پرش به محتوا

آيه ۱ تا ۴ عنکبوت و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''آيه«... اَحَسِبَ النّاسُ اَنْ يُتْرَكُوا اَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ...»'''<ref>عنكبوت /  ۴  - ۱. واقعه قرآنى غدير: ص ۴۳. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۶۴  - ۶۰ . </ref>
== آيه «... اَحَسِبَ النّاسُ اَنْ يُتْرَكُوا اَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ...»<ref>عنكبوت /  ۱ - ۴. واقعه قرآنى غدير: ص ۴۳. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۶۰ - ۶۴ . </ref> ==
از جمله آياتى كه پس از انجام حجةالوداع و پيش از غدير در مكه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد اين آيات بود:


   از جمله آياتى كه پس از انجام حجةالوداع و پيش از غدير در مكه بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد اين آيات بود:
«بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، الم. أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ. وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّه الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ. أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ»:


«به نام خداوند بخشنده مهربان، الف لام ميم، آيا مردم گمان كرده ‏اند كه رها مى‏ شوند با همين كه بگويند ايمان آورديم، بدون آنكه امتحان شوند؟ ما كسانى را كه قبل از آنان بودند امتحان كرديم، زيرا خدا بايد بداند كسانى را كه راست مى‏ گويند و كسانى را كه دروغ مى‏ گويند. و يا كسانى كه كارهاى زشت را انجام مى‏ دهند گمان كرده‏ اند كه از دست ما پيشى مى‏ گيرند (و دست ما به آنان نمى رسد)؟ چه بد حكم مى‏ كنند».


اين آيات از دو بُعد قابل بررسى است:


«بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، الم. أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ. وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّه الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ. أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ»:«به نام خداوند بخشنده مهربان، الف لام ميم، آيا مردم گمان كرده ‏اند كه رها مى‏ شوند با همين كه بگويند ايمان آورديم، بدون آنكه امتحان شوند؟ ما كسانى را كه قبل از آنان بودند امتحان كرديم، زيرا خدا بايد بداند كسانى را كه راست مى‏ گويند و كسانى را كه دروغ مى‏ گويند. و يا كسانى كه كارهاى زشت را انجام مى‏ دهند گمان كرده‏ اند كه از دست ما پيشى مى‏ گيرند(و دست ما به آنان نمى رسد) ؟ چه بد حكم مى‏ كنند».اين آيات از دو بُعد قابل بررسى است:'''۱- موقعيت تاريخى'''
=== موقعيت تاريخى ===
با پايان مراسم حج در اوايل روز سيزدهم ذى الحجه كاروان غدير به مكه بازگشتند، و قرار شد روز چهاردهم قافله به سوى غدير حركت كند. اين سرعت عمل واقعاً براى مردم غافلگير كننده بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله در اين اولين سفر حج خود، پس از پايان مراسم هيچ فرصتى نداشته باشد كه لا اقل چند روزى در مكه اقامت كند و مردمِ گرد آمده از نقاط مختلف با حوصله نزد حضرتش آيند و سؤالات خود را مطرح كنند.چنين عجله ‏اى حكايت از اهميت فوق العاده مراسمى داشت كه در نيمه راه مكه تا مدينه بايد انجام شود و روز آن از قبل تعيين شده، و براى حضور به موقع در غدير بايد از هم اكنون پيش بينى مى ‏كرد.اين پيش بينى به محض بازگشت از مِنا به مكه با نزول چهار آيه قرآن آغاز شد. آياتى كه خبر از امتحان الهى مى‏ داد و مَحَك اين امتحان ولايت على‏ عليه السلام بود، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:«لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى»:


با پايان مراسم حج در اوايل روز سيزدهم ذى الحجه كاروان غدير به مكه بازگشتند، و قرار شد روز چهاردهم قافله به سوى غدير حركت كند. اين سرعت عمل واقعاً براى مردم غافلگير كننده بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اين اولين سفر حج خود، پس از پايان مراسم هيچ فرصتى نداشته باشد كه لا اقل چند روزى در مكه اقامت كند و مردمِ گرد آمده از نقاط مختلف با حوصله نزد حضرتش آيند و سؤالات خود را مطرح كنند.چنين عجله ‏اى حكايت از اهميت فوق العاده مراسمى داشت كه در نيمه راه مكه تا مدينه بايد انجام شود و روز آن از قبل تعيين شده، و براى حضور به موقع در غدير بايد از هم اكنون پيش بينى مى ‏كرد.اين پيش بينى به محض بازگشت از مِنا به مكه با نزول چهار آيه قرآن آغاز شد.آياتى كه خبر از امتحان الهى مى‏ داد و مَحَك اين امتحان ولايت على‏ عليه السلام بود، چنانكه پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود:«لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى»:«اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى‏ شدند».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۷۳.</ref>با نزول اين آيات در مكه و پرسش پيامبرصلى الله عليه وآله از جبرئيل درباره آن، شش مطلب اساسى روشن شد:
«اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى‏ شدند».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۷۳.</ref> با نزول اين آيات در مكه و پرسش پيامبر صلى الله عليه و آله از جبرئيل درباره آن، شش مطلب اساسى روشن شد:


