پرش به محتوا

آیه ۳ مائده و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰۴: خط ۲۰۴:
سپس فرمود: برخيز و داخل تنور را نگاه كن. او هم برخاست و داخل تنور را نگاه كرد و هارون را ديد كه چهار زانو در آنجا نشسته است! سپس هارون بيرون آمد و بر ما سلام كرد. حضرت از خراسانى پرسيد: در خراسان چند نفر مثل اين سراغ دارى؟ عرض كرد: به خدا قسم حتى يک نفر سراغ ندارم! حضرت پرسيد: حتى یک نفر سراغ ندارى! سپس فرمود: ما قيام نمى‏‌كنيم در زمانى كه پنج نفر ياران اين‌گونه براى كمک نداشته باشيم؛ ما وقت قيام را بهتر مى‌‏شناسيم.<ref>مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۲۳۷؛ بحار‌الانوار، ج۴۷، ص۱۲۳.</ref>
سپس فرمود: برخيز و داخل تنور را نگاه كن. او هم برخاست و داخل تنور را نگاه كرد و هارون را ديد كه چهار زانو در آنجا نشسته است! سپس هارون بيرون آمد و بر ما سلام كرد. حضرت از خراسانى پرسيد: در خراسان چند نفر مثل اين سراغ دارى؟ عرض كرد: به خدا قسم حتى يک نفر سراغ ندارم! حضرت پرسيد: حتى یک نفر سراغ ندارى! سپس فرمود: ما قيام نمى‏‌كنيم در زمانى كه پنج نفر ياران اين‌گونه براى كمک نداشته باشيم؛ ما وقت قيام را بهتر مى‌‏شناسيم.<ref>مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۲۳۷؛ بحار‌الانوار، ج۴۷، ص۱۲۳.</ref>


=== قسمت چهارم آيه: «رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» ===
=== قسمت چهارم آيه: {{قرآن|رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}} ===
در نگاه اول مشابهتى بين معناى اين جمله با عبارت «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» به نظر مى ‏آيد كه كمال دين همان رضايت رب است، ولى اين در واقع نوعى تلازم است و جمله آخر آيه مفاهيم اضافه ‏اى در خود دارد كه نتايج مهمى را به ارمغان مى ‏آورد.از نظر ادبى بايد توجه داشت كه كلمه «دِيناً» در آخر جمله تميز بوده و بر طرف كننده ابهامِ جمله است، بدين معنى كه وقتى خداوند مى ‏فرمايد: «اسلام را براى شما راضى شدم» اين سؤال مطرح مى‏ شود كه از چه جهت اسلام را براى ما راضى شده است؟كلمه «دِيناً» پاسخ به اين سؤال است و مى ‏فهماند كه اگر در پى دينى هستيد كه خدا آن را قبول دارد، اسلام را بپذيريد. بنابراين مى‏ توان جمله {{قرآن|رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}} را چنين معنى كرد كه «اين است آن اسلامى كه به شما گفته بودم»، و به عبارت ديگر «اين آن دينى است كه نزد من نام اسلام كاملاً بر آن صدق مى ‏كند».با در نظر گرفتن اين معنى سه نتيجه از اين قسمت آيه مى ‏توان گرفت:
در نگاه اول مشابهتى بين معناى اين جمله با عبارت {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}} به نظر مى‌‏آيد كه كمال دين همان رضايت رب است، ولى اين در واقع نوعى تلازم است و جمله آخر آيه مفاهيم اضافه‌‏اى در خود دارد كه نتايج مهمى را به ارمغان مى‌‏آورد. از نظر ادبى بايد توجه داشت كه كلمه {{متن عربی|دِيناً}} در آخر جمله تميز بوده و برای رفع ابهامِ جمله است، بدين معنى كه وقتى خداوند مى‌فرمايد: «اسلام را براى شما راضى شدم» اين سؤال مطرح مى‏‌شود كه از چه جهت اسلام را براى ما راضى شده است؟ این كلمه پاسخ به اين سؤال است و مى‌فهماند كه اگر در پى دينى هستيد كه خدا آن را قبول دارد، اسلام را بپذيريد.  
 
بنابراين مى‏ توان جمله {{قرآن|رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}} را چنين معنى كرد كه «اين است آن اسلامى كه به شما گفته بودم»، و به عبارت ديگر «اين آن دينى است كه نزد من نام اسلام كاملاً بر آن صدق مى ‏كند».با در نظر گرفتن اين معنى سه نتيجه از اين قسمت آيه مى ‏توان گرفت:


==== نتيجه اول: اسلام فقط يک گروه ====
==== نتيجه اول: اسلام فقط يک گروه ====