پرش به محتوا

بهشت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۸۵۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== <big>آيه «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...»</big><ref> توبه /  ۲۱،۲۰. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۵۳،۳۵۲. </ref> ==
== آيه «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...»<ref> توبه /  ۲۱،۲۰. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۵۳،۳۵۲. </ref> ==
<big>در خطابه [[غدیر]] آياتى از قرآن به صورت [[اقتباس]] و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ديده مى‏ شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى ‏شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده است.</big>
در خطابه [[غدیر]] آياتى از قرآن به صورت [[اقتباس]] و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ديده مى‏ شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى ‏شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده است.


<big>آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول ‏صلى الله عليه و آله قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على ‏عليه السلام با سلام بهشتى.</big>
آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول ‏صلى الله عليه و آله قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على ‏عليه السلام با سلام بهشتى.


<big>اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات ، آيه ۲۰ و ۲۱ سوره توبه است:</big>
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات ، آيه ۲۰ و ۲۱ سوره توبه است:


<big>«الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ. يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» :</big>
«الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ. يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» :


<big>«كسانى كه ايمان آورده و هجرت كنند و با اموال و جان ‏هايشان در راه خدا جهاد كنند مقام آنان نزد خداوند عظيم ‏تر است و آنان رستگارانند. پروردگارشان با رحمت و رضوان خود به آنان [[بشارت]] مى‏ دهد و بهشتى كه برايشان در آن نعمت‏ هاى پا برجاست» .</big>
«كسانى كه ايمان آورده و هجرت كنند و با اموال و جان ‏هايشان در راه خدا جهاد كنند مقام آنان نزد خداوند عظيم ‏تر است و آنان رستگارانند. پروردگارشان با رحمت و رضوان خود به آنان [[بشارت]] مى‏ دهد و بهشتى كه برايشان در آن نعمت‏ هاى پا برجاست» .


<big>اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:




<big>'''متن خطبه غدير'''</big>


<big>مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ الى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِامْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، اولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ:</big>
'''متن خطبه غدير'''


<big>اى مردم، كسانى كه براى بيعت با او و قبول ولايتش و سلام بر او به عنوان «اميرالمؤمنين» سبقت بگيرند رستگارانند و در باغ‏ هاى نعمت خواهند بود.<ref>اسرار غدير: ص ۱۶۰ بخش ۱۱.</ref></big>
مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ الى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِامْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، اولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ:


اى مردم، كسانى كه براى بيعت با او و قبول ولايتش و سلام بر او به عنوان «اميرالمؤمنين» سبقت بگيرند رستگارانند و در باغ‏ هاى نعمت خواهند بود.<ref>اسرار غدير: ص ۱۶۰ بخش ۱۱.</ref>


<big>'''موقعيت تاريخى'''</big>


<big>در آخرين جملات از خطابه يک ساعته پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير آن حضرت براى تشويق مردم به بيعت با على‏ عليه السلام و سوق مردم به سوى ولايت او، آيه قرآن را تكيه‏ گاه كلام خويش قرار داده و آن را در سخن خود تضمين فرموده است.</big>


<big>در اين تركيب، آخرِ آيه ۲۰ از سوره توبه (أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ) آورده شده، و سپس آخر آيه ۲۱ به صورت فشرده با حفظ مضمون آمده است، به طورى كه در قرآن «جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» است و حضرت مضمون آن را با عبارت «فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» فرموده است. لازم به يادآورى است كه انتخاب اين دو آيه براى عنوان بحث به خاطر وجود دو جمله «أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ» و «جنات نعيم» به صورت پشت سر هم در آنهاست.</big>


<big>البته اين احتمال وجود دارد كه اقتباس از آيه ۹ سوره يونس باشد: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» ، و يا از آيه ۸ سوره لقمان اقتباس شده باشد كه مى ‏فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ» .</big>
'''موقعيت تاريخى'''


در آخرين جملات از خطابه يک ساعته پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير آن حضرت براى تشويق مردم به بيعت با على‏ عليه السلام و سوق مردم به سوى ولايت او، آيه قرآن را تكيه‏ گاه كلام خويش قرار داده و آن را در سخن خود تضمين فرموده است.


<big>'''موقعيت قرآنى'''</big>
در اين تركيب، آخرِ آيه ۲۰ از سوره توبه (أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ) آورده شده، و سپس آخر آيه ۲۱ به صورت فشرده با حفظ مضمون آمده است، به طورى كه در قرآن «جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» است و حضرت مضمون آن را با عبارت «فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» فرموده است. لازم به يادآورى است كه انتخاب اين دو آيه براى عنوان بحث به خاطر وجود دو جمله «أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ» و «جنات نعيم» به صورت پشت سر هم در آنهاست.


<big>موقعيت قرآنى اين آيه در اوايل سوره توبه، مقايسه‏ اى بين مؤمنان و بيان درجات آنهاست. پس از آنكه سقايت و آب دادن به حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را با مجاهدين در راه خدا مساوى نمى‏ داند، در اين آيه هجرت كنندگان و جهاد كنندگان با مال و جان را بالاتر معرفى مى ‏نمايد و بشارت به بهشت مى‏ دهد.</big>
البته اين احتمال وجود دارد كه اقتباس از آيه ۹ سوره يونس باشد: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» ، و يا از آيه ۸ سوره لقمان اقتباس شده باشد كه مى ‏فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ» .




<big>'''تحليل اعتقادى'''</big>


<big>تفسير گونه ‏اى كه از تركيب قرآنى با موضوع ولايت در خطبه غدير استفاده مى‏ شود، دو وعده قرآنى براى سه عمل عظيم نزد خداوند است. آن سه عمل صالح بزرگ كه سبقت و سرعت به سوى آن مورد توجه خداست بيعت با على‏ عليه السلام و پذيرفتن ولايت او و گفتن «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَ الُمؤْمِنينَ» به اوست. اين سه به معناى اقرار قلبى و لسانى و عملى به صاحب اختيارى او بر همه جوانب حيات ماست.</big>
'''موقعيت قرآنى'''


<big>و اما دو وعده الهى براى سبقت به اين سه عمل عظيم، يكى رستگارى و فائز شدن و خوشبختى تمام عيار به امضاى پروردگار است، و ديگرى باغ ‏هاى پر از نعمت كه عاقبت خوشبختى است و جايزه پروردگار در بهشت است، و اين گونه فائزين در جنات نعيم مورد قدردانى خداوند قرار خواهند گرفت.</big>
موقعيت قرآنى اين آيه در اوايل سوره توبه، مقايسه‏ اى بين مؤمنان و بيان درجات آنهاست. پس از آنكه سقايت و آب دادن به حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را با مجاهدين در راه خدا مساوى نمى‏ داند، در اين آيه هجرت كنندگان و جهاد كنندگان با مال و جان را بالاتر معرفى مى ‏نمايد و بشارت به بهشت مى‏ دهد.
== <big>آيه «إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ»<ref> ملك /  ۱۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۴۸-۳۵۱ . </ref></big> ==
<big>در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ديده مى ‏شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده، و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على‏ عليه السلام با سلام بهشتى.</big>


<big>اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۶  آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۲ سوره ملک است:</big>


<big>«إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ» :</big>


<big>«كسانى كه از پروردگارشان مى ‏ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است» .</big>
'''تحليل اعتقادى'''


<big>اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>
تفسير گونه ‏اى كه از تركيب قرآنى با موضوع ولايت در خطبه غدير استفاده مى‏ شود، دو وعده قرآنى براى سه عمل عظيم نزد خداوند است. آن سه عمل صالح بزرگ كه سبقت و سرعت به سوى آن مورد توجه خداست بيعت با على‏ عليه السلام و پذيرفتن ولايت او و گفتن «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَ الُمؤْمِنينَ» به اوست. اين سه به معناى اقرار قلبى و لسانى و عملى به صاحب اختيارى او بر همه جوانب حيات ماست.


و اما دو وعده الهى براى سبقت به اين سه عمل عظيم، يكى رستگارى و فائز شدن و خوشبختى تمام عيار به امضاى پروردگار است، و ديگرى باغ ‏هاى پر از نعمت كه عاقبت خوشبختى است و جايزه پروردگار در بهشت است، و اين گونه فائزين در جنات نعيم مورد قدردانى خداوند قرار خواهند گرفت.
== آيه «إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ»<big><ref> ملك /  ۱۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۴۸-۳۵۱ . </ref></big> ==
در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ديده مى ‏شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده، و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على‏ عليه السلام با سلام بهشتى.


<big>'''متن خطبه غدير'''</big>
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۶  آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۲ سوره ملک است:


<big>الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ. مَعاشِرَ النّاسِ، شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ:</big>
«إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ» :


<big>بدانيد كه اولياء و دوستان امامان معصوم كسانى هستند كه از پروردگارشان مى‏ ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است. اى مردم، چقدر فاصله است بين شعله ‏هاى آتش و اجر بزرگ!!<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۳ بخش ۷.</ref></big>
«كسانى كه از پروردگارشان مى ‏ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است» .


اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:


'''<big>موقعيت تاريخى</big>'''


<big>فرازهاى اواسط خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله همچنان در توصيف مواليان ائمه ‏عليهم السلام است و آن حضرت از قوت ايمان آنان مسئله ايمان به غيب را مطرح مى‏ كند كه خداوند در قرآن ارزش والايى براى آن قائل شده است. اين مسئله را با تضمين آيه سوره ملک در كلام خود، به صورت كامل و فقط با برداشتن «انَّ» از اول آن مطرح نموده است.</big>


'''متن خطبه غدير'''


<big> '''موقعيت قرآنى'''</big>
الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ. مَعاشِرَ النّاسِ، شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ:


<big>در سوره ملک بعد از آنكه خداوند عذاب كافران در جهنم را توصيف مى ‏كند، در آيه ۱۲ مؤمنان را در برابر آنان قرار مى‏ دهد و با بيان عمق ايمانشان مغفرت و اجر كبير را به آنان وعده مى‏ دهد.</big>
بدانيد كه اولياء و دوستان امامان معصوم كسانى هستند كه از پروردگارشان مى‏ ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است. اى مردم، چقدر فاصله است بين شعله ‏هاى آتش و اجر بزرگ!!<big><ref>اسرار غدير: ص ۱۵۳ بخش ۷.</ref></big>




<big> '''تحليل اعتقادى'''</big>


<big>دو نكته بسيار حساس كه از ارتباط اين آيه با پذيرندگان ولايت معصومين‏ عليهم السلام در خطابه غدير قابل ملاحظه است، مسئله ايمان به غيب و مسئله اجر كبير است كه دومى به عنوان پاداش چنين ايمان محكمى تعيين شده است.</big>
'''موقعيت تاريخى'''


<big>آنچه در اينجا قابل ذكر است اشاره به اجر كبير در آيه است. شكى نيست كه به جاى «اجر بزرگ» ممكن بود نام «بهشت» به صراحت برده شود ولى گويا ثمره ايمان به غيب منحصر به بهشت نيست، و خداوند به كسانى كه چنين ايمانى و يقينى را در روز قيامت به ارمغان بياورند پاداشى ذخيره نموده كه خود از آن به عنوان «كبير» ياد كرده و فقط در آن روز عظمت اين لطف الهى معلوم خواهد شد.</big>
فرازهاى اواسط خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله همچنان در توصيف مواليان ائمه ‏عليهم السلام است و آن حضرت از قوت ايمان آنان مسئله ايمان به غيب را مطرح مى‏ كند كه خداوند در قرآن ارزش والايى براى آن قائل شده است. اين مسئله را با تضمين آيه سوره ملک در كلام خود، به صورت كامل و فقط با برداشتن «انَّ» از اول آن مطرح نموده است.