۱. نزديكى رحلت آن حضرت.  
۱. نزديكى رحلت آن حضرت.  
خط ۱۳: خط ۱۷:
۲. دستور معرفى و منصوب كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام.  
۲. دستور معرفى و منصوب كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام.  


۳. ولايت على‏ عليه السلام محك شناخت صادق و كاذب در ايمان.  
۳. ولايت على‏ عليه السلام محک شناخت صادق و كاذب در ايمان.  


۴. خبر از فتنه گران درباره خلافت.  
۴. خبر از فتنه گران درباره خلافت.  
خط ۱۹: خط ۲۳:
۵. دستور سپردن ودايع علم و حكمت به على‏ عليه السلام.  
۵. دستور سپردن ودايع علم و حكمت به على‏ عليه السلام.  


۶. انتخاب الهى در وصايت على‏ عليه السلام.متن حديث را كه گوياى همه اين جوانب است، مى خوانيم:پيامبرصلى الله عليه وآله وارد مكه شد و يك روز در آن اقامت گزيد. اينجا بود كه جبرئيل اول سوره عنكبوت را آورد و فرمود: اى محمد، بخوان: »بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، الم. أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ. وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّه الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ. أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ« :
۶. انتخاب الهى در وصايت على‏ عليه السلام.متن حديث را كه گوياى همه اين جوانب است، مى خوانيم:پيامبرصلى الله عليه وآله وارد مكه شد و يك روز در آن اقامت گزيد. اينجا بود كه جبرئيل اول سوره عنكبوت را آورد و فرمود: اى محمد، بخوان: «بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، الم. أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ. وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّه الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ. أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ»:


«به نام خداوند بخشنده مهربان، الف لام ميم، آيا مردم گمان كرده ‏اند كه رها مى ‏شوند با همين كه بگويند ايمان آورديم، بدون آنكه امتحان شوند؟ ما كسانى را كه قبل از آنان بودند امتحان كرديم، زيرا خدا بايد بداند كسانى را كه راست مى‏گويند و كسانى را كه دروغ مى ‏گويند. و يا كسانى كه كارهاى زشت را انجام مى‏ دهند گمان كرده ‏اند كه از دست ما پيشى مى‏ گيرند (و دست ما به آنان نمى‏ رسد) ؟ چه بد حكم مى ‏كنند».پيامبرصلى الله عليه وآله پرسيد: اى جبرئيل، اين فتنه كدام است؟ جبرئيل گفت: اى محمد، خداوند سلامت مى‏ رساند و مى ‏فرمايد: من قبل از تو پيامبرى نفرستاده‏ ام مگر آنكه هنگام سر آمدن روزگارش به او امر كرده‏ ام كسى را بر امتش خليفه قرار دهد كه قائم مقام او باشد و سنت و احكامش را براى آنان احيا كند.كسانى كه مطيع خدا باشند در آنچه پيامبر به آنان امر مى‏ كند صادقين و راستگويانند، و كسانى كه مخالف امر او (و بر ضد او)باشند كاذبين و دروغ گويانند.
«به نام خداوند بخشنده مهربان، الف لام ميم، آيا مردم گمان كرده ‏اند كه رها مى ‏شوند با همين كه بگويند ايمان آورديم، بدون آنكه امتحان شوند؟ ما كسانى را كه قبل از آنان بودند امتحان كرديم، زيرا خدا بايد بداند كسانى را كه راست مى‏گويند و كسانى را كه دروغ مى ‏گويند. و يا كسانى كه كارهاى زشت را انجام مى‏ دهند گمان كرده ‏اند كه از دست ما پيشى مى‏ گيرند (و دست ما به آنان نمى‏ رسد) ؟ چه بد حكم مى ‏كنند».
 
