پرش به محتوا

ابن اسحاق: تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۹: خط ۹:


==== '''الف) ابن کثیر دمشقی''' ====
==== '''الف) ابن کثیر دمشقی''' ====
از کسانی که به نقل حدیث غدیر توسط ابن اسحاق اشاره کرده است می توان از ابن کثیر دمشقی (م774ق) نام برد. وی در این مورد نوشته است: {{متن عربی|ولما رجع من حجة الوداع فكان بين مكة والمدينة بمكان يقال له غدير خم خطب الناس هنالك في اليوم الثاني عشر من ذي الحجة فقال في خطبته: "من كنت مولاه فعلي مولاه" وفي بعض الروايات: "اللهم وال من والاه وعاد من عاداه، وانصر من نصره واخذل من خذله" والمحفوظ الأول، وإنما كان سبب هذه الخطبة والتنبيه على فضله ما ذكره ابن إسحاق من أن عليًا (لما) بعثه رسول الله إلى اليمن أميرً...}}<ref>البدایة و النهایة، ج۷، ص۵۵۶.</ref>
از کسانی که به نقل حدیث غدیر توسط ابن اسحاق اشاره کرده است می توان از ابن کثیر دمشقی (م۷۷۴ق) نام برد. وی در این مورد نوشته است: {{متن عربی|ولما رجع من حجة الوداع فكان بين مكة والمدينة بمكان يقال له غدير خم خطب الناس هنالك في اليوم الثاني عشر من ذي الحجة فقال في خطبته: "من كنت مولاه فعلي مولاه" وفي بعض الروايات: "اللهم وال من والاه وعاد من عاداه، وانصر من نصره واخذل من خذله" والمحفوظ الأول، وإنما كان سبب هذه الخطبة والتنبيه على فضله ما ذكره ابن إسحاق من أن عليًا (لما) بعثه رسول الله إلى اليمن أميرً...}}<ref>البدایة و النهایة، ج۷، ص۵۵۶.</ref>


یعنی: آنگاه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از حجة الوداع باز می گشت، در روز دوازدهم ذی الحجه بین مکه و مدینه در منطقه ای که به آن غدیر خم می گفتند، توقف کرده و خطبه ای در آنجا ایراد کردند. حضرت در این خطبه فرمودند: هر کس که من مولای او هستم، همانا علی علیه السلام نیز مولای اوست. در بعضی از روایات آماده است که فرمود: بارخدایا! دوست بدار هر آنکس را که علی علیه السلام را دوست بدارد و دشمن بدار آن کس که علی را دشمن بدارد و یاری کن آن کس را که علی را یاری کند و خوار و ذلیل کن آن کس را که علی را خوار گرداند!
یعنی: آنگاه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از حجة الوداع باز می گشت، در روز دوازدهم ذی الحجه بین مکه و مدینه در منطقه ای که به آن غدیر خم می گفتند، توقف کرده و خطبه ای در آنجا ایراد کردند. حضرت در این خطبه فرمودند: هر کس که من مولای او هستم، همانا علی علیه السلام نیز مولای اوست. در بعضی از روایات آماده است که فرمود: بارخدایا! دوست بدار هر آنکس را که علی علیه السلام را دوست بدارد و دشمن بدار آن کس که علی را دشمن بدارد و یاری کن آن کس را که علی را یاری کند و خوار و ذلیل کن آن کس را که علی را خوار گرداند!


==== ب) ابن حجر هیتمی ====
==== ب) ابن حجر هیتمی ====
ابن حجیر هیتمی در «الصواعق المحرقه» سبب نقل بیان حدیث غدیر توسط پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله گفته است: {{متن عربی|و ايضا فسبب ذلك-كما نقله الحافظ شمس الدين الجزرى عن ابن اسحاق-انّ عليا(ع)تكلّم فيه بعض من كان معه فى اليمن...}}<ref>الصواعق المحرقه، ص،108</ref>  
ابن حجیر هیتمی (م۹۷۴ق) در «الصواعق المحرقه» در سبب نقل حدیث غدیر توسط پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله گفته است: {{متن عربی|و ايضا فسبب ذلك-كما نقله الحافظ شمس الدين الجزرى عن ابن اسحاق-انّ عليا(ع)تكلّم فيه بعض من كان معه فى اليمن...}}<ref>الصواعق المحرقه، ص،۱۰۸</ref>  