<big>در كنار اجر بزرگ، مغفرت و بخشش خداوند است كه براى ايمان آورندگان به غيب ضمانت شده است.</big>


<big>نكته قابل توجه اين است كه در آيات قبل از آيه ۱۲ ، خداوند از «سعير» و «جهنم» به عنوان جزاى كافران نام مى ‏برد؛ و پيامبرصلى الله عليه وآله نيز همين آيات سعير را در فرازهاى قبلى خطبه فرموده است.</big>


<big>با توجه به آنچه از «اجر كبير» براى مؤمنان به غيب و «سعير» براى كافران گفته شد معلوم مى‏ شود آنان كه ولايت امامان را قبول ندارند در واقع ايمان به غيب ندارند و طبعاً مستحق «سعير» هستند و اين به معناى كافر بودن آنان است. لذا پيامبرصلى الله عليه وآله در عبارتى فشرده و پر معنى مى‏ فرمايد: شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ: چقدر فاصله است بين سعير و اجر كبير!! كه همان فاصله كفر و ايمان است.</big>
'''موقعيت قرآنى'''
== <big>آيه «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ»<ref>حجر /  ۴۶،۴۵. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۶۰،۳۵۹،۲۵۵،۳۵۴.</ref></big> ==
<big>در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديده مى‏ شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده است.</big>


<big>آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على ‏عليه السلام با سلام بهشتى.</big>
در سوره ملک بعد از آنكه خداوند عذاب كافران در جهنم را توصيف مى ‏كند، در آيه ۱۲ مؤمنان را در برابر آنان قرار مى‏ دهد و با بيان عمق ايمانشان مغفرت و اجر كبير را به آنان وعده مى‏ دهد.


<big>اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۶  آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۴۵ و ۴۶ سوره حجر و آيه ۷۳ سوره زمر است:</big>


<big>«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ، ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ» :</big>


<big>«متقين در بهشت‏ها و چشمه سارها هستند. با سلام و امنيت داخل آن شويد» .</big>
'''تحليل اعتقادى'''


<big>«وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»<ref><big>زمر /  ۷۳.</big> </ref>:</big>
دو نكته بسيار حساس كه از ارتباط اين آيه با پذيرندگان ولايت معصومين‏ عليهم السلام در خطابه غدير قابل ملاحظه است، مسئله ايمان به غيب و مسئله اجر كبير است كه دومى به عنوان پاداش چنين ايمان محكمى تعيين شده است.


<big>«كسانى كه تقوا پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏ شوند تا هنگامى كه به آن مى‏ رسند و درهاى آن باز مى‏ شود، خزانه دارانش به آنها مى‏ گويند: سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل آن شويد ».</big>
آنچه در اينجا قابل ذكر است اشاره به اجر كبير در آيه است. شكى نيست كه به جاى «اجر بزرگ» ممكن بود نام «بهشت» به صراحت برده شود ولى گويا ثمره ايمان به غيب منحصر به بهشت نيست، و خداوند به كسانى كه چنين ايمانى و يقينى را در روز قيامت به ارمغان بياورند پاداشى ذخيره نموده كه خود از آن به عنوان «كبير» ياد كرده و فقط در آن روز عظمت اين لطف الهى معلوم خواهد شد.


<big><br />اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>
در كنار اجر بزرگ، مغفرت و بخشش خداوند است كه براى ايمان آورندگان به غيب ضمانت شده است.


نكته قابل توجه اين است كه در آيات قبل از آيه ۱۲ ، خداوند از «سعير» و «جهنم» به عنوان جزاى كافران نام مى ‏برد؛ و پيامبرصلى الله عليه وآله نيز همين آيات سعير را در فرازهاى قبلى خطبه فرموده است.


<big> '''متن خطبه غدير'''</big>
با توجه به آنچه از «اجر كبير» براى مؤمنان به غيب و «سعير» براى كافران گفته شد معلوم مى‏ شود آنان كه ولايت امامان را قبول ندارند در واقع ايمان به غيب ندارند و طبعاً مستحق «سعير» هستند و اين به معناى كافر بودن آنان است. لذا پيامبرصلى الله عليه وآله در عبارتى فشرده و پر معنى مى‏ فرمايد: شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ: چقدر فاصله است بين سعير و اجر كبير!! كه همان فاصله كفر و ايمان است.
== آيه «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ»<big><ref>حجر /  ۴۶،۴۵. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۶۰،۳۵۹،۲۵۵،۳۵۴.</ref></big> ==
در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديده مى‏ شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده است.


<big>الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ، يَقُولُونَ «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ» :</big>
آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على ‏عليه السلام با سلام بهشتى.


<big>بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى‏ آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد» .<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۲ بخش ۷. </ref></big>
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۶  آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۴۵ و ۴۶ سوره حجر و آيه ۷۳ سوره زمر است:


<big> '''موقعيت تاريخى'''</big>
«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ، ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ» :


<big>در خطبه غدير پس از آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله از اصل مسئله امامت فراغت يافت به معرفى دوستان و دشمنان امامت پرداخت. در اين فراز از اواسط خطبه مسئله ورودِ با جلالت آنان به بهشت را با [[اقتباس]] از دو آيه قرآن در كلام خود بيان فرمود.</big>
«متقين در بهشت‏ها و چشمه سارها هستند. با سلام و امنيت داخل آن شويد» .


<big>در اين تركيبِ كلام آيه سوره حجر از صورت امر و ضمير «ها» در كلمه «ادخلوها» به صورت غايب و ذكر كلمه «جنت» آمده و «يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ» شده است. قسمت آخر آيه سوره زمر نيز با تصرفى در كلمات، به جاى «قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها» جمله «تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بالتسليم» آمده و سپس بقيه آيه عيناً ذكر شده است.</big>
«وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»<ref><big>زمر /  ۷۳.</big> </ref>:


«كسانى كه تقوا پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏ شوند تا هنگامى كه به آن مى‏ رسند و درهاى آن باز مى‏ شود، خزانه دارانش به آنها مى‏ گويند: سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل آن شويد ».


<big> '''موقعيت قرآنى'''</big>
<br />اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:


<big>آيات سوره حجر ضمن اتمام حجت‏ هاى خدا بر ابليس است كه وقتى بر آدم سجده نكرد مورد مؤاخذه قرار گرفت تا آنجا كه خدا به او فرمود: وعده ‏گاه گمراه شوندگان به دست تو جهنم است، و در مقابل وعده ‏گاه متقين بهشت است كه با سلامتى وارد آن خواهند شد.</big>


<big>آيه سوره زمر در زمينه ترسيم روز قيامت است كه از آيه ۶۸ آغاز مى‏ شود و از نفخه صور بيان مى‏ كند تا نوبت به جهنم و بهشت مى‏ رسد كه متقين به سمت بهشت برده مى‏ شوند و خزانه دارانش با سلام و تحيت آنان را وارد مى ‏كنند و بشارت ابديت به آنان مى‏ دهند، و دنباله مطلب تا آخر اين سوره ادامه مى‏ يابد.</big>
'''متن خطبه غدير'''


الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ، يَقُولُونَ «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ» :


<big> '''تحليل اعتقادى'''</big>
بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى‏ آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد» .<big><ref>اسرار غدير: ص ۱۵۲ بخش ۷. </ref></big>


<big>از جهت تفسيرى دو نقطه مهم در كلام مبارک پيامبرصلى الله عليه وآله پيرامون اين دو آيه در خطبه غدير نهفته است: يكى ارتباط تقوى و ولايت، و ديگرى تشريفات خاص براى ورود با جلالت شيعيان به بهشت.</big>
'''موقعيت تاريخى'''


<big>اما مورد دوم كه تشريفات ورود شيعيان به بهشت است و از تضمين دو آيه مزبور در اين قسمت از خطابه غدير قابل توجه است، عنايت خاص پروردگار در روز قيامت به كسانى است كه ولايت ائمه‏ عليهم السلام را پذيرفته ‏اند.</big>
در خطبه غدير پس از آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله از اصل مسئله امامت فراغت يافت به معرفى دوستان و دشمنان امامت پرداخت. در اين فراز از اواسط خطبه مسئله ورودِ با جلالت آنان به بهشت را با [[اقتباس]] از دو آيه قرآن در كلام خود بيان فرمود.


<big>لطف اين كرامت در آن است كه اين اقليت در آن غوغاى اكثريت تقوى را و ترس از خدا را فراموش نكردند و امر الهى درباره صاحب اختيارشان را به گوش جان خريدند و بر ديده منت نهادند و از خداى خود براى چنين نعمتى سپاسگزارى كردند.</big>
در اين تركيبِ كلام آيه سوره حجر از صورت امر و ضمير «ها» در كلمه «ادخلوها» به صورت غايب و ذكر كلمه «جنت» آمده و «يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ» شده است. قسمت آخر آيه سوره زمر نيز با تصرفى در كلمات، به جاى «قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها» جمله «تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بالتسليم» آمده و سپس بقيه آيه عيناً ذكر شده است.


<big>در روز قيامت نوبت خداست كه سرفرازى اين اقليت مظلوم را بر همه معلوم نمايد و به رخ آن اكثريت ظالم بكشد.</big>


<big>در اين دو آيه، چهار عنايت الهى به شيعيان اهل‏بيت‏ عليهم السلام -  كه مظهر تقوايند -  چنين آمده است:</big>
'''موقعيت قرآنى'''


# <big>با سلام وارد بهشت مى‏ شوند.</big>
آيات سوره حجر ضمن اتمام حجت‏ هاى خدا بر ابليس است كه وقتى بر آدم سجده نكرد مورد مؤاخذه قرار گرفت تا آنجا كه خدا به او فرمود: وعده ‏گاه گمراه شوندگان به دست تو جهنم است، و در مقابل وعده ‏گاه متقين بهشت است كه با سلامتى وارد آن خواهند شد.
# <big>در آن غوغاى محشر در امن و امانند.</big>
# <big>بهشت در انتظار قدوم آنان است، و به محض آمدن درهاى بهشت به رويشان باز مى‏ شود.</big>
# <big>ملائكه مؤكل بر بهشت براى آنان سه خبر خوش دارند: سلام بر شما! پاكيزه شديد! تا ابد در بهشت خواهيد بود!</big>


<big><br />البته احاديث بسيار مفصلى درباره كرامت خداوند درباره شيعيان در روز قيامت وارد شده، تا آنجا كه همه مردم جهان در آن روز آرزو مى ‏كنند كه ‏اى كاش از «فاطميين» و «علويين» بودند و به آن همه عنايت الهى دست مى ‏يافتند.<ref>در اين باره به جلد ۸ بحار الانوار مراجعه شود.</ref></big>
آيه سوره زمر در زمينه ترسيم روز قيامت است كه از آيه ۶۸ آغاز مى‏ شود و از نفخه صور بيان مى‏ كند تا نوبت به جهنم و بهشت مى‏ رسد كه متقين به سمت بهشت برده مى‏ شوند و خزانه دارانش با سلام و تحيت آنان را وارد مى ‏كنند و بشارت ابديت به آنان مى‏ دهند، و دنباله مطلب تا آخر اين سوره ادامه مى‏ يابد.


== <big> آيه «أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...»<ref>اعراف /  ۴۹. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۶۳-۱۶۸ .</ref></big> ==
<big>با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۴۹ سوره اعراف و آيه ۷۲ سوره توبه و آيه ۲۳ و ۲۴ سوره رعد و آيه ۷۱ سوره زخرف است:</big>


<big>«أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ، ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ» :</big>


<big>«آيا اينان هستند كه قسم ياد كرديد خدا رحمتى به آنان نمى‏ رساند؟ داخل بهشت شويد كه ترسى بر شما نيست و محزون نمى ‏شويد» .</big>
'''تحليل اعتقادى'''


<big>«وَعَدَ اللَّه الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»<ref> توبه /  ۷۲. </ref>:</big>
از جهت تفسيرى دو نقطه مهم در كلام مبارک پيامبرصلى الله عليه وآله پيرامون اين دو آيه در خطبه غدير نهفته است: يكى ارتباط تقوى و ولايت، و ديگرى تشريفات خاص براى ورود با جلالت شيعيان به بهشت.