پيامبرصلى الله عليه وآله پرسيد: اى جبرئيل، اين فتنه كدام است؟ جبرئيل گفت: اى محمد، خداوند سلامت مى‏ رساند و مى ‏فرمايد: من قبل از تو پيامبرى نفرستاده‏ ام مگر آنكه هنگام سر آمدن روزگارش به او امر كرده‏ ام كسى را بر امتش خليفه قرار دهد كه قائم مقام او باشد و سنت و احكامش را براى آنان احيا كند.كسانى كه مطيع خدا باشند در آنچه پيامبر به آنان امر مى‏ كند صادقين و راستگويانند، و كسانى كه مخالف امر او (و بر ضد او) باشند كاذبين و دروغ گويانند.


اى محمد، بازگشت تو به سوى پروردگارت و بهشتش نزديک شده، و او به تو دستور مى ‏دهد براى امتت بعد از خود على بن ابى‏ طالب را منصوب نمايى و سفارشات خود را به او بنمايى، كه اوست خليفه ‏اى كه امور رعيت و امت تو را بر عهده مى‏ گيرد، چه او را اطاعت كنند و چه عصيان نمايند؛ كه به زودى عصيان خواهند كرد و اين همان فتنه‏ اى است كه آيات را درباره آن برايت تلاوت كردم.
اى محمد، بازگشت تو به سوى پروردگارت و بهشتش نزديک شده، و او به تو دستور مى ‏دهد براى امتت بعد از خود على بن ابى‏ طالب را منصوب نمايى و سفارشات خود را به او بنمايى، كه اوست خليفه ‏اى كه امور رعيت و امت تو را بر عهده مى‏ گيرد، چه او را اطاعت كنند و چه عصيان نمايند؛ كه به زودى عصيان خواهند كرد و اين همان فتنه‏ اى است كه آيات را درباره آن برايت تلاوت كردم.


خداوند عزوجل به تو دستور مى ‏دهد كه به او بياموزى همه آنچه به تو تعليم داده و به او سفارش كنى كه حفظ كند همه آنچه خدا در حفظ تو قرار داده و به عنوان امانت به تو سپرده است، كه اوست امين و مورد اعتماد. اى محمد، من تو را از ميان بندگانم به پيامبرى برگزيدم و على را به جانشينى تو انتخاب كردم.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ ۹۵ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۳۵  - ۱۱۲. كشف اليقين: ص ۱۳۷. </ref>
خداوند عزوجل به تو دستور مى ‏دهد كه به او بياموزى همه آنچه به تو تعليم داده و به او سفارش كنى كه حفظ كند همه آنچه خدا در حفظ تو قرار داده و به عنوان امانت به تو سپرده است، كه اوست امين و مورد اعتماد. اى محمد، من تو را از ميان بندگانم به پيامبرى برگزيدم و على را به جانشينى تو انتخاب كردم.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶،۹۵ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲ - ۱۳۵. كشف اليقين: ص ۱۳۷. </ref>


اين وحى الهى به معناى پايان واجب اول يعنى حج، و آغاز واجب دوم يعنى ولايت بود كه از اين لحظه برنامه‏ هاى آن آغاز مى‏ شد.
اين وحى الهى به معناى پايان واجب اول يعنى حج، و آغاز واجب دوم يعنى ولايت بود كه از اين لحظه برنامه‏ هاى آن آغاز مى‏ شد.


همچنين زمينه ‏سازى ديگرى براى امامت دوازده امام معصوم‏ عليهم السلام نموده فرمود:«اين دين همچنان بر مبارزه كنندگانش غالب خواهد بود و هيچ مخالفى و جدا شونده ‏اى به آن ضرر نمى ‏زند مادامى كه دوازده خليفه بر امتم حكومت كند كه همه آنان از قريش هستند».<ref>مسند احمد: ج ۵ ص ۸۷ .</ref>
همچنين زمينه ‏سازى ديگرى براى امامت دوازده امام معصوم‏ عليهم السلام نموده فرمود: «اين دين همچنان بر مبارزه كنندگانش غالب خواهد بود و هيچ مخالفى و جدا شونده ‏اى به آن ضرر نمى ‏زند مادامى كه دوازده خليفه بر امتم حكومت كند كه همه آنان از قريش هستند».<ref>مسند احمد: ج ۵ ص ۸۷ .</ref>


همچنين به آن حضرت از طرف خداوند چنين دستور داده شد: نبوت تو به پايان رسيده و روزگارت كامل شده است. اسم اعظم و آثار علم و ميراث انبياء را به على بن ابى‏ طالب بسپار كه اولين مؤمن است. من زمين را بدون عالمى كه اطاعت من و ولايتم با او شناخته شود و حجت بعد از پيامبرم باشد رها نخواهم كرد.
همچنين به آن حضرت از طرف خداوند چنين دستور داده شد: نبوت تو به پايان رسيده و روزگارت كامل شده است. اسم اعظم و آثار علم و ميراث انبياء را به على بن ابى‏ طالب بسپار كه اولين مؤمن است. من زمين را بدون عالمى كه اطاعت من و ولايتم با او شناخته شود و حجت بعد از پيامبرم باشد رها نخواهم كرد.


