پرش به محتوا

سقیفه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
{{متن قرآن|وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ}}: «ابليس گمان خود را بر آنان صادق نمود».
{{متن قرآن|وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ}}: «ابليس گمان خود را بر آنان صادق نمود».


اين جمله يک اصطلاح ادبى و كنايى است كه [[امام باقر علیه السلام]] در بيان آن فرموده اند:
اين جمله يک اصطلاح ادبى و كنايى است كه امام باقر علیه السلام در بيان آن فرموده اند:


تأويل اين آيه پس از شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله اتفاق افتاد، به اين صورت كه وقتى [[منافقین]] در غدير گفتند:
تأويل اين آيه پس از شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله اتفاق افتاد، به اين صورت كه وقتى [[منافقین]] در غدير گفتند:
خط ۵۹: خط ۵۹:
«پيامبر از هواى نفس سخن مى‏ گويد»، شيطان به آنان اميدوار شد و اطمينان پيدا كرد كه براى شكستن پيمان غدير منافقينى هستند كه پيگير اين اقدام ضد خدا و رسول باشند.
«پيامبر از هواى نفس سخن مى‏ گويد»، شيطان به آنان اميدوار شد و اطمينان پيدا كرد كه براى شكستن پيمان غدير منافقينى هستند كه پيگير اين اقدام ضد خدا و رسول باشند.


وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفت آنان گمان و اميد ابليس را به مرحله عمل رساندند و صدق گمان او را ثابت كردند (آنگاه كه سقيفه را بر پا كردند و صاحب غدير را از مقام خود كنار زدند).<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۶ ح ۴۰. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۴۷۴. الكافى: ج ۸ ص ۳۴۵.</ref>
وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفت آنان گمان و اميد ابليس را به مرحله عمل رساندند و صدق گمان او را ثابت كردند (آنگاه كه سقيفه را بر پا كردند و صاحب غدير را از مقام خود كنار زدند).<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۶ ح ۴۰؛ تأويل الآيات: ج ۲ ص ۴۷۴. الكافى: ج ۸ ص ۳۴۵.</ref>


=== فراز دوم ===
=== فراز دوم ===
«فَاتَّبَعُوهُ»: «آنان پيرو شيطان شدند».
{{متن قرآن|فَاتَّبَعُوهُ}}: «آنان پيرو شيطان شدند».


اين يک تابلوى بلند بر پيشانى سقيفه است كه سقيفه مساوى است با «پيروىِ شيطان»، و طبق صريح اين آيه هيچ راه فرارى براى آنان از اين علامت منحوس نيست.
اين يک تابلوى بلند بر پيشانى سقيفه است كه سقيفه مساوى است با «پيروىِ شيطان»، و طبق صريح اين آيه هيچ راه فرارى براى آنان از اين علامت منحوس نيست.
خط ۶۹: خط ۶۹:


=== فراز سوم ===
=== فراز سوم ===
«إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»: «مگر گروهى از مؤمنان».
{{متن قرآن|إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}: «مگر گروهى از مؤمنان».


از همان روز غدير خداوند به صراحت اعلام كرده مؤمنين در اقليت ‏اند، و اكثريت مردم در راه ولايت و صاحب غدير نخواهند بود.
از همان روز غدير خداوند به صراحت اعلام كرده مؤمنين در اقليت ‏اند، و اكثريت مردم در راه ولايت و صاحب غدير نخواهند بود.


حتى خود ابليس در روز غدير با مشاهده آن بيعت يكصد و بيست هزار نفرى، به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت: «ما اقَلَّ مَنْ يُبايِعُكَ عَلى ما تَقُولُ فِى ابْنِ عَمِّكَ»:
حتى خود ابليس در روز غدير با مشاهده آن بيعت يكصد و بيست هزار نفرى، به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت: {{متن عربی|ما اقَلَّ مَنْ يُبايِعُكَ عَلى ما تَقُولُ فِى ابْنِ عَمِّكَ}}:


«چقدر كم هستند كسانى كه طبق گفته هايت درباره پسر عمويت با تو بيعت مى‏ كنند»!
«چقدر كم هستند كسانى كه طبق گفته هايت درباره پسر عمويت با تو بيعت مى‏ كنند»!


[[امام باقر علیه السلام]] در بيان «فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» در اين آيه مى‏ فرمايد: «يَعْنى شيعَةُ اميرِالْمُؤْمِنينَ‏ عليه السلام»<ref>بحار الانوار: ج ۶۰ ص ۱۸۵ و ج ۳۷ ص ۱۶۸ ح ۴۵.</ref>:
امام باقر علیه السلام در بيان {{متن قرآن|فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}} در اين آيه مى‏ فرمايد: {{متن عربی|يَعْنى شيعَةُ اميرِالْمُؤْمِنينَ‏ عليه السلام}}<ref>بحار الانوار: ج ۶۰ ص ۱۸۵ و ج ۳۷ ص ۱۶۸ ح ۴۵.</ref>:


«منظور شيعيان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هستند» كه پيرو [[شیطان]] نيستند و نگذاشتند گمان شيطان تحقق يابد و به مرحله عمل برسد.
«منظور شيعيان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هستند» كه پيرو شیطان نيستند و نگذاشتند گمان شيطان تحقق يابد و به مرحله عمل برسد.


== اِخبار از سقيفه<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۸ .</ref>==
== اِخبار از سقيفه<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۸ .</ref>==
ولايت حضرت امیرالمؤمنین امام على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام در غدير به گونه‏ اى مطرح شد كه به جز اصحاب صحيفه ملعونه كه در فكر غصب [[جانشین|خلافت]] بودند، بقيه [[منافقین]] و فتنه ‏گران حداكثر فكرشان نپذيرفتن آن بود تا در روزى كه پس از پيامبر صلى الله عليه و آله مقام ولايت به آنان نياز پيدا مى‏ كند او را تنها گذارند، اما كسى به غصب خلافت فكر نمى‏ كرد.
ولايت حضرت امیرالمؤمنین امام على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام در غدير به گونه‏ اى مطرح شد كه به جز اصحاب صحيفه ملعونه كه در فكر غصب [[جانشین|خلافت]] بودند، بقيه [[منافقین]] و فتنه ‏گران حداكثر فكرشان نپذيرفتن آن بود تا در روزى كه پس از پيامبر صلى الله عليه و آله مقام ولايت به آنان نياز پيدا مى‏ كند او را تنها گذارند، اما كسى به غصب خلافت فكر نمى‏ كرد.


پيشگويى صريح و شفاف درباره غصب مقام جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله -  آن هم در حد تبديل آن به پادشاهى -  براى آن مخاطبين عجيب بود، چرا كه هنوز در حال شنيدن پايه گذارى اصلى درباره آن مقام معظم و معرفى صاحب چنان موقعيتى بودند.
پيشگويى صريح و شفاف درباره غصب مقام جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله -  آن هم در حد تبديل آن به پادشاهى - براى آن مخاطبين عجيب بود، چرا كه هنوز در حال شنيدن پايه گذارى اصلى درباره آن مقام معظم و معرفى صاحب چنان موقعيتى بودند.