<big>«خداوند به مردان و زنان مؤمن وعده كرده بهشت‏ هايى را كه در آن نهر هايى جارى است و در آن هميشگى خواهند بود و مسكن ‏هاى پاكيزه ‏اى كه در بهشت ‏هاى عدن است و رضايتى از سوى پروردگار كه بالاتر است. اين است رستگارى عظيم» .</big>
اما مورد دوم كه تشريفات ورود شيعيان به بهشت است و از تضمين دو آيه مزبور در اين قسمت از خطابه غدير قابل توجه است، عنايت خاص پروردگار در روز قيامت به كسانى است كه ولايت ائمه‏ عليهم السلام را پذيرفته ‏اند.


<big>«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ. سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»<ref>رعد /  ۲۴،۲۳. </ref>:</big>
لطف اين كرامت در آن است كه اين اقليت در آن غوغاى اكثريت تقوى را و ترس از خدا را فراموش نكردند و امر الهى درباره صاحب اختيارشان را به گوش جان خريدند و بر ديده منت نهادند و از خداى خود براى چنين نعمتى سپاسگزارى كردند.


<big>«بهشت ‏هاى عدن كه آنان و هركس از پدران و همسران و فرزندانشان كه صلاحيت داشته باشند داخل آن مى‏ گردند و ملائكه از هر درى بر آنان وارد مى ‏شوند. سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد و خانه عاقبت خوبى است» .</big>
در روز قيامت نوبت خداست كه سرفرازى اين اقليت مظلوم را بر همه معلوم نمايد و به رخ آن اكثريت ظالم بكشد.


<big>«يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ»<ref>زخرف / ۷۱. </ref>:</big>
در اين دو آيه، چهار عنايت الهى به شيعيان اهل‏بيت‏ عليهم السلام -  كه مظهر تقوايند -  چنين آمده است:


<big>«كاسه‏ هايى از طلا و ظرف‏ هايى بر آنان گردانده مى‏ شود كه در آنهاست آنچه دل‏ ها بخواهد و چشم ‏ها لذت ببرد و شما در آن هميشگى خواهيد بود» .</big>
# با سلام وارد بهشت مى‏ شوند.
# در آن غوغاى محشر در امن و امانند.
# بهشت در انتظار قدوم آنان است، و به محض آمدن درهاى بهشت به رويشان باز مى‏ شود.
# ملائكه مؤكل بر بهشت براى آنان سه خبر خوش دارند: سلام بر شما! پاكيزه شديد! تا ابد در بهشت خواهيد بود!


<big>اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است:</big>
<br />البته احاديث بسيار مفصلى درباره كرامت خداوند درباره شيعيان در روز قيامت وارد شده، تا آنجا كه همه مردم جهان در آن روز آرزو مى ‏كنند كه ‏اى كاش از «فاطميين» و «علويين» بودند و به آن همه عنايت الهى دست مى ‏يافتند.<big><ref>در اين باره به جلد ۸ بحار الانوار مراجعه شود.</ref></big>


== آيه «أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...»<big><ref>اعراف /  ۴۹. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۶۳-۱۶۸ .</ref></big> ==
با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۴۹ سوره اعراف و آيه ۷۲ سوره توبه و آيه ۲۳ و ۲۴ سوره رعد و آيه ۷۱ سوره زخرف است:


<big> '''متن روايت'''</big>
«أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ، ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ» :


<big>لَمَّا اعْتَرَضَ الْحارِثُ الْفِهْرىُّ وَ طَلِبَ الْعَذابَ مِنَ اللَّه انْ كانَ مُحَمَّدٌ صادِقاً وَ قُتِلَ بِعَذابٍ مِنَ السَّماءِ وَ نَزَلَتْ «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ...» قالَ النَّبِىّ ‏صلى الله عليه وآله لاصْحابِهِ: رَأَيْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ.</big>
«آيا اينان هستند كه قسم ياد كرديد خدا رحمتى به آنان نمى‏ رساند؟ داخل بهشت شويد كه ترسى بر شما نيست و محزون نمى ‏شويد» .


<big>قالَ: وَ سَمِعْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ. قالَ: «طوبى لِمَنْ والاهُ وَ الْوَيْلُ لِمَنْ عاداهُ. كَأَنّى انْظُرُ الى عَلِىٍّ وَ شيعَتِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُزَفُّونَ عَلى نُوقٍ مِنْ رياضِ الْجَنَّةِ شَبابٌ مُتَوَّجُونَ مُكَحَّلُونَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ قَدْ ايِّدُوا بِرِضْوانٍ مِنَ اللَّه اكْبَرُ، ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ؛ حَتّى سَكَنُوا حَظيرَةَ الْقُدْسِ مِنْ جِوارِ رَبِّ الْعالَمينَ، لَهُمْ فيها ما تَشْتَهِى الانْفُسُ وَ تَلَذُّ الاعْيُنُ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ؛ وَ يَقُولُ لَهُمُ الْمَلائِكَةُ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» :</big>
«وَعَدَ اللَّه الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»<big><ref> توبه /  ۷۲. </ref>:</big>


<big>آنگاه كه حارث فهرى اعتراض كرد و گفت: اگر محمد راست مى‏ گويد عذاب بر من نازل شود، و عذاب نازل شد و او را كشت و آيه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ» نازل شد، پيامبرصلى الله عليه وآله به اصحابش فرمود: ديديد؟ گفتند: آرى. فرمود: و شنيديد؟ گفتند: آرى.</big>
«خداوند به مردان و زنان مؤمن وعده كرده بهشت‏ هايى را كه در آن نهر هايى جارى است و در آن هميشگى خواهند بود و مسكن ‏هاى پاكيزه ‏اى كه در بهشت ‏هاى عدن است و رضايتى از سوى پروردگار كه بالاتر است. اين است رستگارى عظيم» .


<big>فرمود: خوشا به حال كسى كه ولايت او را بپذيرد و واى بر كسى كه با او دشمنى كند. گويا على و شيعيانش را مى‏ بينم كه روز قيامت سوار بر شترها بين باغ ‏هاى بهشت با جلالت برده مى ‏شوند در حالى كه جوان سال و خوش سيما هستند و تاج بر سر با چشمان سرمه كشيده ‏اند.</big>
«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ. سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»<big><ref>رعد /  ۲۴،۲۳. </ref>:</big>


<big>نه ترسى بر آنان است و نه محزون مى‏ شوند؛ و با رضايت پروردگار كه مهم ‏تر و بزرگ‏ تر است تأييد مى‏ شوند و آن است رستگارى عظيم، تا آنكه در پناهگاه قدس از جوار پروردگار عالم ساكن شوند كه در آنجا آنچه دل بخواهد و ديده لذت ببرد برايشان آماده است و در آن دائمى خواهند بود. ملائكه به آنان مى‏ گويند: «سلام بر شما به خاطر صبرى كه نموديد، و خوب خانه نهايى براى خود به دست آورديد» .<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷.</ref></big>
«بهشت ‏هاى عدن كه آنان و هركس از پدران و همسران و فرزندانشان كه صلاحيت داشته باشند داخل آن مى‏ گردند و ملائكه از هر درى بر آنان وارد مى ‏شوند. سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد و خانه عاقبت خوبى است» .


«يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ»<big><ref>زخرف / ۷۱. </ref>:</big>


<big> '''موقعيت تاريخى'''</big>
«كاسه‏ هايى از طلا و ظرف‏ هايى بر آنان گردانده مى‏ شود كه در آنهاست آنچه دل‏ ها بخواهد و چشم ‏ها لذت ببرد و شما در آن هميشگى خواهيد بود» .


<big>آخرين ساعات از برنامه سه روزه غدير است. كم كم برنامه بيعت نيز به پايان رسيده است و مردم آماده مى‏ شوند تا خيمه‏ ها را جمع كنند و براى حركت به سوى مدينه نيمه باقيمانده راه را پيش گيرند. در چنين موقعيتى دوازده نفر از منافقين به رياست حارث فهرى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمدند.</big>
اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است:


<big>اينان با رگ‏ هاى ورم كرده از كينه، معترضانه پرسيدند: آيا ولايت على را از سوى خداوند آوردى يا از پيش خود گفتى؟!! پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: از طرف خداوند اين دستور را به شما ابلاغ نمودم.</big>


<big>اين متعصبين كه شالوده ذهن و افكارشان جاهليت بود گفتند: خدايا، اگر محمد راست مى ‏گويد بلاى آسمانى بر ما نازل كن!! اين درخواستِ برخاسته از نفاق و كفر و استكبار در برابر ذات الهى فوراً پاسخ داده شد و بلاى آسمانى بر سر همه آنان نازل شد و هلاكشان كرد و دوازده جنازه بى‏ جان از غضب الهى، جلوى ديدگان يكصد و بيست هزار نفر روى زمين افتادند، و مردم داغى جهنم را از عمق جانشان احساس كردند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷،۱۶۲،۱۳۶. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۴،۱۲۹،۵۷،۵۶. الغدير: ج ۱ ص ۱۹۳. همچنين مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۸۹. </ref></big>
'''متن روايت'''


<big>در چنين شرايطى پيامبرصلى الله عليه وآله با استفاده از فرصت پيش آمده، فضيلتِ پذيرندگان ولايت علوى در بهشت را با اقتباس از چهار آيه قرآن در كلامى مختصر بيان فرمود و آيات را به گونه ‏اى با كلام خويش تركيب فرمود كه مظهرى از فصاحت محمدى را جلوه ‏گر ساخت.</big>
لَمَّا اعْتَرَضَ الْحارِثُ الْفِهْرىُّ وَ طَلِبَ الْعَذابَ مِنَ اللَّه انْ كانَ مُحَمَّدٌ صادِقاً وَ قُتِلَ بِعَذابٍ مِنَ السَّماءِ وَ نَزَلَتْ «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ...» قالَ النَّبِىّ ‏صلى الله عليه وآله لاصْحابِهِ: رَأَيْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ.


<big>آيه سوره اعراف (لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ)۱۲ بار در قرآن با تفاوتى مختصر آمده است و همه اين موارد در توصيف اهل بهشت است.</big>
قالَ: وَ سَمِعْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ. قالَ: «طوبى لِمَنْ والاهُ وَ الْوَيْلُ لِمَنْ عاداهُ. كَأَنّى انْظُرُ الى عَلِىٍّ وَ شيعَتِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُزَفُّونَ عَلى نُوقٍ مِنْ رياضِ الْجَنَّةِ شَبابٌ مُتَوَّجُونَ مُكَحَّلُونَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ قَدْ ايِّدُوا بِرِضْوانٍ مِنَ اللَّه اكْبَرُ، ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ؛ حَتّى سَكَنُوا حَظيرَةَ الْقُدْسِ مِنْ جِوارِ رَبِّ الْعالَمينَ، لَهُمْ فيها ما تَشْتَهِى الانْفُسُ وَ تَلَذُّ الاعْيُنُ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ؛ وَ يَقُولُ لَهُمُ الْمَلائِكَةُ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» :


<big>آيه سوره توبه (رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ) پس از آنكه نعمت‏ هاى بهشتى را مى‏ شمارد، نعمت بالاترى را به ميان مى‏ آورد كه رضايت پروردگار است.</big>
آنگاه كه حارث فهرى اعتراض كرد و گفت: اگر محمد راست مى‏ گويد عذاب بر من نازل شود، و عذاب نازل شد و او را كشت و آيه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ» نازل شد، پيامبرصلى الله عليه وآله به اصحابش فرمود: ديديد؟ گفتند: آرى. فرمود: و شنيديد؟ گفتند: آرى.


<big>آيه سوره رعد (سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ) تحيّت و تهنيت الهى به اهل بهشت هنگام ورود به آن است.</big>
فرمود: خوشا به حال كسى كه ولايت او را بپذيرد و واى بر كسى كه با او دشمنى كند. گويا على و شيعيانش را مى‏ بينم كه روز قيامت سوار بر شترها بين باغ ‏هاى بهشت با جلالت برده مى ‏شوند در حالى كه جوان سال و خوش سيما هستند و تاج بر سر با چشمان سرمه كشيده ‏اند.


