پرش به محتوا

اخطار پیامبر به منافقین در عرفات: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «.  اخطار به منافقين در عرفات××× 1 واقعه قرآنى غدير: ص 26. ×××   در سفر حجةالوداع...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
اخطار به منافقين در عرفات××× 1 واقعه قرآنى غدير: ص 26. ×××
== اخطار به منافقين در عرفات<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۲۶.</ref> ==
  در سفر حجةالوداع و در عرفات، جبرئيل نازل شد و با اشاره به آيه ۷ سوره مائده «وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ميثاقَهُ الَّذى واثَقَكُمْ بِهِ» -  كه در مدينه قبل از سفر نازل شده بود -  پيام خداوند را در ابلاغ [[ولایت]] و [[وصایت]] اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آورد، و اشاره به اكمال دين با ولايت و ميثاق پروردگار از بندگان نمود.


  در سفر حجةالوداع و در عرفات، جبرئيل نازل شد و با اشاره به آيه 7 سوره مائده »وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ميثاقَهُ الَّذى واثَقَكُمْ بِهِ« -  كه در مدينه قبل از سفر نازل شده بود -  پيام خداوند را در ابلاغ ولايت و وصايت اميرالمؤمنين‏عليه السلام آورد، و اشاره به اكمال دين با ولايت و ميثاق پروردگار از بندگان نمود.
پيامبر صلى الله عليه و آله با شنيدن اين پيام الهى و با توجه به فورى نبودن آن، بار ديگر منافقين و اخلال گران را به ياد آورد و ترس آن را داشت كه مبادا مردم متفرق شوند يا به [[جاهلیت]] باز گردند، چرا كه آن حضرت دشمنى آنان را مى‏ دانست و از بغض آنان نسبت به على‏ عليه السلام خبر داشت.


اين بود كه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله خود را در شرايطى سخت احساس كرد و آن قدر گريست كه محاسن شريفش پر از اشك شد و فرمود: «اى جبرئيل، دير زمانى نيست كه قوم من از جاهليت فاصله گرفته ‏اند. من اينان را به اختيار خودشان يا به كمک جنگ ‏ها به انقياد درآورده‏ ام. اكنون اگر بخواهم كسى را بر آنان حاكم كنم چه خواهد شد»؟!


پيامبرصلى الله عليه وآله با شنيدن اين پيام الهى و با توجه به فورى نبودن آن، بار ديگر منافقين و اخلال گران را به ياد آورد و ترس آن را داشت كه مبادا مردم متفرق شوند يا به جاهليت باز گردند، چرا كه آن حضرت دشمنى آنان را مى‏دانست و از بغض آنان نسبت به على‏عليه السلام خبر داشت.
آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله از جبرئيل درخواست كرد تا از خدا حفظ او از شر مردم را درخواست كند، و همچنان منتظر ماند تا [[جبرئیل]] در اين باره خبرى از سوى خداوند بياورد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۳،۲۰۲،۱۵۱. الاحتجاج: ج ۱ ص ۶۶ . عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷،۱۷۷،۱۷۶،۵۲،۵۱.</ref>


 
== پانویس ==
اين بود كه پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله خود را در شرايطى سخت احساس كرد و آن قدر گريست كه محاسن شريفش پر از اشك شد و فرمود: »اى جبرئيل، دير زمانى نيست كه قوم من از جاهليت فاصله گرفته‏اند. من اينان را به اختيار خودشان يا به كمك جنگ‏ها به انقياد درآورده‏ام. اكنون اگر بخواهم كسى را بر آنان حاكم كنم چه خواهد شد«؟!
 
 
آنگاه پيامبرصلى الله عليه وآله از جبرئيل درخواست كرد تا از خدا حفظ او از شر مردم را درخواست كند، و همچنان منتظر ماند تا جبرئيل در اين باره خبرى از سوى خداوند بياورد.××× 2 بحار الانوار: ج 37 ص 203 202 151. الاحتجاج: ج 1 ص 66 . عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 297 177 176  52 51. ×××