۴٬۲۶۹
ویرایش
خط ۲۸۶: | خط ۲۸۶: | ||
[[امام رضا عليه السلام]] اين نكته را با صراحت تمام چنين بيان مىفرمايد: خداوند پيامبرش را قبض روح نكرد تا آنگاه كه دينش را كامل فرمود... و در حجةالوداع -كه در آخر عمر حضرت بود- اين آيه را نازل كرد: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را بهعنوان دين شما راضى شدم»؛ مسئله امامت از كمال دين است. و پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا نرفت تا آنكه معارف دين را براى امتش بيان كرد و راه را برايشان واضح نمود و آنان را براى پيمودن راه حق آماده كرد و رفت. پس هركس گمان كند كه خداوند دينش را كامل نكرده كتاب خدا را ردّ كرده، و هر كس كتاب اللَّه را ردّ كند به خداوند كافر شده است.<ref>الايضاح، ص۵۹؛ الكافى، ج۱، ص۱۹۸-۱۹۹؛ معانى الاخبار، ص۹۶؛ كمال الدين، ج۲، ص۶۷۵-۶۷۶؛ عيون الاخبار، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۷؛ الامالى للصدوق، ص۶۷۴-۶۷۵، ح۱؛ الاحتجاج، ج۲، ص۴۳۳؛ وسائل الشيعه، ج۲۸، ص۳۵۳؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۲۱.</ref> | [[امام رضا عليه السلام]] اين نكته را با صراحت تمام چنين بيان مىفرمايد: خداوند پيامبرش را قبض روح نكرد تا آنگاه كه دينش را كامل فرمود... و در حجةالوداع -كه در آخر عمر حضرت بود- اين آيه را نازل كرد: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را بهعنوان دين شما راضى شدم»؛ مسئله امامت از كمال دين است. و پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا نرفت تا آنكه معارف دين را براى امتش بيان كرد و راه را برايشان واضح نمود و آنان را براى پيمودن راه حق آماده كرد و رفت. پس هركس گمان كند كه خداوند دينش را كامل نكرده كتاب خدا را ردّ كرده، و هر كس كتاب اللَّه را ردّ كند به خداوند كافر شده است.<ref>الايضاح، ص۵۹؛ الكافى، ج۱، ص۱۹۸-۱۹۹؛ معانى الاخبار، ص۹۶؛ كمال الدين، ج۲، ص۶۷۵-۶۷۶؛ عيون الاخبار، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۷؛ الامالى للصدوق، ص۶۷۴-۶۷۵، ح۱؛ الاحتجاج، ج۲، ص۴۳۳؛ وسائل الشيعه، ج۲۸، ص۳۵۳؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۲۱.</ref> | ||
[[امام صادق عليه السلام]] تصريح فرموده كه آنچه از خدا و رسول صلى الله عليه و آله رسيده پاسخگوى تمام نيازهاى بشر است. حضرت به اتمام حجت خدا با آيه اكمال استناد مىفرمايد: چيزى نيست كه فرزندان آدم بدان نياز داشته باشند، مگر آنكه درباره آن دستورى از خدا و رسول صادر شده است، و اگر چنين نبود خداوند اتمام حجت نمیکرد. راوى پرسيد: خداوند به چه چيزى اتمام حجت فرموده؟ امام صادق عليه السلام فرمود: كلام خدا «امروز دینتان را کامل کردم...». اگر سنتها و فرائض و آنچه مردم بدان نياز دارند را كامل نكرده، پس با چه چيزى اتمام حجت فرموده است.<ref>بصائر الدرجات، | [[امام صادق عليه السلام]] تصريح فرموده كه آنچه از خدا و رسول صلى الله عليه و آله رسيده پاسخگوى تمام نيازهاى بشر است. حضرت به اتمام حجت خدا با آيه اكمال استناد مىفرمايد: چيزى نيست كه فرزندان آدم بدان نياز داشته باشند، مگر آنكه درباره آن دستورى از خدا و رسول صادر شده است، و اگر چنين نبود خداوند اتمام حجت نمیکرد. راوى پرسيد: خداوند به چه چيزى اتمام حجت فرموده؟ امام صادق عليه السلام فرمود: كلام خدا «امروز دینتان را کامل کردم...». اگر سنتها و فرائض و آنچه مردم بدان نياز دارند را كامل نكرده، پس با چه چيزى اتمام حجت فرموده است.<ref>بصائر الدرجات، ص۵۱۷، ح۵۰.</ref> | ||
امام صادق عليه السلام منظورى از بيان همه احكام الهى دارد، و گرنه در ظاهر مشخص است كه بسيارى از مسائل دين در فرصت كوتاه عمر پيامبر صلى الله عليه و آله ناگفته ماند. البته همه احكام و معارف الهى در قرآن نهفته است، ولى تا استخراجكننده مطمئن آن نباشد گويا به مردم نرسيده است. آرى با نصب امامانى كه اين معارف را با علم متصل به علم الهى بيان مىكنند گويا در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله همه معارف و احكام به مردم ابلاغ شده است. | |||
اين رمز | اين رمز الهىبودن شيعه است كه آنچه را از پيامبر صلى الله عليه و آله حديث نداشته باشد از دوازده امام معصوم عليهم السلام دريافت مىكند، ولى غير شيعه دست به دامان قياس و استحسان مىشوند، چرا كه با نپذيرفتن امامان راه ديگرى ندارند. امام باقر عليه السلام در دمشق وقتى خليفه اموى را مفتضح كرد و نمونهاى از جایگاه علم امامت را به او نشان داد، با استناد به آيه اكمال چنين فرمود: مائيم كسانى كه كمال و تمام را به ارث مىبريم، همان كه خداوند آنها را بر پيامبرش نازل كرد آنجا كه مىفرمايد: «امروز دینتان را برای شکا کامل کردم...»، و زمين خالى نمیماند از كسى كه چنين امورى در او كامل باشد، كه ديگران از رسيدن به آن كمال عاجزند.<ref>بحار الانوار: ج ۶۹ ص ۱۸۳. مستدرك الوسائل: ج ۱۴ ص ۷۹. دلائل الإمامة: ص ۲۳۵. نوادر المعجزات: ص ۱۳۰.</ref> | ||
امام باقر عليه السلام در دمشق وقتى خليفه اموى را مفتضح كرد و | |||
مائيم كسانى كه كمال و تمام را به ارث | |||
=== تحليل سوم: ريشه اصلى كمال دين === | === تحليل سوم: ريشه اصلى كمال دين === |