پرش به محتوا

مفسّرین: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۷۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۲
خط ۳۵۲: خط ۳۵۲:
«يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ».
«يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ».


==<big>آيات مربوط به موضوعات غير ولايت<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۵۷  - ۴۳۳</ref></big>==
==آيات مربوط به موضوعات غير ولايت<big><ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۵۷  - ۴۳۳</ref></big>==
   <big>در غدير، ارتباط اعتقاد و عمل چنين به ما تفهيم شده كه احكام الهى در كنار ولايت اهل‏بيت‏ عليهم السلام نه تنها مورد تأكيد است، كه تا ابد دو حلقه ناگسستنى خواهند بود. اين اهل‏بيت‏ عليهم السلام هستند كه جزئيات احكام الهى را براى مردم بيان خواهند كرد، و اين احكام الهى ‏اند كه با عمل بدان‏ها تسليم در برابر فرامين خدا را تجربه خواهيم كرد، و اين تسليم با اطاعت از فرستادگان پروردگار جلوه‏ گر مى‏ شود.</big>
 در غدير، ارتباط اعتقاد و عمل چنين به ما تفهيم شده كه احكام الهى در كنار ولايت اهل‏بيت‏ عليهم السلام نه تنها مورد تأكيد است، كه تا ابد دو حلقه ناگسستنى خواهند بود. اين اهل‏بيت‏ عليهم السلام هستند كه جزئيات احكام الهى را براى مردم بيان خواهند كرد، و اين احكام الهى ‏اند كه با عمل بدان‏ها تسليم در برابر فرامين خدا را تجربه خواهيم كرد، و اين تسليم با اطاعت از فرستادگان پروردگار جلوه‏ گر مى‏ شود.


<big>در اين راستا، اواخر خطبه غدير شاهد تأكيدات پيامبرصلى الله عليه وآله بر نماز و زكات و حج و امر به معروف و نهى از منكر و اجتناب از محرمات و تقوى است، و در پى آن سخن از مرگ و معاد و حساب روز قيامت و ثواب و عقاب به ميان آمده است، كما اينكه در اوائل خطبه امر به تدبر در قرآن به چشم مى‏ خورد.</big>
در اين راستا، اواخر خطبه غدير شاهد تأكيدات پيامبرصلى الله عليه وآله بر نماز و زكات و حج و امر به معروف و نهى از منكر و اجتناب از محرمات و تقوى است، و در پى آن سخن از مرگ و معاد و حساب روز قيامت و ثواب و عقاب به ميان آمده است، كما اينكه در اوائل خطبه امر به تدبر در قرآن به چشم مى‏ خورد.


<big>اين موارد اگر چه ارتباط مستقيم با غدير ندارد و موارد آن نيز بسيار كم است، ولى در حاشيه غدير يادآور ارتباطى است كه احكام الهى بايد با اهل‏ بيت عصمت‏ عليهم السلام داشته باشند.</big>
اين موارد اگر چه ارتباط مستقيم با غدير ندارد و موارد آن نيز بسيار كم است، ولى در حاشيه غدير يادآور ارتباطى است كه احكام الهى بايد با اهل‏ بيت عصمت‏ عليهم السلام داشته باشند.


<big>در بين اين تأكيدات، پيامبرصلى الله عليه وآله حلال و حرام را به طور كلى مطرح مى‏ كند، و اينكه درباره جزئيات آنها بايد به امامان‏ عليهم السلام مراجعه شود.</big>
در بين اين تأكيدات، پيامبرصلى الله عليه وآله حلال و حرام را به طور كلى مطرح مى‏ كند، و اينكه درباره جزئيات آنها بايد به امامان‏ عليهم السلام مراجعه شود.


<big>اينها سرفصل‏هاى اين موضوع بودند كه با مطرح كردن هفت آيه تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا ذكر مى‏ كنيم، كه البته هر كدام در محل خود در عنوان «قرآن»آمده است:</big>
اينها سرفصل‏هاى اين موضوع بودند كه با مطرح كردن هفت آيه تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا ذكر مى‏ كنيم، كه البته هر كدام در محل خود در عنوان «قرآن»آمده است:


'''<big>سوره نساء</big>'''<ref>آيه ۸۲</ref>
'''سوره نساء'''<ref>آيه ۸۲</ref>


<big>«أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّه لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً».</big>
«أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّه لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً».


'''<big>سوره آل عمران</big>'''<ref>آيه ۷</ref>
'''سوره آل عمران'''<ref>آيه ۷</ref>


<big>«هُوَ الَّذِى أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ، وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّه وَ الرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلا أُولُوا الْأَلْبابِ» .</big>
«هُوَ الَّذِى أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ، وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّه وَ الرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلا أُولُوا الْأَلْبابِ» .


