پرش به محتوا

شاهد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== بررسى و تحليل روايات جمعيت حاضر در غدير<ref>زلال غدير (مجموعه مقالات) : ش ۱ ص۶۹-۸۹.</ref> ==
== بررسى و تحليل روايات جمعيت حاضر در غدير<ref>زلال غدير (مجموعه مقالات) : ش ۱ ص۶۹-۸۹.</ref> ==
در مكتب شيعه، پذيرش مسئله جانشينى امام على ‏عليه السلام به عنوان امام در امر [[هدایت]] دينى و سياسى مردم، امرى الهى و وصيت [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم ‏صلی الله علیه و آله]] در روز غدير خم به آن، امرى قطعى و متواتر است. اما برخى از مورخان در ثبت و ضبط گزارش ‏هاى جزئى اين واقعه اهتمام داشته، و برخى به صورت كلى آن را ثبت نموده‏ اند.
در مكتب شيعه، پذيرش مسئله جانشينى امام على ‏عليه السلام به عنوان امام در امر [[هدایت]] دينى و سياسى مردم، امرى الهى و وصيت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز غدير خم به آن، امرى قطعى و متواتر است. اما برخى از مورخان در ثبت و ضبط گزارش ‏هاى جزئى اين واقعه اهتمام داشته، و برخى به صورت كلى آن را ثبت نموده‏ اند.


جمعيت حاضر در روز غدير و يا جمعيت همراه پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه به مكه از جمله امور جزئى است كه موجب اختلاف نظر مورخان و محدثان شده است.
جمعيت حاضر در روز غدير و يا جمعيت همراه پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه به مكه از جمله امور جزئى است كه موجب اختلاف نظر مورخان و محدثان شده است.
خط ۲۰: خط ۲۰:
اما در اينجا تلاش بر آن است تا بر اساس گزارش‏ هاى موجود، به بررسى روايى و تاريخى جمعيت غدير خم، با توجه به منابع كهن به صورتى تحليلى و توصيفى پرداخته شود، تا فوايد جزئى اين موضوع روشن شود.
اما در اينجا تلاش بر آن است تا بر اساس گزارش‏ هاى موجود، به بررسى روايى و تاريخى جمعيت غدير خم، با توجه به منابع كهن به صورتى تحليلى و توصيفى پرداخته شود، تا فوايد جزئى اين موضوع روشن شود.


پيش فرض اين مبحث بر اين است كه رواياتِ بيانگر كم بودن جمعيت داراى ضعف سندى و محتوايى بوده، و روايات هفتاد يا نود هزار نفر درست باشد، و امكان دارد در اين صورت تصحيف بين عدد سبعين الف (هفتاد هزار) و تسعين الف (نود هزار) رخ داده است:
پيش فرض اين مبحث بر اين است كه رواياتِ بيانگر كم بودن جمعيت داراى ضعف سندى و محتوايى بوده، و روايات هفتاد يا نود هزار نفر درست باشد، و امكان دارد در اين صورت تصحيف بين عدد {{متن عربی|سبعين الف}} (هفتاد هزار) و {{متن عربی|تسعين الف}} (نود هزار) رخ داده است:


با اين مقدمه چند نكته را يادآور مى‏ شويم:
با اين مقدمه چند نكته را يادآور مى‏ شويم:


