۲۲٬۹۷۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
<big>از بين آن دوازده نفر چهار نفر برخاستند: ابوالهيثم بن تيهان، ابوايوب انصارى، عمار بن ياسر و خزيمة بن ثابت ذوالشهادتين، كه خداوند آنان را رحمت كند. اينان گفتند: شهادت مىدهيم كه سخن پيامبرصلى الله عليه وآله را شنيديم و آن را حفظ كرديم كه در آن روز فرمود در حالى كه ايستاده بود و على هم در كنار او ايستاده بود.</big> | <big>از بين آن دوازده نفر چهار نفر برخاستند: ابوالهيثم بن تيهان، ابوايوب انصارى، عمار بن ياسر و خزيمة بن ثابت ذوالشهادتين، كه خداوند آنان را رحمت كند. اينان گفتند: شهادت مىدهيم كه سخن پيامبرصلى الله عليه وآله را شنيديم و آن را حفظ كرديم كه در آن روز فرمود در حالى كه ايستاده بود و على هم در كنار او ايستاده بود.</big> | ||
<big>سپس پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى مردم، خداوند به من دستور داده كه براى شما امام و وصىّ و جانشينى منصوب كنم كه وصى پيامبرتان در ميان شما و جانشين من در امتم و بين اهل بيتم بعد از من باشد. كسى كه خداوند در كتابش اطاعت او را بر مؤمنين واجب كرده و به شما دستور ولايت او را داده است. من از ترس اهل نفاق و تكذيب آنان از پروردگارم خواستم كه اين دستور را از عهده من بردارد، ولى خداوند مرا ترسانيد كه بايد ابلاغ كنم و گرنه مرا عذاب خواهد كرد.<ref>كتاب سليم: حديث | <big>سپس پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى مردم، خداوند به من دستور داده كه براى شما امام و وصىّ و جانشينى منصوب كنم كه وصى پيامبرتان در ميان شما و جانشين من در امتم و بين اهل بيتم بعد از من باشد. كسى كه خداوند در كتابش اطاعت او را بر مؤمنين واجب كرده و به شما دستور ولايت او را داده است. من از ترس اهل نفاق و تكذيب آنان از پروردگارم خواستم كه اين دستور را از عهده من بردارد، ولى خداوند مرا ترسانيد كه بايد ابلاغ كنم و گرنه مرا عذاب خواهد كرد.<ref>كتاب سليم: حديث ۲۵. </ref></big> | ||
== <big>روايت حديث غدير</big><ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص | == <big>روايت حديث غدير</big><ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۱۴۴. </ref> == | ||
<big>يكى از [[صحابه]] كه [[حديث غدير]] را نقل كرده خالد بن زيد انصارى، ابوايوب (م | <big>يكى از [[صحابه]] كه [[حديث غدير]] را نقل كرده خالد بن زيد انصارى، ابوايوب (م ۵۰ يا ۵۱ يا ۵۲ ق) است.</big> | ||
<big>ابن عقده در «حديث الولاية» حديث غدير را از ابوايوب انصارى نقل كرده است. همچنين در مدارک زير حديث غدير از او نقل شده است: جعابى در «نخب المناقب»، محب الدين طبرى در «الرياض النضرة»، [[ابن اثير]] «[[اسد الغابة]]»، [[ابن كثير]] در «البداية و النهاية»، سيوطى در «جمع الجوامع» و در «تاريخ الخلفاء»، متقى هندى در «كنز العمال»، طبرانى در «المعجم الكبير»، ضياء مقدسى، [[ابن حجر عسقلانى]] در «الاصابة»، [[سمهودى]] در «جواهر العقدين»، بدخشى در «نزل الابرار»، جزرى در «اسنى المطالب».<ref>الرياض النضرة (محبالدين طبرى): ج | <big>ابن عقده در «حديث الولاية» حديث غدير را از ابوايوب انصارى نقل كرده است. همچنين در مدارک زير حديث غدير از او نقل شده است: جعابى در «نخب المناقب»، محب الدين طبرى در «الرياض النضرة»، [[ابن اثير]] «[[اسد الغابة]]»، [[ابن كثير]] در «البداية و النهاية»، سيوطى در «جمع الجوامع» و در «تاريخ الخلفاء»، متقى هندى در «كنز العمال»، طبرانى در «المعجم الكبير»، ضياء مقدسى، [[ابن حجر عسقلانى]] در «الاصابة»، [[سمهودى]] در «جواهر العقدين»، بدخشى در «نزل الابرار»، جزرى در «اسنى المطالب».<ref>الرياض النضرة (محبالدين طبرى): ج ۲ ص ۱۶۹. اسد الغابة (ابن اثير): ج ۵ ص ۶ و ج ۳ ص ۳۰۷ و ج ۵ ص ۲۰۵. البداية و النهاية (ابن كثير): ج ۵ ص ۲۰۹. تاريخ الخلفاء (سيوطى): ص ۱۱۴. كنز العمال: ج ۲ ص ۱۵۴. الاصابة (ابن حجر): ج ۷ ص ۷۸۰ و ج ۶ ص ۲۲۳، و در چاپ اول: ج ۲ ص ۴۰۸. نزل الابرار (بدخشى): ص ۲۰. اسنى المطالب (جزرى): ص ۴.</ref></big> | ||
== <big>پانویس</big> == | == <big>پانویس</big> == |