۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
امام صادق عليه السلام نزول اين آيات را با تفسير برخى فرازهاى آن چنين بيان فرموده است<ref>بحار الانوار: ج ۹ ص ۱۰۴ و ج ۳۶ ص ۱۴۷ و ج ۴۰ ص ۷۲. تفسير فرات: ص ۱۸۶ ح ۲۳۶. تفسير العياشى: ج ۲ ص ۱۴۱ ح ۱۱. شواهد التنزيل: ج ۱ ص ۳۵۸،۲۵۷ . تأويل الآيات: ج ۱ ص ۱۵۸. امالى المفيد: ص ۲۷۹. البرهان: ج ۲ ص ۲۱۰. امالى الصدوق: ۲۹۰ ح ۱. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۹.</ref>: | امام صادق عليه السلام نزول اين آيات را با تفسير برخى فرازهاى آن چنين بيان فرموده است<ref>بحار الانوار: ج ۹ ص ۱۰۴ و ج ۳۶ ص ۱۴۷ و ج ۴۰ ص ۷۲. تفسير فرات: ص ۱۸۶ ح ۲۳۶. تفسير العياشى: ج ۲ ص ۱۴۱ ح ۱۱. شواهد التنزيل: ج ۱ ص ۳۵۸،۲۵۷ . تأويل الآيات: ج ۱ ص ۱۵۸. امالى المفيد: ص ۲۷۹. البرهان: ج ۲ ص ۲۱۰. امالى الصدوق: ۲۹۰ ح ۱. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۹.</ref>: | ||
«فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى اِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرَكَ اَنْ يَقُولُوا لَوْ لا اُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ اَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ اِنَّما اَنْتَ نَذيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَىْءٍ وَكيلٌ»: | «فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى اِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرَكَ اَنْ يَقُولُوا لَوْ لا اُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ اَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ اِنَّما اَنْتَ نَذيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَىْءٍ وَكيلٌ»: | ||
«شايد تو ترك كنى بعضى از آنچه به تو وحى شده و سينهات را به خاطر آن به تنگ اندازى از اين جهت كه بگويند اى كاش گنجى بر او نازل شود يا ملائكهاى همراه او بيايد تو فقط ترساننده مردم هستى و خداوند | «شايد تو ترك كنى بعضى از آنچه به تو وحى شده و سينهات را به خاطر آن به تنگ اندازى از اين جهت كه بگويند اى كاش گنجى بر او نازل شود يا ملائكهاى همراه او بيايد تو فقط ترساننده مردم هستى و خداوند عهده دار همه چيز است» .«اَمْ يَقُولُونَ افْتَريهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ»: | ||
«اَمْ يَقُولُونَ افْتَريهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ»: | |||
«يا مى گويند (ولايت على عليه السلام را) به دروغ به خدا نسبت می دهد بگو ده سوره مانند آن را (اگر چه افترا بسته شده باشد) بياوريد و هر كس را غير از خدا می خواهيد بخوانيد اگر راست می گوييد» .«فَاِنْ لَمْ يَسْتَجيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا اَنَّما اُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ فَهَلْ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» : | |||
«اگر اين پيشنهاد را (درباره ولايت على عليه السلام) از شما نپذيرفتند بدانيد كه به علم خدا نازل شده و خدايى جز او نيست پس آيا شما (ولايت را براى على عليه السلام) تسليم می شويد و می پذيريد؟»«مَنْ كانَ يُريدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها نُوَفَّ اِلَيْهِمْ اَعْمالَهُمْ فيها وَ هُمْ فيها لايُبْخَسُونَ» : | |||
«هر كس كه طالب زندگى دنيا و زينت آن است (يعنى ابوبكر و عمر) اعمالشان را در دنيا به آنان واگذار می كنيم، و در دنيا ضرر نمی كنند» .«اُولئِكَ الَّذينَ لَيْسَ لَهُمْ فِى الْآخِرَةِ اِلاَّ النّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» : | |||
