۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱٬۲۲۲: | خط ۱٬۲۲۲: | ||
<big> </big> اگر در سراسر [[خطبه غدیر]] دقت كنيم خواهيم ديد كه اكثر مطالب آن تفسير و توضيحى براى روشن كردن كامل معنى «مولى» و مصداق آن، و ارزش الهى «ولايت» در اجتماع و ارتباط آن با توحيد و نبوت و وحى است. | <big> </big> اگر در سراسر [[خطبه غدیر]] دقت كنيم خواهيم ديد كه اكثر مطالب آن تفسير و توضيحى براى روشن كردن كامل معنى «مولى» و مصداق آن، و ارزش الهى «ولايت» در اجتماع و ارتباط آن با توحيد و نبوت و وحى است. | ||
بنا بر اين در حالى كه خود | بنا بر اين در حالى كه خود [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] مقصود و مراد از «مولى» را روشن كرده، و همه حاضرين در غدير - كه شاعر بزرگ عرب [[حسان بن ثابت|حسّان]] هم در ميان آنان بوده - معناى صاحب اختيارى را از آن فهميدند و بر سر همين مفهوم بلند بيعت نمودند، معنى ندارد براى فهميدن منظور آن حضرت به لغت ها و لغت نامه ها و معانى عرفى اين كلمه مراجعه كنيم، چه آنها با تفسير خودِ حضرت مطابق باشد و چه نباشد! | ||
در واقع يكى از قرائن مهم در كنار جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ...» - كه مبيّن معناى آن هم هست - مسئله بيعت است كه در اثناء خطبه مطرح شده و به صورت لسانى انجام شده و بعد از خطبه هم با دست انجام شد، و همه اينها به عنوان قبول امارت و ولايت مى تواند باشد نه معناى ديگر. | در واقع يكى از قرائن مهم در كنار جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ...» - كه مبيّن معناى آن هم هست - مسئله بيعت است كه در اثناء خطبه مطرح شده و به صورت لسانى انجام شده و بعد از خطبه هم با دست انجام شد، و همه اينها به عنوان قبول امارت و ولايت مى تواند باشد نه معناى ديگر. | ||
خط ۱٬۲۲۹: | خط ۱٬۲۲۹: | ||
== موضوع اصلى بيعت غدير<big><ref>اسرار غدير: ص ۲۲۵. </ref></big> == | == موضوع اصلى بيعت غدير<big><ref>اسرار غدير: ص ۲۲۵. </ref></big> == | ||
عنوان اصلى بيعت در غدير عبارت بود از [[اقرار]] و قبولِ امامت اميرالمؤمنين عليه السلام و امامان از فرزندان او تا آخرينِ آنها كه حضرت مهدى عليه السلام بوده و امامتشان تا روز قيامت است، با قبول تمام شئون و مقاماتى كه درباره آنان در متنِ خطبه ذكر شده است. | عنوان اصلى بيعت در غدير عبارت بود از [[اقرار]] و قبولِ [[امامت]] اميرالمؤمنين عليه السلام و امامان از فرزندان او تا آخرينِ آنها كه حضرت مهدى عليه السلام بوده و امامتشان تا روز قيامت است، با قبول تمام شئون و مقاماتى كه درباره آنان در متنِ خطبه ذكر شده است. | ||
