پرش به محتوا

آيه ۱۷۲ اعراف و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۳: خط ۶۳:
در اين قسمت از دعاى غدير به تفسير معناى دو بُعد اكمال دين و اتمام نعمت به صورت جداگانه پرداخته است.
در اين قسمت از دعاى غدير به تفسير معناى دو بُعد اكمال دين و اتمام نعمت به صورت جداگانه پرداخته است.


===== الف. كمال دين =====
===== الف) كمال دين =====
در اين باره ولايت و برائت را ملازم و دخيل در كمال دين مى‏ داند و مى‏ فرمايد:
در اين باره ولايت و برائت را ملازم و دخيل در كمال دين مى‏ داند و مى‏ فرمايد:


«اكْمَلْتَ لَنَا الدّينَ بِمُوالاتِهِمْ وَ الْبَراءَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ» يعنى دين را با ولايت اهل‏ بيت ‏عليهم السلام و بيزارى از دشمنانشان براى ما كامل فرمودى. اين بدان معنى است كه قبول ولايت و صاحب اختيارى امامان معصوم‏ عليهم السلام هنگامى نزد خدا دين كامل است كه از دشمنان و مخالفان ايشان برائت و بيزارى داشته باشيم، و دين آنان را با دين دشمنانشان قابل جمع ندانيم. به عبارت ديگر اگر با پذيرش ولايت آنان دين كامل مى‏ شود لازمه ‏اش آن است كه با پذيرش ولايت غير آنان از اين كمال سقوط مى‏ كند.
«اكْمَلْتَ لَنَا الدّينَ بِمُوالاتِهِمْ وَ الْبَراءَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ» يعنى دين را با ولايت اهل‏ بيت ‏عليهم السلام و بيزارى از دشمنانشان براى ما كامل فرمودى.


===== ب. تمام نعمت =====
اين بدان معنى است كه قبول ولايت و صاحب اختيارى امامان معصوم‏ عليهم السلام هنگامى نزد خدا دين كامل است كه از دشمنان و مخالفان ايشان برائت و بيزارى داشته باشيم، و دين آنان را با دين دشمنانشان قابل جمع ندانيم.
 
به عبارت ديگر اگر با پذيرش ولايت آنان دين كامل مى‏ شود لازمه ‏اش آن است كه با پذيرش ولايت غير آنان از اين كمال سقوط مى‏ كند.
 
===== ب) تمام نعمت =====
درباره اتمام نعمتِ خداوند دو عبارت در اين دعا به چشم مى‏ خورد:
درباره اتمام نعمتِ خداوند دو عبارت در اين دعا به چشم مى‏ خورد:


اول: جمله «اتْمَمْتَ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ بِمُوالاةِ اوْلِيائِكَ الْمَسْؤُولِ عَنْهُمْ عِبادَكَ».
اول: جمله «اتْمَمْتَ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ بِمُوالاةِ اوْلِيائِكَ الْمَسْؤُولِ عَنْهُمْ عِبادَكَ».


معناى اين عبارت آن است كه ولايتِ واجب شده بر ما درباره امامان به اندازه ‏اى مهم است كه خدا بندگان را در اين باره مورد سؤال قرار خواهد داد، و هيچ كس نمى‏تواند از پاسخ چنين سؤالى شانه خالى كند.
معناى اين عبارت آن است كه ولايتِ واجب شده بر ما درباره امامان به اندازه ‏اى مهم است كه خدا بندگان را در اين باره مورد سؤال قرار خواهد داد، و هيچ كس نمى ‏تواند از پاسخ چنين سؤالى شانه خالى كند.


دوم: جمله «اتْمَمْتَ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ بِالَّذى جَدَّدْتَ لَنا عَهْدَكَ وَ ميثاقَكَ الْمَأْخُوذَ مِنّا فى مُبْتَدَءِ خَلْقِكَ ايّانا».
دوم: جمله «اتْمَمْتَ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ بِالَّذى جَدَّدْتَ لَنا عَهْدَكَ وَ ميثاقَكَ الْمَأْخُوذَ مِنّا فى مُبْتَدَءِ خَلْقِكَ ايّانا».
خط ۸۴: خط ۸۸:
قرآن تصريح دارد كه در ابتداى خلقت انسان، همه بنى آدم به صورت ذرّاتى در پيشگاه خداوند اقرارهايى داشته ‏اند. در اين فرازِ دعا هم با آوردن آيه صريح قرآن درباره روز الَست، يادآور شده كه آن عهد و پيمان به يادآوردنى است و فراموش شده نيست.
قرآن تصريح دارد كه در ابتداى خلقت انسان، همه بنى آدم به صورت ذرّاتى در پيشگاه خداوند اقرارهايى داشته ‏اند. در اين فرازِ دعا هم با آوردن آيه صريح قرآن درباره روز الَست، يادآور شده كه آن عهد و پيمان به يادآوردنى است و فراموش شده نيست.