در حديث ديگرى به پيامبرصلى الله عليه وآله چنين دستور داده شد: آنچه نزد تو از علم و ميراث علوم انبياى قبل از تو و اسلحه و تابوت و آنچه از نشانه‏ هاى پيامبران نزد توست، آنها را به وصى و خليفه بعد از خود تسليم نما.<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۷۶. </ref>
در حديث ديگرى به پيامبر صلى الله عليه و آله چنين دستور داده شد: آنچه نزد تو از علم و ميراث علوم انبياى قبل از تو و اسلحه و تابوت و آنچه از نشانه‏ هاى پيامبران نزد توست، آنها را به وصى و خليفه بعد از خود تسليم نما.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۶. </ref>
 
يادگارهاى انبياء عليهم السلام: صحف آدم و نوح و ابراهيم‏ عليهم السلام و تورات و انجيل و عصاى موسى‏ عليه السلام و انگشتر سليمان‏ عليه السلام و ساير ميراث‏ هاى ارجمندى است كه فقط بايد در اختيار حجج الهى باشد. تا آن روز خاتم انبياء صلى الله عليه و آله حافظ اين ميراث‏ هاى الهى بود و اينک به دستور الهى به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام منتقل مى‏ شد.


يادگارهاى انبياءعليهم السلام : صحف آدم و نوح و ابراهيم‏ عليهم السلام و تورات و انجيل و عصاى موسى‏ عليه السلام و انگشتر سليمان‏ عليه السلام و ساير ميراث‏ هاى ارجمندى است كه فقط بايد در اختيار حجج الهى باشد. تا آن روز خاتم انبياءصلى الله عليه وآله حافظ اين ميراث‏ هاى الهى بود و اينک به دستور الهى به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام منتقل مى‏ شد. اين ودايع از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به امامان بعد منتقل شده تاكنون كه در دست مبارک حضرت بقية اللَّه الاعظم عجل اللَّه فرجه است.
اين ودايع از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به امامان بعد منتقل شده تاكنون كه در دست مبارک حضرت بقية اللَّه الاعظم عجل اللَّه فرجه است.


پيامبرصلى الله عليه وآله، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فرا خواند و جلسه خصوصى تشكيل دادند و بقيه روز سيزدهم ذى ‏الحجة و شب آن صرف برنامه سپردن ودايع الهى شد، و پيامبرصلى الله عليه وآله اسم اعظم و علم و حكمت و كتب انبياءعليهم السلام و ساير يادگارهاى آنان را به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام سپرد، و گفته ‏هاى جبرئيل را به آن حضرت ابلاغ فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. </ref>
پيامبر صلى الله عليه و آله، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فرا خواند و جلسه خصوصى تشكيل دادند و بقيه روز سيزدهم ذى ‏الحجة و شب آن صرف برنامه سپردن ودايع الهى شد، و پيامبر صلى الله عليه و آله اسم اعظم و علم و حكمت و كتب انبياء عليهم السلام و ساير يادگارهاى آنان را به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام سپرد، و گفته ‏هاى جبرئيل را به آن حضرت ابلاغ فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. </ref>


همچنان كه اين پيام و آن آيات نازل مى ‏شد، كاروان از منا وارد مكه شد و قبل از رسيدن به ابطح در«مُحَصَّب»-  كه همان محل توطئه قريش قبل از هجرت بود -  توقف كرد.<ref>المغازى (واقدى) : ج ۲ ص ۱۰۹۹. اخبار مكة: ج ۲ ص ۱۶۲. المصنف (ابن ابى ‏شيبة) : ج ۴ ص ۴۶۹. الكافى: ج ۴ ص ۲۴۸. تهذيب الاحكام: ج ۵ ص ۴۵۷ ۴۳۸ ۲۷۵. الفقيه: ج ۲ ص ۵۵۵ . </ref>
همچنان كه اين پيام و آن آيات نازل مى ‏شد، كاروان از منا وارد مكه شد و قبل از رسيدن به ابطح در«مُحَصَّب»-  كه همان محل توطئه قريش قبل از هجرت بود -  توقف كرد.<ref>المغازى (واقدى) : ج ۲ ص ۱۰۹۹. اخبار مكة: ج ۲ ص ۱۶۲. المصنف (ابن ابى ‏شيبة) : ج ۴ ص ۴۶۹. الكافى: ج ۴ ص ۲۴۸. تهذيب الاحكام: ج ۵ ص ۴۵۷،۴۳۸،۲۷۵. الفقيه: ج ۲ ص ۵۵۵ . </ref>


