پرش به محتوا

شاهد: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۸۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «== بررسى و تحليل روايات جمعيت حاضر در غدير<ref>زلال غدير (مجموعه مقالات) : ش ۱ ص۶۹...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
'''واقعه غدير خم'''
'''واقعه غدير خم'''


رويداد تاريخى غدير خم بر اساس گزارش منابع فريقين در هجدهم ذى‏ الحجه سال دهم هجرت××× 1 الخصال: ج 2 ص 395. تاريخ يعقوبى: ج 1 ص 508 . مناقب آل ابى‏ طالب )ابن شهرآشوب( : ج 3 ص 27. البداية والنهاية: ج 5 ص 209. ××× در روز يكشنبه××× 2 البداية و النهاية: ج 5 ص 209: الثامن‏عشر من ذى‏الحجه عامئذ، و كان يوم الأحد بغدير خم تحت شجرة هناك. فبيّن فيها اشياء، و ذكر من فضل على‏عليه السلام و امانته و ... . ××× رخ داده است. ابن‏اثير به نقل يكى از شاهدان عينى غدير خم، زمان اين اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش كرده است. طى اين گزارش ابوالطفيل مى‏گويد: در حجةالوداع همراه پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله بوديم كه هنگام ظهر دستور داد مكانى را براى نماز مهيا كنيم و خارها را جمع كنيم. بعد از آن نماز خوانديم، و پيامبرصلى الله عليه وآله بعد از نماز دست على بن ابى‏طالب‏عليه السلام را گرفت و فرمود: من كنت مولاه فهذا على‏عليه السلام مولاه.××× 3 اسد الغابة: ج 5 ص 252: نشهد انا اقبلنا مع رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله من حجةالوداع. حتى اذا كان الظهر، خرج رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله فأمر بشجرات فشددن، و القى عليهن ثوب. ثم نادى: الصلاة. فخرجنا فصلّينا. ثم قام فحمد اللَّه تعالى و اثنى عليه، ثم قال: يا ايها الناس، اتعلمون ان اللَّه عزوجل مولاى و انا مولى المؤمنين، و انى اولى بكم من انفسكم؟ يقول ذلك مراراً. قلنا: نعم، و هو آخذ بيدك يقول: من كنت مولاه فعلى مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. ثلاث مرات. ××× و در آن روز گرما طاقت فرسا بود.××× 4 اقبال الاعمال: ص 456: و قد بلغنا غدير خم فى وقت لو طرح اللحم فيه على الارض لانشوى. الهداية الكبرى: ص 103: و قد علمت انه كان يوماً شديد القيظ؛ يشيب فيه الطفل... . شرح الاخبار: ج 1 ص 99: و ذلك فى يوم ما اتى علينا يوم اشد حرّاً منه.  
رويداد تاريخى غدير خم بر اساس گزارش منابع فريقين در هجدهم ذى‏ الحجه سال دهم هجرت<ref>الخصال: ج ۲ ص ۳۹۵. تاريخ يعقوبى: ج ۱ ص ۵۰۸ . مناقب آل ابى‏ طالب (ابن شهرآشوب) : ج ۳ ص ۲۷. البداية والنهاية: ج ۵ ص ۲۰۹.</ref> در روز يكشنبه <ref>البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹: الثامن ‏عشر من ذى‏ الحجه عامئذ، و كان يوم الأحد بغدير خم تحت شجرة هناك. فبيّن فيها اشياء، و ذكر من فضل على‏عليه السلام و امانته و ... .</ref>رخ داده است. ابن‏ اثير به نقل يكى از شاهدان عينى غدير خم، زمان اين اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش كرده است. طى اين گزارش ابوالطفيل مى‏ گويد: در حجةالوداع همراه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله بوديم كه هنگام ظهر دستور داد مكانى را براى نماز مهيا كنيم و خارها را جمع كنيم. بعد از آن نماز خوانديم، و پيامبرصلى الله عليه وآله بعد از نماز دست على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه.<ref>اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۵۲: نشهد انا اقبلنا مع رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله من حجةالوداع. حتى اذا كان الظهر، خرج رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله فأمر بشجرات فشددن، و القى عليهن ثوب. ثم نادى: الصلاة. فخرجنا فصلّينا. ثم قام فحمد اللَّه تعالى و اثنى عليه، ثم قال: يا ايها الناس، اتعلمون ان اللَّه عزوجل مولاى و انا مولى المؤمنين، و انى اولى بكم من انفسكم؟ يقول ذلك مراراً. قلنا: نعم، و هو آخذ بيدك يقول: من كنت مولاه فعلى مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. ثلاث مرات.</ref> و در آن روز گرما طاقت فرسا بود.<ref>اقبال الاعمال: ص ۴۵۶: و قد بلغنا غدير خم فى وقت لو طرح اللحم فيه على الارض لانشوى. الهداية الكبرى: ص ۱۰۳: و قد علمت انه كان يوماً شديد القيظ؛ يشيب فيه الطفل... . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۹۹: و ذلك فى يوم ما اتى علينا يوم اشد حرّاً منه.</ref>
 