همچنين يادآور شده كه آن ميثاقِ الَست را خداوند پيش روى انسان قرار مى‏دهد و او را در اين باره امتحان مى‏كند تا ببيند چه كسانى بر سر عهد خود هستند و چه كسانى از وفادارى به آن سرباز مى‏ زنند.
همچنين يادآور شده كه آن ميثاقِ الَست را خداوند پيش روى انسان قرار مى ‏دهد و او را در اين باره امتحان مى‏كند تا ببيند چه كسانى بر سر عهد خود هستند و چه كسانى از وفادارى به آن سرباز مى‏ زنند.


بعد از اين مقدمات نوبت به بيان موضوع اقرار در روز «الَسْت» مى‏ رسد كه در اين دعا به مفصل ‏ترين صورت بيان شده است. آنچه در ابتداى خلقت به آن اقرار كرده ‏ايم طبق آنچه در اين دعا آمده چهار مطلب بوده است:
بعد از اين مقدمات نوبت به بيان موضوع اقرار در روز «الَسْت» مى‏ رسد كه در اين دعا به مفصل ‏ترين صورت بيان شده است. آنچه در ابتداى خلقت به آن اقرار كرده ‏ايم طبق آنچه در اين دعا آمده چهار مطلب بوده است:
خط ۹۸: خط ۱۰۲:
اكنون جا دارد به كلماتى از معصومين‏ عليهم السلام در اين باره اشاره كنيم:
اكنون جا دارد به كلماتى از معصومين‏ عليهم السلام در اين باره اشاره كنيم:


امام باقر عليه السلام درباره آيه «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» مى‏ فرمايد: پروردگار عزوجل آنگاه كه فرزندان آدم را از صلب آنان گرفت و آنان را بر خودشان شاهد قرار داد، به آنان چنين فرمود:
[[امام باقر علیه السلام]] درباره آيه «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» مى‏ فرمايد: پروردگار عزوجل آنگاه كه فرزندان آدم را از صلب آنان گرفت و آنان را بر خودشان شاهد قرار داد، به آنان چنين فرمود:


الَسْتُ بِرَبِّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ رَسُولى وَ عَلِىٌّ اميرُ الْمُؤْمِنينَ؟<ref>دلائل الامامة: ص ۵۳ .</ref>
الَسْتُ بِرَبِّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ رَسُولى وَ عَلِىٌّ اميرُ الْمُؤْمِنينَ؟<ref>دلائل الامامة: ص ۵۳ .</ref>


امام صادق‏ عليه السلام درباره اين آيه مى‏ فرمايد: از آنان پيمان بر ربوبيت خداوند و نبوت پيامبر صلى الله عليه و آله و امامت اميرالمؤمنين و ائمه ‏عليهم السلام گرفته شد، و خدا چنين فرمود:
[[امام صادق‏ علیه السلام]] درباره اين آيه مى‏ فرمايد: از آنان پيمان بر ربوبيت خداوند و نبوت پيامبر صلى الله عليه و آله و امامت اميرالمؤمنين و ائمه ‏عليهم السلام گرفته شد، و خدا چنين فرمود:


الَسْتُ بِرَبِّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ نَبِيُّكُمْ وَ عَلِىٌّ امامُكُمْ وَ الائِمَّةُ الْهادِيَة الْمَهْدِيَّة ائِمَّتُكُمْ؟ همه بنى آدم در آن روز گفتند: بلى ما شاهد هستيم. خداوند فرمود: اين اقرار براى آن بود كه مبادا روز قيامت بگوييد: ما از اين غافل بوديم.<ref>مدينة المعاجز: ج ۱ ص ۵۹ .</ref>
الَسْتُ بِرَبِّكُمْ وَ مُحَمَّدٌ نَبِيُّكُمْ وَ عَلِىٌّ امامُكُمْ وَ الائِمَّةُ الْهادِيَة الْمَهْدِيَّة ائِمَّتُكُمْ؟ همه بنى آدم در آن روز گفتند: بلى ما شاهد هستيم. خداوند فرمود: اين اقرار براى آن بود كه مبادا روز قيامت بگوييد: ما از اين غافل بوديم.<ref>مدينة المعاجز: ج ۱ ص ۵۹ .</ref>
خط ۱۰۸: خط ۱۱۲:
امام باقر عليه السلام به نكته ديگرى از اين اقرار روز «الَسْت» اشاره مى‏ فرمايد، و اينكه خداوند در آن روز ولايت را عرضه كرد تا همه به دستور خدا آن را بپذيرند و بايد مى ‏پذيرفتند و كسى حق نداشت بگويد من راه خدا را نمى‏ خواهم، اما با اين همه شيطان صفتان همان روز هم در برابر خدا قد عَلَم كردند.
امام باقر عليه السلام به نكته ديگرى از اين اقرار روز «الَسْت» اشاره مى‏ فرمايد، و اينكه خداوند در آن روز ولايت را عرضه كرد تا همه به دستور خدا آن را بپذيرند و بايد مى ‏پذيرفتند و كسى حق نداشت بگويد من راه خدا را نمى‏ خواهم، اما با اين همه شيطان صفتان همان روز هم در برابر خدا قد عَلَم كردند.


امام باقرعليه السلام مى‏ فرمايد: پيامبرصلى الله عليه وآله به على‏ عليه السلام فرمود: تو هستى آن كسى كه خدا به وسيله تو در آغاز خلقتِ مردم آنان را به صورت اشباحى بپا داشت و به آنان فرمود:
امام باقر عليه السلام مى‏ فرمايد:
 
پيامبر صلى الله عليه و آله به على‏ عليه السلام فرمود: تو هستى آن كسى كه خدا به وسيله تو در آغاز خلقتِ مردم آنان را به صورت اشباحى بپا داشت و به آنان فرمود:


أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ؟ گفتند: بلى. فرمود: وَ مُحَمَّدٌ رَسُولى؟ گفتند: بلى. فرمود: وَ عَلِىُّ بْنُ ابى‏ طالِبٍ وَصِيّى؟ در اينجا اكثريت مردم جز عده كمى ابا كردند از اينكه پاسخ مثبت دهند به خاطر تكبر و سركشى از ولايت تو، و آن عده كم -  كه جداً كم بودند -  اصحاب يمين هستند.<ref>امالى الطوسى: ص ۲۳۲. اليقين: ص ۲۱۴.</ref>
أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ؟ گفتند: بلى. فرمود: وَ مُحَمَّدٌ رَسُولى؟ گفتند: بلى.
 
فرمود: وَ عَلِىُّ بْنُ ابى‏ طالِبٍ وَصِيّى؟ در اينجا [[اکثریت]] مردم جز عده كمى ابا كردند از اينكه پاسخ مثبت دهند به خاطر تكبر و سركشى از ولايت تو، و آن عده كم - كه جداً كم بودند - اصحاب يمين هستند.<ref>امالى الطوسى: ص ۲۳۲. اليقين: ص ۲۱۴.</ref>


==== نكته سوم: اوصاف قرآنى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ====
==== نكته سوم: اوصاف قرآنى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ====
در اين فراز از دعاى روز غدير، چهار صفت از اوصاف بلند اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ذكر شده كه همه برگرفته از متن قرآن و طبق آياتى است كه به آن حضرت تفسير شده است:
در اين فراز از دعاى روز غدير، چهار صفت از اوصاف بلند اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ذكر شده كه همه برگرفته از متن قرآن و طبق آياتى است كه به آن حضرت تفسير شده است:


===== الف. علىّ حكيم =====
===== الف) علىّ حكيم =====
عَبْدُكَ الَّذى انْعَمْتَ عَلَيْهِ وَ جَعَلْتَهُ فى امِّ الْكِتابِ لَدَيْكَ عَلِيّاً حَكيماً.
عَبْدُكَ الَّذى انْعَمْتَ عَلَيْهِ وَ جَعَلْتَهُ فى امِّ الْكِتابِ لَدَيْكَ عَلِيّاً حَكيماً.


اين جمله اشاره به آيه ۴ سوره زخرف است، و معنايش آن است كه خداوند از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در لوح محفوظ به عنوان «عَلِىّ حَكيم» ياد كرده، و آن حضرت نزد خدا چنين مقامى دارد.
اين جمله اشاره به آيه ۴ سوره زخرف است، و معنايش آن است كه خداوند از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در لوح محفوظ به عنوان «عَلِىّ حَكيم» ياد كرده، و آن حضرت نزد خدا چنين مقامى دارد.


