۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
الا انَّ اوْلِياءَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّه فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّه وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّه وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ، أُولئِكَ كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها رَضِىَ اللَّه عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّه أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّه هُمُ الْمُفْلِحُونَ» : | الا انَّ اوْلِياءَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّه فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّه وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّه وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ، أُولئِكَ كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها رَضِىَ اللَّه عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّه أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّه هُمُ الْمُفْلِحُونَ» : | ||
«بدانيد كه اولياى اهل | «بدانيد كه اولياى اهل بیت كسانى اند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است: «نمى يابى قومى را كه ايمان به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند، و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضديت دارند روى دوستى داشته باشند، اگر چه پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا فاميلشان باشند. آنانند كه ايمان بر قلب هايشان ثبت شده و خداوند با روح خود آنان را مؤيد داشته، و آنان را وارد بهشتى مى كند كه نهرها در آن جارى است و در آن دائمى اند. خدا از آنان راضى است و آنان از خدا راضى اند. اينان حزب خدايند، و حزب خداوند رستگارانند» .<ref> اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷. </ref> | ||
'''موقعيت تاريخى''' | '''موقعيت تاريخى''' | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
پيداست كه غدير مى خواهد صف حق و باطل را تا آخر روزگار در شفاف ترين شكل از هم جدا كند. مى خواهد صريحاً اعلام كند كه دوستى على عليه السلام با دوستى دشمنانش قابل جمع نيست همان گونه كه دوستى دشمنان على عليه السلام با دوستى او قابل جمع نيست، تا هيچ مسلمانى عمر خود را اين گونه به پايان نبرد و با اين خيال واهى خود را مؤمن نداند. | پيداست كه غدير مى خواهد صف حق و باطل را تا آخر روزگار در شفاف ترين شكل از هم جدا كند. مى خواهد صريحاً اعلام كند كه دوستى على عليه السلام با دوستى دشمنانش قابل جمع نيست همان گونه كه دوستى دشمنان على عليه السلام با دوستى او قابل جمع نيست، تا هيچ مسلمانى عمر خود را اين گونه به پايان نبرد و با اين خيال واهى خود را مؤمن نداند. | ||
[[پیامبر صلی الله علیه و آله]] به صراحت مى فرمايد: پذيرندگان ولايت على عليه السلام منظور از اين آيه اند، و ولىّ واقعى بايد اين گونه باشد و امكان ندارد به گونه اى ديگر باشد، يعنى بايد با كسانى كه رو در روى خدا و رسول ايستاده اند دوستى نكند اگر چه پدر يا فرزند يا برادر يا فاميلش باشد. | |||
'''تحليل اعتقادى''' | '''تحليل اعتقادى''' | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
اهل سقيفه فرمان خدا را درباره ولايت على عليه السلام و نيز درباره بسيارى از فرامين الهى زير پا گذاشتند و رو در روى خدا ايستادند؛ و نه تنها ايستادند كه كار خود را عملى نيز كردند؛ و نه تنها اهل سقيفه كه همه كارگزاران و طرفدارانشان تا روز قيامت با پذيرفتن آنان رو در روى خدا ايستاده اند. | اهل سقيفه فرمان خدا را درباره ولايت على عليه السلام و نيز درباره بسيارى از فرامين الهى زير پا گذاشتند و رو در روى خدا ايستادند؛ و نه تنها ايستادند كه كار خود را عملى نيز كردند؛ و نه تنها اهل سقيفه كه همه كارگزاران و طرفدارانشان تا روز قيامت با پذيرفتن آنان رو در روى خدا ايستاده اند. | ||
در مقابل آنان ما موظفيم اين گونه تبرى داشته باشيم و از آنان بيزارى بجوييم كه هر كس تمايلى به آن خط داشت اگر چه | در مقابل آنان ما موظفيم اين گونه تبرى داشته باشيم و از آنان بيزارى بجوييم كه هر كس تمايلى به آن خط داشت اگر چه نزديک ترين دوستانمان باشد از او فاصله بگيريم و بيزار باشيم. | ||
اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: هر كس ولايت موسى و هارون را پذيرفت و از دشمنان آنان بيزارى جست از گوساله و | اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: هر كس ولايت موسى و هارون را پذيرفت و از دشمنان آنان بيزارى جست از گوساله و [[سامری]] بيزارى جسته است، و هر كس ولايت عجل و سامرى را پذيرفت و از دشمنان آن دو بيزارى جست، از موسى و هارون بيزارى جسته در حالى كه خود هم ندانسته است. هر كس ولايت پيامبرصلى الله عليه وآله و اهل بيتش را بپذيرد و ولايت مرا داشته باشد و از دشمن من بيزارى جسته باشد از آن دو نفر (ابوبكر و عمر) بيزارى جسته است، و هر كس از دشمن آن دو نفر بيزارى بجويد از پيامبر صلى الله عليه و آله بيزارى جسته است در حالى كه خود متوجه نيست!<ref>كتاب سليم: ص ۴۴۲ ح ۶۷ . </ref> | ||
در پايان اين آيه خداوند عجب اوصاف افتخارآميزى را به شيعيان بيزارى جوينده از دشمنان على عليه السلام داده است، كه مى فرمايد: ايمان در قلبشان است، با روح خدا مؤيدند، اهل بهشت و دائمى در آنند، خدا از آنان راضى است، آنان از خدا راضى اند، حزب اللَّه اند، رستگارانند. | در پايان اين آيه [[خداوند]] عجب اوصاف افتخارآميزى را به شيعيان بيزارى جوينده از دشمنان على عليه السلام داده است، كه مى فرمايد: ايمان در قلبشان است، با روح خدا مؤيدند، اهل بهشت و دائمى در آنند، خدا از آنان راضى است، آنان از خدا راضى اند، حزب اللَّه اند، رستگارانند. | ||
==آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»<ref>مائده / ۳. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۶۸،۱۵۱. </ref>== | ==آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»<ref>مائده / ۳. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۶۸،۱۵۱. </ref>== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==برائت از ائمه ضلال و پيروانشان<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۷۹-۱۸۶. اسرار غدير: ص ۲۱۶.</ref> == | ==برائت از ائمه ضلال و پيروانشان<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۷۹-۱۸۶. اسرار غدير: ص ۲۱۶.</ref> == | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه | پيامبر صلى الله عليه و آله در [[خطبه غدیر]] و در حاشيه شناخت [[ائمه ضلال]]، آنان را مورد لعنت قرار دادند و اعلام كردند كه من و پروردگار از ايشان بيزاريم. حضرت در در فرازى از بخش ششم خطبه غدير اشاره به رهبران ضلالت و گمراهى داشت. | ||
حضرت آيه ۴۱ سوره قصص را شاهد قرار داد كه مى فرمايد: «وَ جَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً يَدْعُونَ اِلَى النّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ»، و با تضمين اين آيه در كلام خود فرمود: «اى مردم، به زودى بعد از من امامانى خواهند بود كه به آتش دعوت مى كنند و روز قيامت كمک نمى شوند» . | حضرت آيه ۴۱ سوره قصص را شاهد قرار داد كه مى فرمايد: «وَ جَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً يَدْعُونَ اِلَى النّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ»، و با تضمين اين آيه در كلام خود فرمود: «اى مردم، به زودى بعد از من امامانى خواهند بود كه به آتش دعوت مى كنند و روز قيامت كمک نمى شوند» . | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
بخدا قسم، روزى مانند امروز هرگز نديدم. چقدر كار پسر عمويش را مؤكد نمود، و براى او پيمانى بست كه جز کافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمى زند. واى بر كسى كه پيمان او را بشكند. | بخدا قسم، روزى مانند امروز هرگز نديدم. چقدر كار پسر عمويش را مؤكد نمود، و براى او پيمانى بست كه جز کافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمى زند. واى بر كسى كه پيمان او را بشكند. | ||