«آنان كسانى هستند كه در آخرت جز آتش نصيبشان نيست و آنچه در دنيا انجام دادهاند نابود مىشود و آنچه انجام مىدهند باطل است» .«اَفَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى اِماماً وَ رَحْمَةً اُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الاَحْزابِ فَالنّارُ مَوْعِدُهُ فَلا تَكُ فى مِرْيَةٍ مِنْهُ اِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَ لكِنَّ اَكْثَرَ النّاسِ لا يُؤْمِنُونَ» : | |||
«كسى كه دليلى از پروردگارش همراه اوست (يعنى پيامبرصلى الله عليه وآله) و شاهدى از جانب او پشت سرش می آيد (يعنى اميرالمؤمنين عليه السلام) و قبل از او كتاب موسى راهبر و رحمت بود (يعنى ولايت على عليه السلام در كتاب حضرت موسى عليه السلام بود) آنان بدان ايمان می آورند هر كس از احزاب كه به او كافر شود آتش وعده گاه اوست پس درباره (ولايت علىعليه السلام) بحث و جدل مكن كه آن حقى از پروردگارت است ولى اكثر مردم ايمان نمی آورند».«وَ مَنْ اَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً، اُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الاَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذينَ كَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ، اَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظّالِمينَ» : | |||
«چه كسى ظالمتر است از آنكه بر خدا دروغ می بندد آنان كسانى هستند كه بر پروردگارشان عرضه می شوند و شاهدان (يعنى امامان عليهم السلام) می گويند اينان كسانی اند كه بر پروردگار خود دروغ بستند آگاه باشيد كه لعنت خدا بر ظالمين باد» .«الَّذينَ يَصُدَّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ» : | |||
«آنان كه بر سر راه خدا مانع ايجاد می كنند و آن را به كجى وا می دارند و به آخرت كافر هستند» .«اُولئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزينَ فِى الاَرْضِ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ اَوْلِياء يُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ ما كانُوا يَسْتَطيعُونَ السَّمْعَ وَ ما كانُوا يُبْصِرُونَ» : | |||
«آنان در زمين عاجز كننده نيستند و جز خدا سرپرستى ندارند عذابشان چند برابر می شود اينان قدرت شنيدن نداشتند و نمی ديدند» .«اُولئِكَ الَّذينَ خَسِرُوا اَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ» : | |||
«آنان كسانى هستند كه به ضرر خود عمل كرده اند و آنچه افترا مىبستند نيز از يادشان رفته است» .«لا جَرَمَ اَنَّهُمْ فِى الْآخِرَةِ هُمُ الاَخْسَرُونَ» : | |||
اين | «چاره اى جز اين نيست كه در آخرت هم زيان كارترين خواهند بود» .«اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ اَخْبَتُوا اِلى رَبِّهِمْ اُولئِكَ اَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فيها خالِدُونَ» : | ||
«كسانى كه ايمان آورده عمل صالح انجام میدهند و در برابر پروردگارشان سر تعظيم فرود می آورند اينان اهل بهشتند و در آن هميشگى خواهند بود» .«مَثَلُ الْفَريقَيْنِ كَالاَعْمى وَ الاَصَمِّ وَ الْبَصيرِ وَ السَّميعِ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً اَفَلا تَذَكَّرُونَ» : | |||
«مثل اين دو گروه مانند كور و كر در برابر بينا و شنواست آيا اينها در مثال برابرند آيا متذكر نمی شويد» .اين گونه بود كه يك منزل قبل از غدير، سيل آيات الهى جارى شد و بيدار باش عظيم را براى مردم اعلام كرد، تا فرداى آن روز با چشم و گوش باز به استقبال غدير بروند، همان گونه كه تسلاى قلب پيامبر صلى الله عليه وآله در برابر حركات فتنه انگيز منافقين بود<ref>تفسير فرات: ص ۱۸۶ ح ۲۳۶.</ref> ، و عزم راسخ آن حضرت را براى اعلان ولايت در آينده اى به فاصله كمتر از ۲۴ ساعت به همه نشان می داد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۹-۵۱ . بحار الانوار: ج ۹ ص ۱۰۴ و ج ۳۵ ص ۳۵۸ ۳۵۷،۳۵۶،۳۵۵،۳۵۴،۳۵۳ و ج ۳۶ ص ۱۴۷ و ج ۳۷ ص ۱۵۱ و ج ۳۹ ص ۲۹۰،۲۸۹ و ج ۴۰ ص ۷۲.</ref> | |||