'''<big>سوره آل عمران</big>'''<ref>آيه ۱۰۲</ref>
'''سوره آل عمران'''<ref>آيه ۱۰۲</ref>


<big>«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ».</big>
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ».


'''<big>سوره حج</big>'''<ref>آيه ۱</ref>
'''سوره حج'''<ref>آيه ۱</ref>


<big>«يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظِيمٌ» .</big>
«يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظِيمٌ» .


'''<big>سوره حج</big>'''<ref>آيه ۴۱</ref>
'''سوره حج'''<ref>آيه ۴۱</ref>


<big>«الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِى الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ للَّه عاقِبَةُ الْأُمُورِ».</big>
«الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِى الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ للَّه عاقِبَةُ الْأُمُورِ».


'''<big>سوره بقره</big>'''<ref>آيه ۱۵۸</ref>
'''سوره بقره'''<ref>آيه ۱۵۸</ref>


<big>«إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّه فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللَّه شاكِرٌ عَلِيمٌ».</big>
«إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّه فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللَّه شاكِرٌ عَلِيمٌ».


== آيات ولايت در سراسر قرآن<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۸ ۱۷</ref> ==
== آيات ولايت در سراسر قرآن<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۸ ۱۷</ref> ==
   <big>از جمله افتخارات بزرگ مكتب اهل‏بيت‏ عليهم السلام اين است كه بسيارى از آيات قرآن در مورد آنان و مسئله امامت و ولايت نازل يا تفسير شده است.</big>
از جمله افتخارات بزرگ مكتب اهل ‏بيت‏ عليهم السلام اين است كه بسيارى از آيات قرآن در مورد آنان و مسئله امامت و ولايت نازل يا تفسير شده است.


<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در اين باره مى‏ فرمايد:</big>
پيامبرصلى الله عليه وآله در اين باره مى‏ فرمايد:


<big>انَّ اللَّه امَرَكُمْ فى كِتابِهِ بِالصَّلاةِ فَقَدْ بَيَّنْتُها لَكُمْ، وَ بِالزَّكاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ فَبَيَّنْتُها لَكُمْ وَ فَسَّرْتُها. وَ امَرَكُمْ بِالْوِلايَةِ، وَ انّى اشْهِدُكُمْ انَّها لِهذا خاصَّة -  وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلى عَلِىِّ بْنِ ابى‏طالِبٍ‏عليه السلام -  ثُمَّ لاِبْنَيْهِ بَعْدَهُ، ثُمَّ لِلاوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ وُلْدِهِمْ، لا يُفارِقُونَ الْقُرْآنَ وَ لا يُفارِقُهُمُ الْقُرْآنُ حَتّى يَرِدُوا عَلَىَّ حَوْضى</big><ref>كتاب سليم: ص ۲۰۰. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۳۱۲ ح ۲۵۰. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۳۴</ref>
انَّ اللَّه امَرَكُمْ فى كِتابِهِ بِالصَّلاةِ فَقَدْ بَيَّنْتُها لَكُمْ، وَ بِالزَّكاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ فَبَيَّنْتُها لَكُمْ وَ فَسَّرْتُها. وَ امَرَكُمْ بِالْوِلايَةِ، وَ انّى اشْهِدُكُمْ انَّها لِهذا خاصَّة -  وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلى عَلِىِّ بْنِ ابى ‏طالِبٍ‏ عليه السلام -  ثُمَّ لاِبْنَيْهِ بَعْدَهُ، ثُمَّ لِلاوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ وُلْدِهِمْ، لا يُفارِقُونَ الْقُرْآنَ وَ لا يُفارِقُهُمُ الْقُرْآنُ حَتّى يَرِدُوا عَلَىَّ حَوْضى<ref>كتاب سليم: ص ۲۰۰. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۳۱۲ ح ۲۵۰. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۳۴</ref>