به عبارت ديگر در حالى كه مردم منصوب شدن حضرت امیر‏ عليه السلام را به مقام جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله طى خطابه غدير مى ‏شنيدند، در همان سخنرانى از غصب شدن چنان مقامى توسط گروهى با خبر شدند!!
به عبارت ديگر در حالى كه مردم منصوب شدن حضرت امیر‏ عليه السلام را به مقام جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله طى خطابه غدير مى ‏شنيدند، در همان سخنرانى از غصب شدن چنان مقامى توسط گروهى با خبر شدند!!
خط ۹۲: خط ۹۲:
اين پيامبر مهربان امت بوده كه خواسته اين بيدار باش را به مردم داده باشد، و همه از آينده تاريک [[اسلام]] به دست سقيفه و فتنه‏ هايى كه با دين و اعتقاد آنان بازى مى‏ كند با خبر باشند.
اين پيامبر مهربان امت بوده كه خواسته اين بيدار باش را به مردم داده باشد، و همه از آينده تاريک [[اسلام]] به دست سقيفه و فتنه‏ هايى كه با دين و اعتقاد آنان بازى مى‏ كند با خبر باشند.


حضرت در اين باره فرمود: «سَيَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدى مُلْكاً وَ اغْتِصاباً. اَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبينَ الْمُغْتَصِبينَ»:
حضرت در اين باره فرمود: {{متن عربی|سَيَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدى مُلْكاً وَ اغْتِصاباً. اَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبينَ الْمُغْتَصِبينَ}}:


«به زودى امامت را بعد از من به عنوان پادشاهى و با ظلم و زور مى ‏گيرند. خداوند غاصبين و تعدى كنندگان را لعنت كند».
«به زودى امامت را بعد از من به عنوان پادشاهى و با ظلم و زور مى ‏گيرند. خداوند غاصبين و تعدى كنندگان را لعنت كند».
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:


== اصحاب سقيفه ياران ابليس<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۲۳.</ref> ==
== اصحاب سقيفه ياران ابليس<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۲۳.</ref> ==
از جمله آياتى كه در غدير و در مورد [[شیطان|ابلیس]] و دار و دسته ‏اش بر [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] نازل شد اين آيات است:
از جمله آياتى كه در غدير و در مورد ابلیس و دار و دسته ‏اش بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد اين آيات است:


«وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»<ref>سبأ /  ۲۰.</ref>:
{{متن قرآن|وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>سبأ /  ۲۰.</ref>:


«ابليس گمان خود را به باور آنان رسانيد و جز گروهى از مؤمنين پيرو او شدند».
«ابليس گمان خود را به باور آنان رسانيد و جز گروهى از مؤمنين پيرو او شدند».


«إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ»<ref>حجر /  ۴۲.</ref>:
{{متن قرآن|إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ}}<ref>حجر /  ۴۲.</ref>:


«تو را بر بندگان واقعى من راهى نيست، مگر گروهى از گمراهان كه پيرو تو باشند».
«تو را بر بندگان واقعى من راهى نيست، مگر گروهى از گمراهان كه پيرو تو باشند».
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
در اين باره سه جمله از ابليس نقل شده كه در غدير به شياطين گفت:
در اين باره سه جمله از ابليس نقل شده كه در غدير به شياطين گفت:


انَّ اصْحابَهُ لا يَفُونَ بِما عَقَدَ عَلَيْهِمْ: اصحاب او به آنچه بر آنان پيمان بسته وفا نمى‏ كنند.
{{متن عربی|انَّ اصْحابَهُ لا يَفُونَ بِما عَقَدَ عَلَيْهِمْ}}: اصحاب او به آنچه بر آنان پيمان بسته وفا نمى‏ كنند.


انَّ اصْحابَهُ قَدْ وَعَدُونى انْ لا يَقِرُّوا لَهُ بِشَىْ‏ءٍ مِمّا قالَ: اصحاب او به من وعده داده ‏اند كه به چيزى از آنچه گفت اقرار نكنند.
{{متن عربی|انَّ اصْحابَهُ قَدْ وَعَدُونى انْ لا يَقِرُّوا لَهُ بِشَىْ‏ءٍ مِمّا قالَ}}: اصحاب او به من وعده داده ‏اند كه به چيزى از آنچه گفت اقرار نكنند.


انَّ الَّذينَ حَوْلَهُ قَدْ وَعَدُونى فيهِ عِدَةً وَ لَنْ يَخْلُفُونى فيها: آنان كه اطراف او هستند به من درباره او وعده ‏اى داده‏ اند كه هرگز در آن برخلاف وعده عمل نمى‏ كنند.
{{متن عربی|انَّ الَّذينَ حَوْلَهُ قَدْ وَعَدُونى فيهِ عِدَةً وَ لَنْ يَخْلُفُونى فيها}}: آنان كه اطراف او هستند به من درباره او وعده ‏اى داده‏ اند كه هرگز در آن برخلاف وعده عمل نمى‏ كنند.


== امتحان الهى<ref>ژرفاى غدير: ص ۱۸۹؛ کلینی، الکافی : ج۸ ص ۲۷؛ حرّ عاملی، اثبات الهداة : ج۲ ص ۱۸ ح۷۲. </ref> ==
== امتحان الهى<ref>ژرفاى غدير: ص ۱۸۹؛ کلینی، الکافی : ج۸ ص ۲۷؛ حرّ عاملی، اثبات الهداة : ج۲ ص ۱۸ ح۷۲. </ref> ==
غدير مظهر كلام [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] شد كه فرمود: «لولا أنت يا على لم يُعرَف المؤمنون بعدى»: «اى على، اگر تو نبودى مؤمنان بعد از من شناخته نمى‏ شدند».
غدير مظهر كلام پیامبر صلی الله علیه و آله شد كه فرمود: {{متن عربی|لولا أنت يا على لم يُعرَف المؤمنون بعدى}}: «اى على، اگر تو نبودى مؤمنان بعد از من شناخته نمى‏ شدند».


امتحان بزرگ الهى بود تا مردم باطن خود را بروز دهند، و با قرار گرفتن در معرض انتخاب غدير و سقيفه امتحان شوند.
امتحان بزرگ الهى بود تا مردم باطن خود را بروز دهند، و با قرار گرفتن در معرض انتخاب غدير و سقيفه امتحان شوند.


[[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] اين بزرگ‏ ترين آزمايش الهى را چنين توصيف فرموده است:
امیرالمؤمنین علیه السلام اين بزرگ‏ ترين آزمايش الهى را چنين توصيف فرموده است:


«خداوند تعالى به وسيله من بندگانش را آزمايش فرمود ... ، و مرا به وصايت پيامبرصلى الله عليه وآله اختصاص داد و به [[جانشین|خلافت]] او در امتش برگزيد ...».
«خداوند تعالى به وسيله من بندگانش را آزمايش فرمود ... ، و مرا به وصايت پيامبرصلى الله عليه وآله اختصاص داد و به [[جانشین|خلافت]] او در امتش برگزيد ...».