در احاديث متعددى از امام صادق و امام كاظم و امام رضا عليهم السلام نقل شده كه مقصود از اين آيه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۲ و ج ۳۵ ص ۳۷۲. شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۴۴. الغارات: ج ۲ ص ۸۹۴ .</ref> جالب است كه اين فضيلت را از لسان يكى از اصحاب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در حالى كه حضرت در ميدان جنگ بر بالين او آمده بود بشنويم. در جنگ جمل زيد بن صوحان به ميدان رفت و پس از جنگ نمايانى بر زمين افتاد.
در احاديث متعددى از امام صادق و امام كاظم و امام رضا عليهم السلام نقل شده كه مقصود از اين آيه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است.
 
جالب است كه اين فضيلت را از لسان يكى از اصحاب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در حالى كه حضرت در ميدان جنگ بر بالين او آمده بود بشنويم.
 
در جنگ جمل زيد بن صوحان به ميدان رفت و پس از جنگ نمايانى بر زمين افتاد.
 
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بالاى سر او آمد و كنارش نشست و فرمود: اى زيد، خدا تو را رحمت كند، كه هزينه‏ ات كم اما كمكت بسيار بود.


اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بالاى سر او آمد و كنارش نشست و فرمود: اى زيد، خدا تو را رحمت كند، كه هزينه‏ ات كم اما كمكت بسيار بود. زيد سرش را به سمت حضرت بلند كرد و عرضه داشت: يا اميرالمؤمنين، خدا تو را جزاى خير دهد. به خدا قسم تو را نشناختم مگر كسى كه به خدا آگاهى دارى و در لوح محفوظ على حكيم هستى، و خدا در سينه تو جلوه عظيم دارد.<ref>الغارات: ج ۲ ص ۸۹۴ .</ref>
زيد سرش را به سمت حضرت بلند كرد و عرضه داشت: يا اميرالمؤمنين، خدا تو را جزاى خير دهد. به خدا قسم تو را نشناختم مگر كسى كه به خدا آگاهى دارى و در لوح محفوظ على حكيم هستى، و خدا در سينه تو جلوه عظيم دارد.<ref>الغارات: ج ۲ ص ۸۹۴ .</ref>


===== ب. آيت كبرى =====
===== ب) آيت كبرى =====
وَ جَعَلْتَهُ آيَةً لِنَبِيِّكَ وَ آيَةً مِنْ آياتِكَ الْكُبْرى.
وَ جَعَلْتَهُ آيَةً لِنَبِيِّكَ وَ آيَةً مِنْ آياتِكَ الْكُبْرى.


اين جمله اشاره به آيات سوره نجم است كه معراج پيامبر صلى الله عليه وآله را ترسيم مى‏كند و اينكه در آن شب خداوند آيات بزرگ را به رسولش نشان داد، آنجا كه مى‏ فرمايد: «لَقَدْ رَأى مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى» . اين فراز دعا نشان مى‏ دهد كه در آن شب يكى از آيات كبراى الهى -  بلكه اكبر آيات الهى -  به پيامبر صلى الله عليه وآله نشان داده شده است. وجود مبارك اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين باره مى‏ فرمايد: ما للَّهِ نَبَأٌ اعْظَمُ مِنّى وَ ما للَّهِ آيَةٌ اكْبَرُ مِنّى: خداوند خبرى عظيم‏تر از من ندارد، و براى خداوند آيت و نشانه ‏اى بزرگ‏تر از من نيست.<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱ ح ۲.</ref>
اين جمله اشاره به آيات سوره نجم است كه معراج پيامبر صلى الله عليه و آله را ترسيم مى ‏كند و اينكه در آن شب خداوند آيات بزرگ را به رسولش نشان داد، آنجا كه مى‏ فرمايد:
 
«لَقَدْ رَأى مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى». اين فراز دعا نشان مى‏ دهد كه در آن شب يكى از آيات كبراى الهى -  بلكه اكبر آيات الهى -  به پيامبر صلى الله عليه و آله نشان داده شده است.
 
وجود مبارک اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين باره مى‏ فرمايد: ما للَّهِ نَبَأٌ اعْظَمُ مِنّى وَ ما للَّهِ آيَةٌ اكْبَرُ مِنّى: خداوند خبرى عظيم‏تر از من ندارد، و براى خداوند آيت و نشانه ‏اى بزرگ‏تر از من نيست.<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱ ح ۲.</ref>


===== ج. نبأ عظيم =====
===== ج) نبأ عظيم =====
جَعَلْتَهُ النَّبَأَ الْعَظيمَ الَّذى هُمْ فيهِ مُخْتَلِفُونَ وَ النَّبَأَ الْعَظيمَ الَّذى هُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ.
جَعَلْتَهُ النَّبَأَ الْعَظيمَ الَّذى هُمْ فيهِ مُخْتَلِفُونَ وَ النَّبَأَ الْعَظيمَ الَّذى هُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ.