<big>خداوند در كتابش شما را به نماز امر فرموده كه آن را برايتان بيان داشتم، و به زكات و روزه و حج دستور داده كه براى شما تبيين كرده و تفسير نمودم، و به ولايت امر كرده، و من شما را شاهد مى ‏گيرم كه ولايت مخصوص اين شخص است -  و حضرت در اين حال دست مبارك را بر على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام گذاشت -  سپس به دو پسرش بعد از او اختصاص دارد، و بعد از آن دو مخصوص جانشينان از فرزندان آنان است. آنان از قرآن جدا نمى‏ شوند و قرآن هم از آنان جدا نمى‏ شود تا بر سر حوضم بر من وارد شوند.</big>
خداوند در كتابش شما را به نماز امر فرموده كه آن را برايتان بيان داشتم، و به زكات و روزه و حج دستور داده كه براى شما تبيين كرده و تفسير نمودم، و به ولايت امر كرده، و من شما را شاهد مى ‏گيرم كه ولايت مخصوص اين شخص است -  و حضرت در اين حال دست مبارك را بر على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام گذاشت -  سپس به دو پسرش بعد از او اختصاص دارد، و بعد از آن دو مخصوص جانشينان از فرزندان آنان است. آنان از قرآن جدا نمى‏ شوند و قرآن هم از آنان جدا نمى‏ شود تا بر سر حوضم بر من وارد شوند.


<big>اين كلام رسول اللَّه‏ صلى الله عليه وآله از دو بُعد قابل بررسى است:</big>
اين كلام رسول اللَّه‏ صلى الله عليه وآله از دو بُعد قابل بررسى است:


'''<big>موقعيت تاريخى</big>'''
'''موقعيت تاريخى'''


<big>بيان انگيزه مراسم غدير بايد از فراز منبر غدير بيان مى ‏شد تا ابهامى نماند. اين بيان در عبارات فوق به تصوير كشيده شد كه در واقع تفسير همه موارد «ولايت »در قرآن است، مانند آيه :أَطِيعُوا اللَّه وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ</big><ref>نساء /  ۵۹ </ref>
بيان انگيزه مراسم غدير بايد از فراز منبر غدير بيان مى ‏شد تا ابهامى نماند. اين بيان در عبارات فوق به تصوير كشيده شد كه در واقع تفسير همه موارد «ولايت »در قرآن است، مانند آيه :أَطِيعُوا اللَّه وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ<ref>نساء /  ۵۹ </ref>


<big>و آيه »إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ</big><ref>مائده /  ۵۵ </ref>
و آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ<ref>مائده /  ۵۵ </ref>


<big>و ساير آياتى كه صريحاً يا تلويحاً درباره مسئله ولايت و صاحب اختيارى مردم دستور و برنامه ه‏اى براى مردم دارد.</big>
و ساير آياتى كه صريحاً يا تلويحاً درباره مسئله ولايت و صاحب اختيارى مردم دستور و برنامه ه‏اى براى مردم دارد.


'''<big>تحليل اعتقادى</big>'''
'''تحليل اعتقادى'''


<big>محور مراسم غدير همين مسئله ولايت است كه در اين عبارات به جامع‏ترين شكل بيان شده و اتمام حجتى تمام عيار صورت گرفته است:</big>
محور مراسم غدير همين مسئله ولايت است كه در اين عبارات به جامع‏ترين شكل بيان شده و اتمام حجتى تمام عيار صورت گرفته است:


<big>الف. از يك سو همه دستوراتى كه در قرآن به هر عبارتى و هر جهت‏ گيرى باشد تفسير شده است</big>
الف. از يك سو همه دستوراتى كه در قرآن به هر عبارتى و هر جهت‏ گيرى باشد تفسير شده است


<big>ب. از سوى ديگر از كلمه «اختصاص» استفاده شده و انحصار آن در معصومين‏ عليهم السلام بيان گرديده، و اين اختصاص به صورت عملى با اشاره دست به على بن ابى‏طالب‏ عليه السلام محكم‏تر گرديده است.</big>
ب. از سوى ديگر از كلمه «اختصاص» استفاده شده و انحصار آن در معصومين‏ عليهم السلام بيان گرديده، و اين اختصاص به صورت عملى با اشاره دست به على بن ابى‏طالب‏ عليه السلام محكم‏تر گرديده است.


<big>ج. از جهت ديگر به معرفى شخص اول ولايت يعنى اميرالمؤمنين عليه السلام اكتفا نگرديده، بلكه با تعيين كامل جانشينان تا آخرين فرد آن بيان شده كه در اين فراز به عنوان فرزندان على‏ عليه السلام است، و در فرازهاى ديگرِ خطبه نام حضرت مهدى‏ عليه السلام به عنوان ختم ولايت برده شده است.</big>
ج. از جهت ديگر به معرفى شخص اول ولايت يعنى اميرالمؤمنين عليه السلام اكتفا نگرديده، بلكه با تعيين كامل جانشينان تا آخرين فرد آن بيان شده كه در اين فراز به عنوان فرزندان على‏ عليه السلام است، و در فرازهاى ديگرِ خطبه نام حضرت مهدى‏ عليه السلام به عنوان ختم ولايت برده شده است.