پيامبر صلى الله عليه و آله به [[حجةالوداع]] رفت و سپس به غدير خم آمد و در آنجا فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلَاهُ، أللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ».<ref>الكافى: ج ۸ ص ۲۷. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۸ ح ۷۲.</ref>
پيامبر صلى الله عليه و آله به [[حجةالوداع]] رفت و سپس به غدير خم آمد و در آنجا فرمود: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلَاهُ، أللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ}}.<ref>الكافى: ج ۸ ص ۲۷؛ اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۸ ح ۷۲.</ref>


== اِنذار به سقيفه<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۷۴  - ۱۷۵.</ref>==
== اِنذار به سقيفه<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۷۴  - ۱۷۵.</ref>==
يكى از آياتى كه به صورت استشهاد و اشاره و [[اقتباس]] در غدير ديده مى ‏شود و به صورت تفسيرگونه ‏اى در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله تركيب شده و آيه مستقلاً ذكر نشده، آيه ۱۸۸ سوره اعراف است:
يكى از آياتى كه به صورت استشهاد و اشاره و اقتباس در غدير ديده مى ‏شود و به صورت تفسيرگونه ‏اى در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله تركيب شده و آيه مستقلاً ذكر نشده، آيه ۱۸۸ سوره اعراف است:


«قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِى نَفْعاً وَ لا ضَرّاً إِلاّ ما شاءَ اللَّه وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِىَ السُّوءُ، إِنْ أَنَا إِلاّ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»<ref>اعراف /  ۱۸۸.</ref>:
{{متن قرآن|قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِى نَفْعاً وَ لا ضَرّاً إِلاّ ما شاءَ اللَّه وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِىَ السُّوءُ، إِنْ أَنَا إِلاّ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}<ref>اعراف /  ۱۸۸.</ref>:


«بگو براى خود مالک منفعت و ضررى نيستم مگر آنچه خدا بخواهد، و اگر غيب مى‏ دانستم خير بسيارى انجام مى ‏دادم و بدى به من نمى ‏رسيد. من نيستم جز ترساننده و بشارت دهنده براى قومى كه [[ایمان]] مى ‏آورند».
«بگو براى خود مالک منفعت و ضررى نيستم مگر آنچه خدا بخواهد، و اگر غيب مى‏ دانستم خير بسيارى انجام مى ‏دادم و بدى به من نمى ‏رسيد. من نيستم جز ترساننده و بشارت دهنده براى قومى كه [[ایمان]] مى ‏آورند».


پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: مَعاشِرَ النّاسِ، الا وَ انّى انَا النّذيرُ وَ عَلِىٌّ الْبَشيرُ: اى مردم، بدانيد كه من ترساننده‏ ام و حضرت امیر بشارت دهنده اند.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۳ بخش ۷.</ref>
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود:{{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، الا وَ انّى انَا النّذيرُ وَ عَلِىٌّ الْبَشيرُ}}: اى مردم، بدانيد كه من ترساننده‏ ام و حضرت امیر بشارت دهنده اند.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۳ بخش ۷.</ref>


در اينجا دو نكته درخور توجه است:
در اينجا دو نكته درخور توجه است:
خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:
آنچه پس از شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله به وقوع پيوست انحراف از برنامه حساب شده الهى بود كه بر پايه «امامت ادامه نبوت» استوار بود.
آنچه پس از شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله به وقوع پيوست انحراف از برنامه حساب شده الهى بود كه بر پايه «امامت ادامه نبوت» استوار بود.


خطى كه آغاز آن نبوت [[آدم علیه السلام|حضرت آدم‏ علیه السلام]] بود و با استمرار شش هزار ساله بين انبياء و اوصيائشان به حضرت محمد صلى الله عليه و آله و اوصيائش رسيده بود، و ختم آن آخرين روز دنيا با حضور [[امام زمان علیه السلام|حضرت امام مهدی ‏علیه السلام]] بايد مى ‏بود.
خطى كه آغاز آن نبوت حضرت آدم علیه السلام بود و با استمرار شش هزار ساله بين انبياء و اوصيائشان به حضرت محمد صلى الله عليه و آله و اوصيائش رسيده بود، و ختم آن آخرين روز دنيا با حضور حضرت امام مهدی علیه السلام بايد مى ‏بود.


چنين دريافتى از مسئله [[رسالت|نبوت]] و [[امامت]] تحت عنوان «رسالت» قابل جمع است و معناى آن ابلاغ دستورات الهى به مردم است كه به اقتضاءات مختلف گاهى بر عهده نبى و گاهى بر عهده وصى است؛ و اينجاست كه «امام» بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله «بشير» است همچون خود او، آن هم بشارتى عظيم به سعادتى ابدى.
چنين دريافتى از مسئله [[رسالت|نبوت]] و [[امامت]] تحت عنوان «رسالت» قابل جمع است و معناى آن ابلاغ دستورات الهى به مردم است كه به اقتضاءات مختلف گاهى بر عهده نبى و گاهى بر عهده وصى است؛ و اينجاست كه «امام» بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله «بشير» است همچون خود او، آن هم بشارتى عظيم به سعادتى ابدى.
خط ۱۷۹: خط ۱۷۹:
او مسئول اموال مردم است كه عدالت الهى را بر آن جارى كند؛ و آن قدر در اموال مردم بى‏ محابا عمل نمى ‏كند كه همچون سقيفه ديوان عطايا درست كند و بيت‏ المال مسلمين را بين مردم طبقه‏ بندى كند و به همه يكسان ندهد!<ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۴۶،۴۵.</ref>
او مسئول اموال مردم است كه عدالت الهى را بر آن جارى كند؛ و آن قدر در اموال مردم بى‏ محابا عمل نمى ‏كند كه همچون سقيفه ديوان عطايا درست كند و بيت‏ المال مسلمين را بين مردم طبقه‏ بندى كند و به همه يكسان ندهد!<ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۴۶،۴۵.</ref>


او به اموال مردم احترام مى‏ گذارد و آن دست درازى را ندارد كه همچون سقيفه دست بر فدک بيندازد و در يک چشم بر هم زدن نمايندگان [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا علیها السلام]] را از آن بيرون كند و آن باغ‏ هاى سبز را با خون بيالايد!<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۱۰۵ - ۴۱۵.</ref>
او به اموال مردم احترام مى‏ گذارد و آن دست درازى را ندارد كه همچون سقيفه دست بر فدک بيندازد و در يک چشم بر هم زدن نمايندگان حضرت زهرا سلام الله علیها را از آن بيرون كند و آن باغ‏ هاى سبز را با خون بيالايد!<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۱۰۵ - ۴۱۵.</ref>


