پرش به محتوا

آيات ۲۵ و ۲۶ فجر و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:


از اينجاست كه وقتى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را براى [[بیعت|بيعت]] اجبارى بردند، [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] خطاب به عمر گفت: شهادت مى‏‌دهم كه از پيامبر صلى الله عليه و آله درباره اين آيات پرسيدم: {{قرآن|فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ، وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ|ترجمه=در آن روز هيچ‌كس مانند او عذاب نمى‏‌شود و هيچ‌كس مانند او به بند كشيده نمى‌شود}}؛ پيامبر به من خبر داد كه منظور از اين آيه تو هستى.<ref>بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۷۸-۲۷۹.</ref> نيز [[امام باقر عليه السلام]] در بيان اين آيه فرمود: {{متن عربی |ذاكَ الثّانى، لا يُعَذِّبُ اللَّه يَوْمَ الْقِيامَةِ عَذابَهُ احَداً|ترجمه=منظور از اين كسى كه عذابش از همه بالاتر است عمر است، كه خداوند در روز قيامت احدى را مانند او عذاب نمی‌كند}}.<ref>بحارالانوار، ج۳۰، ص۳۳۱-۳۳۲.</ref>
از اينجاست كه وقتى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را براى [[بیعت|بيعت]] اجبارى بردند، [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] خطاب به عمر گفت: شهادت مى‏‌دهم كه از پيامبر صلى الله عليه و آله درباره اين آيات پرسيدم: {{قرآن|فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ، وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ|ترجمه=در آن روز هيچ‌كس مانند او عذاب نمى‏‌شود و هيچ‌كس مانند او به بند كشيده نمى‌شود}}؛ پيامبر به من خبر داد كه منظور از اين آيه تو هستى.<ref>بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۷۸-۲۷۹.</ref> نيز [[امام باقر عليه السلام]] در بيان اين آيه فرمود: {{متن عربی |ذاكَ الثّانى، لا يُعَذِّبُ اللَّه يَوْمَ الْقِيامَةِ عَذابَهُ احَداً|ترجمه=منظور از اين كسى كه عذابش از همه بالاتر است عمر است، كه خداوند در روز قيامت احدى را مانند او عذاب نمی‌كند}}.<ref>بحارالانوار، ج۳۰، ص۳۳۱-۳۳۲.</ref>
بلكه به صريح روايات عذاب او از عذاب ابليس هم بالاتر است، چنانكه امام صادق‏ عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد:
روز قيامت ابليس را در هفتاد غُل و زنجير و دومى را در صد و بيست غل و زنجير مى‏ آورند.
ابليس نگاهى به او مى‏ كند و مى‏ گويد: اين كيست كه خداوند عذاب او را بيش از من قرار داده در حالى كه من تمام مردم را گمراه كرده ‏ام؟!
به او گفته مى‏ شود: اين دومى است. ابليس مى ‏پرسد: براى چه مستحق چنين عذابى شده است؟ به او گفته مى‏ شود: به خاطر ظلم او به على.
او به دومى مى ‏گويد:
واى بر تو! آيا خبر نداشتى كه خداوند به من دستور سجده بر آدم داد ولى من سرپيچى كردم.
آنگاه از او خواستم براى من سلطه بر محمد و اهل‏بيت او و شيعيانش قرار دهد، ولى خداوند اجازه نداد و گفت:
{{قرآن|إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ}}. با اين همه خواسته نفس خود را عملى كردى و اكنون در پيشگاه خلايق از تو پرسيده مى ‏شود: اين چه برنامه ‏اى بود كه از تو و پيروانت در مخالفت على‏ عليه السلام صورت گرفت؟
دومى در پاسخ ابليس مى ‏گويد:
تو به من چنين دستورى دادى. ابليس مى‏ گويد: چرا از پروردگارت سرپيچى كردى و از من اطاعت نمودى؟ عمر در پاسخ آيه قرآن را به ياد مى ‏آورد كه خداوند از قول ابليس آورده:
{{قرآن|إِنَّ اللَّه وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِى عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ}}: «خدا به شما وعده حق داد، ولى من به شما وعده دادم و خلاف وعده نمودم، و مرا بر شما قدرتى نيست»!


== پانویس ==
== پانویس ==
۱٬۶۲۶

ویرایش