<big>آيه سوره زخرف (فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ) بيانگر نعمت نامتناهى و متنوع و دلخواه بهشت است كه شامل تمام خواسته ‏هاى لذت بخش بشر است.</big>
نه ترسى بر آنان است و نه محزون مى‏ شوند؛ و با رضايت پروردگار كه مهم ‏تر و بزرگ‏ تر است تأييد مى‏ شوند و آن است رستگارى عظيم، تا آنكه در پناهگاه قدس از جوار پروردگار عالم ساكن شوند كه در آنجا آنچه دل بخواهد و ديده لذت ببرد برايشان آماده است و در آن دائمى خواهند بود. ملائكه به آنان مى‏ گويند: «سلام بر شما به خاطر صبرى كه نموديد، و خوب خانه نهايى براى خود به دست آورديد» .<big><ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷.</ref></big>


<big>مى‏ بينيم كه اين چهار آيه جوانب مختلف نعمت‏ هاى بهشتى را بيان كرده و اينک پيامبرصلى الله عليه وآله همه اين جوانب را درباره پذيرندگان «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» كنار هم چيده به آنان هديه مى‏ كند.</big>




<big> '''تحليل اعتقادى'''</big>
'''موقعيت تاريخى'''


<big>در تحليل اين موقعيت قرآنى در غدير بايد گفت: منظره ايجاد شده پس از مرگ حارث فهرى با بلاى آسمانى، يادآور بهشت و جهنم براى آن جمعيت يكصد و بيست هزار نفرى و همه نسل‏ هاى تاريخ بود، چرا كه عذاب دنيا نمونه ‏اى از عذاب آخرت است آنگاه كه در پاسخ به عصيان در برابر اوامر الهى باشد.</big>
آخرين ساعات از برنامه سه روزه غدير است. كم كم برنامه بيعت نيز به پايان رسيده است و مردم آماده مى‏ شوند تا خيمه‏ ها را جمع كنند و براى حركت به سوى مدينه نيمه باقيمانده راه را پيش گيرند. در چنين موقعيتى دوازده نفر از منافقين به رياست حارث فهرى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمدند.


<big>در آنجا مردم جهنمِ دشمنان على ‏عليه السلام را به چشم خود ديدند چنانكه حضرت فرمود: شنيديد؟ ديديد؟! اكنون بهترين موقعيت براى گريزى به بهشت بود تا آن سوى قضيه را نيز در نظر خود مجسم كنند.</big>
اينان با رگ‏ هاى ورم كرده از كينه، معترضانه پرسيدند: آيا ولايت على را از سوى خداوند آوردى يا از پيش خود گفتى؟!! پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: از طرف خداوند اين دستور را به شما ابلاغ نمودم.


<big>عظمتى كه پيامبر صلى الله عليه وآله از كيفيت حضور شيعيان على‏ عليه السلام ترسيم فرموده روح تازه در جان ‏هاى خسته آنان كه از جنايت‏ هاى سقيفه جراحت‏ ها بر تن دارند مى‏ دمد. ابتدا مى‏ فرمايد: «خوشا به حالشان» ! سپس به «يُزَفُّونَ» اشاره مى‏ كند، يعنى با عظمت و جلال آنان را مى ‏برند. آنگاه «مُتَوَّجُونَ» را مطرح مى‏ فرمايد كه تاجِ كرامت و شرف بر سر دارند.</big>
اين متعصبين كه شالوده ذهن و افكارشان جاهليت بود گفتند: خدايا، اگر محمد راست مى ‏گويد بلاى آسمانى بر ما نازل كن!! اين درخواستِ برخاسته از نفاق و كفر و استكبار در برابر ذات الهى فوراً پاسخ داده شد و بلاى آسمانى بر سر همه آنان نازل شد و هلاكشان كرد و دوازده جنازه بى‏ جان از غضب الهى، جلوى ديدگان يكصد و بيست هزار نفر روى زمين افتادند، و مردم داغى جهنم را از عمق جانشان احساس كردند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷،۱۶۲،۱۳۶. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۴،۱۲۹،۵۷،۵۶. الغدير: ج ۱ ص ۱۹۳. همچنين مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۸۹. </ref>


<big>در دنباله اين توصيف اشارات قرآنى آغاز مى ‏شود: خوف و حزنى ندارند، بالاتر از نعمت‏ هاى بهشت، خداى بزرگ از آنان راضى است چرا كه «رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» ، و چه سعادتى از اين بالاتر كه فوز عظيم نصيبشان شده است.</big>
در چنين شرايطى پيامبرصلى الله عليه وآله با استفاده از فرصت پيش آمده، فضيلتِ پذيرندگان ولايت علوى در بهشت را با اقتباس از چهار آيه قرآن در كلامى مختصر بيان فرمود و آيات را به گونه ‏اى با كلام خويش تركيب فرمود كه مظهرى از فصاحت محمدى را جلوه ‏گر ساخت.


<big>آنگاه مقام بهشتى آنان را فراتر از ساير اهل بهشت در جوار پروردگار و در حظيرة القدس ذكر مى‏ نمايد، جايى كه خداوند والاترين بهشتيان را در آن جاى داده و اختيار مطلق لذات را به آنان سپرده و در واقع بهشت را به آنان ارزانى داشته است.</big>
آيه سوره اعراف (لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ)۱۲ بار در قرآن با تفاوتى مختصر آمده است و همه اين موارد در توصيف اهل بهشت است.


<big>و اين همه آنگاه مضاعف مى‏ شود كه بدانند پايانى بر آن نيست و خالدون هست. از زيباترين فرازهاى قرآنى سلام خداوند است كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا به اولياى على‏ عليه السلام بشارت داده است. «سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد» . خوشامدگويى ملائكه از طرف خداوند بر نقطه صبر متمركز است.</big>
آيه سوره توبه (رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ) پس از آنكه نعمت‏ هاى بهشتى را مى‏ شمارد، نعمت بالاترى را به ميان مى‏ آورد كه رضايت پروردگار است.


<big>صبرى بزرگ، در سايه صبر على‏ عليه السلام! تحملى به سياهى طنابى كه بر گردن صاحب ولايت انداختند! بردبارى با محتواىِ «اوَ تُضْرَبُ الزَّهْراءُ نَهْراً»؟<ref>نوائب الدهور: ج ۳ ص ۱۵۸. </ref> دندان روى جگر گذاشتن به سختىِ «صَبَرْتُ وَ فِى الْعَيْنِ قَذى وَ فِى الْحَلْقِ شَجى» .<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۴۸. </ref>عرقِ شرمسارى با حرارتِ «فَلَقَدْ عَزَّ عَلَى ابْنِ ابى‏ طالِبٍ انْ يَسْوَدَّ مَتْنَ فاطِمَةَ ضَرْباً فَلا يَثُورَ الى عَقيلَتِهِ وَ لا يَصِرَّ دُونَ حَليلَتِهِ» .<ref>نوائب الدهور: ج۳ ص ۱۵۸. </ref></big>
آيه سوره رعد (سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ) تحيّت و تهنيت الهى به اهل بهشت هنگام ورود به آن است.


<big>صبرى تلخ ‏تر از زهر، كه صداى سيلى بر چهره ماه و غلاف شمشير بر پهلو و ميخ در بر سينه و تازيانه بر بازو همراه آن باشد! كمر خم شده از تحملى كه با گذشت ۷۵ شبِ تاريک از يک روزِ پر قساوت، هنگامِ غسل خونِ تازه از پهلو، خونِ كبود شده بر بازو و كتف، صداى اشک على‏ عليه السلام را به گوش عالم برساند.</big>
آيه سوره زخرف (فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ) بيانگر نعمت نامتناهى و متنوع و دلخواه بهشت است كه شامل تمام خواسته ‏هاى لذت بخش بشر است.


<big>صبرى فراتر از صبر كه بر پاى منبر صاحب غدير به جاى ذكر فضيلت او، لعن بر او شنيدن و اين همه خون جگر را با پاره‏ هاى جگر به خواهر سپردن!</big>
مى‏ بينيم كه اين چهار آيه جوانب مختلف نعمت‏ هاى بهشتى را بيان كرده و اينک پيامبرصلى الله عليه وآله همه اين جوانب را درباره پذيرندگان «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» كنار هم چيده به آنان هديه مى‏ كند.


<big>صبرى كه صبر از شنيدنش اشكريز است، آنگاه كه غدير را با جوانمردان و شير خوارانش در كربلا پيش چشم كودكان و خواهرانش سر بريدند و بوسه خواهر را بر حلقوم بريده رساندند، و ديده دخترانش را بر سر بريده حسرتناک گذاشتند.</big>


<big>صبرى بزرگ‏ تر از صبر، كه مادر صبر آن را آفريد و از كربلا تا شام با خود برد و با موى سپيد به كربلا باز گردانيد.</big>
'''تحليل اعتقادى'''


<big>صبرى كه امامان غدير را جام زهر نوشانيد و كاسه اشک گرفت. صبرى كه دوازدهمين نور صابرش با ناله‏ اى بلند مى‏ فرمايد: «لاَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لاَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً» ، و به عظمت آن بانو قسم ياد مى ‏كند كه «لا تَرانِى اتَّخَذْتُ لا وَ عُلاها، بَعْدَ بَيْتِ الاحْزانِ بَيْتَ سُرُورٍ» .</big>
در تحليل اين موقعيت قرآنى در غدير بايد گفت: منظره ايجاد شده پس از مرگ حارث فهرى با بلاى آسمانى، يادآور بهشت و جهنم براى آن جمعيت يكصد و بيست هزار نفرى و همه نسل‏ هاى تاريخ بود، چرا كه عذاب دنيا نمونه ‏اى از عذاب آخرت است آنگاه كه در پاسخ به عصيان در برابر اوامر الهى باشد.


<big>سلام بر صبرى كه چهارده قرن سيلاب اشک به همراه آورده، و درود بر شيعيان على‏ عليه السلام كه كاسه چشمشان پر از خونِ دل است.</big>
در آنجا مردم جهنمِ دشمنان على ‏عليه السلام را به چشم خود ديدند چنانكه حضرت فرمود: شنيديد؟ ديديد؟! اكنون بهترين موقعيت براى گريزى به بهشت بود تا آن سوى قضيه را نيز در نظر خود مجسم كنند.


<big>سلام بر شما اى شيعيان صابرى كه در هر كجاى جهان به پاى صاحب غدير و براى خشنودى مبلِّغ اعظم غدير اهانت‏ ها مى‏ شنويد و مورد حمله قرار مى‏ گيريد و شما را به مسخره مى‏ گيرند، اما هرگز دست از ريسمان الهىِ محمد و على و فاطمه ‏عليهم السلام بر نمى ‏داريد.</big>
عظمتى كه پيامبر صلى الله عليه وآله از كيفيت حضور شيعيان على‏ عليه السلام ترسيم فرموده روح تازه در جان ‏هاى خسته آنان كه از جنايت‏ هاى سقيفه جراحت‏ ها بر تن دارند مى‏ دمد. ابتدا مى‏ فرمايد: «خوشا به حالشان» ! سپس به «يُزَفُّونَ» اشاره مى‏ كند، يعنى با عظمت و جلال آنان را مى ‏برند. آنگاه «مُتَوَّجُونَ» را مطرح مى‏ فرمايد كه تاجِ كرامت و شرف بر سر دارند.


<big>ملائكه در انتظارتان درب بهشت را گلباران مى‏ كنند تا با قدوم شما تحيّتى بزرگ تقديمتان نمايند: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» !</big>
در دنباله اين توصيف اشارات قرآنى آغاز مى ‏شود: خوف و حزنى ندارند، بالاتر از نعمت‏ هاى بهشت، خداى بزرگ از آنان راضى است چرا كه «رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» ، و چه سعادتى از اين بالاتر كه فوز عظيم نصيبشان شده است.