درباره مكان غدير خم ياقوت حموى در «معجم البلدان» مى ‏نويسد: غدير از «غدر» به معناى فريب گرفته شده است، زيرا غدير جايى است كه انسان از كنار آن عبور مى‏ كند و آبى در آنجا مى‏ بيند. اما وقتى نزد آن مى‏ رود آن را خشك و بى‏ آب مى ‏يابد و از تشنگى مى ‏ميرد؛ كه منظور همان سراب است كه به اين مسئله انسان را فريب مى‏ دهد.<ref>معجم البلدان: ج ۴ ص ۱۸۸: و قال بعض اهل اللغه: الغدير فعيل من الغدر، و ذاك ان الانسان يمرّ به و فيه ماء. فربّما جاء ثانياً طمعاً فى ذلك الماء. فاذا جاءه وجده يابساً فيموت عطشاً.</ref>
 
وى همچنين «خمّ» را نام چاهى از بنى ‏مره ذكر كرده است. نيز نقلى از زمخشرى دارد كه خمّ نام مردى بوده است.<ref>معجم البلدان: ج ۲ ص ۳۹۰.</ref> او همچنين درباره منطقه جغرافيايى غدير خم مى ‏نويسد: و غدير خمّ: بين مكة و المدينة، بينه و بين الجحفة ميلان<ref>معجم البلدان: ج ۴ ص ۱۸۸.</ref>: غدير خم بين مكه و مدينه است، و تا جحفه دو مايل فاصله دارد. طبرسى نيز روايتى دارد كه طبق آن غدير در سه مايل قبل از جحفه واقع شده است.<ref>الاحتجاج: ص ۵۸ : فرحل، فلما بلغ غدير خم قبل الجحفة بثلاثة اميال.</ref>
 
ابن‏ جوزى فاصله غدير تا جحفه را يك مايل قبل گزارش كرده است.<ref>المنتظم: ج ۱ ص ۱۴۶.</ref>اين در حالى است كه سيد بن طاووس مى ‏نويسد: مردم در جحفه توقف نمودند.<ref>اقبال الاعمال: ج ۱ ص ۴۵۵: فخرج رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله حتى نزل الجحفة. فلما نزل القوم و اخذوا منازلهم، اتاه جبرئيل.</ref> محقق كتاب «الغارات» در معرفى جحفه مى ‏نويسد: جحفه روستاى بزرگى بوده كه در مسير مدينه به مكه واقع است، و فاصله آن از مكه چهار منزل است. جحفه محل ميقات اهل مصر و شام بود، اگر به مدينه نروند. فاصله جحفه تا مدينه شش منزل، و فاصله جحفه تا غدير دو مايل است.<ref>الغارات: ج ۲ ص ۵۰۷ ، پاورقى: الجحفة بالضم ثم السكون و الفا. كانت قرية كبيرة ذات منبر على طريق المدينة. من مكة على اربع مراحل، و هى ميقات اهل مصر و الشام، ان لم يمرّوا على المدينة. فان مرّوا بالمدينة فميقاتهم ذوالحليفة. و كان اسم ها مهيعة، و انما سمّيت الجحفة لان السيل اجتفّها و حمل اهلها فى بعض الاعوام، و هى الان خراب. و بينها و بين ساحل الجار نحو ثلاث مراحل و بينها و بين اقرن موضع من البحر ستة اميال، و بينها و بين المدينة ستّ مراحل، و بينها و بين غدير خم ميلان.</ref> بر اساس مشاهده ‏هاى اخير و بازديد از مكان غدير، روشن شده است كه فاصله مكه تا جحفه با جاده كنونى حدود ۱۸۰ كيلومتر است.<ref>متن كامل گزارش بازديد از منطقه غدير در فصلنامه علوم حديث: سال سوم شماره ۷ بهار ۷۷ ص ۲۳۲ نوشته محمدحسين فلاح ‏زاده آمده است.</ref>
 
نكته پايانى در اين بخش اين است كه چرا پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله غدير را انتخاب نمود. در پاسخ اين پرسش دو احتمال وجود دارد: احتمال اول اينكه پيامبرصلى الله عليه وآله از سوى خداوند مأمور بوده كه در اينجا رسالت خود را ابلاغ نمايد. به عبارت ديگر: اين مكان از سوى خداوند انتخاب شده است. احتمال دوم آنكه غدير محل تقسيم راه‏ ها و به اصطلاح «مفترق الطرق» و به اصطلاح امروزى چند راهى بوده است، و مسافران هر منطقه ‏اى از اينجا راه خود را جدا نموده و به شهر خود مى ‏رفتند.<ref>الارشاد: ج ۱ ص ۱۷۵.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==