شرح موقعيت تاريخى نزول اين آيات را از منظرى ديگر نيز می توان بيان نمود: | '''شرح موقعيت تاريخى نزول اين آيات را از منظرى ديگر نيز می توان بيان نمود:''' | ||
«قُدَيْد» وادى وسيعى قبل از غدير است كه كمتر از يك روز تا غدير فاصله دارد و آبادى به همين نام در آغاز آن قرار گرفته است. در واقع قافله حجاج با ورود به بيابان «قديد» وارد منطقه «غدير خم» شده اند و اكنون روز هفدهم ماه ذى الحجه است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۱،۳۹ . در اين دو روايت تصريح شده كه نزول امر ولايت در موسم حج بود و پيامبرصلى الله عليه وآله شش روز بعد از آن صبر كرد، كه آيه «فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى» نازل شد، و بعد از آن حضرت تا غدير صبر كرد.</ref> از يك سو كارشكنى هاى منافقين فكر پيامبرصلى الله عليه وآله را به خود مشغول داشته؛ و از سوى ديگر اجراى دقيق مهمترين برنامه رسالت حضرت، ايجاد و حفظ شرايط لازم براى اجراى آن را می طلبد. | «قُدَيْد» وادى وسيعى قبل از غدير است كه كمتر از يك روز تا غدير فاصله دارد و آبادى به همين نام در آغاز آن قرار گرفته است. در واقع قافله حجاج با ورود به بيابان «قديد» وارد منطقه «غدير خم» شده اند و اكنون روز هفدهم ماه ذى الحجه است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۱،۳۹ . در اين دو روايت تصريح شده كه نزول امر ولايت در موسم حج بود و پيامبرصلى الله عليه وآله شش روز بعد از آن صبر كرد، كه آيه «فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى» نازل شد، و بعد از آن حضرت تا غدير صبر كرد.</ref> از يك سو كارشكنى هاى منافقين فكر پيامبرصلى الله عليه وآله را به خود مشغول داشته؛ و از سوى ديگر اجراى دقيق مهمترين برنامه رسالت حضرت، ايجاد و حفظ شرايط لازم براى اجراى آن را می طلبد. | ||
خط ۹۹: | خط ۵۷: | ||
در روايات ديگرى هم عين همين واقعه و نزول آيه و گاهى با تفاصيل بيشتر آمده و به مكان واقعه و نزول آيه اشاره نشده است. جمع بين روايات اقتضا می كند با تطبيق آنها صورت كامل وقايع را به دست آوريم. | در روايات ديگرى هم عين همين واقعه و نزول آيه و گاهى با تفاصيل بيشتر آمده و به مكان واقعه و نزول آيه اشاره نشده است. جمع بين روايات اقتضا می كند با تطبيق آنها صورت كامل وقايع را به دست آوريم. | ||
لذا با مطالعه دقيق و جمع بندى كامل روايات، آنچه در اين مرحله از واقعه غدير در «قُدَيد» به وقوع پيوسته تقديم مى شود: | '''لذا با مطالعه دقيق و جمع بندى كامل روايات، آنچه در اين مرحله از واقعه غدير در «قُدَيد» به وقوع پيوسته تقديم مى شود:''' | ||
الف. دعا براى محبت اميرالمؤمنين عليه السلام در دل مردم | '''الف. دعا براى محبت اميرالمؤمنين عليه السلام در دل مردم''' | ||
با نزول كاروان در قديد و فرا رسيدن هنگام نماز، صف ها آماده شد. پيامبر صلى الله عليه وآله بعد از نماز صداى خود را بلند كرد به گونه اى كه همه بشنوند: «اللهمَّ هَبْ لِعَلِىٍّ الْمَوَدَّةَ فِى صُدُورِ الْمُؤْمِنينَ وَ الْهَيْبَةَ وَ الْعَظَمَةَ فى صُدُورِ الْمُنافِقينَ : خدايا، به على محبت در سينه مؤمنين و هيبت و عظمت در سينه منافقين عنايت فرما.»<ref>تفسير العياشى: ج ۲ ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۳۵۳ ح ۲.</ref> | با نزول كاروان در قديد و فرا رسيدن هنگام نماز، صف ها آماده شد. پيامبر صلى الله عليه وآله بعد از نماز صداى خود را بلند كرد به گونه اى كه همه بشنوند: «اللهمَّ هَبْ لِعَلِىٍّ الْمَوَدَّةَ فِى صُدُورِ الْمُؤْمِنينَ وَ الْهَيْبَةَ وَ الْعَظَمَةَ فى صُدُورِ الْمُنافِقينَ : خدايا، به على محبت در سينه مؤمنين و هيبت و عظمت در سينه منافقين عنايت فرما.»<ref>تفسير العياشى: ج ۲ ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۳۵۳ ح ۲.</ref> | ||