<big>ضمانت ابدى اين صاحبان ولايت نيز در محكم‏ترين صورت با اين تعبير بيان شده كه تا روز قيامت از قرآن جدا نمى‏ شوند و قرآن از آنان جدا نمى‏ شود.</big>
ضمانت ابدى اين صاحبان ولايت نيز در محكم‏ترين صورت با اين تعبير بيان شده كه تا روز قيامت از قرآن جدا نمى‏ شوند و قرآن از آنان جدا نمى‏ شود.


<big>اين ضمانت در واقع قرار دادن سندى در كنار سند ديگر از اسلام است.</big>
اين ضمانت در واقع قرار دادن سندى در كنار سند ديگر از اسلام است.


<big>«الَّذِينَ آمَنُوا» در قرآن</big><ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۳. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۸۶  - ۱۷۹.</ref>
«الَّذِينَ آمَنُوا» در قرآن<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۳. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۸۶  - ۱۷۹.</ref>


   <big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير بيش از ۹۰ مورد خطاب »يا اَيُّهَا الّذينَ آمَنُوا« را كه در قرآن آمده مطرح كرد و على‏ عليه السلام را سر دسته ايمان آورندگان و امير مؤمنان دانست و فرمود: خداوند در قرآن »الَّذينَ آمَنُوا« را مورد خطاب قرار نداده مگر آنكه با او آغاز كرده است.»</big>
   پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير بيش از ۹۰ مورد خطاب »يا اَيُّهَا الّذينَ آمَنُوا« را كه در قرآن آمده مطرح كرد و على‏ عليه السلام را سر دسته ايمان آورندگان و امير مؤمنان دانست و فرمود: خداوند در قرآن «الَّذينَ آمَنُوا» را مورد خطاب قرار نداده مگر آنكه با او آغاز كرده است.»


<big>حضرت در مورد تفسير «الَّذِينَ آمَنُوا» به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در خطبه غدير مى‏ فرمايد:</big>
حضرت در مورد تفسير «الَّذِينَ آمَنُوا» به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در خطبه غدير مى‏ فرمايد:


<big>وَ لا خاطَبَ اللَّه الَّذينَ آمَنُوا الاّ بَدَأَ بِهِ: خداوند در قرآن مؤمنين را مورد خطاب قرار نداده مگر آنكه با او آغاز نموده است.</big><ref>اسرار غدير: ص ۱۴۷ بخش ۵ </ref>
وَ لا خاطَبَ اللَّه الَّذينَ آمَنُوا الاّ بَدَأَ بِهِ: خداوند در قرآن مؤمنين را مورد خطاب قرار نداده مگر آنكه با او آغاز نموده است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۷ بخش ۵ </ref>


<big>اين كلام رسول اللَّه‏ صلى الله عليه وآله از دو بُعد قابل بررسى است:</big>
اين كلام رسول اللَّه‏ صلى الله عليه وآله از دو بُعد قابل بررسى است:


'''موقعيت تاريخى'''
'''موقعيت تاريخى'''


<big>در لحظات اوليه پس از بلند كردن على‏ عليه السلام و معرفى آن حضرت توسط پيامبرصلى الله عليه وآله، در ادامه معرفى او همچنان جملاتى عظيم بر لسان آن حضرت جارى بود كه از جمله تفسير موارد «الَّذينَ آمَنُوا» در سراسر قرآن را مطرح فرمود.</big>
در لحظات اوليه پس از بلند كردن على‏ عليه السلام و معرفى آن حضرت توسط پيامبرصلى الله عليه وآله، در ادامه معرفى او همچنان جملاتى عظيم بر لسان آن حضرت جارى بود كه از جمله تفسير موارد «الَّذينَ آمَنُوا» در سراسر قرآن را مطرح فرمود.


'''تحليل اعتقادى'''
'''تحليل اعتقادى'''


<big>در قرآن بيش از ۹۰ بار خطاب «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» به كار رفته و غير از اين عبارت در گونه‏ هاى مختلف ديگرى نيز مورد خطاب خداوند قرار گرفته اند. در همه اين موارد صف بلند مؤمنان را كه در نظر آوريم اول آنان و رئيس شان على ‏عليه السلام است</big>
در قرآن بيش از ۹۰ بار خطاب «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» به كار رفته و غير از اين عبارت در گونه‏ هاى مختلف ديگرى نيز مورد خطاب خداوند قرار گرفته اند. در همه اين موارد صف بلند مؤمنان را كه در نظر آوريم اول آنان و رئيس شان على ‏عليه السلام است