او شكمى به گشادى اموال همه مردم ندارد كه همچون عثمان و معاويه هر روز قطعه ‏اى از اموال مردم را مصادره كند و به تصرف خود در آورد و به خويشان و دوستان خود ببخشد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۲۱۸.</ref>
او شكمى به گشادى اموال همه مردم ندارد كه همچون عثمان و معاويه هر روز قطعه ‏اى از اموال مردم را مصادره كند و به تصرف خود در آورد و به خويشان و دوستان خود ببخشد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۲۱۸.</ref>
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:
از جمله آياتى كه در سفر [[حجةالوداع]] و در مورد صحيفه ملعونه اول و ارتداد امت نازل شده اين آيات است:
از جمله آياتى كه در سفر [[حجةالوداع]] و در مورد صحيفه ملعونه اول و ارتداد امت نازل شده اين آيات است:


«ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّه يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ. فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ. ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّه وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ»<ref>محمدصلى الله عليه وآله /  ۲۸  - ۲۶.</ref>:
{{متن قرآن|ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّه يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ. فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ. ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّه وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ}}<ref>محمدصلى الله عليه وآله /  ۲۸  - ۲۶.</ref>:


«اين بدان جهت است كه اينان به كسانى كه آنچه خدا نازل كرده را [[کراهت]] داشتند، گفتند: ما در بعضى از مسئله پيرو شما مى‏ شويم. خداوند پنهان كارى آنان را مى‏ داند.
«اين بدان جهت است كه اينان به كسانى كه آنچه خدا نازل كرده را کراهت داشتند، گفتند: ما در بعضى از مسئله پيرو شما مى‏ شويم. خداوند پنهان كارى آنان را مى‏ داند.


پس چگونه خواهند بود آنگاه كه [[ملائکه]] آنان را بميرانند و بر صورت و پشت آنان بزنند.
پس چگونه خواهند بود آنگاه كه [[ملائکه]] آنان را بميرانند و بر صورت و پشت آنان بزنند.
خط ۲۲۱: خط ۲۲۱:
اين بدان جهت است كه آنان پيرو چيزى شدند كه خدا رضايت ندارد و رضوان او را خوش نداشتند؛ خدا هم اعمال آنان را نابود ساخت».
اين بدان جهت است كه آنان پيرو چيزى شدند كه خدا رضايت ندارد و رضوان او را خوش نداشتند؛ خدا هم اعمال آنان را نابود ساخت».


در اين آيات دو عنوان «كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه» و «سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ» مربوط به بنى‏ اميه است.
در اين آيات دو عنوان {{متن قرآن|كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه}} و{{متن قرآن|سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ}} مربوط به بنى‏ اميه است.


اصحاب صحيفه براى پيشبرد اهداف خود، براى جمع اعوان و انصار تلاش مى‏ كردند، در اين راستا دست به دامان گروه‏ هاى مختلفى مى‏ شدند كه در هر حدى با اهداف آنان موافق باشند.
اصحاب صحيفه براى پيشبرد اهداف خود، براى جمع اعوان و انصار تلاش مى‏ كردند، در اين راستا دست به دامان گروه‏ هاى مختلفى مى‏ شدند كه در هر حدى با اهداف آنان موافق باشند.
خط ۲۲۷: خط ۲۲۷:
در اينجا مى‏ بينيم كه بنى ‏اميه فقط در حدّ ندادن خمس آماده همكارى با آنان بوده ‏اند، و همين اندازه را از آنان پذيرفته ‏اند.
در اينجا مى‏ بينيم كه بنى ‏اميه فقط در حدّ ندادن خمس آماده همكارى با آنان بوده ‏اند، و همين اندازه را از آنان پذيرفته ‏اند.


بنى‏ اميه از كسانى بودند كه «كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه» يعنى ولايت [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] را خوش نداشتند، و اين را [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] در غدير به صراحت بر زبان جارى كرد و گفت:
بنى‏ اميه از كسانى بودند كه {{متن قرآن|كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه}} يعنى ولايت امیرالمؤمنین علیه السلام را خوش نداشتند، و اين را معاویه در غدير به صراحت بر زبان جارى كرد و گفت:


وَ اللَّه! لا نُصَدِّقُ مُحَمَّداً عَلى مَقالَتِهِ وَ لا نُقِرُّ عَلِيّاً وِلايَتَهُ: به خدا قسم! محمد را بر گفتارش تصديق نمى‏ كنيم و براى حضرت امیر به ولايتش اقرار نمى ‏نماييم. <ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱.</ref>
{{متن عربی|وَ اللَّه! لا نُصَدِّقُ مُحَمَّداً عَلى مَقالَتِهِ وَ لا نُقِرُّ عَلِيّاً وِلايَتَهُ}}: به خدا قسم! محمد را بر گفتارش تصديق نمى‏ كنيم و براى حضرت امیر به ولايتش اقرار نمى ‏نماييم. <ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱.</ref>


با اين همه، در ابتداى امر باور نمى‏ كردند اصل غصب خلافت ممكن باشد و اصحاب صحيفه بتوانند اهداف خود را پيش ببرند، و لذا درباره ندادن خمس به [[معصومین علیهم السلام|اهل‏ بیت ‏علیهم السلام]] با آنان موافقت كردند.
با اين همه، در ابتداى امر باور نمى‏ كردند اصل غصب خلافت ممكن باشد و اصحاب صحيفه بتوانند اهداف خود را پيش ببرند، و لذا درباره ندادن خمس به [[معصومین علیهم السلام|اهل‏ بیت ‏علیهم السلام]] با آنان موافقت كردند.
خط ۲۴۲: خط ۲۴۲:


== بيعت شيطانى سقيفه<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۱۷ - ۲۲۰، ۲۱۰ - ۲۱۲.</ref> ==
== بيعت شيطانى سقيفه<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۱۷ - ۲۲۰، ۲۱۰ - ۲۱۲.</ref> ==
غدير همان اندازه كه يک اعتقاد بود يک دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف آن، كه مجموعه ‏اى از [[ایمان]] و [[اطاعت]] و [[میثاق الهی|پیمان]] در يک سو و حمد و سپاس و تشكر از اين [[نعمت]] در سوى ديگرِ آن به چشم مى‏ خورد. اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه ‏اى براى آينده‏ ها تعيين كرد.
غدير همان اندازه كه يک اعتقاد بود يک دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف آن، كه مجموعه ‏اى از [[ایمان]] و اطاعت و [[میثاق الهی|پیمان]] در يک سو و حمد و سپاس و تشكر از اين [[نعمت]] در سوى ديگرِ آن به چشم مى‏ خورد. اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه ‏اى براى آينده‏ ها تعيين كرد.