خط ۱۰۹: | خط ۶۷: | ||
همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: يا على، هر دعايى براى خود دوست دارى بنما تا آمين بگويم. اميرالمؤمنين عليه السلام هم سه بار اين دعا را تكرار كرد: اللهمَّ ثَبِّتْ مَوَدَّتى فى قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ: خدايا، مودت و محبت مرا تا روز قيامت در قلوب مردان و زنان مؤمن ثابت و پايدار فرما. و پيامبرصلى الله عليه وآله آمين گفت.<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۳۵۸.</ref> | همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: يا على، هر دعايى براى خود دوست دارى بنما تا آمين بگويم. اميرالمؤمنين عليه السلام هم سه بار اين دعا را تكرار كرد: اللهمَّ ثَبِّتْ مَوَدَّتى فى قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ: خدايا، مودت و محبت مرا تا روز قيامت در قلوب مردان و زنان مؤمن ثابت و پايدار فرما. و پيامبرصلى الله عليه وآله آمين گفت.<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۳۵۸.</ref> | ||
ب. استجابت دعا و نزول آيه | '''ب. استجابت دعا و نزول آيه''' | ||
پس از دعاى اميرالمؤمنين عليه السلام و آمين پيامبرصلى الله عليه وآله در حضور مردم، اين دو آيه از سوره مريم نازل شد: | پس از دعاى اميرالمؤمنين عليه السلام و آمين پيامبرصلى الله عليه وآله در حضور مردم، اين دو آيه از سوره مريم نازل شد: | ||
خط ۱۲۵: | خط ۸۳: | ||
در همين موقعيت پيامبرصلى الله عليه وآله به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:انّى سَأَلْتُ رَبّى انْ يُوالِىَ بَيْنى وَ بَيْنَكَ فَفَعَلَ، وَ سَأَلْتُ رَبّى انْ يُواخِىَ بَيْنى وَ بَيْنَكَ فَفَعَلَ، وَ سَأَلْتُ رَبّى أَنْ يَجْعَلَكَ وَصِيّى فَفَعَلَ:من از پروردگارم خواستم كه بين من و تو ولايت قرار دهد، و خدا پذيرفت؛ و از او خواستم بين من و تو برادرى قرار دهد، و او پذيرفت؛ و از او خواستم تو را جانشين من قرار دهد، و او پذيرفت.<ref>تفسير العياشى: ج ۲ ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۳۵۴ و ج ۳۶ ص ۱۴۷ ح ۱۱۹.</ref> | در همين موقعيت پيامبرصلى الله عليه وآله به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:انّى سَأَلْتُ رَبّى انْ يُوالِىَ بَيْنى وَ بَيْنَكَ فَفَعَلَ، وَ سَأَلْتُ رَبّى انْ يُواخِىَ بَيْنى وَ بَيْنَكَ فَفَعَلَ، وَ سَأَلْتُ رَبّى أَنْ يَجْعَلَكَ وَصِيّى فَفَعَلَ:من از پروردگارم خواستم كه بين من و تو ولايت قرار دهد، و خدا پذيرفت؛ و از او خواستم بين من و تو برادرى قرار دهد، و او پذيرفت؛ و از او خواستم تو را جانشين من قرار دهد، و او پذيرفت.<ref>تفسير العياشى: ج ۲ ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۳۵۴ و ج ۳۶ ص ۱۴۷ ح ۱۱۹.</ref> | ||
ج. استهزاء ابوبكر و عمر به دعاى پيامبرصلى الله عليه وآله | '''ج. استهزاء ابوبكر و عمر به دعاى پيامبرصلى الله عليه وآله''' | ||
اين مراسم دعا و آمين و استجابت فورى الهى با نزول آيه در حضور مردم و تفاصيلى كه ذكر شد، يك مقطع استثنايى در زندگانى پيامبرصلى الله عليه وآله به شمار می آمد كه همه را مبهوت و متعجب كرد، و در آستانه غدير مقام عظيم على بن ابى طالب عليه السلام را در پيشگاه خداوند روشن ساخت. | اين مراسم دعا و آمين و استجابت فورى الهى با نزول آيه در حضور مردم و تفاصيلى كه ذكر شد، يك مقطع استثنايى در زندگانى پيامبرصلى الله عليه وآله به شمار می آمد كه همه را مبهوت و متعجب كرد، و در آستانه غدير مقام عظيم على بن ابى طالب عليه السلام را در پيشگاه خداوند روشن ساخت. | ||