پس موضوع اصلى بيعت غدير فقط [[امامت]] و خلافتِ على بن ابى طالب عليه السلام نيست، بلكه امامت همه [[ائمه اثنی عشر|ائمه علیهم السلام]] است كه امامتشان تا روز قيامت ادامه دارد و قبل و بعد از ايشان امامى نيست و كسى جز آنها حق چنين ادعايى را ندارد. مردم كه با على عليه السلام بيعت كردند، در واقع مستقيماً با همه امامان بيعت نمودند. | پس موضوع اصلى بيعت غدير فقط [[امامت]] و [[خلافت|خلافتِ]] على بن ابى طالب عليه السلام نيست، بلكه امامت همه [[ائمه اثنی عشر|ائمه علیهم السلام]] است كه امامتشان تا روز قيامت ادامه دارد و قبل و بعد از ايشان امامى نيست و كسى جز آنها حق چنين ادعايى را ندارد. مردم كه با على عليه السلام بيعت كردند، در واقع مستقيماً با همه امامان بيعت نمودند. | ||
== نتيجه بيعت غدير<big><ref>اسرار غدير: ص ۲۲۹. ژرفاى غدير: ص ۱۱۲. </ref></big> == | == نتيجه بيعت غدير<big><ref>اسرار غدير: ص ۲۲۹. ژرفاى غدير: ص ۱۱۲. </ref></big> == | ||
خط ۱٬۲۳۸: | خط ۱٬۲۳۸: | ||
اضافه بر اينكه اهل سقيفه در مراحل مختلف كارشان متوسل به انواع مختلف بيعت شدند. بيعت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] كه فلتة بود و با عده قليلى و بدون مشورت انجام شد و هيچ افضليتى هم مطرح نبود. بيعت عمر با سفارش ابوبكر و تعيين او بود. بيعت [[عثمان بن عفّان|عثمان]] هم با تعيين شوراى فرمايشى عمر بود. | اضافه بر اينكه اهل سقيفه در مراحل مختلف كارشان متوسل به انواع مختلف بيعت شدند. بيعت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] كه فلتة بود و با عده قليلى و بدون مشورت انجام شد و هيچ افضليتى هم مطرح نبود. بيعت عمر با سفارش ابوبكر و تعيين او بود. بيعت [[عثمان بن عفّان|عثمان]] هم با تعيين شوراى فرمايشى عمر بود. | ||
ولى بيعت | ولى بيعت [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] انتخاب افضل بود، كه اين افضليت به نص رسول صلى الله عليه وآله بود، گذشته از آنكه نص انتصابى آن حضرت نيز بود و بيعت به عنوان اقرار گرفتن و قبول آنچه حضرت مى خواست بود تا اگر كسى بيعت ديگرى را پذيرفت معلوم باشد كه قبلاً بيعت غدير را گردن نهاده بوده است. | ||
== يكى از دو ركن غدير: بيعت<big><ref>جايگاه غدير (دشتى) : ص ۱۳-۱۷ ،۱۱۲-۱۳۵.</ref></big> == | == يكى از دو ركن غدير: بيعت<big><ref>جايگاه غدير (دشتى) : ص ۱۳-۱۷ ،۱۱۲-۱۳۵.</ref></big> == | ||
خط ۱٬۲۴۷: | خط ۱٬۲۴۷: | ||
همانگونه رسول اللَّه صلى الله عليه وآله از همان آغاز [[بعثت]]، ولايت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام را [[ابلاغ غدیر|ابلاغ]] كرد، و پس از آن بارها و بارها بر منبر مدينه ولايت على و يازده نفر از فرزندان پاكش عليهم السلام را به گوش مردم رساند. | همانگونه رسول اللَّه صلى الله عليه وآله از همان آغاز [[بعثت]]، ولايت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام را [[ابلاغ غدیر|ابلاغ]] كرد، و پس از آن بارها و بارها بر منبر مدينه ولايت على و يازده نفر از فرزندان پاكش عليهم السلام را به گوش مردم رساند. | ||
همانگونه كه نام على و امامان پس از آن بزرگ عليهم السلام در كتاب هاى تورات و انجيل آمده است. | همانگونه كه نام على و امامان پس از آن بزرگ عليهم السلام در كتاب هاى [[تورات]] و انجيل آمده است. | ||