== <big> آيه «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...»<ref>فاطر / ۳۲-۳۵ . غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۶۴-۳۶۹ . </ref></big> ==
آنگاه مقام بهشتى آنان را فراتر از ساير اهل بهشت در جوار پروردگار و در حظيرة القدس ذكر مى‏ نمايد، جايى كه خداوند والاترين بهشتيان را در آن جاى داده و اختيار مطلق لذات را به آنان سپرده و در واقع بهشت را به آنان ارزانى داشته است.
<big>يكى از جلوه‏ هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.</big>


<big>در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته ‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏ خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏ شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:</big>
و اين همه آنگاه مضاعف مى‏ شود كه بدانند پايانى بر آن نيست و خالدون هست. از زيباترين فرازهاى قرآنى سلام خداوند است كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا به اولياى على‏ عليه السلام بشارت داده است. «سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد» . خوشامدگويى ملائكه از طرف خداوند بر نقطه صبر متمركز است.


<big>«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا، فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ. جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ. وَ قالُوا الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا غفور شَكُورٌ. الَّذِى  أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ» :</big>
صبرى بزرگ، در سايه صبر على‏ عليه السلام! تحملى به سياهى طنابى كه بر گردن صاحب ولايت انداختند! بردبارى با محتواىِ «اوَ تُضْرَبُ الزَّهْراءُ نَهْراً»؟<ref>نوائب الدهور: ج ۳ ص ۱۵۸. </ref> دندان روى جگر گذاشتن به سختىِ «صَبَرْتُ وَ فِى الْعَيْنِ قَذى وَ فِى الْحَلْقِ شَجى» .<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۴۸. </ref>عرقِ شرمسارى با حرارتِ «فَلَقَدْ عَزَّ عَلَى ابْنِ ابى‏ طالِبٍ انْ يَسْوَدَّ مَتْنَ فاطِمَةَ ضَرْباً فَلا يَثُورَ الى عَقيلَتِهِ وَ لا يَصِرَّ دُونَ حَليلَتِهِ» .<ref>نوائب الدهور: ج۳ ص ۱۵۸. </ref>


<big>«سپس كتاب را به كسانى از بندگانمان كه برگزيديم به ارث رسانديم. عده ‏اى از آنان ظالم به نفس خويش بودند و عده‏ اى ميانه رو، و عده‏ اى پيشتاز به سوى خيرات با اجازه خدا، كه اين فضيلت بزرگ است. بهشت عدن كه وارد آن مى ‏شوند، كه در آن با دستبند هايى از طلا و نيز با مرواريد مزين مى‏ شوند، و لباسشان در آنجا حرير است. آنان مى ‏گويند: خدا را شكر كه اندوه را از ما برد. پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است. خدايى كه با فضل خود ما را به خانه اقامت آورد كه در آن به ما رنج و خستگى نمى‏ رسد» .</big>
صبرى تلخ ‏تر از زهر، كه صداى سيلى بر چهره ماه و غلاف شمشير بر پهلو و ميخ در بر سينه و تازيانه بر بازو همراه آن باشد! كمر خم شده از تحملى كه با گذشت ۷۵ شبِ تاريک از يک روزِ پر قساوت، هنگامِ غسل خونِ تازه از پهلو، خونِ كبود شده بر بازو و كتف، صداى اشک على‏ عليه السلام را به گوش عالم برساند.


<big>اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:</big>
صبرى فراتر از صبر كه بر پاى منبر صاحب غدير به جاى ذكر فضيلت او، لعن بر او شنيدن و اين همه خون جگر را با پاره‏ هاى جگر به خواهر سپردن!


صبرى كه صبر از شنيدنش اشكريز است، آنگاه كه غدير را با جوانمردان و شير خوارانش در كربلا پيش چشم كودكان و خواهرانش سر بريدند و بوسه خواهر را بر حلقوم بريده رساندند، و ديده دخترانش را بر سر بريده حسرتناک گذاشتند.


<big> '''متن دعا'''</big>
صبرى بزرگ‏ تر از صبر، كه مادر صبر آن را آفريد و از كربلا تا شام با خود برد و با موى سپيد به كربلا باز گردانيد.


<big>در نمازى كه از امام صادق ‏عليه السلام در اعمال روز غدير وارد شده، دعايى بعد از نماز خوانده مى‏ شود كه فرازى از آن چنين است:</big>
صبرى كه امامان غدير را جام زهر نوشانيد و كاسه اشک گرفت. صبرى كه دوازدهمين نور صابرش با ناله‏ اى بلند مى‏ فرمايد: «لاَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لاَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً» ، و به عظمت آن بانو قسم ياد مى ‏كند كه «لا تَرانِى اتَّخَذْتُ لا وَ عُلاها، بَعْدَ بَيْتِ الاحْزانِ بَيْتَ سُرُورٍ» .


<big>... وَ اجْعَلْ مَحْيانا خَيْرَ الْمَحْيا وَ مَماتَنا خَيْرَ الْمَماتِ وَ مُنْقَلَبَنا خَيْرَ الْمُنْقَلَبِ عَلى مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبَرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ، حَتّى تَتَوَفّانا وَ انْتَ عَنّا راضٍ قَدْ اوْجَبْتَ لَنَا الْخُلُودَ فى جَنَّتِكَ بِرَحْمَتِكَ وَ الْمَثْوى فى جِوارِكَ وَ الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ، لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ<ref><big>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۹. الاقبال: ص ۴۷۵.</big></ref>:</big>
سلام بر صبرى كه چهارده قرن سيلاب اشک به همراه آورده، و درود بر شيعيان على‏ عليه السلام كه كاسه چشمشان پر از خونِ دل است.


<big>...خدايا، زندگى ما را بهترين زندگى و مرگ ما را بهترين مردن و محل بازگشت ما را بهترين مكان قرار ده با ولايت اوليائت و بيزارى از دشمنانت، تا آنكه ما را از دنيا ببرى در حالى كه از ما راضى هستى، و با رحمت و فضل خويش دائمى بودن در بهشت و سكونت در جوارت و بازگشت به محل دائمى اقامت را بر ما واجب فرمايى؛ آنجايى كه در آن رنج و خستگى به ما نمى‏ رسد.</big>
سلام بر شما اى شيعيان صابرى كه در هر كجاى جهان به پاى صاحب غدير و براى خشنودى مبلِّغ اعظم غدير اهانت‏ ها مى‏ شنويد و مورد حمله قرار مى‏ گيريد و شما را به مسخره مى‏ گيرند، اما هرگز دست از ريسمان الهىِ محمد و على و فاطمه ‏عليهم السلام بر نمى ‏داريد.


ملائكه در انتظارتان درب بهشت را گلباران مى‏ كنند تا با قدوم شما تحيّتى بزرگ تقديمتان نمايند: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»<big> </big>!


<big> '''نتيجه اعتقادى'''</big>
== آيه «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...»<big><ref>فاطر / ۳۲-۳۵ . غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۶۴-۳۶۹ . </ref></big> ==
يكى از جلوه‏ هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.


<big>در آخر اين فراز از دعاى روز غدير، آخرين قسمت از آيات مذكور تضمين شده است. در اين تضمين با تغيير ضماير جمله «الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ» در آيه، به صورت «الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ» آمده است و بقيه آيه لفظ به لفظ مطابق است.</big>
در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته ‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏ خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏ شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:


«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا، فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ. جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ. وَ قالُوا الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا غفور شَكُورٌ. الَّذِى  أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ» :


<big> '''الف) بهشت و رضوان الله براى اهل ولايت'''</big>
«سپس كتاب را به كسانى از بندگانمان كه برگزيديم به ارث رسانديم. عده ‏اى از آنان ظالم به نفس خويش بودند و عده‏ اى ميانه رو، و عده‏ اى پيشتاز به سوى خيرات با اجازه خدا، كه اين فضيلت بزرگ است. بهشت عدن كه وارد آن مى ‏شوند، كه در آن با دستبند هايى از طلا و نيز با مرواريد مزين مى‏ شوند، و لباسشان در آنجا حرير است. آنان مى ‏گويند: خدا را شكر كه اندوه را از ما برد. پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است. خدايى كه با فضل خود ما را به خانه اقامت آورد كه در آن به ما رنج و خستگى نمى‏ رسد» .


<big>با توجه به اينكه كمال دين و تمام نعمت و رضايت رب، همگى براى رسيدن به بهشتى است كه نتيجه رضوان اللَّه است؛ خداوند در آيه ‏اى از قرآن حال بندگان پذيرنده چنين دينى را بيان مى ‏كند و مي‏گويد: «كتاب را براى بندگان برگزيده باقى گذاشتيم» .</big>
اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:


<big>آنگاه بهشت را براى آنان توصيف مى‏ كند و اشاره مى ‏فرمايد كه وقتى وارد آن شوند با لسانِ شكر نتيجه كار خود را مى‏ بينند.</big>


<big>اكنون انطباق آن آيه بر پذيرندگان ولايت در اين دعا به معناى آن است كه در واقع اهل ولايت با خيال راحت در بهشت ساكن خواهند شد و نتيجه اعتقاد خود را خواهند ديد و به راحتى و آرامش ابدى دست خواهند يافت.</big>


'''متن دعا'''


<big> '''ب) عظمت شيعه در بهشت'''</big>
در نمازى كه از امام صادق ‏عليه السلام در اعمال روز غدير وارد شده، دعايى بعد از نماز خوانده مى‏ شود كه فرازى از آن چنين است:


<big>در اينجا حديث مفصلى كه امام صادق‏ عليه السلام از پدرانشان از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نقل كرده اند<ref> <big>بحار الانوار: ج ۶۵ ص ۷۱ ح ۱۳۱.</big> </ref> جلوه بسيار زيبايى از اين عظمت شيعه در بهشت را به تصوير مى‏ كشد، كه خلاصه‏ اى از آن را مى ‏آوريم:</big>
... وَ اجْعَلْ مَحْيانا خَيْرَ الْمَحْيا وَ مَماتَنا خَيْرَ الْمَماتِ وَ مُنْقَلَبَنا خَيْرَ الْمُنْقَلَبِ عَلى مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبَرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ، حَتّى تَتَوَفّانا وَ انْتَ عَنّا راضٍ قَدْ اوْجَبْتَ لَنَا الْخُلُودَ فى جَنَّتِكَ بِرَحْمَتِكَ وَ الْمَثْوى فى جِوارِكَ وَ الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ، لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ<ref><big>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۹. الاقبال: ص ۴۷۵.</big></ref>:


<big>هنگامى كه آيه «طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» بر پيامبر صلى الله عليه وآله نازل شد، مقداد نزد آن حضرت آمد و پرسيد: يا رسول‏ اللَّه، [[طوبى]] چيست؟ حضرت فرمودند: درختى در بهشت است كه اسب سوار تندرو صد سال زير سايه آن مى‏ تازد و هنوز به آخر آن نمى ‏رسد ... ، زير سايه آن مجالس شيعيان على‏ عليه السلام است كه در آنجا جمع مى ‏شوند. روزى از روزها كه در سايه آن گفتگو مى ‏كنند، ملائكه همراه اسبانى نزد آنان مى‏ آيند و آنان را دعوت مى‏ كنند تا براى سلام به پروردگار به جاى خاصى بيايند.</big>
...خدايا، زندگى ما را بهترين زندگى و مرگ ما را بهترين مردن و محل بازگشت ما را بهترين مكان قرار ده با ولايت اوليائت و بيزارى از دشمنانت، تا آنكه ما را از دنيا ببرى در حالى كه از ما راضى هستى، و با رحمت و فضل خويش دائمى بودن در بهشت و سكونت در جوارت و بازگشت به محل دائمى اقامت را بر ما واجب فرمايى؛ آنجايى كه در آن رنج و خستگى به ما نمى‏ رسد.


