پرش به محتوا

حسن بن محمد نیشابوری(نظام الدین): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== <big>نقل نزول آيه تبليغ در غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۸۷ . چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۵۲.</ref></big> ==
== نقل نزول آيه تبليغ در غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۸۷ . چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۵۲.</ref>==
<big>يكى از وجوه دلالت حديث غدير بر امامت اميرالمومنين‏ عليه السلام نزول آيه تبليغ(يا ايها الرسول بلّغ...) در غدير است، كه از جمله مشهورترين آيات غدير می باشد. اختصاص آن به غدير هم نزد شيعه و غير شيعه از مسلمات است، و بين مفسرين و محدثين اهل‏ سنت مشهور است، اگر چه بعضى از آنان در صدد انحراف شأن نزول آيه بوده ‏اند. در كنار شيعه، عده‏اى از بزرگان اهل ‏سنت نيز نزول اين آيه در غدير را نقل كرده ‏اند. از جمله حسن بن محمد بن حسين قمى نيشابورى، نظام ‏الدين است:</big>
يكى از وجوه دلالت حديث غدير بر امامت اميرالمومنين‏ عليه السلام نزول آيه تبليغ(يا ايها الرسول بلّغ...) در غدير است، كه از جمله مشهورترين آيات غدير می باشد. اختصاص آن به غدير هم نزد شيعه و غير شيعه از مسلمات است، و بين مفسرين و محدثين اهل‏ سنت مشهور است، اگر چه بعضى از آنان در صدد انحراف شأن نزول آيه بوده ‏اند. در كنار شيعه، عده‏اى از بزرگان اهل ‏سنت نيز نزول اين آيه در غدير را نقل كرده ‏اند. از جمله حسن بن محمد بن حسين قمى نيشابورى، نظام ‏الدين است:


<big>نيشابورى در تفسير خود نزول آيه مباركه تبليغ در واقعه [[غدير خم]] را در تفسيرش «غرائب القرآن و رغائب الفرقان» از [[ابن‏ عباس]] و [[براء بن عازب انصاری|براء بن عازب]] و امام باقر عليه السلام نقل كرده است.<ref>ج ۶ ص ۱۲۹ ،۱۳۰. نفحات الازهار: ج ۸ ص ۱۹۵  - ۲۵۷.</ref></big>
نيشابورى در تفسير خود نزول آيه مباركه تبليغ در واقعه [[غدير خم]] را در تفسيرش «غرائب القرآن و رغائب الفرقان» از [[ابن‏ عباس]] و [[براء بن عازب انصاری|براء بن عازب]] و امام باقر عليه السلام نقل كرده است.<ref>ج ۶ ص ۱۲۹ ،۱۳۰. نفحات الازهار: ج ۸ ص ۱۹۵  - ۲۵۷.</ref>


<big>البته او در مورد نزول آيه تبليغ بعد از بيان نزول آن در غدير نُه وجه ديگر هم ذكر كرده است. ولى نيشابورى از ميان اقوال، اولين سبب نزول [[آيه تبليغ]] را واقعه غدير بيان كرده و قول به نزول آن در فضيلت اميرالمومنين‏ عليه السلام را صحيح دانسته است.</big>
البته او در مورد نزول آيه تبليغ بعد از بيان نزول آن در غدير نُه وجه ديگر هم ذكر كرده است. ولى نيشابورى از ميان اقوال، اولين سبب نزول [[آيه تبليغ]] را واقعه غدير بيان كرده و قول به نزول آن در فضيلت اميرالمومنين‏ عليه السلام را صحيح دانسته است.


<big>وى اين قول را پيش از ساير اقوال آورده و آن را به چند صحابى و امام باقر عليه السلام نسبت داده است، و اقوال ديگر را با «قيل» يعنى «گفته شده» نقل كرده است. همانگونه كه رشيدالدين دهلوى در «ايضاح لطافة المقال» در موضوعى، سخنى را از نَسَفى نقل كرده و از ميان دو قول موجود در آن موضوع قول نخست را به نَسَفى نسبت داده، چون نَسَفى آن قول را نخست آورده است.</big>
وى اين قول را پيش از ساير اقوال آورده و آن را به چند صحابى و امام باقر عليه السلام نسبت داده است، و اقوال ديگر را با «قيل» يعنى «گفته شده» نقل كرده است. همانگونه كه رشيدالدين دهلوى در «ايضاح لطافة المقال» در موضوعى، سخنى را از نَسَفى نقل كرده و از ميان دو قول موجود در آن موضوع قول نخست را به نَسَفى نسبت داده، چون نَسَفى آن قول را نخست آورده است.


<big>نيشابورى در ابتداى تفسيرش و خطبه كتاب تاكيد كرده كه پس از فحص فراوان و مراجعه به همه تفاسير و اقوال، صحيح ترين‏ ها را در تفسيرش گرد آورده است. كاتب چَلَبى و مولوى حسام‏ الدين سهارنپورى<ref>كشف الظنون: ج ۲ ص ۱۱۹۵. تحفه اثناعشريه: ص ۲۷۲، باب مطاعن. </ref>تفسير نيشابورى به نام «غرائب القرآن و رغائب الفرقان» را معرفى و توثيق و تعريف كرده ‏اند. همچنين اهل ‏سنت و از جمله دهلوى در «تحفه اثنى ‏عشريه» و مولوى حيدر على فيض‏ آبادى در «منتهى الكلام» به سخنان نيشابورى اعتماد كامل داشته و در برابر شيعه و براى ردّ استدلال‏ هاى آنان به گفتارهاى او استناد كرده ‏اند.</big>
نيشابورى در ابتداى تفسيرش و خطبه كتاب تاكيد كرده كه پس از فحص فراوان و مراجعه به همه تفاسير و اقوال، صحيح ترين‏ ها را در تفسيرش گرد آورده است. كاتب چَلَبى و مولوى حسام‏ الدين سهارنپورى<ref>كشف الظنون: ج ۲ ص ۱۱۹۵. تحفه اثناعشريه: ص ۲۷۲، باب مطاعن. </ref>تفسير نيشابورى به نام «غرائب القرآن و رغائب الفرقان» را معرفى و توثيق و تعريف كرده ‏اند. همچنين اهل ‏سنت و از جمله دهلوى در «تحفه اثنى ‏عشريه» و مولوى حيدر على فيض‏ آبادى در «منتهى الكلام» به سخنان نيشابورى اعتماد كامل داشته و در برابر شيعه و براى ردّ استدلال‏ هاى آنان به گفتارهاى او استناد كرده ‏اند.


== <big>پانویس</big> ==
== پانویس ==