همانگونه كه در آستانه نبرد خيبر و احد و [[تبوک]]، ده ها | همانگونه كه در آستانه نبرد خيبر و احد و [[تبوک]]، ده ها [[حدیث]] و روايت از رسول خداصلى الله عليه وآله در سراسر بلاد اسلامى پخش شد؛ كه على عليه السلام را به عنوان «ولىّ» و «وصى» پس از خود معرفى فرمود. | ||
و نيز [[منزلت(حدیث)|حدیث منزلت]]:« انت منى بمنزلة هارون من موسى» كه پيش از غدير مطرح شده بود. | و نيز [[منزلت(حدیث)|حدیث منزلت]]:« انت منى بمنزلة هارون من موسى» كه پيش از غدير مطرح شده بود. | ||
خط ۱٬۲۶۳: | خط ۱٬۲۶۳: | ||
چه گذشت كه ديگر تحمل خود را از دست دادند و قصد جان پيامبر صلى الله عليه وآله را كردند؟ | چه گذشت كه ديگر تحمل خود را از دست دادند و قصد جان پيامبر صلى الله عليه وآله را كردند؟ | ||
اگر تنها ابلاغ ولايت بود كه آن همه ماجراهاى تلخ را دامن نمى زدند، زيرا در | اگر تنها ابلاغ ولايت بود كه آن همه ماجراهاى تلخ را دامن نمى زدند، زيرا در [[مدینه]] بارها ولايت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام را شنيدند و اعتراض نكردند، و به آينده بدون پيامبرصلى الله عليه وآله چشم دوخته بودند. | ||
آيا در غدر چه گذشت كه عاشقان ولايت خشنود و منتظران فرصت نا اميد شدند و همه آرزوهاى شيطانى خود را بر باد رفته ديدند؟ تا جايى كه شمشير كشيدند و در تاريكى شب راه را بر پيامبر صلى الله عليه وآله بستند، و تنها خدا نخواست تا توطئه شوم آنها شكل گيرد. درست است كه ظاهر آيه «بلّغ ما انزل اليک» [[ابلاغ ولایت]] را مى رساند، اما بايد ديد «ما اُنزل» چيست. | آيا در غدر چه گذشت كه عاشقان ولايت خشنود و منتظران فرصت نا اميد شدند و همه آرزوهاى شيطانى خود را بر باد رفته ديدند؟ تا جايى كه شمشير كشيدند و در تاريكى شب راه را بر پيامبر صلى الله عليه وآله بستند، و تنها خدا نخواست تا توطئه شوم آنها شكل گيرد. درست است كه ظاهر آيه «بلّغ ما انزل اليک» [[ابلاغ ولایت]] را مى رساند، اما بايد ديد «ما اُنزل» چيست. | ||
خط ۱٬۲۷۱: | خط ۱٬۲۷۱: | ||
با ثبت اين حقيقت در تاريخ، و نيز سرودن اشعار غدير - كه در حضور رسول خدا صلى الله عليه وآله آغاز شد - و شهادت هزاران شاهد صادق از مهاجر و [[انصار]]، منافقانِ منتظرِ فرصت را تاب تحمل نماند. تا جايى كه هجوم آوردند، و البته تا هميشه تاريخ رسوا شدند و چهره زشتشان پديدار گشت. | با ثبت اين حقيقت در تاريخ، و نيز سرودن اشعار غدير - كه در حضور رسول خدا صلى الله عليه وآله آغاز شد - و شهادت هزاران شاهد صادق از مهاجر و [[انصار]]، منافقانِ منتظرِ فرصت را تاب تحمل نماند. تا جايى كه هجوم آوردند، و البته تا هميشه تاريخ رسوا شدند و چهره زشتشان پديدار گشت. | ||
براى موارد بيشتر در مورد «بيعت» مراجعه شود به عنوان: [[خطبه غدیر]]، و عنوان: | براى موارد بيشتر در مورد «بيعت» مراجعه شود به عنوان: [[خطبه غدیر]]، و عنوان: [[غدیر]]. | ||
== پانویس == | == پانویس == |