<big>هر يک سوار بر آن مركب‏ ها مى‏ شوند و در يک صف طولانى حركت مى‏ كنند تا به محل موعود مى‏ رسند. در آنجا عرضه مى ‏دارند: رَبَّنا انْتَ السَّلامُ وَ مِنْكَ السَّلامُ وَ لَكَ يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. خداوند در پاسخ آنان مى‏ فرمايد: انَا السَّلامُ وَ مِنِّى السَّلامُ وَ لى يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. مرحبا به بندگانم كه سفارش مرا درباره اهل‏ بيت حفظ كردند و حق مرا مراعات نمودند، و با ايمان به غيب امر مرا عملى كردند، و در همه حال نسبت به دستورات من دلسوزانه عمل كردند.</big>


<big>آنان مى ‏گويند: قسم به عزت و جلالت ما آن گونه كه حق عظمت توست كارى انجام نداده ‏ايم و حق تو را ادا نكرده ‏ايم. به ما اجازه سجده بده.</big>


<big>خداوند عزوجل به آنان مى ‏فرمايد: اكنون ديگر زحمت عبادت را از شما برداشته ‏ام و بدن‏ هاى شما را براى آسايش به خودتان سپرده ‏ام، چرا كه زمان بلندى بدن هايتان را به عبادت من واداشتيد و خود را به سختى انداختيد.</big>
'''نتيجه اعتقادى'''


<big>اكنون به آسايش و رحمت من رسيده ‏ايد، پس هر چه مى ‏خواهيد درخواست كنيد و از من بخواهيد تا آرزوهايتان را برآورم. امروز هم نمى‏ خواهم جزاى اعمال شما را بدهم، بلكه با رحمت و كرامت و بخشش و شأن عظيم خود و به خاطر محبت شما به اهل ‏بيت محمد جزايتان مى ‏دهم.</big>
در آخر اين فراز از دعاى روز غدير، آخرين قسمت از آيات مذكور تضمين شده است. در اين تضمين با تغيير ضماير جمله «الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ» در آيه، به صورت «الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ» آمده است و بقيه آيه لفظ به لفظ مطابق است.


<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا فرمود: اى مقداد، محبين على غرق در عطايا و مواهبى الهى مى ‏شوند، تا آنجا كه شيعيان ضعيف و مقصر نيز از خدا به اندازه همه دنيا درخواست مى‏ كنند و خدا به آنها عنايت مى‏ كند. با اين همه خداوند به آنان مى‏ فرمايد: در خواسته‏ هايتان كوتاهى كرديد و به كمتر از آنچه سزاوارتان بود راضى شديد. اكنون به موهبت ‏هاى پروردگارتان بنگريد.</big>


<big>اينجاست كه قبّه ‏ها (گنبدها و طاق‏ ها)و قصرهايى در اعلا عليين ظاهر مى‏ شود كه از ياقوت سرخ و سبز و سفيد و زرد است و نور افشانى مى‏ كند كه در كنار هر يک دو باغ بهشتى است.</big>


<big>وقتى مى‏ خواهند وارد منازلشان شوند آنان را سوار بر مركب‏ هايى از نور مى ‏برند. همين كه وارد منازلشان شدند ملائكه را مى‏ يابند كه به آنان از طرف پروردگار تهنيت مى‏ گويند!</big>
'''الف) بهشت و رضوان الله براى اهل ولايت'''


<big>هنگامى كه در منازل خود جاى گرفتند به آنان گفته مى‏ شود: آيا آنچه پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟ مى‏ گويند: بلى پروردگارا، تو از ما راضى باش. خداوند در پاسخ آنان مى‏ فرمايد: با رضايت من از شما و با محبت اهل‏ بيت پيامبرم به خانه من وارد شديد و با ملائكه مصافحه نموديد. گوارايتان باد! گوارايتان باد عطايى قطع نشدنى كه ناراحتى در آن نيست.</big>
با توجه به اينكه كمال دين و تمام نعمت و رضايت رب، همگى براى رسيدن به بهشتى است كه نتيجه رضوان اللَّه است؛ خداوند در آيه ‏اى از قرآن حال بندگان پذيرنده چنين دينى را بيان مى ‏كند و مي‏گويد: «كتاب را براى بندگان برگزيده باقى گذاشتيم» .


<big>اينجاست كه آنان اين آيه قرآن را مى‏ خوانند و مى‏ گويند: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ. الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ» .</big>
آنگاه بهشت را براى آنان توصيف مى‏ كند و اشاره مى ‏فرمايد كه وقتى وارد آن شوند با لسانِ شكر نتيجه كار خود را مى‏ بينند.


== <big>آيه «وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ»<ref>يونس /  ۲. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۷۵،۳۷۴. </ref></big> ==
اكنون انطباق آن آيه بر پذيرندگان ولايت در اين دعا به معناى آن است كه در واقع اهل ولايت با خيال راحت در بهشت ساكن خواهند شد و نتيجه اعتقاد خود را خواهند ديد و به راحتى و آرامش ابدى دست خواهند يافت.
<big>يكى از جلوه ‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته ‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏ خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏ شود.</big>


<big>در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:</big>


<big>«وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ» : «بشارت ده آنان را كه ايمان آوردند كه براى آنان قدم پابرجايى نزد پروردگارشان است» .</big>


<big>اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:</big>
'''ب) عظمت شيعه در بهشت'''


در اينجا حديث مفصلى كه امام صادق‏ عليه السلام از پدرانشان از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نقل كرده اند<ref> <big>بحار الانوار: ج ۶۵ ص ۷۱ ح ۱۳۱.</big> </ref> جلوه بسيار زيبايى از اين عظمت شيعه در بهشت را به تصوير مى‏ كشد، كه خلاصه‏ اى از آن را مى ‏آوريم:


<big> '''متن دعا'''</big>
هنگامى كه آيه «طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» بر پيامبر صلى الله عليه وآله نازل شد، مقداد نزد آن حضرت آمد و پرسيد: يا رسول‏ اللَّه، [[طوبى]] چيست؟ حضرت فرمودند: درختى در بهشت است كه اسب سوار تندرو صد سال زير سايه آن مى‏ تازد و هنوز به آخر آن نمى ‏رسد ... ، زير سايه آن مجالس شيعيان على‏ عليه السلام است كه در آنجا جمع مى ‏شوند. روزى از روزها كه در سايه آن گفتگو مى ‏كنند، ملائكه همراه اسبانى نزد آنان مى‏ آيند و آنان را دعوت مى‏ كنند تا براى سلام به پروردگار به جاى خاصى بيايند.


<big>امام جعفر صادق‏ عليه السلام در فرازى از دعايى كه بعد از نماز عيد غدير وارد شده مى ‏فرمايد:</big>
هر يک سوار بر آن مركب‏ ها مى‏ شوند و در يک صف طولانى حركت مى‏ كنند تا به محل موعود مى‏ رسند. در آنجا عرضه مى ‏دارند: رَبَّنا انْتَ السَّلامُ وَ مِنْكَ السَّلامُ وَ لَكَ يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. خداوند در پاسخ آنان مى‏ فرمايد: انَا السَّلامُ وَ مِنِّى السَّلامُ وَ لى يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. مرحبا به بندگانم كه سفارش مرا درباره اهل‏ بيت حفظ كردند و حق مرا مراعات نمودند، و با ايمان به غيب امر مرا عملى كردند، و در همه حال نسبت به دستورات من دلسوزانه عمل كردند.
 
آنان مى ‏گويند: قسم به عزت و جلالت ما آن گونه كه حق عظمت توست كارى انجام نداده ‏ايم و حق تو را ادا نكرده ‏ايم. به ما اجازه سجده بده.
 
خداوند عزوجل به آنان مى ‏فرمايد: اكنون ديگر زحمت عبادت را از شما برداشته ‏ام و بدن‏ هاى شما را براى آسايش به خودتان سپرده ‏ام، چرا كه زمان بلندى بدن هايتان را به عبادت من واداشتيد و خود را به سختى انداختيد.
 
اكنون به آسايش و رحمت من رسيده ‏ايد، پس هر چه مى ‏خواهيد درخواست كنيد و از من بخواهيد تا آرزوهايتان را برآورم. امروز هم نمى‏ خواهم جزاى اعمال شما را بدهم، بلكه با رحمت و كرامت و بخشش و شأن عظيم خود و به خاطر محبت شما به اهل ‏بيت محمد جزايتان مى ‏دهم.
 
پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا فرمود: اى مقداد، محبين على غرق در عطايا و مواهبى الهى مى ‏شوند، تا آنجا كه شيعيان ضعيف و مقصر نيز از خدا به اندازه همه دنيا درخواست مى‏ كنند و خدا به آنها عنايت مى‏ كند. با اين همه خداوند به آنان مى‏ فرمايد: در خواسته‏ هايتان كوتاهى كرديد و به كمتر از آنچه سزاوارتان بود راضى شديد. اكنون به موهبت ‏هاى پروردگارتان بنگريد.
 
اينجاست كه قبّه ‏ها (گنبدها و طاق‏ ها)و قصرهايى در اعلا عليين ظاهر مى‏ شود كه از ياقوت سرخ و سبز و سفيد و زرد است و نور افشانى مى‏ كند كه در كنار هر يک دو باغ بهشتى است.
 
وقتى مى‏ خواهند وارد منازلشان شوند آنان را سوار بر مركب‏ هايى از نور مى ‏برند. همين كه وارد منازلشان شدند ملائكه را مى‏ يابند كه به آنان از طرف پروردگار تهنيت مى‏ گويند!
 
هنگامى كه در منازل خود جاى گرفتند به آنان گفته مى‏ شود: آيا آنچه پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟ مى‏ گويند: بلى پروردگارا، تو از ما راضى باش. خداوند در پاسخ آنان مى‏ فرمايد: با رضايت من از شما و با محبت اهل‏ بيت پيامبرم به خانه من وارد شديد و با ملائكه مصافحه نموديد. گوارايتان باد! گوارايتان باد عطايى قطع نشدنى كه ناراحتى در آن نيست.
 
اينجاست كه آنان اين آيه قرآن را مى‏ خوانند و مى‏ گويند: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ. الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ» .
 
== آيه «وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ»<big><ref>يونس /  ۲. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۷۵،۳۷۴. </ref></big> ==
يكى از جلوه ‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته ‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏ خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏ شود.
 
در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:
 
«وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ» : «بشارت ده آنان را كه ايمان آوردند كه براى آنان قدم پابرجايى نزد پروردگارشان است» .
 
اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
 
 
 
'''متن دعا'''
 
امام جعفر صادق‏ عليه السلام در فرازى از دعايى كه بعد از نماز عيد غدير وارد شده مى ‏فرمايد:
 
فَاسْأَلُكَ يا رَبِّ تَمامَ ما انْعَمْتَ عَلَيْنا... ، وَ اجْعَلْ لَنا قَدَمَ صِدْقٍ مَعَ الْمُتَّقينَ<ref><big>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۸. الاقبال: ص ۴۷۵.</big> </ref>: پروردگارا، از تو كامل شدن آنچه بر ما عنايت فرمودى را مى‏ خواهم... ، و براى ما قدم پابرجايى با متقين قرار ده.


<big>فَاسْأَلُكَ يا رَبِّ تَمامَ ما انْعَمْتَ عَلَيْنا... ، وَ اجْعَلْ لَنا قَدَمَ صِدْقٍ مَعَ الْمُتَّقينَ<ref><big>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۸. الاقبال: ص ۴۷۵.</big> </ref>: پروردگارا، از تو كامل شدن آنچه بر ما عنايت فرمودى را مى‏ خواهم... ، و براى ما قدم پابرجايى با متقين قرار ده.</big>




<big>'''نتيجه اعتقادى'''</big>
<big>'''نتيجه اعتقادى'''</big>


<big>فراز آخر آيه در قالبى ديگر در اين دعا به چشم مى‏ خورد. با آوردن «يا رَبِّ» در اول دعا اشاره به «رَبِّهِمْ» در آخر آيه احساس مى‏ شود؛ و كلمه «قَدَمَ صِدْقٍ» دقيقاً همان مسئله‏ اى است كه در متن آيه مطرح شده است.</big>
فراز آخر آيه در قالبى ديگر در اين دعا به چشم مى‏ خورد. با آوردن «يا رَبِّ» در اول دعا اشاره به «رَبِّهِمْ» در آخر آيه احساس مى‏ شود؛ و كلمه «قَدَمَ صِدْقٍ» دقيقاً همان مسئله‏ اى است كه در متن آيه مطرح شده است.