خط ۱۳۱: | خط ۸۹: | ||
براى شكستن اين عظمت دهان بى پروايى لازم بود كه خسَّت و ذلت و حسادت خود را به نمايش بگذارد. از ميان آن جمعيت عظيم كه ناظر ماجرا بودند، ابوبكر و عمر به كنايه گفتند:به خدا قسم! يك پيمانه خرما در مشكى پوسيده نزد ما محبوب تر است از آنچه محمد از پروردگارش خواسته است. چه می شد اگر از پروردگارش درخواست ملائكهاى می كرد كه او را در برابر دشمنانش كمك كنند، يا گنجى كه فقر او را جبران كند! به خدا قسم، على را به هر كارى دعوت می كند او هم می پذيرد!!<ref>تفسير العياشى: ج ۲ ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۴۷ ح ۱۱۹.</ref> | براى شكستن اين عظمت دهان بى پروايى لازم بود كه خسَّت و ذلت و حسادت خود را به نمايش بگذارد. از ميان آن جمعيت عظيم كه ناظر ماجرا بودند، ابوبكر و عمر به كنايه گفتند:به خدا قسم! يك پيمانه خرما در مشكى پوسيده نزد ما محبوب تر است از آنچه محمد از پروردگارش خواسته است. چه می شد اگر از پروردگارش درخواست ملائكهاى می كرد كه او را در برابر دشمنانش كمك كنند، يا گنجى كه فقر او را جبران كند! به خدا قسم، على را به هر كارى دعوت می كند او هم می پذيرد!!<ref>تفسير العياشى: ج ۲ ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۴۷ ح ۱۱۹.</ref> | ||
د. عكس العمل وحى و نزول آيات درباره گفته ابوبكر و عمر | '''د. عكس العمل وحى و نزول آيات درباره گفته ابوبكر و عمر''' | ||
اين حركت تخريب كننده كه با هدف كاستن از اهميت غدير و ولايت انجام مىشد و فرهنگ دنياپرستى را در دل مردم زنده می كرد و ارزشهاى معنوى را از قلوب مردم ساقط می نمود، بر قلب مبارك پيامبر صلى الله عليه وآله سنگينى می كرد، و حقاً از كسانى كه به عنوان اصحابش گِرد او را گرفته بودند چنين انتظارى نداشت.<ref>تفسير فرات: ص ۱۸۶ ح ۲۳۶. شواهدالتنزيل: ج ۱ ص ۳۵۸.</ref> | اين حركت تخريب كننده كه با هدف كاستن از اهميت غدير و ولايت انجام مىشد و فرهنگ دنياپرستى را در دل مردم زنده می كرد و ارزشهاى معنوى را از قلوب مردم ساقط می نمود، بر قلب مبارك پيامبر صلى الله عليه وآله سنگينى می كرد، و حقاً از كسانى كه به عنوان اصحابش گِرد او را گرفته بودند چنين انتظارى نداشت.<ref>تفسير فرات: ص ۱۸۶ ح ۲۳۶. شواهدالتنزيل: ج ۱ ص ۳۵۸.</ref> | ||
خط ۱۳۷: | خط ۹۵: | ||
در حضور مردمى كه تازه از جاهليت رها شده و هنوز تعصبات بىاساس آن در دل هايشان ريشه داشت، اين گونه جسورانه سخن گفتن و رسول الهى را به مسخره گرفتن، همه مسائلى بودند كه چون كوهى بر سر راه غدير خود نمايى می كردند و ظاهر قضايا اجراى برنامه آن را محال می نمود. | در حضور مردمى كه تازه از جاهليت رها شده و هنوز تعصبات بىاساس آن در دل هايشان ريشه داشت، اين گونه جسورانه سخن گفتن و رسول الهى را به مسخره گرفتن، همه مسائلى بودند كه چون كوهى بر سر راه غدير خود نمايى می كردند و ظاهر قضايا اجراى برنامه آن را محال می نمود. | ||
لذا پيامبر | لذا پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله به جبرئيل فرمود: «خدايم می داند كه من از قريش چه كشيده ام، آن هنگام كه نبوت مرا نپذيرفتند تا به من دستور جهاد با آنان را داد، و لشكريانى از آسمان به كمك من فرستاد كه مرا يارى كردند. پس چگونه بعد از من اقرار خواهند كرد؟» .<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۱ ح ۳۷. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۱ . تفسير العياشى: ج ۲ ص ۹۷ ح ۸۹ .</ref> | ||
اينجا بود كه | اينجا بود كه آيه۱۲ تا ۲۴از سوره هود نازل شد، كه در بالا گذشت. | ||
=== ۲- تحليل اعتقادى === | === ۲- تحليل اعتقادى === |