۲۵٬۵۶۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
<big>«تسليم در برابر آنچه خدا مى فرمايد». در آيه ۲۰ مى فرمايد: «أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ للَّه ...» ، و در آيه ۸۳ مى فرمايد: «وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...»، و در آيه ۸۴ مى فرمايد: «وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ».</big> | <big>«تسليم در برابر آنچه خدا مى فرمايد». در آيه ۲۰ مى فرمايد: «أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ للَّه ...» ، و در آيه ۸۳ مى فرمايد: «وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...»، و در آيه ۸۴ مى فرمايد: «وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ».</big> | ||
<big>در اين زمينه روايات بسيارى وارد شده است. از جمله امام صادق عليه السلام مى فرمايد: الاسْلامُ هُوَ التَّسْليمُ وَ التَّسْليمُ هُوَ الاسْلامُ ... يعنى: اسلام همان تسليم است و تسليم همان اسلام است. هر كس سر تسليم فرود آورد اسلام را پذيرفته است، و هر كس سر تسليم فرود نياورد اسلام ندارد.<ref>بحار الانوار: ج | <big>در اين زمينه روايات بسيارى وارد شده است. از جمله امام صادق عليه السلام مى فرمايد: الاسْلامُ هُوَ التَّسْليمُ وَ التَّسْليمُ هُوَ الاسْلامُ ... يعنى: اسلام همان تسليم است و تسليم همان اسلام است. هر كس سر تسليم فرود آورد اسلام را پذيرفته است، و هر كس سر تسليم فرود نياورد اسلام ندارد.<ref>بحار الانوار: ج ۷۵ ص ۲۲۰.</ref></big> | ||
خط ۲۵۰: | خط ۲۵۰: | ||
<big>'''اگر غدير عملى مى شد دنيا چگونه بود؟'''</big> | <big>'''اگر غدير عملى مى شد دنيا چگونه بود؟'''</big> | ||
<big>نسل امروز مايل است تصورى از روزگارى داشته باشد كه در آن مسير طبيعى خلافت پيش | <big>نسل امروز مايل است تصورى از روزگارى داشته باشد كه در آن مسير طبيعى خلافت پيش مى رفت و على عليه السلام به خلافت مى رسيد، ولى افسوس كه گرفتار ظلمتى از سقيفه است كه نمى تواند اين منظره را در ذهن خود به تصوير بكشد.</big> | ||
<big>او مى خواهد بداند كه اگر فقط غدير بود و سقيفه اى نبود دنيا چگونه بود، و چه مسيرى را در پيش مى گرفت؟</big> | <big>او مى خواهد بداند كه اگر فقط غدير بود و سقيفه اى نبود دنيا چگونه بود، و چه مسيرى را در پيش مى گرفت؟</big> | ||
خط ۴۰۲: | خط ۴۰۲: | ||
<big>الف) اعتقاد يک مؤمن بر مبنايى استوار و ريشه دار قرار دارد، و محقق نشدن اعتقاد او در اجتماع ضررى به اصل آن نمى زند.</big> | <big>الف) اعتقاد يک مؤمن بر مبنايى استوار و ريشه دار قرار دارد، و محقق نشدن اعتقاد او در اجتماع ضررى به اصل آن نمى زند.</big> | ||
<big>قلب او مطمئن است كه | <big>قلب او مطمئن است كه میتواند پاسخگوى عقيده اى باشد كه در دل دارد و طبق آن در محدوده اى كه امكان دارد عمل مى كند.</big> | ||
<big>ب) با انتظار تحقق عينى اين اعتقاد و وقوع آن در زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام، مقايسه اى روشن بين عقيده خود و ديگران خواهد يافت و لذت آن را چند برابر خواهد چشيد.</big> | <big>ب) با انتظار تحقق عينى اين اعتقاد و وقوع آن در زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام، مقايسه اى روشن بين عقيده خود و ديگران خواهد يافت و لذت آن را چند برابر خواهد چشيد.</big> |