=== واقعه غدير خم ===
=== واقعه غدير خم ===
رويداد تاريخى غدير خم بر اساس گزارش منابع فريقين در هجدهم ذى‏ الحجه سال دهم هجرت<ref>الخصال: ج ۲ ص ۳۹۵. تاريخ يعقوبى: ج ۱ ص ۵۰۸ . مناقب آل ابى‏ طالب (ابن شهرآشوب) : ج ۳ ص ۲۷. البداية والنهاية: ج ۵ ص ۲۰۹.</ref> در روز يكشنبه <ref>البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹: الثامن ‏عشر من ذى‏ الحجه عامئذ، و كان يوم الأحد بغدير خم تحت شجرة هناك. فبيّن فيها اشياء، و ذكر من فضل على‏عليه السلام و امانته و ... .</ref>رخ داده است. ابن‏ اثير به نقل يكى از شاهدان عينى غدير خم، زمان اين اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش كرده است. طى اين گزارش ابوالطفيل مى‏ گويد: در [[حجةالوداع]] همراه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله بوديم كه هنگام ظهر دستور داد مكانى را براى نماز مهيا كنيم و خارها را جمع كنيم. بعد از آن نماز خوانديم، و پيامبرصلى الله عليه وآله بعد از نماز دست على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه.<ref>اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۵۲: نشهد انا اقبلنا مع رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله من حجةالوداع. حتى اذا كان الظهر، خرج رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله فأمر بشجرات فشددن، و القى عليهن ثوب. ثم نادى: الصلاة. فخرجنا فصلّينا. ثم قام فحمد اللَّه تعالى و اثنى عليه، ثم قال: يا ايها الناس، اتعلمون ان اللَّه عزوجل مولاى و انا مولى المؤمنين، و انى اولى بكم من انفسكم؟ يقول ذلك مراراً. قلنا: نعم، و هو آخذ بيدك يقول: من كنت مولاه فعلى مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. ثلاث مرات.</ref> و در آن روز گرما طاقت فرسا بود.<ref>اقبال الاعمال: ص ۴۵۶: و قد بلغنا غدير خم فى وقت لو طرح اللحم فيه على الارض لانشوى. الهداية الكبرى: ص ۱۰۳: و قد علمت انه كان يوماً شديد القيظ؛ يشيب فيه الطفل... . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۹۹: و ذلك فى يوم ما اتى علينا يوم اشد حرّاً منه.</ref>  
رويداد تاريخى غدير خم بر اساس گزارش منابع فريقين در هجدهم ذى‏ الحجه سال دهم هجرت<ref>الخصال: ج ۲ ص ۳۹۵؛ تاريخ يعقوبى: ج ۱ ص ۵۰۸؛ مناقب آل ابى‏ طالب: ج ۳ ص ۲۷؛البداية والنهاية: ج ۵ ص ۲۰۹.</ref> در روز يكشنبه <ref>البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹: الثامن ‏عشر من ذى‏ الحجه عامئذ، و كان يوم الأحد بغدير خم تحت شجرة هناك. فبيّن فيها اشياء، و ذكر من فضل على‏عليه السلام و امانته و ... </ref>رخ داده است. ابن‏ اثير به نقل يكى از شاهدان عينى غدير خم، زمان اين اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش كرده است. طى اين گزارش ابوالطفيل مى‏ گويد: در [[حجةالوداع]] همراه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله بوديم كه هنگام ظهر دستور داد مكانى را براى نماز مهيا كنيم و خارها را جمع كنيم. بعد از آن نماز خوانديم، و پيامبرصلى الله عليه وآله بعد از نماز دست على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه.<ref>اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۵۲: نشهد انا اقبلنا مع رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله من حجةالوداع. حتى اذا كان الظهر، خرج رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله فأمر بشجرات فشددن، و القى عليهن ثوب. ثم نادى: الصلاة. فخرجنا فصلّينا. ثم قام فحمد اللَّه تعالى و اثنى عليه، ثم قال: يا ايها الناس، اتعلمون ان اللَّه عزوجل مولاى و انا مولى المؤمنين، و انى اولى بكم من انفسكم؟ يقول ذلك مراراً. قلنا: نعم، و هو آخذ بيدك يقول: من كنت مولاه فعلى مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. ثلاث مرات.</ref> و در آن روز گرما طاقت فرسا بود.<ref>اقبال الاعمال: ص ۴۵۶: و قد بلغنا غدير خم فى وقت لو طرح اللحم فيه على الارض لانشوى؛ الهداية الكبرى: ص ۱۰۳: و قد علمت انه كان يوماً شديد القيظ؛ يشيب فيه الطفل... . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۹۹: و ذلك فى يوم ما اتى علينا يوم اشد حرّاً منه.</ref>  


درباره مكان غدير خم ياقوت حموى در «معجم البلدان» مى ‏نويسد: غدير از «غدر» به معناى فريب گرفته شده است، زيرا غدير جايى است كه انسان از كنار آن عبور مى‏ كند و آبى در آنجا مى‏ بيند. اما وقتى نزد آن مى‏ رود آن را خشك و بى‏ آب مى ‏يابد و از تشنگى مى ‏ميرد؛ كه منظور همان سراب است كه به اين مسئله انسان را فريب مى‏ دهد.<ref>معجم البلدان: ج ۴ ص ۱۸۸: و قال بعض اهل اللغه: الغدير فعيل من الغدر، و ذاك ان الانسان يمرّ به و فيه ماء. فربّما جاء ثانياً طمعاً فى ذلك الماء. فاذا جاءه وجده يابساً فيموت عطشاً.</ref>  
درباره مكان غدير خم ياقوت حموى در «معجم البلدان» مى ‏نويسد: غدير از «غدر» به معناى فريب گرفته شده است، زيرا غدير جايى است كه انسان از كنار آن عبور مى‏ كند و آبى در آنجا مى‏ بيند. اما وقتى نزد آن مى‏ رود آن را خشك و بى‏ آب مى ‏يابد و از تشنگى مى ‏ميرد؛ كه منظور همان سراب است كه به اين مسئله انسان را فريب مى‏ دهد.<ref>معجم البلدان: ج ۴ ص ۱۸۸: و قال بعض اهل اللغه: الغدير فعيل من الغدر، و ذاك ان الانسان يمرّ به و فيه ماء. فربّما جاء ثانياً طمعاً فى ذلك الماء. فاذا جاءه وجده يابساً فيموت عطشاً.</ref>  
۴٬۰۶۴

ویرایش