۲۲۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
}} | }} | ||
در روز آخر ايام حج در سفر [[حجةالوداع]] يعنى دوازدهم | == موقعیت نزول == | ||
موقعیت نزول آیه ا سوره نصر چنین ترسیم شده است: در روز آخر ايام حج در سفر [[حجةالوداع]]، يعنى دوازدهم ذىالحجة، پيامبر صلى الله عليه و آله به مسجد خيف در مِنا آمد كه توسط جدش [[ابراهیم علیه السلام|حضرت ابراهیم علیه السلام]] ساخته شده بود. در آنجا بار ديگر دستور ابلاغ ولايت بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد، ولى هنوز قول حفظ او از شر دشمنان از سوی خداوند نازل نشده بود. با توجه به فورىنبودن اين دستور، بار ديگر حضرت اعلام آن را براى فرصتى مناسب در نظر گرفت.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۷۷. </ref> | |||
در | در چنين موقعيتى كه مراسم حج به ساعات پايانى خود نزديک مىشد، بار ديگر وحى الهى تجلى كرد و آخرين سوره كاملى كه در يک نزول جبرئيل فرود آمد بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد و آن سوره نصر بود: {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ . اِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحِ. وَ رَأَيْتَ النّاسَ يَدْخُلُونَ فى دينِ اللَّهِ اَفْواجاً . فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ اِنَّهُ كانَ تَوّاباً|ترجمه=به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی. هنگامی که یاری خدا و [آن] پیروزی فرا رسد و مردم را ببینی که گروهگروه در دین خدا درآیند. پس پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی و از او آمرزش بخواه که او همواره توبهپذیر است}}. | ||
== پیامد اول نزول == | |||
به گزارش منابع، بهمحض نزول سوره نصر، پيامبر صلى الله عليه و آله بهطور رسمى نزديكى مرگ خويش را خبر داد و گفت:<ref>فتح /۱ - ۳؛ واقعه قرآنى غدير: ص ۳۳. </ref> «نَفْسم به من خبر مىدهد كه در اين سال قبض روح خواهم شد»، يعنى اين سالى كه در پيش است.<ref>عُدة الداعى: ص ۲۷۹؛ تفسير نور الثقلين: ج ۵ ص ۶۸۹ ح ۱؛ بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۳ ح ۶؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۸،۱۷۱؛ الاقبال: ص ۴۵۳ - ۴۵۹؛تفسير قمى: ص ۱۵۹. </ref> | |||
گفته شده که اولين مسئلهاى كه پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله به ذهن همه خطور كرد جانشينى حضرت بود كه صريحترين زمينه فكرى براى غدير بود. اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله سراغ سلمان فارسى رفتند و از او -كه به پيامبر صلى الله عليه و آله نزديکتر بود- خواستند تا از حضرت بپرسد: «امور ما را به كه مىسپارى و محل رجوع ما چه كسى خواهد بود و محبوبترين افراد نزد تو كيست»؟ در پاسخ اين سؤال، حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساستر و نسبت به پاسخ آن تشنهتر مىکرد. پس از این تأمل گفت: «برادرم و وزيرم و جانشينم در اهل بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مىگذارم كه دَيْن مرا ادا مىكند و به وعدههاى من وفا مىنمايد، على بن ابىطالب است».<ref>تفسير فرات: ص ۶۱۳؛ شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۱۱ ح ۱۸۳؛ ترجمة الامام على عليه السلام من تاريخ دمشق: ج ۱ ص ۱۳۰. </ref> | |||
اولين | |||
اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله سراغ سلمان فارسى رفتند و از او - كه به پيامبر صلى الله عليه و آله | |||
«امور ما را به كه | |||
در پاسخ اين سؤال، حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله | |||
«برادرم و وزيرم و جانشينم در اهل بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى | |||
== پیامدی دیگر پس از نزول == | |||
دومين پيامد نزول سوره نصر آن بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواند و با اشاره به سزاوارى على عليه السلام به مقام خلافت به او فرمود: | دومين پيامد نزول سوره نصر آن بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواند و با اشاره به سزاوارى على عليه السلام به مقام خلافت به او فرمود: | ||
ویرایش