آنگاه نماز ظهر و عصر را خواندند و در همانجا ماندند تا غروب شد و نماز مغرب و عشا را نيز در همانجا خواندند و سپس مختصرى خوابيدند.<ref>الكافى: ج ۴ ص ۵۲۱ . تهذيب الاحكام: ج ۵ ص ۲۷۳.</ref>
آنگاه نماز ظهر و عصر را خواندند و در همانجا ماندند تا غروب شد و نماز مغرب و عشا را نيز در همانجا خواندند و سپس مختصرى خوابيدند.<ref>الكافى: ج ۴ ص ۵۲۱ . تهذيب الاحكام: ج ۵ ص ۲۷۳.</ref>


'''۲-تحليل اعتقادى'''
=== تحليل اعتقادى ===
 
تركيب جامعه مسلمين در سال آخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله اقتضا مى ‏كرد نهيبى كه در اول سوره عنكبوت آمده بر آنان وارد شود. اين از آن جهت بود كه در كنار مسلمانان مخلصى همچون سلمان و ابوذر و مقداد، تازه مسلمانانى بودند كه تا ديروز عليه اسلام شمشير مى ‏زدند و اكنون به نام مسلمان خوانده مى ‏شدند، و نيز افراد شهوت پرست و دنيا طلبى بودند كه هدفى جز مقاصد دنيوى نداشتند.
تركيب جامعه مسلمين در سال آخر عمر پيامبرصلى الله عليه وآله اقتضا مى ‏كرد نهيبى كه در اول سوره عنكبوت آمده بر آنان وارد شود. اين از آن جهت بود كه در كنار مسلمانان مخلصى همچون سلمان و ابوذر و مقداد، تازه مسلمانانى بودند كه تا ديروز عليه اسلام شمشير مى ‏زدند و اكنون به نام مسلمان خوانده مى ‏شدند، و نيز افراد شهوت پرست و دنيا طلبى بودند كه هدفى جز مقاصد دنيوى نداشتند.


روح تعصب جاهلى كه بر افكار اكثريت حاكم بود و عقده‏ هاى جنگ‏ هاى بدر و احد و خيبر و حُنين و حسدهاى نهفته ‏اى كه هر روز آشكارتر مى‏ گشت، نيز مى ‏تواند نمايانگر باطن جامعه مسلمان آن روز باشد، كه در سال آخر عمر حضرت علناً دست به اقدامات مخرِّب مى ‏زدند و در صدد خنثى‏ سازى برنامه ‏هاى حضرت بودند.
روح تعصب جاهلى كه بر افكار اكثريت حاكم بود و عقده‏ هاى جنگ‏ هاى بدر و احد و خيبر و حُنين و حسدهاى نهفته ‏اى كه هر روز آشكارتر مى‏ گشت، نيز مى ‏تواند نمايانگر باطن جامعه مسلمان آن روز باشد، كه در سال آخر عمر حضرت علناً دست به اقدامات مخرِّب مى ‏زدند و در صدد خنثى‏ سازى برنامه ‏هاى حضرت بودند.
خط ۵۳: خط ۶۰:
يعنى صادقين در ادعاى ايمان بايد از كاذبين به طور علنى شناخته شوند، به طورى كه ابهام نفاق و دورويى نتواند آن را بپوشاند. و حقاً اين امتحان در پذيرش ولايت على‏ عليه السلام تحقق يافت كه كاذبين بى‏ پروا آن را انكار كردند و بر گفته خود پافشارى كردند.
يعنى صادقين در ادعاى ايمان بايد از كاذبين به طور علنى شناخته شوند، به طورى كه ابهام نفاق و دورويى نتواند آن را بپوشاند. و حقاً اين امتحان در پذيرش ولايت على‏ عليه السلام تحقق يافت كه كاذبين بى‏ پروا آن را انكار كردند و بر گفته خود پافشارى كردند.


 
== پانویس ==
 
 
 
 
== '''پانویس''' ==