بسيار جالب است كه آيات قرآن پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله بدانها استشهاد شده است.
بسيار جالب است كه آيات قرآن پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله بدانها استشهاد شده است.
خط ۲۴۸: خط ۲۴۸:
آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده مى ‏شود ۱۰ آيه است، كه يكى از آنها آيه ۱۰ سوره فتح است:
آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده مى ‏شود ۱۰ آيه است، كه يكى از آنها آيه ۱۰ سوره فتح است:


«إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً»<ref>فتح /  ۱۰.</ref>:
{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً}}<ref>فتح /  ۱۰.</ref>:


«كسانى كه با تو بيعت مى‏ كنند در واقع با خدا بيعت مى‏ كنند دست خداوند بر روى دست آنان است پس هر كس بيعت را بشكند اين شكستن بر ضرر خود اوست و هر كس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد».
«كسانى كه با تو بيعت مى‏ كنند در واقع با خدا بيعت مى‏ كنند دست خداوند بر روى دست آنان است پس هر كس بيعت را بشكند اين شكستن بر ضرر خود اوست و هر كس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد».
خط ۲۵۶: خط ۲۵۶:
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدیر فرمودند:  
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدیر فرمودند:  


الا وَ انّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى ادْعُوكُمْ الى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ اْلاِقْرارِ بِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. الا وَ انّى قَدْ بايَعْتُ اللَّه وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى، وَ انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَجَلَّ: «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه، يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً»:
{{متن عربی|الا وَ انّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى ادْعُوكُمْ الى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ اْلاِقْرارِ بِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. الا وَ انّى قَدْ بايَعْتُ اللَّه وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى، وَ انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَجَلَّ}}: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه، يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً}}:


بدانيد كه من پس از پايان خطابه ‏ام شما را به دست دادن با من به عنوان بيعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا مى‏ خوانم.
بدانيد كه من پس از پايان خطابه ‏ام شما را به دست دادن با من به عنوان بيعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا مى‏ خوانم.
خط ۲۶۴: خط ۲۶۴:
«كسانى كه با تو بيعت مى ‏كنند در واقع با خدا بيعت مى ‏كنند. دست خداوند بر روى دست آنان است. پس هر كس بيعت را بشكند اين شكستن بر ضرر خود اوست، و هر كس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد».<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۴ بخش ۹.</ref>
«كسانى كه با تو بيعت مى ‏كنند در واقع با خدا بيعت مى ‏كنند. دست خداوند بر روى دست آنان است. پس هر كس بيعت را بشكند اين شكستن بر ضرر خود اوست، و هر كس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد».<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۴ بخش ۹.</ref>


... مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ فَإِنَّ اللَّه يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ ... ، وَ مَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّه، «يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ».
{{متن عربی|... مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ فَإِنَّ اللَّه يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ ... ، وَ مَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّه}} {{متن قرآن|يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ}}


مَعاشِرَ النّاسِ، فَبايِعُوا اللَّه وَ بايِعُونى وَ بايِعُوا عَلِيّاً اميرَالْمُؤْمِنينَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الائِمَّةَ مِنْهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ كَلِمَةً باقِيَةً؛ يُهْلِكُ اللَّه مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَفى «فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً»:
{{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، فَبايِعُوا اللَّه وَ بايِعُونى وَ بايِعُوا عَلِيّاً اميرَالْمُؤْمِنينَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الائِمَّةَ مِنْهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ كَلِمَةً باقِيَةً؛ يُهْلِكُ اللَّه مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَفى}} {{متن قرآن|فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً}}:


اى مردم چه مى‏ گوييد؟ خداوند هر صدايى و پنهانى‏ هاى هر كسى را مى‏ داند...، و هر كس [[بیعت]] كند در حقيقت با خدا بیعت مى‏ نمايد، در اين بيعت دست خدا بالاى دست بيعت كنندگان است.
اى مردم چه مى‏ گوييد؟ خداوند هر صدايى و پنهانى‏ هاى هر كسى را مى‏ داند...، و هر كس [[بیعت]] كند در حقيقت با خدا بیعت مى‏ نمايد، در اين بيعت دست خدا بالاى دست بيعت كنندگان است.
خط ۲۸۸: خط ۲۸۸:
[[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان فارسی]] درگير و دار غصب [[جانشین|خلافت]] سرى به سقيفه و [[مسجد]] پيامبر صلى الله عليه و آله زد و ابوبكر را ديد كه بر فراز [[سخنرانی|منبر]] پيامبر صلى الله عليه و آله نشسته و مردم با او به عنوان خليفه بيعت مى ‏كنند.
[[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان فارسی]] درگير و دار غصب [[جانشین|خلافت]] سرى به سقيفه و [[مسجد]] پيامبر صلى الله عليه و آله زد و ابوبكر را ديد كه بر فراز [[سخنرانی|منبر]] پيامبر صلى الله عليه و آله نشسته و مردم با او به عنوان خليفه بيعت مى ‏كنند.


فوراً نزد [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] بازگشت در حالى كه آن حضرت مشغول غسل بدن مبارک [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] بود و عرضه داشت:
فوراً نزد امیرالمؤمنین علیه السلام بازگشت در حالى كه آن حضرت مشغول غسل بدن مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله بود و عرضه داشت:


ابوبكر هم اكنون بر فراز منبر است و مردم به اين اكتفا نمى ‏كنند كه با يک دست او بيعت كنند بلكه با هر دو دست راست و چپ او بيعت مى ‏كنند!!
ابوبكر هم اكنون بر فراز منبر است و مردم به اين اكتفا نمى ‏كنند كه با يک دست او بيعت كنند بلكه با هر دو دست راست و چپ او بيعت مى ‏كنند!!
خط ۲۹۴: خط ۲۹۴:
در آن حال اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: اى سلمان، فهميدى اولين كسى كه بر فراز منبر با او بيعت كرد چه كسى بود؟ عرض كرد:
در آن حال اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: اى سلمان، فهميدى اولين كسى كه بر فراز منبر با او بيعت كرد چه كسى بود؟ عرض كرد:


در سقيفه بنى‏ ساعده ديدم اول كسى كه با او بيعت كرد [[مغیرة بن شعبه]] بود و سپس [[بشیر بن سعید]] و [[ابوعبیده جرّاح|ابوعبیده جراح]] و [[عمر بن خطاب]] و [[سالم مولی ابی‏ حذیفه]] و [[معاذ بن جبل]] به ترتيب با او بيعت كردند.
در سقيفه بنى‏ ساعده ديدم اول كسى كه با او بيعت كرد [[مغیرة بن شعبه]] بود و سپس [[بشیر بن سعید]] و [[ابوعبیده جرّاح|ابوعبیده جراح]] و عمر بن خطاب و سالم مولی ابی حذیفه و [[معاذ بن جبل]] به ترتيب با او بيعت كردند.


اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: درباره اينان از تو سؤال نكردم. اولين كسى كه بر فراز منبر پيامبر صلى الله عليه و آله با او بيعت كرد كه بود؟
اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: درباره اينان از تو سؤال نكردم. اولين كسى كه بر فراز منبر پيامبر صلى الله عليه و آله با او بيعت كرد كه بود؟
خط ۳۰۶: خط ۳۰۶:
اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: اى سلمان، او را شناختى؟ سلمان عرض كرد: نه، ولى طرز صحبت او مرا ناراحت كرد؛ گويى شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله را به مسخره ياد مى‏ كرد.
اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: اى سلمان، او را شناختى؟ سلمان عرض كرد: نه، ولى طرز صحبت او مرا ناراحت كرد؛ گويى شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله را به مسخره ياد مى‏ كرد.


اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: او ابليس لعنه الله است. پيامبر صلى الله عليه و آله به من خبر داده كه [[شیطان|ابلیس]] و بزرگان اصحابش هنگام منصوب كردن آن حضرت مرا به امر خداوند حاضر بودند كه به مردم اعلام كرد من نسبت به آنان از خودشان صاحب اختيارترم و به آنان دستور داد كه حاضران به غايبان خبر دهند.
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: او ابليس لعنه الله است. پيامبر صلى الله عليه و آله به من خبر داده كه ابلیس و بزرگان اصحابش هنگام منصوب كردن آن حضرت مرا به امر خداوند حاضر بودند كه به مردم اعلام كرد من نسبت به آنان از خودشان صاحب اختيارترم و به آنان دستور داد كه حاضران به غايبان خبر دهند.


در آنجا شياطين و مريدان ابليس رو به او كردند و گفتند: اين امت مورد رحمت قرار گرفته و از انحرافات مصون شدند، و ديگر نه تو و نه ما به آنان راهى نداريم چرا كه پناه و امام خود بعد از پيامبرشان را شناختند. ابليس محزون و افسرده از آنان جدا شد.
در آنجا شياطين و مريدان ابليس رو به او كردند و گفتند: اين امت مورد رحمت قرار گرفته و از انحرافات مصون شدند، و ديگر نه تو و نه ما به آنان راهى نداريم چرا كه پناه و امام خود بعد از پيامبرشان را شناختند. ابليس محزون و افسرده از آنان جدا شد.
خط ۳۱۴: خط ۳۱۴:
سپس به مسجد مى ‏آيند و اول كسى كه بر فراز منبر من با او بيعت مى‏ كند ابليس به صورت پيرمرد سالخورده ‏اى است كه جاى سجده بر پيشانى اوست و همين سخنان را خواهد گفت.
سپس به مسجد مى ‏آيند و اول كسى كه بر فراز منبر من با او بيعت مى‏ كند ابليس به صورت پيرمرد سالخورده ‏اى است كه جاى سجده بر پيشانى اوست و همين سخنان را خواهد گفت.


سپس از مسجد بيرون مى‏ رود و ياران و شياطين و بزرگان آنان را جمع مى‏ كند. آنان در برابر او به سجده در مى ‏آيند و مى‏ گويند: اى آقاى ما واى بزرگ ما، تو بودى كه [[آدم علیه السلام|آدم]] را از [[بهشت]] بيرون كردى!!
سپس از مسجد بيرون مى‏ رود و ياران و شياطين و بزرگان آنان را جمع مى‏ كند. آنان در برابر او به سجده در مى ‏آيند و مى‏ گويند: اى آقاى ما واى بزرگ ما، تو بودى كه آدم را از [[بهشت]] بيرون كردى!!


ابليس مى‏ گويد: كدام امت بعد از پيامبر خود گمراه نشدند؟! هرگز! شما گمان كرديد كه من بر اينان قدرت و راهى ندارم؟!  
ابليس مى‏ گويد: كدام امت بعد از پيامبر خود گمراه نشدند؟! هرگز! شما گمان كرديد كه من بر اينان قدرت و راهى ندارم؟!  
خط ۳۲۳: خط ۳۲۳:
اينک مناسب است يک بار ديگر الهى بودن [[بیعت در غدیر بیعت با خدا|بیعت غدیر]] را در ذهن مرور كنيم:
اينک مناسب است يک بار ديگر الهى بودن [[بیعت در غدیر بیعت با خدا|بیعت غدیر]] را در ذهن مرور كنيم:


[[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] فرمود:«انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ» .
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:{{متن عربی|انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ}}


و فرمود: من مأمور شده ‏ام از شما بيعت بگيرم و با شما دست بدهم براى پذيرش آنچه از سوى خدا آورده ‏ام.
و فرمود: من مأمور شده ‏ام از شما بيعت بگيرم و با شما دست بدهم براى پذيرش آنچه از سوى خدا آورده ‏ام.
خط ۳۲۹: خط ۳۲۹:
و نيز فرمود: خداوند عز و جل به من دستور داده كه از زبان شما اقرار بگيرم.
و نيز فرمود: خداوند عز و جل به من دستور داده كه از زبان شما اقرار بگيرم.


و بعد فرمود: وَ مَنْ بايَعَ فَانَّما يُبايِعُ اللَّه.
و بعد فرمود:{{متن عربی|وَ مَنْ بايَعَ فَانَّما يُبايِعُ اللَّه.}}


و در نهايت دستور داد و فرمود: فَبايِعُوا اللَّه.
و در نهايت دستور داد و فرمود: {{متن قرآن|فَبايِعُوا اللَّه.}}


با اين مقايسه، خدايا تو را سپاس گزاريم كه ما را از دينى كه به دست شيطان پايه ‏گذارى شد رهانيدى و بر بيعت با خود پايدار فرمودى.
با اين مقايسه، خدايا تو را سپاس گزاريم كه ما را از دينى كه به دست شيطان پايه ‏گذارى شد رهانيدى و بر بيعت با خود پايدار فرمودى.
خط ۳۵۰: خط ۳۵۰:
ولى بيعت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام انتخاب افضل بود، كه اين افضليت به نص رسول‏ صلى الله عليه و آله بود، گذشته از آنكه نص انتصابى آن حضرت نيز بود و بيعت به عنوان اقرار گرفتن و قبول آنچه حضرت مى‏ خواست بود تا اگر كسى بيعت ديگرى را پذيرفت معلوم باشد كه قبلاً بيعت غدير را گردن نهاده بوده است.
ولى بيعت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام انتخاب افضل بود، كه اين افضليت به نص رسول‏ صلى الله عليه و آله بود، گذشته از آنكه نص انتصابى آن حضرت نيز بود و بيعت به عنوان اقرار گرفتن و قبول آنچه حضرت مى‏ خواست بود تا اگر كسى بيعت ديگرى را پذيرفت معلوم باشد كه قبلاً بيعت غدير را گردن نهاده بوده است.


== پيروان سقيفه شريک در جرم سقيفه<ref>غدير تا فاطميه (انصارى -  شريفى) : ص ۲۱۰ - ۲۱۳. </ref>==
== پيروان سقيفه شريک در جرم سقيفه<ref>غدير تا فاطميه: ص ۲۱۰ - ۲۱۳. </ref>==
همه پيروان سقيفه و غاصبين حق غدير از روز غصب تا [[قیامت]] دو جواب در مقابل «اى كاش ‏هاى خود» دريافت خواهند كرد:
همه پيروان سقيفه و غاصبين حق غدير از روز غصب تا قیامت دو جواب در مقابل «اى كاش ‏هاى خود» دريافت خواهند كرد:


اول اينكه توبه و پشيمانى كنار جهنم فايده ندارد. بايد در دنيا در پشيمان مى‏ شديد و [[توبه]] مى‏ كرديد و به غديريان مى ‏پيوستيد.
اول اينكه توبه و پشيمانى كنار جهنم فايده ندارد. بايد در دنيا در پشيمان مى‏ شديد و [[توبه]] مى‏ كرديد و به غديريان مى ‏پيوستيد.
خط ۳۵۸: خط ۳۵۸:


== پيروان سقيفه كر و كور اند<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۷۵.</ref> ==
== پيروان سقيفه كر و كور اند<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۷۵.</ref> ==
خداوند در مورد [[اصحاب صحیفه ملعونه و مقابله با صراط مستقیم|اصحاب صحیفه ملعونه اول]] و پيروانشان مى‏ فرمايد: «أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّه فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ».<ref>محمد صلى الله عليه و آله /  ۲۳.</ref>
خداوند در مورد [[اصحاب صحیفه ملعونه و مقابله با صراط مستقیم|اصحاب صحیفه ملعونه اول]] و پيروانشان مى‏ فرمايد: {{متن قرآن|أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّه فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ}}<ref>محمد صلى الله عليه و آله /  ۲۳.</ref>


يكى از آثار منحوس راه سقيفه كَرى گوشِ دل و كورى چشمِ دل است، چرا كه اساس آن بر ديدن حق و انكار آن بوده است.
يكى از آثار منحوس راه سقيفه كَرى گوشِ دل و كورى چشمِ دل است، چرا كه اساس آن بر ديدن حق و انكار آن بوده است.
خط ۳۶۴: خط ۳۶۴:
در حالى كه دو لب مبارک پيامبر صلى الله عليه و آله -  كه محمد امين بود -  خبر خوش ولايت را از منبع وحى بر مردم مى‏ خواند، [[منافقین]] به جاى تشكر از خدا و رسول زبان به مسخره و ناسزاگويى باز مى‏ كردند و افتخار مى ‏كردند كه هرگز اين سخنان را نخواهيم پذيرفت.
در حالى كه دو لب مبارک پيامبر صلى الله عليه و آله -  كه محمد امين بود -  خبر خوش ولايت را از منبع وحى بر مردم مى‏ خواند، [[منافقین]] به جاى تشكر از خدا و رسول زبان به مسخره و ناسزاگويى باز مى‏ كردند و افتخار مى ‏كردند كه هرگز اين سخنان را نخواهيم پذيرفت.


همان گونه كه وقتى [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه زهرا علیها السلام]] آن خطابه بلند را خواند، نه تنها [[فدک]] را پس نداند و تغييرى در روش خود ايجاد نكردند، كه در برابر حضرت به حاضر جوابى و مقابله پرداختند.
همان گونه كه وقتى فاطمه زهرا سلام الله علیها آن خطابه بلند را خواند، نه تنها [[فدک]] را پس نداند و تغييرى در روش خود ايجاد نكردند، كه در برابر حضرت به حاضر جوابى و مقابله پرداختند.


آن همه سخنان و خطابه ‏هاى دُرر بار اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فقط مظلوميت او را بيشتر كرد و گوش ‏هاى ياران سقيفه همچنان كر و چشم‏ هايشان كور بود.
آن همه سخنان و خطابه ‏هاى دُرر بار اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فقط مظلوميت او را بيشتر كرد و گوش ‏هاى ياران سقيفه همچنان كر و چشم‏ هايشان كور بود.
خط ۳۷۰: خط ۳۷۰:
امام حسين‏ عليه السلام هم در كربلا در مقابل ياران سقيفه قرار گرفت و از هر جهت حجت را بر آنان تمام كرد، اما باز هم تصميم خود بر قتل او را تكرار كردند.
امام حسين‏ عليه السلام هم در كربلا در مقابل ياران سقيفه قرار گرفت و از هر جهت حجت را بر آنان تمام كرد، اما باز هم تصميم خود بر قتل او را تكرار كردند.


آنجا بود كه از كرى و كورى دلشان چنين ياد كرد: اِسْتَحْوَذَ عَلَيكُم الشَيطانُ فَاَنْساكُم ذِكرَ اللَّهِ: شيطان بال خود را بر سر شما گسترده و ياد خدا را از خاطرتان برده است.<ref>بحار الانوار: ج ۴۵ ص ۶ .</ref>
آنجا بود كه از كرى و كورى دلشان چنين ياد كرد:{{متن قرآن|اِسْتَحْوَذَ عَلَيكُم الشَيطانُ فَاَنْساكُم ذِكرَ اللَّهِ}}: شيطان بال خود را بر سر شما گسترده و ياد خدا را از خاطرتان برده است.<ref>بحار الانوار: ج ۴۵ ص ۶ .</ref>


تعبير ديگرى كه از اين كوردلى در ادامه آيه آمده «عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها»<ref>محمد صلى الله عليه و آله /  ۲۴.</ref> است، يعنى بر قلب‏ هاى آنان قفل زده شده است.
تعبير ديگرى كه از اين كوردلى در ادامه آيه آمده{{متن قرآن|عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها}}<ref>محمد صلى الله عليه و آله /  ۲۴.</ref> است، يعنى بر قلب‏ هاى آنان قفل زده شده است.


== تحليل موضع گيرى‏ هاى غدير در برابر سقيفه<ref>ژرفاى غدير: ص ۱۲۲ - ۱۲۶.</ref> ==
== تحليل موضع گيرى‏ هاى غدير در برابر سقيفه<ref>ژرفاى غدير: ص ۱۲۲ - ۱۲۶.</ref> ==
خط ۳۷۹: خط ۳۷۹:
اين موضع گيرى‏ ها از همان آغاز صورت جدى داشت و با شدت تمام پيگيرى مى‏ شد.
اين موضع گيرى‏ ها از همان آغاز صورت جدى داشت و با شدت تمام پيگيرى مى‏ شد.


ادامه اين برخوردهاى كينه ‏توزانه به يک سال و ده سال ختم نشد، و ادامه يافت تا سر از كربلا برآورد. استمرار اين خط غاصبانه بر پايه ‏اى كه در [[صحیفه ملعونه]] ريشه داشت، تا روز قيامت ادامه خواهد يافت و براى هميشه امتحانى است كه هر مسلمانى در برابر آن قرار خواهد گرفت.
ادامه اين برخوردهاى كينه ‏توزانه به يک سال و ده سال ختم نشد، و ادامه يافت تا سر از كربلا برآورد. استمرار اين خط غاصبانه بر پايه ‏اى كه در صحیفه ملعونه ريشه داشت، تا روز قيامت ادامه خواهد يافت و براى هميشه امتحانى است كه هر مسلمانى در برابر آن قرار خواهد گرفت.


شايد تعجب كنيد كه در عنوان اين بخش نگفته ‏ايم:
شايد تعجب كنيد كه در عنوان اين بخش نگفته ‏ايم:


«موضع گيرى‏ هاى سقيفه در برابر غدير»! واقعيتى كه در صدد بيان آن هستيم اين است كه سقيفه با آنكه در ظاهر غالب شد و قدرت را در دست گرفت و اهداف خود را دنبال كرد، ولى غدير به طور جدى كار خود را دنبال كرد و در سايه «واللَّه يعصمك» تا امروز نام نيک آن در برابر ننگ سقيفه، بر بلندترين قله تاريخ مى ‏درخشد.
«موضع گيرى‏ هاى سقيفه در برابر غدير»! واقعيتى كه در صدد بيان آن هستيم اين است كه سقيفه با آنكه در ظاهر غالب شد و قدرت را در دست گرفت و اهداف خود را دنبال كرد، ولى غدير به طور جدى كار خود را دنبال كرد و در سايه {{متن قرآن|وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}تا امروز نام نيک آن در برابر ننگ سقيفه، بر بلندترين قله تاريخ مى ‏درخشد.