<big>از همين جاست كه لقب«اميرالمؤمنين» اختصاص به على بن ابى طالب‏ عليه السلام دارد.</big><ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۳۴۰ - ۲۹۰. امالى الطوسى: ص ۱۸۵. الهداية الكبرى: ص ۴۰. المائة منقبة: المنقبة ۲۶. تفسير فرات: ص ۶۴ . تفسير العياشى: ج ۱ ص ۱۸۱. </ref>
از همين جاست كه لقب«اميرالمؤمنين» اختصاص به على بن ابى طالب‏ عليه السلام دارد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۳۴۰ - ۲۹۰. امالى الطوسى: ص ۱۸۵. الهداية الكبرى: ص ۴۰. المائة منقبة: المنقبة ۲۶. تفسير فرات: ص ۶۴ . تفسير العياشى: ج ۱ ص ۱۸۱. </ref>


<big>اين بدان معنى است كه سر دسته مؤمنان و رئيس آنان در ظاهر و باطن على‏ عليه السلام است. اولين كسى كه به پيامبرصلى الله عليه وآله ايمان و اسلام را اظهار كرد على‏ عليه السلام بود</big><ref>بحار الانوار: ج ۳۸ ص ۲۸۸  - ۲۰۱</ref><big>كه منابع بسيارى از اهل‏ سنت را نيز آورده است. ، اگر چه از روز اول خلقت محمد و على‏ عليهما السلام نورى بودند كنار هم و تمام جهان به بركت آنان خلق شد.</big>
اين بدان معنى است كه سر دسته مؤمنان و رئيس آنان در ظاهر و باطن على‏ عليه السلام است. اولين كسى كه به پيامبرصلى الله عليه وآله ايمان و اسلام را اظهار كرد على‏ عليه السلام بود<ref>بحار الانوار: ج ۳۸ ص ۲۸۸  - ۲۰۱</ref>كه منابع بسيارى از اهل‏ سنت را نيز آورده است. ، اگر چه از روز اول خلقت محمد و على‏ عليهما السلام نورى بودند كنار هم و تمام جهان به بركت آنان خلق شد.


<big>در باطن هم بالاترين درجه ايمان را على ‏عليه السلام داشت كه فرمود: «لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقيناً»اگر پرده كنار رود يقين من بيشتر نخواهد شد</big><ref>بحار الانوار: ج ۶۷ ص ۳۲۱</ref><big>و همو بود كه آن گونه با خدايش مناجات مى ‏كرد و اشك مى ‏ريخت و بيهوش مى‏ شد، و آن گونه به استقبال مرگ مى ‏رفت، و آن گونه مظاهرِ ايمان در صبر او جلوه مى ‏كرد.</big>
در باطن هم بالاترين درجه ايمان را على ‏عليه السلام داشت كه فرمود: «لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقيناً»اگر پرده كنار رود يقين من بيشتر نخواهد شد<ref>بحار الانوار: ج ۶۷ ص ۳۲۱</ref>و همو بود كه آن گونه با خدايش مناجات مى ‏كرد و اشك مى ‏ريخت و بيهوش مى‏ شد، و آن گونه به استقبال مرگ مى ‏رفت، و آن گونه مظاهرِ ايمان در صبر او جلوه مى ‏كرد.


<big>اگر چه همه اينها مظاهر بسيار كوچكى از ايمان على‏ عليه السلام است و آن گونه كه بوده قابل درك ما نيست، ولى براى اينكه امثال ابوبكر بن ابى‏ قحافه و عمر بن خطاب در يك كلمه ساده نگويند:«انْتُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ انَا اميرُكُمْ»شما مؤمنانيد و من امير شمايم</big><ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۹۷ ۲۶۱. الغدير: ج ۸ ص ۸۷  ۸۶ . الامامة و السياسة: ص ۱۳. تاريخ طبرى: ج ۵ ص ۲۲. مقدمه ابن خلدون: ص ۲۲۷</ref>
اگر چه همه اينها مظاهر بسيار كوچكى از ايمان على‏ عليه السلام است و آن گونه كه بوده قابل درك ما نيست، ولى براى اينكه امثال ابوبكر بن ابى‏ قحافه و عمر بن خطاب در يك كلمه ساده نگويند:«انْتُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ انَا اميرُكُمْ»شما مؤمنانيد و من امير شمايم<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۹۷ ۲۶۱. الغدير: ج ۸ ص ۸۷  ۸۶ . الامامة و السياسة: ص ۱۳. تاريخ طبرى: ج ۵ ص ۲۲. مقدمه ابن خلدون: ص ۲۲۷</ref>


<big>بايد اين مظاهر ايمان را كه از على‏ عليه السلام به ظهور رسيده باز گوييم تا اختصاص امارت مؤمنان به آن حضرت روشن شود.</big>
بايد اين مظاهر ايمان را كه از على‏ عليه السلام به ظهور رسيده باز گوييم تا اختصاص امارت مؤمنان به آن حضرت روشن شود.


