داشت، در نوع خود بی‌بدیل و ممتاز بود و یکی از اقدامات موفق و تأثیرگذار امامیه به‌شمار می‌رفت. یکی از دلایل و اسناد مهم دانشمندان امامیه، حدیث غدیر و دلایل عقلی و نقلی و شواهد ادبی و تاریخی مرتبط با آن بود.
۶. انجام مناظرات و رحله‌های علمی، نتیجه راهبرد امامیه در عرصه تعلیم تبلیغ و مقابله با دیگران بود. این محافل به خاطر طرح مسائل مهم، شیوه‌های احتجاج طرفین و تأثیری که بر افکار عمومی داشت، در نوع خود بی‌بدیل و ممتاز بود و یکی از اقدامات موفق و تأثیرگذار امامیه به‌شمار می‌رفت. یکی از دلایل و اسناد مهم دانشمندان امامیه، حدیث غدیر و دلایل عقلی و نقلی و شواهد ادبی و تاریخی مرتبط با آن بود.
پی نوشت‌ها


== منبع ==
== منبع ==
۴٬۰۶۴

ویرایش