<big>'''<br />ثبات قدم در ولايت'''</big>
<big>'''<br />'''</big>'''ثبات قدم در ولايت'''


<big>اين دعا به ما مى‏ فهماند كه گذشته از پذيرفتن ولايت، ثابت قدم بودن در اين راه نيز شرط است. يعنى بايد از خدا بخواهيم ما را در راه ولايت ثابت قدم بدارد تا با اين قدم صدق به جايگاه صدق در روز قيامت برسيم، آنجا كه مى‏ فرمايد: «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ، فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» .<ref> <big>قمر /  ۵۴ .</big> </ref></big><big><br />پيامبر صلى الله عليه وآله در اين باره مى‏ فرمايد: هر كس ما را دوست بدارد و محبت ما را دين خود قرار دهد، خداوند او را در بهشت با ما ساكن مى‏ كند، فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ: در جايگاه صدق نزد پروردگار مالک مقتدر.<ref>الفضائل (شاذان) : ص ۱۲۳. تفسير فرات: ص ۴۵۶. </ref></big>
اين دعا به ما مى‏ فهماند كه گذشته از پذيرفتن ولايت، ثابت قدم بودن در اين راه نيز شرط است. يعنى بايد از خدا بخواهيم ما را در راه ولايت ثابت قدم بدارد تا با اين قدم صدق به جايگاه صدق در روز قيامت برسيم، آنجا كه مى‏ فرمايد: «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ، فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» .<ref> <big>قمر /  ۵۴ .</big> </ref><br />پيامبر صلى الله عليه وآله در اين باره مى‏ فرمايد: هر كس ما را دوست بدارد و محبت ما را دين خود قرار دهد، خداوند او را در بهشت با ما ساكن مى‏ كند، فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ: در جايگاه صدق نزد پروردگار مالک مقتدر.<big><ref>الفضائل (شاذان) : ص ۱۲۳. تفسير فرات: ص ۴۵۶. </ref></big>


== بهشت در خطبه غدير<big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۳۷-۱۴۶. </ref></big> ==
== بهشت در خطبه غدير<big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۳۷-۱۴۶. </ref></big> ==
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش اول خطبه غدير خداوند را با نام «رَبُّ الْجِنَّة» معرفى فرمود:</big>
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش اول خطبه غدير خداوند را با نام «رَبُّ الْجِنَّة» معرفى فرمود:


<big>مُحْصِى الاَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَ النّاسِ:</big>
مُحْصِى الاَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَ النّاسِ:


<big>شمارنده نَفَس ‏ها و پروردگار جنّ و بشر.</big>
شمارنده نَفَس ‏ها و پروردگار جنّ و بشر.


== <big>ديدار مؤمنين در روز غدير و بهشت<ref> اسرار غدير: ص ۲۴۶، ۲۵۴-۲۵۶. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۴،۲۳۳.</ref></big> ==
== ديدار مؤمنين در روز غدير و بهشت<big><ref> اسرار غدير: ص ۲۴۶، ۲۵۴-۲۵۶. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۴،۲۳۳.</ref></big> ==
<big>در احاديث اهل‏ بيت عصمت و طهارت‏ عليهم السلام مراسم و برنامه‏ هاى عامى براى همه اعياد وارد شده كه در كتب ادعيه مذكور است. گذشته از آنها براى عيد و جشن غدير دستورات خاصى از ائمه ‏عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها ديدار مؤمنين در روز غدير است:</big>
در احاديث اهل‏ بيت عصمت و طهارت‏ عليهم السلام مراسم و برنامه‏ هاى عامى براى همه اعياد وارد شده كه در كتب ادعيه مذكور است. گذشته از آنها براى عيد و جشن غدير دستورات خاصى از ائمه ‏عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها ديدار مؤمنين در روز غدير است:


<big>امام رضا عليه السلام فرمود: هر كس در اين روز مؤمنان را زيارت كند و به ديدار آنان رود خداوند بر قبر او هفتاد نور وارد مى‏ كند و قبر او را وسيع مى‏ نمايد، و هر روز هفتاد هزار ملائكه در قبرش او را زيارت مى‏ كنند و او را به بهشت بشارت مى‏ دهند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۴. </ref></big>
امام رضا عليه السلام فرمود: هر كس در اين روز مؤمنان را زيارت كند و به ديدار آنان رود خداوند بر قبر او هفتاد نور وارد مى‏ كند و قبر او را وسيع مى‏ نمايد، و هر روز هفتاد هزار ملائكه در قبرش او را زيارت مى‏ كنند و او را به بهشت بشارت مى‏ دهند.<big><ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۴. </ref></big>
== <big>شيعيان و بهشت در خطبه غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۱۴،۵۰. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۰۱-۲۱۲ ،۲۳۳-۲۴۲.</ref></big> ==
== شيعيان و بهشت در خطبه غدير<big><ref>اسرار غدير: ص ۲۱۴،۵۰. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۰۱-۲۱۲ ،۲۳۳-۲۴۲.</ref></big> ==
  <big>يكى از مقامات شيعيان و محبّين ائمه ‏عليهم السلام كه در خطبه غدير به آن اشاره شده اين است كه بهشت جزاى نهايى ايشان است. با سلامتى و امن وارد آن مى ‏شوند و بدون حساب در آن روزى داده مى‏ شوند. ملائكه به پيشواز و مشايعت ايشان مى ‏آيند و به آنان سلام مى ‏كنند، و بشارت ابديت در بهشت را به ايشان مى ‏دهند.</big>
  يكى از مقامات شيعيان و محبّين ائمه ‏عليهم السلام كه در خطبه غدير به آن اشاره شده اين است كه بهشت جزاى نهايى ايشان است. با سلامتى و امن وارد آن مى ‏شوند و بدون حساب در آن روزى داده مى‏ شوند. ملائكه به پيشواز و مشايعت ايشان مى ‏آيند و به آنان سلام مى ‏كنند، و بشارت ابديت در بهشت را به ايشان مى ‏دهند.


<big>حضرت در بخش هفتم خطبه غدير، حضرت تكيه سخن را بر اثراتِ ولايت و محبت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام قرار دادند و فرمودند: «اصحاب صراط مستقيم در سوره حمد شيعيان اهل‏ بيت ‏عليهم السلام هستند» .</big>
حضرت در بخش هفتم خطبه غدير، حضرت تكيه سخن را بر اثراتِ ولايت و محبت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام قرار دادند و فرمودند: «اصحاب صراط مستقيم در سوره حمد شيعيان اهل‏ بيت ‏عليهم السلام هستند» .


<big>سپس آياتى از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنها را به شيعيان و پيروان آل‏ محمد عليهم السلام تفسير فرمودند. آياتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كردند و آنها را به دشمنان آل ‏محمدعليهم السلام معنى كردند.</big>
سپس آياتى از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنها را به شيعيان و پيروان آل‏ محمد عليهم السلام تفسير فرمودند. آياتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كردند و آنها را به دشمنان آل ‏محمدعليهم السلام معنى كردند.


<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش هفتم خطبه غدير، مستقيماً آيه ۲۲ سوره مجادله را در وصف آنان قرائت كرد كه مى‏ فرمايد: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ...» و مفهوم آن چنين بود كه دوستى خدا با دوستى دشمنان خدا جمع نمى ‏شود.</big>
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش هفتم خطبه غدير، مستقيماً آيه ۲۲ سوره مجادله را در وصف آنان قرائت كرد كه مى‏ فرمايد: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ...» و مفهوم آن چنين بود كه دوستى خدا با دوستى دشمنان خدا جمع نمى ‏شود.


<big>حضرت با اين آيه شرط برائت از دشمنان را براى قبول ولايت قرار داد، و متقابلاً پاداش و نشان بزرگترى را به اولياى اهل‏ بيت‏ عليهم السلام عطا فرمود:</big>
حضرت با اين آيه شرط برائت از دشمنان را براى قبول ولايت قرار داد، و متقابلاً پاداش و نشان بزرگترى را به اولياى اهل‏ بيت‏ عليهم السلام عطا فرمود:


<big>اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَومِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آبائَهُمْ اَوْ اَبْنائَهُمْ اَوْ اِخْوانَهُمْ اَوْ عَشيرَتَهُمْ، اوُلئِكَ كَتَبَ فى قُلُوبِهِمُ الايمانَ وَ اَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَنْهارُ خالِدينَ فيها رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ اوُلئِكَ حِزْبُ اللَّهِ اَلا اِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» :</big>
اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَومِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آبائَهُمْ اَوْ اَبْنائَهُمْ اَوْ اِخْوانَهُمْ اَوْ عَشيرَتَهُمْ، اوُلئِكَ كَتَبَ فى قُلُوبِهِمُ الايمانَ وَ اَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَنْهارُ خالِدينَ فيها رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ اوُلئِكَ حِزْبُ اللَّهِ اَلا اِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» :


<big>بدانيد كه دوستان اهل‏ بيت كسانى ‏اند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...» : «نمى‏ يابى قومى را كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند، و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضدّيت دارند روى دوستى داشته باشند، اگر چه پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا فاميلشان باشند. آنان ‏اند كه ايمان در قلوبشان نوشته شده و خداوند آنان را با روحى از خود تأييد فرموده و ايشان را به بهشتى وارد مى‏ كند كه از پايين آن نهرها جارى است و در آن دائمى خواهند بود. خدا از آنان راضى است و آنان از خدا راضى هستند. آنان حزب خداوند هستند. بدانيد كه حزب خدا رستگارند» .</big>
بدانيد كه دوستان اهل‏ بيت كسانى ‏اند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...» : «نمى‏ يابى قومى را كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند، و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضدّيت دارند روى دوستى داشته باشند، اگر چه پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا فاميلشان باشند. آنان ‏اند كه ايمان در قلوبشان نوشته شده و خداوند آنان را با روحى از خود تأييد فرموده و ايشان را به بهشتى وارد مى‏ كند كه از پايين آن نهرها جارى است و در آن دائمى خواهند بود. خدا از آنان راضى است و آنان از خدا راضى هستند. آنان حزب خداوند هستند. بدانيد كه حزب خدا رستگارند» .


<big>همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى ديگر از بخش هفتم خطبه غدير وعده بهشت براى دوستان اهل ‏بيت‏ عليهم السلام را بيان نمود. حضرت با ادغام آيه ۴۶ سوره حجر: «اُدْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنينَ» ، و آيه ۷۳ سوره زمر: «حَتّى اِذا جاؤُوها وَ فُتِحَتْ اَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ» فرمود: «بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى ‏آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد» :</big>
همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى ديگر از بخش هفتم خطبه غدير وعده بهشت براى دوستان اهل ‏بيت‏ عليهم السلام را بيان نمود. حضرت با ادغام آيه ۴۶ سوره حجر: «اُدْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنينَ» ، و آيه ۷۳ سوره زمر: «حَتّى اِذا جاؤُوها وَ فُتِحَتْ اَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ» فرمود: «بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى ‏آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد» :


<big>اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنينَ . تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ يَقُولُونَ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ:</big>
اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنينَ . تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ يَقُولُونَ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ:


<big>بدانيد كه دوستان ايشان كسانى‏ اند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند، و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى‏ آيند و مى ‏گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل بهشت شويد» .</big>
بدانيد كه دوستان ايشان كسانى‏ اند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند، و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى‏ آيند و مى ‏گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل بهشت شويد» .