<big>همانطور كه پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: يا عَلِىُّ، انْتَ اميرُ الْمُؤْمِنينَ، وَ شيعَتُك الْمُؤْمِنُونَ</big><ref>التحصين )ابن طاووس( : ص ۵۴۷ باب ۹. </ref>
همانطور كه پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: يا عَلِىُّ، انْتَ اميرُ الْمُؤْمِنينَ، وَ شيعَتُك الْمُؤْمِنُونَ<ref>التحصين )ابن طاووس( : ص ۵۴۷ باب ۹. </ref>


يا <big>على، تو اميرالمؤمنين هستى و شيعيانت مؤمنين هستند، و يا فرمود: انْتَ يا عَلِىُّ اميرُ مَنْ فِى السَّماءِ وَ اميرُ مَنْ فِى الْارْضِ ، وَ انَّ اهْلَ السَّماواتِ يُسَمُّونَكَ اميرَ الْمُؤْمِنينَ: يا على، تو امير اهل آسمان و اهل زمين هستى ، و اهل آسمان‏ها تو را اميرالمؤمنين صدا مى‏ زنند.</big><ref>التحصين )ابن طاووس( : ص ۵۶۹ باب ۲۳</ref>
يا على، تو اميرالمؤمنين هستى و شيعيانت مؤمنين هستند، و يا فرمود: انْتَ يا عَلِىُّ اميرُ مَنْ فِى السَّماءِ وَ اميرُ مَنْ فِى الْارْضِ ، وَ انَّ اهْلَ السَّماواتِ يُسَمُّونَكَ اميرَ الْمُؤْمِنينَ: يا على، تو امير اهل آسمان و اهل زمين هستى ، و اهل آسمان‏ها تو را اميرالمؤمنين صدا مى‏ زنند.<ref>التحصين )ابن طاووس( : ص ۵۶۹ باب ۲۳</ref>


<big>و اين امامت و امارت مؤمنان اختصاص به دنيا ندارد كه دامنه ‏اش تا بهشت امتداد مى‏ يابد، آنگاه كه منادى ندا دهد: هذا عَلِىُّ بْنُ ابى‏طالِبٍ، اميرُالْمُؤْمِنينَ وَ امامُ الْمُتَّقينَ وَ قائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ الى جَنّاتِ النَّعيمِ: اين على بن ابى ‏طالب است، كه امير مؤمنان و امام متقيان و راهبر پيشانى سفيدان نشانه ‏دار به سوى بهشت برين است</big><ref>بحار الانوار: ج ۷ ص ۱۳۴. اليقين: ص ۱۵۰. تاريخ بغداد: ج ۱۳ ص ۱۲۲.</ref>
و اين امامت و امارت مؤمنان اختصاص به دنيا ندارد كه دامنه ‏اش تا بهشت امتداد مى‏ يابد، آنگاه كه منادى ندا دهد: هذا عَلِىُّ بْنُ ابى‏طالِبٍ، اميرُالْمُؤْمِنينَ وَ امامُ الْمُتَّقينَ وَ قائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ الى جَنّاتِ النَّعيمِ: اين على بن ابى ‏طالب است، كه امير مؤمنان و امام متقيان و راهبر پيشانى سفيدان نشانه ‏دار به سوى بهشت برين است<ref>بحار الانوار: ج ۷ ص ۱۳۴. اليقين: ص ۱۵۰. تاريخ بغداد: ج ۱۳ ص ۱۲۲.</ref>