در اين قسمت به تبيين بيشتر اين مسئله مى ‏پردازيم:
در اين قسمت به تبيين بيشتر اين مسئله مى ‏پردازيم:
خط ۳۹۹: خط ۳۹۹:


=== ۲. غدير در جمل و صفين و نهروان ===
=== ۲. غدير در جمل و صفين و نهروان ===
اگر همان سقيفه روز اول بود هرگز روزى پيش نمى ‏آمد كه پس از ۲۵ سال مردم [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] را به التماس براى [[جانشین|خلافت]] فرابخوانند.
اگر همان سقيفه روز اول بود هرگز روزى پيش نمى ‏آمد كه پس از ۲۵ سال مردم امیرالمؤمنین علیه السلام را به التماس براى [[جانشین|خلافت]] فرابخوانند.


اين اثر كارهايى بود كه در روزهاى سقيفه از طرف غديريان انجام شد. همين روزها بود كه به صف‏ آرايى‏ هاى جمل و صفين و نهروان انجاميد.
اين اثر كارهايى بود كه در روزهاى سقيفه از طرف غديريان انجام شد. همين روزها بود كه به صف‏ آرايى‏ هاى جمل و صفين و نهروان انجاميد.
خط ۴۳۷: خط ۴۳۷:
بار دوم به بهانه قتل عثمان، آخرين نماينده تام الاختيار سقيفه با نقشه صاحب سقيفه انتخاب شد.
بار دوم به بهانه قتل عثمان، آخرين نماينده تام الاختيار سقيفه با نقشه صاحب سقيفه انتخاب شد.


[[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] و بقاياى سقيفه حزب واحدى تشكيل دادند و به عنوان خونخواهىِ خليفه مقتولِ سقيفه پرچم برافراشتند.
معاویه و بقاياى سقيفه حزب واحدى تشكيل دادند و به عنوان خونخواهىِ خليفه مقتولِ سقيفه پرچم برافراشتند.


پيراهن سقيفه را بر منبر دمشق -  كه پايه ‏هاى سقيفه در آن محكم شده بود - آويختند، و عناوينى از قبيل «خال المؤمنين» و «كاتب وحى» را هم زيور آن نمودند و به جنگ غدير آمدند.
پيراهن سقيفه را بر منبر دمشق -  كه پايه ‏هاى سقيفه در آن محكم شده بود - آويختند، و عناوينى از قبيل {{متن عربی|خال المؤمنين}}و «كاتب وحى» را هم زيور آن نمودند و به جنگ غدير آمدند.


غديريان نيز آنچه بايد نشان دادند و به دست نيروهاى فداكار خود چون عمار و اويس قرنى و مالک اشتر چنان حماسه‏ هايى آفريدند كه نقش طلايى غدير را بر آسمان [[تاریخ]] حک نمودند.
غديريان نيز آنچه بايد نشان دادند و به دست نيروهاى فداكار خود چون عمار و اويس قرنى و مالک اشتر چنان حماسه‏ هايى آفريدند كه نقش طلايى غدير را بر آسمان [[تاریخ]] حک نمودند.
خط ۴۴۸: خط ۴۴۸:
معاويه، اين باقيمانده سقيفه در طول بيست سال مذبح بزرگى براى غدير آماده كرد و هزاران نفر از غديريان را در آن سر بريد، و خونشان را با لشكر سقيفه سركشيد تا براى كربلا قوى‏ تر شوند و شدند.
معاويه، اين باقيمانده سقيفه در طول بيست سال مذبح بزرگى براى غدير آماده كرد و هزاران نفر از غديريان را در آن سر بريد، و خونشان را با لشكر سقيفه سركشيد تا براى كربلا قوى‏ تر شوند و شدند.


با مرگ معاويه و روى كار آمدن يزيد، اين مذبح بزرگ آماده سر بريدن غدير بود، و اينسان شد كه غدير را به مسلخ كربلا كشاندند و مى‏رفت تا خواب‏ هاى رؤساى سقيفه تعبير شود. [[امام صادق‏ علیه السلام]] ارتباط مذبح كربلا به بازوى سياه سقيفه را چنين بيان مى‏ فرمايد: «إِذا كُتِبَ الْكِتابُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلامُ»: «آنگاه كه صحيفه ملعونه امضا شد [[امام حسین‏ علیه السلام]] به شهادت رسيد»!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۲۳.</ref>
با مرگ معاويه و روى كار آمدن يزيد، اين مذبح بزرگ آماده سر بريدن غدير بود، و اينسان شد كه غدير را به مسلخ كربلا كشاندند و مى‏رفت تا خواب‏ هاى رؤساى سقيفه تعبير شود. امام صادق علیه السلام ارتباط مذبح كربلا به بازوى سياه سقيفه را چنين بيان مى‏ فرمايد: {{متن عربی|إِذا كُتِبَ الْكِتابُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلامُ}}: «آنگاه كه صحيفه ملعونه امضا شد امام حسین علیه السلام به شهادت رسيد»!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۲۳.</ref>


=== ۶. غدير يعنى حسين‏ عليه السلام ===
=== ۶. غدير يعنى حسين‏ عليه السلام ===
اين بار غدير با همه وجود و به همراه تنى چند از فداكارترين نيروهايش به ميدان جنگ با سقيفه آمد.
اين بار غدير با همه وجود و به همراه تنى چند از فداكارترين نيروهايش به ميدان جنگ با سقيفه آمد.


اكنون غدير «[[امام حسین‏ علیه السلام]]» بود كه همراه گروهى آماده شهادت و قطعه قطعه شدن و فداشدن و اسير شدن و اشک ريختن براى غديرِ سر بريده، و معرفى غدير به بى‏ خبران شام به مصاف سقيفه رفت.
اكنون غدير امام حسین علیه السلام بود كه همراه گروهى آماده شهادت و قطعه قطعه شدن و فداشدن و اسير شدن و اشک ريختن براى غديرِ سر بريده، و معرفى غدير به بى‏ خبران شام به مصاف سقيفه رفت.


آرى غدير را با ياران باوفايش سربريدند، و خيمه‏ هاى آن را غارت كردند و آتش زدند، و عزيزان غدير را به اسيرى بردند تا در شهرهاى سقيفه به آن افتخار كنند و به همه اعلام كنند كه كار غدير پايان يافت؛ امّا ... !
آرى غدير را با ياران باوفايش سربريدند، و خيمه‏ هاى آن را غارت كردند و آتش زدند، و عزيزان غدير را به اسيرى بردند تا در شهرهاى سقيفه به آن افتخار كنند و به همه اعلام كنند كه كار غدير پايان يافت؛ امّا ... !
۴٬۰۶۴

ویرایش