پرش به محتوا

آيه ۵۹ نساء و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۰۰۸ بایت حذف‌شده ،  پنج‌شنبهٔ ‏۱۵:۵۵
خط ۴۲: خط ۴۲:
#'''سؤال:''' محدوده اين ولايت چقدر است؟ '''پاسخ:''' عيناً مانند ولايت پيامبر صلى الله عليه و آله است و به‌معناى صاحب اختيارى بر همه مردم در همه ابعاد حتى امور شخصى آنان است.
#'''سؤال:''' محدوده اين ولايت چقدر است؟ '''پاسخ:''' عيناً مانند ولايت پيامبر صلى الله عليه و آله است و به‌معناى صاحب اختيارى بر همه مردم در همه ابعاد حتى امور شخصى آنان است.
#'''سؤال:''' اهميت ولايت چقدر است؟ '''پاسخ:''' با اين ولايت دين كامل شده و رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان ختم نبوت به انجام رسيده است.<ref>غدیر در قرآن، ج۱، ص۳۳-۳۴؛ واقعه قرآنى غدير، ص۱۱۲-۱۱۵؛ سخنرانى استثنائى غدير، ص۸۱.</ref>
#'''سؤال:''' اهميت ولايت چقدر است؟ '''پاسخ:''' با اين ولايت دين كامل شده و رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان ختم نبوت به انجام رسيده است.<ref>غدیر در قرآن، ج۱، ص۳۳-۳۴؛ واقعه قرآنى غدير، ص۱۱۲-۱۱۵؛ سخنرانى استثنائى غدير، ص۸۱.</ref>
بنابراين مردم هنگام نزول اين آيات درباره ولايت سؤالاتى داشتند و به امر خدا وعده آنها غدير قرار داده شد، و واقعاً جواب ‏هاى كاملى براى سؤالات خود يافتند.


غدير در واقع تفسير قرآن بود و منبر غدير بيانى براى آيات الهى درباره ولايت. خداوند در كتابش به اطاعت اولو الامر دستور داده و ما بايد بدانيم منظور از اولوالامر كيانند، و با {{قرآن|إنما وليكم اللَّه ...}} صاحب اختيار ما را معرفى كرده و ما بايد شئون اين ولايت را بدانيم.
== روایاتی در تأیید تفسیر غدیری آیه ==
روایاتی در تأیید تفسیر غدیری آیه ۵۹ سوره نساء وارد شده است؛ از جمله:


روزى كه خنكاى ولايت در آن وزيد و جان‏ ها طراوت ولايت را احساس كرد غدير بود كه پرونده ‏اش كاملاً باز شد.
* ابان بن ابى‌‏عيّاش از سليم بن قيس نقل مى‌كند كه گفت: از على بن ابى‌طالب ‏عليه السلام شنيدم در حالى كه مردى از آن حضرت درباره ايمان سؤال كرد و گفت: يا اميرالمؤمنين‏، مرا از ايمان خبر ده به‌طورى كه از غير تو و بعد از تو از كسى در اين باره سؤال نكنم. حضرت پايه‌هاى ايمان را بيان كرد و سپس فرمود: كم‏ترين چيزى كه شخص با آن گمراه مى‏‌شود آن است كه حجت خدا در زمين و شاهد او بر خلقش را كه امر به اطاعت او نموده و ولايتش را واجب كرده، نشناسد. آن مرد عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، آنان را برايم نام ببر. فرمود: كسانى كه خداوند ايشان را با خود و پيامبرش قرين نموده و فرموده «از خدا و پيامبر و اولى الامرتان پيروى كنيد».<ref>كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۵۷.</ref>
 
صاحب غدير در حالى كه مردم را قسم مى‏داد در اين باره فرمود:
 
شما را به خدا قسم مى‏ دهم درباره قول خداوند:{{قرآن|يا أيها الذين آمنوا أطيعوا اللَّه و ...}} و آيه{{قرآن|إنما وليّكم اللَّه ...}} كه به پيامبرصلى الله عليه وآله دستور داد تا به مردم بفهماند اين آيات درباره چه كسانى نازل شده و ولايت را براى آنان تفسير كند.
 
آن حضرت هم مرا در غدير خم منصوب كرد ... ، و فرمود: «اى مردم، خداوند صاحب اختيارِ من، و من صاحب اختيارِ مؤمنين هستم و اختيارم بر مؤمنين از خودشان بيشتر است.{{متن عربی|أَلا فمن كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله}}.<ref>كتاب سليم: ص ۲۹۶ حديث ۲۵.</ref>
 
ابان بن ابى ‏عيّاش از سليم بن قيس نقل مى ‏كند كه گفت: از على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام شنيدم در حالى كه مردى از آن حضرت درباره ايمان سؤال كرد و گفت: يا اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، مرا از ايمان خبر ده به طورى كه از غير تو و بعد از تو از كسى در اين باره سؤال نكنم.
 
حضرت پايه ‏هاى ايمان را بيان كرد و سپس فرمود:
 
كم‏ترين چيزى كه شخص با آن گمراه مى‏ شود آن است كه حجت خدا در زمين و شاهد او بر خلقش را كه امر به اطاعت او نموده و ولايتش را واجب كرده، نشناسد.
 
آن مرد عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، آنان را برايم نام ببر. فرمود: كسانى كه خداوند ايشان را با خود و پيامبرش قرين نموده و فرموده است:{{قرآن|اَطيعُوا اللَّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسوُلَ وَ اُولِى الاَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>نساء /  ۵۹ .</ref> يعنى: «از خدا و پيامبر و اولى الامرتان پيروى كنيد»... .<ref>كتاب سليم: حديث ۸ .</ref>


پس از ردّ و بدل شدن نامه بين اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و معاويه در جنگ صفين، حضرت در ميان لشكرش بر فراز منبر قرار گرفت و مردم را و هر كس از اهل آن منطقه و مهاجرين و انصار را كه حاضر بودند جمع كرد و حمد و ثناى الهى به جا آورد و سپس فرمود: اى مردم، مناقب من بيشتر از آن است كه احصا گردد و شمرده شود. من با ذكر آنچه خداوند در كتابش نازل كرده و پيامبرصلى الله عليه وآله درباره ‏ام فرموده از ذكر ساير مناقب و فضايلم صرف نظر مى‏ كنم.
پس از ردّ و بدل شدن نامه بين اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و معاويه در جنگ صفين، حضرت در ميان لشكرش بر فراز منبر قرار گرفت و مردم را و هر كس از اهل آن منطقه و مهاجرين و انصار را كه حاضر بودند جمع كرد و حمد و ثناى الهى به جا آورد و سپس فرمود: اى مردم، مناقب من بيشتر از آن است كه احصا گردد و شمرده شود. من با ذكر آنچه خداوند در كتابش نازل كرده و پيامبرصلى الله عليه وآله درباره ‏ام فرموده از ذكر ساير مناقب و فضايلم صرف نظر مى‏ كنم.
۱٬۶۲۶

ویرایش