<big>اينجاست كه معناى بلند اين فراز غدير را در احاديث ديگرى با بيانى ديگر مى‏ يابيم. اگر در غدير مى‏ فرمايد: خداوند هر جا مؤمنين را مخاطب قرار داده با على آغاز نموده است. در بيانى ديگر پيامبرصلى الله عليه وآله مى‏ فرمايد: ما انْزَلَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ آيَةً فيها «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» الاّ وَ عَلِىٌّ رَأْسُها وَ اميرُها: خداوند آيه ‏اى نازل نكرده كه در آن«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» باشد مگر آنكه على سر دسته آنان و اميرشان است</big><ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۳۰۰ ج ۲۰ و ج ۴۰ ص ۲۱ ح ۳۷.اليقين: ص ۴۶۳ ۴۶۲ ۱۷۶. امالى الطوسى: ج ۱ ص ۳۴۰. مناقب خوارزمى: ص ۱۸۸. الغدير: ج ۸ ص ۸۸ . حلية الاولياء: ج ۱ ص ۶۴ . الرياض النضرة: ج ۲ ص ۲۰۶. كفاية الطالب: ص ۵۴ . تذكرة الخواص: ص ۸ . كنز العمال: ج ۶ ص ۲۹. </ref>
اينجاست كه معناى بلند اين فراز غدير را در احاديث ديگرى با بيانى ديگر مى‏ يابيم. اگر در غدير مى‏ فرمايد: خداوند هر جا مؤمنين را مخاطب قرار داده با على آغاز نموده است. در بيانى ديگر پيامبرصلى الله عليه وآله مى‏ فرمايد: ما انْزَلَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ آيَةً فيها «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» الاّ وَ عَلِىٌّ رَأْسُها وَ اميرُها: خداوند آيه ‏اى نازل نكرده كه در آن«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» باشد مگر آنكه على سر دسته آنان و اميرشان است<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۳۰۰ ج ۲۰ و ج ۴۰ ص ۲۱ ح ۳۷.اليقين: ص ۴۶۳ ۴۶۲ ۱۷۶. امالى الطوسى: ج ۱ ص ۳۴۰. مناقب خوارزمى: ص ۱۸۸. الغدير: ج ۸ ص ۸۸ . حلية الاولياء: ج ۱ ص ۶۴ . الرياض النضرة: ج ۲ ص ۲۰۶. كفاية الطالب: ص ۵۴ . تذكرة الخواص: ص ۸ . كنز العمال: ج ۶ ص ۲۹. </ref>


'''اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در قرآن'''<ref>اسرار غدير: ۹۹. </ref>
'''اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در قرآن'''<ref>اسرار غدير: ۹۹. </ref>


   <big>در كنار مباحث قرآنىِ غدير، بد نيست اشاره شود كه يكى از اعتقادات شيعه اين است كه سراسر قرآن مدح اهل‏بيت‏ عليهم السلام و به خصوص اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است و بسيارى از آيات و حتى سوره‏ هاى قرآن به طور كامل به آن حضرت اختصاص دارد.</big>
 در كنار مباحث قرآنىِ غدير، بد نيست اشاره شود كه يكى از اعتقادات شيعه اين است كه سراسر قرآن مدح اهل‏بيت‏ عليهم السلام و به خصوص اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است و بسيارى از آيات و حتى سوره‏ هاى قرآن به طور كامل به آن حضرت اختصاص دارد.


<big>در اينجا چند نمونه از آيات و سوره‏ هايى كه در مورد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است را يادآور مى شويم:</big>
در اينجا چند نمونه از آيات و سوره‏ هايى كه در مورد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است را يادآور مى شويم:


<big>-  هيچ آيه‏ اى درباره رضاى خداوند نازل نشده مگر در مورد على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام.</big>
-  هيچ آيه‏ اى درباره رضاى خداوند نازل نشده مگر در مورد على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام.


<big>-  خداوند، مؤمنين را در قرآن مورد خطاب قرار نداده مگر اينكه اول شخص آنان على است.</big>
-  خداوند، مؤمنين را در قرآن مورد خطاب قرار نداده مگر اينكه اول شخص آنان على است.


<big>-  خداوند، سوره «هل أتى» را نازل نكرده است مگر در مورد على بن ابى‏ طالب، و با آن جز على  را مدح نكرده است.</big>
-  خداوند، سوره «هل أتى» را نازل نكرده است مگر در مورد على بن ابى‏ طالب، و با آن جز على  را مدح نكرده است.


<big>-  به خدا قسم سوره «والعصر»درباره على بن ابى ‏طالب نازل شده است.</big>
-  به خدا قسم سوره «والعصر»درباره على بن ابى ‏طالب نازل شده است.


<big>-  قرآن به شما معرفى مى ‏كند كه امامان بعد از على از فرزندان اويند ، آنجا كه مى ‏گويد: »وَ جَعَلها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ« .</big>
-  قرآن به شما معرفى مى ‏كند كه امامان بعد از على از فرزندان اويند ، آنجا كه مى ‏گويد: »وَ جَعَلها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ« .


<big>-  خداوند فضائل على بن ابى‏ طالب را در قرآن نازل نموده است.</big>
-  خداوند فضائل على بن ابى‏ طالب را در قرآن نازل نموده است.