در اينجا عمر نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت: شنيدى اين مرد چه گفت؟! حضرت فرمود: آيا او را شناختى؟ گفت: نه. حضرت فرمود: او روح الامين جبرئیل بود. تو مواظب باش اين پيمان را نشكنى، كه اگر چنين كنى خدا و رسول و | در اينجا عمر نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت: شنيدى اين مرد چه گفت؟! حضرت فرمود: آيا او را شناختى؟ گفت: نه. حضرت فرمود: او روح الامين [[جبرئیل]] بود. تو مواظب باش اين پيمان را نشكنى، كه اگر چنين كنى خدا و رسول و [[ملائکه]] و مؤمنان از تو بيزار خواهند بود!<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۶،۸۵. </ref> | ||
==برائت معيار ولايت<ref> چهارده قرن با غدير: ص ۶۸ . اسرار غدير: ص ۲۷۶،۲۷۵. </ref>== | ==برائت معيار ولايت<ref> چهارده قرن با غدير: ص ۶۸ . اسرار غدير: ص ۲۷۶،۲۷۵. </ref>== | ||
امام باقر | [[امام باقر علیه السلام]] به عنوان بيان مفهوم و حدود ولايت و برائت با استناد به حديث غدير فرمود: چقدر اين امت نسبت به على بن ابيطالب عليه السلام ظلم و بى انصافى كرده اند! | ||
سپس حضرت به عنوان نمونه فرمودند: شما مخالفين، دوستانِ [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] را دوست داريد و از دشمنان او - هر كس كه باشد - بيزارى مى جوييد، و دوستان عمر را دوست داريد و از دشمنان او - هر كس كه باشد - بيزارى مى جوييد، و دوستان عثمان را دوست داريد و از دشمنان او - هر كس كه باشد - بيزارى مى جوييد. ولى وقتى نوبت به على بن ابى طالب عليه السلام مى رسد مى گويند: دوستانش را دوست داريم ولى از دشمنانش بيزارى نمى جوييم بلكه آنان را هم دوست داريم! | سپس حضرت به عنوان نمونه فرمودند: شما مخالفين، دوستانِ [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] را دوست داريد و از دشمنان او - هر كس كه باشد - بيزارى مى جوييد، و دوستان عمر را دوست داريد و از دشمنان او - هر كس كه باشد - بيزارى مى جوييد، و دوستان عثمان را دوست داريد و از دشمنان او - هر كس كه باشد - بيزارى مى جوييد. ولى وقتى نوبت به على بن ابى طالب عليه السلام مى رسد مى گويند: دوستانش را دوست داريم ولى از دشمنانش بيزارى نمى جوييم بلكه آنان را هم دوست داريم! | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
چگونه چنين ادعايى برايشان صحيح است در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «اللهم وال من والاه و عادِ من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله»، ولى مى بينى كه با دشمنان او دشمنى نمى كنند و خواركنندگان او را خوار نمى كنند. اين انصاف نيست.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۲۳۹.</ref> | چگونه چنين ادعايى برايشان صحيح است در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «اللهم وال من والاه و عادِ من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله»، ولى مى بينى كه با دشمنان او دشمنى نمى كنند و خواركنندگان او را خوار نمى كنند. اين انصاف نيست.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۲۳۹.</ref> | ||
== برائت، يكى از اعمال عيد غدير<ref>آداب عيد غدير (خانه كودك) : ص ۵۶-۱۴۵. غدير دعا و محبت (نيشابورى) : ص ۳۷-۶۲ . همراه با ذى الحجه (اوحدى) : ج ۲ ص ۱۰۵-۱۸۱. ترجمه الغدير (امينى - واحدى) : ص ۶۵۹ . اسرار غدير: ص۲۴۶،۲۵۴-۲۵۶. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۴،۲۳۳. قنوت خورشيد: ص ۲۹، به نقل از كتاب: غدير عيد برتر (صدرى) . چهارده قرن با غدير: ص ۷۷ ، ۱۵۳-۱۵۷ ، ۲۰۱-۲۰۹ ، ۲۳۳ ، ۲۳۴ . غدير در قرآن: ج ۳ ص۳۳۸-۳۴۰. اسرار غدير: ص۲۴۶ ، ۲۵۲ ، ۲۵۳ ، ۲۵۴-۲۵۶ ،۲۸۱ ،۳۵۳-۳۶۳ .</ref> == | == برائت، يكى از اعمال عيد غدير<ref>آداب عيد غدير (خانه كودك) : ص ۵۶-۱۴۵. غدير دعا و محبت (نيشابورى) : ص ۳۷-۶۲ . همراه با ذى الحجه (اوحدى) : ج ۲ ص ۱۰۵-۱۸۱. ترجمه الغدير (امينى - واحدى) : ص ۶۵۹ . اسرار غدير: ص۲۴۶،۲۵۴-۲۵۶. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۴،۲۳۳. قنوت خورشيد: ص ۲۹، به نقل از كتاب: غدير عيد برتر (صدرى) . چهارده قرن با غدير: ص ۷۷ ، ۱۵۳-۱۵۷ ، ۲۰۱-۲۰۹ ، ۲۳۳ ، ۲۳۴ . غدير در قرآن: ج ۳ ص۳۳۸-۳۴۰. اسرار غدير: ص۲۴۶ ، ۲۵۲ ، ۲۵۳ ، ۲۵۴-۲۵۶ ،۲۸۱ ،۳۵۳-۳۶۳ .</ref> == | ||
از موارد بسيار مهم در مورد روز و عيد غدير، اعمال و | از موارد بسيار مهم در مورد روز و عيد غدير، اعمال و آداب عید غدیر است. به علت [[اهمیت]] اين روز، اعمال و آدابى ذكر شده كه با هيچ روزى برابرى نمى كند و مختص به قشر خاص و سن معينى نيست، و داراى ابعاد اعتقادى و عبادى مختلفى است. از جمله آداب عيد غدير بيزارى جستن از دشمنان است: | ||