یعنی: سبب بیان این حدیث- همان طور که شمس الدین جزری از ابن اسحاق نقل کرده- این است که....
یعنی: سبب بیان این حدیث- همان طور که شمس الدین جزری از ابن اسحاق نقل کرده- این است که....
خط ۲۳: خط ۲۳:


=== پاسخ دوم ===
=== پاسخ دوم ===
بر فرض که ابن اسحاق حدیث غدیر را نقل نکرده باشد، عدم نقل او دلالت بر عدم وجود این حدیث نمی کند. زیرا همان طور که ذهبی در میزان الاعتدال گفته است، عده ای از بزرگان اهل سنت او را تضعیف کرده و دروغ گو دانسته اند. از جمله این افراد می توان از سلیمان تیمی و هشام بن عروه و ابن قتیبه دینوری نام برد. نسائی او را ضعیف الحدیث دانسته و ذهبی او را به نقل مطالب منکر و منقطع در سیره اش متهم کرده است. همچنین نقل شده که احمد بن حنبل، ابن اسحاق را «مدلس» دانسته است.<ref>میزان الاعتدال،ج۳، ص۴۶۸، به نقل از: چکیده عقبات الانوار، ص۱۱۰.</ref>  
بر فرض که ابن اسحاق حدیث غدیر را نقل نکرده باشد، عدم نقل او دلالت بر عدم وجود این حدیث نمی کند. زیرا همان طور که ذهبی در میزان الاعتدال گفته است، عده ای از بزرگان اهل سنت ابن اسحاق  را تضعیف کرده و دروغ گو دانسته اند. از جمله این افراد می توان از سلیمان تیمی و هشام بن عروه و ابن قتیبه دینوری نام برد. نسائی او را ضعیف الحدیث دانسته و ذهبی او را به نقل مطالب منکر و منقطع در سیره اش متهم کرده است. همچنین نقل شده که احمد بن حنبل، او را «مدلس» دانسته است.<ref>میزان الاعتدال،ج۳، ص۴۶۸، به نقل از: چکیده عقبات الانوار، ص۱۱۰.</ref>  


«مدلس به کسي مي گويند که در نقل حديث برخي واسطه ها را به جهت اغراضي ذکر نکرده است. بر اساس قاعده اگر فردي موثق باشد اما با عنوان مدلس از او ياد شده باشد اگر در نقل حديث تعبير حدثنا يا سمعنا را بکار ببرد، حديث او پذيرفته مي شود. اما اگر با تعبير قال يا عنه نقل روايت کند (اصطلاحا معنعن نقل کند)، حديثش پذيرفته شده نيست زيرا احتمال دارد او از کسي حديث را شنيده که نزد او موثق است اما ديگران نسبت به او حرف دارند و لذا نام او را نياورده و به نفر قبل نسبت داده است. به عبارت ديگر احتمال ارسال روايت او وجود دارد و اتصال اسناد آن براي ما محرز نيست»<ref>درس امامت - کتاب المراجعات - استاد ربانی، مدرسه فقاهت.</ref>
«مدلس به کسي مي گويند که در نقل حديث برخي واسطه ها را به جهت اغراضي ذکر نکرده است. بر اساس قاعده اگر فردي موثق باشد اما با عنوان مدلس از او ياد شده باشد اگر در نقل حديث تعبير حدثنا يا سمعنا را بکار ببرد، حديث او پذيرفته مي شود. اما اگر با تعبير قال يا عنه نقل روايت کند (اصطلاحا معنعن نقل کند)، حديثش پذيرفته شده نيست زيرا احتمال دارد او از کسي حديث را شنيده که نزد او موثق است اما ديگران نسبت به او حرف دارند و لذا نام او را نياورده و به نفر قبل نسبت داده است. به عبارت ديگر احتمال ارسال روايت او وجود دارد و اتصال اسناد آن براي ما محرز نيست»<ref>درس امامت - کتاب المراجعات - استاد ربانی، مدرسه فقاهت.</ref>
۴٬۰۶۴

ویرایش