<big>حضرت در فرازى ديگر ورود بى‏ حساب به بهشت را مژده داد و آيه ۴۰ سوره غافر: «فَاُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ» مورد استناد قرار گرفت و حضرت فرمود: «بدانيد كه اولياى اهل‏ بيت كسانى‏ اند كه بهشت براى آنان است و بدون حساب در آن روزى داده مى‏ شوند» .</big>
حضرت در فرازى ديگر ورود بى‏ حساب به بهشت را مژده داد و آيه ۴۰ سوره غافر: «فَاُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ» مورد استناد قرار گرفت و حضرت فرمود: «بدانيد كه اولياى اهل‏ بيت كسانى‏ اند كه بهشت براى آنان است و بدون حساب در آن روزى داده مى‏ شوند» .


<big>اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ.</big>
اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ.


<big>بدانيد كه دوستان ايشان كسانى هستند كه بهشت براى آنان است و در آن بدون حساب روزى داده مى‏ شوند.</big>
بدانيد كه دوستان ايشان كسانى هستند كه بهشت براى آنان است و در آن بدون حساب روزى داده مى‏ شوند.


<big>همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از يازدهمين و آخرين بخش از خطبه غدير، پذيرفتن ولايت و بيعت در غدير را مساوى بهشت بيان كرد.</big>
همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از يازدهمين و آخرين بخش از خطبه غدير، پذيرفتن ولايت و بيعت در غدير را مساوى بهشت بيان كرد.


<big>حضرت بار ديگر با اشاره به آيه ۷۱ سوره احزاب: «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً» بر اطاعت و ولايت پذيرى و تسليم در برابر خدا و رسول و على و امامان بعد از او تأكيد كرد. سپس با اشاره به آيه ۲۰ و ۲۱ سوره توبه:</big>
حضرت بار ديگر با اشاره به آيه ۷۱ سوره احزاب: «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً» بر اطاعت و ولايت پذيرى و تسليم در برابر خدا و رسول و على و امامان بعد از او تأكيد كرد. سپس با اشاره به آيه ۲۰ و ۲۱ سوره توبه:


<big>«الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فى سَبيلِ اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ اُولئِكَ هُمُ الْفائِزونَ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ لَهُمْ فيها نَعيمٌ مُقيمٌ» ، به سبقت گيرندگان در امر مهم ولايت نشان بهشت عنايت كرد.</big>
«الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فى سَبيلِ اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ اُولئِكَ هُمُ الْفائِزونَ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ لَهُمْ فيها نَعيمٌ مُقيمٌ» ، به سبقت گيرندگان در امر مهم ولايت نشان بهشت عنايت كرد.


<big>در مقابل به مردم گوشزد كرد كه رضاى الهى را در نظر بگيرند، چرا كه اگر همه اهل زمين كافر شوند ضررى به خداوند نمى‏ رسد، و در اين باره به دو آيه اشاره كرد:</big>
در مقابل به مردم گوشزد كرد كه رضاى الهى را در نظر بگيرند، چرا كه اگر همه اهل زمين كافر شوند ضررى به خداوند نمى‏ رسد، و در اين باره به دو آيه اشاره كرد:


<big>آيه ۸ سوره ابراهيم: «اِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَاِنَّ اللَّهَ لَغَنِىٌّ حَميدٌ» ، و آيه ۱۴۴ سوره آل عمران: «وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً» .</big>
آيه ۸ سوره ابراهيم: «اِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَاِنَّ اللَّهَ لَغَنِىٌّ حَميدٌ» ، و آيه ۱۴۴ سوره آل عمران: «وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً» .


<big>مَعاشِرَ النّاسِ، مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِيّاً وَ الاَئِمَّةَ الَّذينَ ذَكَرْتُهُمْ‏عليهم السلام فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً.</big>
مَعاشِرَ النّاسِ، مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِيّاً وَ الاَئِمَّةَ الَّذينَ ذَكَرْتُهُمْ‏عليهم السلام فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً.


<big>مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ اِلى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ اوُلئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ.</big>
مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ اِلى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ اوُلئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ.


<big>مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً:</big>
مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً:


<big>اى مردم، هر كس خدا و رسولش و على و امامانى را كه ذكر كردم ‏عليهم السلام اطاعت كند به رستگارى بزرگ دست يافته است.</big>
اى مردم، هر كس خدا و رسولش و على و امامانى را كه ذكر كردم ‏عليهم السلام اطاعت كند به رستگارى بزرگ دست يافته است.


<big>اى مردم، كسانى كه براى بيعت با او (اميرالمؤمنين ‏عليه السلام) و قبول ولايت او و سلام كردن به عنوان «اميرالمؤمنين» با او، سبقت بگيرند آنان رستگارانند و در باغ  ‏هاى نعمت خواهند بود.</big>
اى مردم، كسانى كه براى بيعت با او (اميرالمؤمنين ‏عليه السلام) و قبول ولايت او و سلام كردن به عنوان «اميرالمؤمنين» با او، سبقت بگيرند آنان رستگارانند و در باغ  ‏هاى نعمت خواهند بود.


<big>اى مردم، سخنى بگوييد كه به خاطر آن خداوند از شما راضى شود، و اگر شما و همه كسانى كه در زمين هستند كافر شوند به خدا ضررى نمى ‏رسانند.</big>
اى مردم، سخنى بگوييد كه به خاطر آن خداوند از شما راضى شود، و اگر شما و همه كسانى كه در زمين هستند كافر شوند به خدا ضررى نمى ‏رسانند.


<big>عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و خطبه غدير و كلمات معصومين‏ عليهم السلام، ۲۲ عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى ‏شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها «روز برات بهشت» است:</big>
عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و خطبه غدير و كلمات معصومين‏ عليهم السلام، ۲۲ عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى ‏شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها «روز برات بهشت» است:


<big>غدير پايان يک انتظار براى به دست آوردن براتِ بهشت بود. ولايت اهل ‏بيت‏ عليهم السلام كليد جنت بود كه جز خدا كسى نمى ‏توانست آن را در دست مردم گذارد، و اين گونه است كه در بهشت خواهند گفت: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ» .<ref> <big>اعراف /  ۴۳.</big> </ref></big>
غدير پايان يک انتظار براى به دست آوردن براتِ بهشت بود. ولايت اهل ‏بيت‏ عليهم السلام كليد جنت بود كه جز خدا كسى نمى ‏توانست آن را در دست مردم گذارد، و اين گونه است كه در بهشت خواهند گفت: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ» .<ref> <big>اعراف /  ۴۳.</big> </ref>




<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  معرفى قرآنىِ غدير.</big>
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  معرفى قرآنىِ غدير.


== <big>قصر غدير در بهشت<ref> اسرار غدير: ص ۲۴۱-۲۴۳. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۲،۲۳۱. </ref></big> ==
== قصر غدير در بهشت<big><ref> اسرار غدير: ص ۲۴۱-۲۴۳. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۲،۲۳۱. </ref></big> ==
<big>در آسمان‏ ها روز غدير را مى‏ شناسند و اكنون آغاز پانزدهمين قرنى است كه حتى در يک سال آن جشن غدير ترک نشده است. از جمله نثار حضرت زهرا عليها السلام در جشن غدير در آسمان‏ هاست:</big>
در آسمان‏ ها روز غدير را مى‏ شناسند و اكنون آغاز پانزدهمين قرنى است كه حتى در يک سال آن جشن غدير ترک نشده است. از جمله نثار حضرت زهرا عليها السلام در جشن غدير در آسمان‏ هاست:


<big>امام رضا عليه السلام از پدرش امام موسى بن جعفر عليه السلام از جدش امام صادق ‏عليه السلام نقل مى‏ فرمايد كه فرمود:</big>
امام رضا عليه السلام از پدرش امام موسى بن جعفر عليه السلام از جدش امام صادق ‏عليه السلام نقل مى‏ فرمايد كه فرمود:


<big>روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلا است. در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاک آن از مشک و عنبر است. در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل. در كناره ‏هاى اين نهرها درختانى از انواع ميوه ‏ها قرار دارد، و بر آن درختان طيورى هستند كه بدن ‏هاى آنها از لؤلؤ و بال‏ هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى‏ خوانند.</big>
روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلا است. در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاک آن از مشک و عنبر است. در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل. در كناره ‏هاى اين نهرها درختانى از انواع ميوه ‏ها قرار دارد، و بر آن درختان طيورى هستند كه بدن ‏هاى آنها از لؤلؤ و بال‏ هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى‏ خوانند.


<big>روز غدير كه فرا مى ‏رسد اهل آسمان‏ ها وارد اين قصر مى‏ شوند و تسبيح و تقديس و تهليل مى‏ گويند. آن پرندگان هم به پرواز در مى‏ آيند و خود را به آب مى‏ زنند، و سپس در آن مشک و عنبر مى‏ غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى ‏آيند و آن عطرها را بر آنان مى ‏پاشند. ملائكه در روز غدير «نثار فاطمه‏ عليها السلام»<ref> نثار فاطمه ‏عليها السلام همان ميوه‏ هاى درخت طوبى است كه در شب زفاف حضرت، به امر الهى از آن درخت در آسمان‏ها پخش شد و ملائكه آنها را به عنوان يادگار برداشتند. بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۱۰۹. </ref> را به يكديگر هديه ميدهند. وقتى آخرين ساعات روز غدير فرا مى ‏رسد ندا مى‏ آيد: «به مراتب و درجات خود برگرديد كه به احترام محمدصلى الله عليه وآله و على‏ عليه السلام تا سال آينده در چنين روزى، از لغزش و خطر در امان خواهيد بود» .<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۱. </ref></big>
روز غدير كه فرا مى ‏رسد اهل آسمان‏ ها وارد اين قصر مى‏ شوند و تسبيح و تقديس و تهليل مى‏ گويند. آن پرندگان هم به پرواز در مى‏ آيند و خود را به آب مى‏ زنند، و سپس در آن مشک و عنبر مى‏ غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى ‏آيند و آن عطرها را بر آنان مى ‏پاشند. ملائكه در روز غدير «نثار فاطمه‏ عليها السلام»<ref> نثار فاطمه ‏عليها السلام همان ميوه‏ هاى درخت طوبى است كه در شب زفاف حضرت، به امر الهى از آن درخت در آسمان‏ها پخش شد و ملائكه آنها را به عنوان يادگار برداشتند. بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۱۰۹. </ref> را به يكديگر هديه ميدهند. وقتى آخرين ساعات روز غدير فرا مى ‏رسد ندا مى‏ آيد: «به مراتب و درجات خود برگرديد كه به احترام محمدصلى الله عليه وآله و على‏ عليه السلام تا سال آينده در چنين روزى، از لغزش و خطر در امان خواهيد بود» .<big><ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۱. </ref></big>


== <big>ورود غدير و قربان و فطر و جمعه به بهشت<ref>اسرار غدير: ص ۲۳۳-۲۳۵.</ref></big> ==
== ورود غدير و قربان و فطر و جمعه به بهشت<big><ref>اسرار غدير: ص ۲۳۳-۲۳۵.</ref></big> ==
<big>احاديثى در فضيلت عيد غدير و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان معصومين‏ عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادق‏ عليه السلام است. از جمله حضرت فرمود:</big>
احاديثى در فضيلت عيد غدير و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان معصومين‏ عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادق‏ عليه السلام است. از جمله حضرت فرمود:


<big>روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى‏ برند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است. خداوند تعالى بر غدير ملائكه مقربين را موكل مى‏ كند كه رئيسشان جبرئيل است، و انبياء مرسلين را كه رئيسشان حضرت محمد صلى الله عليه وآله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيسشان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيسشان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. اينان «غدير» را همراهى مى‏ كنند تا آن را وارد بهشت نمايند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۲. </ref></big>
روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى‏ برند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است. خداوند تعالى بر غدير ملائكه مقربين را موكل مى‏ كند كه رئيسشان جبرئيل است، و انبياء مرسلين را كه رئيسشان حضرت محمد صلى الله عليه وآله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيسشان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيسشان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. اينان «غدير» را همراهى مى‏ كنند تا آن را وارد بهشت نمايند.<big><ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۲. </ref></big>


== <big>پانویس</big> ==
== <big>پانویس</big> ==