با توجه به اينكه دشمن خدا دشمن اولياء خدا و دشمن فرشتگان و فرستادگان خدا نيز مى باشد، ما نبايد با دشمنان خدا دوست و با آنان دوستى و مودت و هيچ گونه رابطه عاطفى يا اجتماعى داشته باشيم، و نبايد اجازه بدهيم كه نامى و يا اثرى از آثار آنان حتى گوشه كوچكى از زندگى ما را به خودش اختصاص دهد. | با توجه به اينكه دشمن خدا دشمن اولياء خدا و دشمن [[ملائکه|فرشتگان]] و فرستادگان خدا نيز مى باشد، ما نبايد با دشمنان خدا دوست و با آنان دوستى و مودت و هيچ گونه رابطه عاطفى يا اجتماعى داشته باشيم، و نبايد اجازه بدهيم كه نامى و يا اثرى از آثار آنان حتى گوشه كوچكى از زندگى ما را به خودش اختصاص دهد. | ||
كسانى كه با مولاى متقيان حضرت على بن ابى طالب و يازده فرزند معصومش عليهم السلام به دشمنى پرداخته و ولايت آن بزرگواران را انكار كرده اند، در حقيقت به دشمنى با خدا قيام كرده اند، و ما در همه شؤون زندگى بايد از آنها بيزارى بجوييم. اين بيزارى جستن از دشمنان خدا و دشمنان برگزيدگان الهى نشانه ايمان است، و خدا نكند كه اين خصلت را از دست بدهيم! | كسانى كه با مولاى متقيان حضرت على بن ابى طالب و يازده فرزند معصومش عليهم السلام به دشمنى پرداخته و ولايت آن بزرگواران را انكار كرده اند، در حقيقت به دشمنى با خدا قيام كرده اند، و ما در همه شؤون زندگى بايد از آنها بيزارى بجوييم. اين بيزارى جستن از دشمنان خدا و دشمنان برگزيدگان الهى نشانه ايمان است، و خدا نكند كه اين خصلت را از دست بدهيم! | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
يَقُولُ اللَّه: «ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ»<ref> ۲ ق / ۲۹. </ref>، بِامْرِكَ يا رَبِّ اقُولُ: اللّهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ الْعَنْ مَنْ انْكَرَهُ وَ اغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ: | يَقُولُ اللَّه: «ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ»<ref> ۲ ق / ۲۹. </ref>، بِامْرِكَ يا رَبِّ اقُولُ: اللّهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ الْعَنْ مَنْ انْكَرَهُ وَ اغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ: | ||
خداوند مى فرمايد: «نزد من سخن تغييريافتنى نيست» ، اى پروردگار من، به امر تو مى گويم: خدايا دوست بدار هركس ولايت على را بپذيرد و دشمن بدار هر كس با او دشمنى كند و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هركس او را خوار كند و لعنت كن هر كس او را نشناسد و غضب فرما بر هركس كه حق او را انكار نمايد.<ref> مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۵ بخش ۴. </ref> | خداوند مى فرمايد: «نزد من سخن تغييريافتنى نيست» ، اى پروردگار من، به امر تو مى گويم: خدايا دوست بدار هركس ولايت على را بپذيرد و دشمن بدار هر كس با او دشمنى كند و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هركس او را خوار كند و [[لعن|لعنت]] كن هر كس او را نشناسد و غضب فرما بر هركس كه حق او را انكار نمايد.<ref> مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۵ بخش ۴. </ref> | ||
از آنجا كه اين آيه در حساس ترين مرحله از خطابه غدير آمده، و نيز در قرآن اين آيه در ضمن آيات روز قيامت آمده است، مى توان استفاده كرد كه: در اين فراز از خطابه غدير پيامبر صلى الله عليه و آله يک تابلوى دائمى به دست مسلمانان مى دهد و گويا اعلام مى كند كه يک كلمه از اين تابلو قابل دستكارى و تغيير نيست. از بين همه فرازهاى اين خطابه بلند، فقط در اين يک مورد كلمه «تغيير نيافتنى» به ميان آمده است. | از آنجا كه اين آيه در حساس ترين مرحله از خطابه غدير آمده، و نيز در قرآن اين آيه در ضمن آيات روز قيامت آمده است، مى توان استفاده كرد كه: در اين فراز از خطابه غدير پيامبر صلى الله عليه و آله يک تابلوى دائمى به دست مسلمانان مى دهد و گويا اعلام مى كند كه يک كلمه از اين تابلو قابل دستكارى و تغيير نيست. از بين همه فرازهاى اين خطابه بلند، فقط در اين يک مورد كلمه «تغيير نيافتنى» به ميان آمده است. |