<big>-  على بن ابى‏ طالب است كه نماز را بپا داشت، و در حال ركوع به قصد خداوند عزوجل زكات )صدقه( داد، و در هر حالى خدا را قصد مى‏ كند. )تفسير آيه »اِنَّما وَليُّكُمُ اللَّه وَ رَسُولُهُ وَ</big>
-  على بن ابى‏ طالب است كه نماز را بپا داشت، و در حال ركوع به قصد خداوند عزوجل زكات )صدقه( داد، و در هر حالى خدا را قصد مى‏ كند. )تفسير آيه »اِنَّما وَليُّكُمُ اللَّه وَ رَسُولُهُ وَ


<big>-  قول خداوند تعالى: »...مِنْ قَبْلِ اَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى اَدْبارِها« ، قصد نشده از اين آيه مگر قومى از اصحاب من كه آنها را به نام و نَسَبشان مى‏ شناسم ولى مأمورم آنان را نام نبرم.</big>
-  قول خداوند تعالى: «...مِنْ قَبْلِ اَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى اَدْبارِها» ، قصد نشده از اين آيه مگر قومى از اصحاب من كه آنها را به نام و نَسَبشان مى‏ شناسم ولى مأمورم آنان را نام نبرم.


== اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و تفسير قرآن<ref>اسرار غدير: ص ۲۰۴</ref> ==
== اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و تفسير قرآن<ref>اسرار غدير: ص ۲۰۴</ref> ==
خط ۷۲۳: خط ۷۲۳:
'''الف) تفسير كلى موضوعى در سراسر قرآن'''
'''الف) تفسير كلى موضوعى در سراسر قرآن'''


آياتى كه لفظاً و معنىً به يكديگر شباهت دارند، و نيز آياتى كه به يك مضمون در مواضع مختلف قرآن نازل شده، قابل يك عنوان كلى و موضوع معين مى‏ تواند باشد. در پنج مورد از خطابه غدير تفسير قرآن به اين صورت ديده مى‏ شود كه يك بيان براى همه آن موارد در سراسر قرآن ذكر شده است.
آياتى كه لفظاً و معنىً به يكديگر شباهت دارند، و نيز آياتى كه به يک مضمون در مواضع مختلف قرآن نازل شده، قابل يک عنوان كلى و موضوع معين مى‏ تواند باشد. در پنج مورد از خطابه غدير تفسير قرآن به اين صورت ديده مى‏ شود كه يك بيان براى همه آن موارد در سراسر قرآن ذكر شده است.


'''ب) تفسير يک سوره كامل در غدير'''
'''ب) تفسير يک سوره كامل در غدير'''
خط ۷۶۶: خط ۷۶۶:
عبارات فوق را پيامبرصلى الله عليه وآله در موقعيتى فرمود كه قبل از آن بيش از ده آيه قرآن را درباره دوستان اهل‏بيت‏ عليهم السلام و هشت آيه را درباره دشمنان ايشان تفسير نموده بود.
عبارات فوق را پيامبرصلى الله عليه وآله در موقعيتى فرمود كه قبل از آن بيش از ده آيه قرآن را درباره دوستان اهل‏بيت‏ عليهم السلام و هشت آيه را درباره دشمنان ايشان تفسير نموده بود.


با اين آمادگى يك مبناى كلى ارائه فرمود كه دوست و دشمن اهل‏بيت‏ عليهم السلام همان دوست و دشمن خداست و معيار آن جستجو در مواردى است كه خداوند عده‏ اى را به جهتى مورد مذمت يا لعنت يا هر دو قرار داده، و عده‏ اى را مورد ستايش يا محبوبيت خويش يا هر دو قرار داده است.
با اين آمادگى يک مبناى كلى ارائه فرمود كه دوست و دشمن اهل‏ بيت‏ عليهم السلام همان دوست و دشمن خداست و معيار آن جستجو در مواردى است كه خداوند عده‏ اى را به جهتى مورد مذمت يا لعنت يا هر دو قرار داده، و عده‏ اى را مورد ستايش يا محبوبيت خويش يا هر دو قرار داده است.


در واقع به جاى آنكه حضرت بخواهد موارد را يكى يكى بشمارد به همان چند مورد اكتفا فرموده و از مردم خواسته بقيه موارد را با مطالعه قرآن به دست آورند و مصاديق آن را تطبيق نمايند كه تا ابد راه ضلالت مسدود باشد.
در واقع به جاى آنكه حضرت بخواهد موارد را يكى يكى بشمارد به همان چند مورد اكتفا فرموده و از مردم خواسته بقيه موارد را با مطالعه قرآن به دست آورند و مصاديق آن را تطبيق نمايند كه تا ابد راه ضلالت مسدود باشد.