۴٬۰۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
«وقتى خدا و رسولش در مسئله اى حكم كنند براى هيچ زن و مرد مسلمانى حق اختيار نمى ماند» ...<ref>غيبت نعمانى: ص ۲۱۸ ح ۶ .</ref> | «وقتى خدا و رسولش در مسئله اى حكم كنند براى هيچ زن و مرد مسلمانى حق اختيار نمى ماند» ...<ref>غيبت نعمانى: ص ۲۱۸ ح ۶ .</ref> | ||
عبدالعزیزبنمسلم گوید: در مرو همراه امام رضا علیه السلام بودیم. در آغاز ورودمان، در روز جمعه در مسجد جامع شهر گرد آمدیم و سخن از امامت و کثرت اختلاف مردم دربارهی آن به میان آمد. پس بر سرورم امام رضا علیه السلام وارد شده و او را از این امر آگاه کردم. امام علیه السلام لبخندی زد و آنگاه فرمود: | |||
«ای عبدالعزیز! مردم را در نادانی و جهل نگاه داشتهاند و از دینشان منحرف کردهاند. ... امام یگانهی زمانه خویش است، کسی به منزلت او نمیرسد ... چگونه میتوان چنین شخصی را انتخاب کرد و با کدام عقل و اینکه نظیر او در کجا یافت میشود؟! آیا گمان میبرید که چنین شخصی را میتوانید در غیر خاندان محمّد صلی الله علیه و آله پیدا کنید؟ | |||
به خدا سوگند که تمام وجودشان، آنها را تکذیب میکند و اباطیل، آنها را دچار آرزوهای دستنیافتنی کرده است، از اینرو قصد کردهاند که از دیواری صاف و لغزنده بالا روند. دیواری که آنان را به حضیض ذلّت فرو میکشاند. در انتخاب امام بر عقل ناقص و تهی خود تکیه کردهاند و با آرای گمراه خود درپی دستیابی به وی بودند، لیکن چیزی جز دورترشدن از امام نصیبشان نشد. خدا آنها را بکشد! که دروغ گفته و افترا بستند و از راه حق و صراط مستقیم منحرف شدند و دچار حیرت و سرگردانی گشتند وآنگاه که آگاهانه امام را رها کردند و شیطان اعمالشان را برای آنان آراسته بود، ازاینرو آنان را از راه [خدا] بازداشت درحالیکه بینا بودند. شیطان، اعمال آنها را برایشان آراست و از گامنهادن در راه درست باز داشت. آنها آگاهانه از کسی که خدا و رسولش برگزیده بودند، روی برتافتند تا اینکه مخاطب قرآن واقع شدند که: {{متن قرآن|رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ سُبْحانَ اللهِ وَ تَعالی عَمَّا یُشْرِکُونَ}}:پروردگار تو هرچه بخواهد میآفریند، و هرچه بخواهد برمیگزیند آنان [در برابر او] اختیاری ندارند. خداوند منزّه است، و از همتایانی که برای او قائل میشوند برتر است!» و خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَی اللهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ.}}:هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است!<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۱۷۶؛ الکافی، ج۱، ص۲۰۱؛ بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۲۴؛ الاحتجاج، ج۲، ص۴۳۵؛ الأمالی للصدوق، ص۶۷۷؛عیون أخبارالرضا ج۱، ص۲۲۰.</ref> | |||
امام صادق از پدران بزرگوار خود نقل میکند که فرمود: «روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خندید، بهطوری که دندانهای مبارکش نمایان شد. بعد فرمود: «آیا علت خندهی مرا نمیپرسید»؟ عرض کردند: «چرا، ای رسول خدا ! فرمود: «خوشحالم از اینکه هرگونه قضایی که خداوند برای فرد مسلمان داشته باشد، در نهایت خیر و سعادت او در آن است».<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۱۷۸؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۱۴۱/ نورالثقلین</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:قرآن و غدیر]] | [[رده:قرآن و غدیر]] |
ویرایش