عنوان «نَبَأ عَظيم» در دو جاى قرآن مطرح شده و هر دو به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام تفسير شده است؛ يكى در سوره «ص» كه در پى آن مسئله اعراض مردم از اين نبأ عظيم مطرح شده است. ديگرى در سوره «نبأ» كه در پى آن سخن از اختلاف مردم درباره آن به ميان آمده است.
عنوان «نَبَأ عَظيم» در دو جاى قرآن مطرح شده و هر دو به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام تفسير شده است؛ يكى در سوره «ص» كه در پى آن مسئله اعراض مردم از اين نبأ عظيم مطرح شده است.
 
ديگرى در سوره «نبأ» كه در پى آن سخن از اختلاف مردم درباره آن به ميان آمده است.


در اين فراز از دعاى غدير با در نظر گرفتن اينكه مردم درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اختلاف كرده ‏اند و اكثريتى از او اعراض نموده ‏اند، با صداى بلند اعلام مى ‏كنيم كه خدايا، شَهِدْنا بِالْوِلايَةِ لِوَلِيِّنا وَ مَوْلانا، و ما درباره او هيچ اختلافى نداريم و هرگز از او اعراض نكرده ‏ايم؛ و اگر اختلاف داريم با كسانى است كه ولايت او را قبول نمى ‏كنند و از آن حضرت روي گردانند.
در اين فراز از دعاى غدير با در نظر گرفتن اينكه مردم درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اختلاف كرده ‏اند و اكثريتى از او اعراض نموده ‏اند، با صداى بلند اعلام مى ‏كنيم كه خدايا، شَهِدْنا بِالْوِلايَةِ لِوَلِيِّنا وَ مَوْلانا، و ما درباره او هيچ اختلافى نداريم و هرگز از او اعراض نكرده ‏ايم؛ و اگر اختلاف داريم با كسانى است كه ولايت او را قبول نمى ‏كنند و از آن حضرت روي گردانند.


در اينجا به ابعادى از مسئله «نبأ عظيم» از لسان مبارک اميرالمؤمنين‏ عليه السلام گوش مى‏ سپاريم كه اسرارى از آن را براى ما نشان مى ‏دهد. آن حضرت ارتباط مستقيم نبأ عظيم را با غدير چنين بيان فرموده است: انَا النَّبَأُ الْعَظيمُ، الَّذى اكْمَلَ اللَّهُ تَعالى بِهِ الدينَ يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ. انَا الَّذى قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ<ref>الفضائل (شاذان) : ص ۸۴ .</ref>:
در اينجا به ابعادى از مسئله «نبأ عظيم» از لسان مبارک اميرالمؤمنين‏ عليه السلام گوش مى‏ سپاريم كه اسرارى از آن را براى ما نشان مى ‏دهد. آن حضرت ارتباط مستقيم نبأ عظيم را با غدير چنين بيان فرموده است:
 
انَا النَّبَأُ الْعَظيمُ، الَّذى اكْمَلَ اللَّهُ تَعالى بِهِ الدينَ يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ. انَا الَّذى قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ<ref>الفضائل (شاذان) : ص ۸۴ .</ref>:
 
من هستم آن خبر عظيمى كه خداوند تعالى در روز غدير خم به وسيله آن دين را كامل كرد. من كسى هستم كه پيامبر صلى الله عليه و آله درباره ‏ام فرمود:
 
هر كس من صاحب اختيار اويم على صاحب اختيار اوست.
 
در كلامى ديگر آن حضرت به بيان «هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ» مى ‏پردازد و با اشاره به برنامه عظيم غدير سزاى اين اختلاف ناروا را به قيامت واگذار مى‏ نمايد، آنجا كه مى ‏فرمايد:


من هستم آن خبر عظيمى كه خداوند تعالى در روز غدير خم به وسيله آن دين را كامل كرد. من كسى هستم كه پيامبرصلى الله عليه وآله درباره ‏ام فرمود: هر كس من صاحب اختيار اويم على صاحب اختيار اوست.
به خدا قسم منم آن نبأ عظيمى كه درباره آن اختلاف كرديد و بر سر ولايت من به نزاع پرداختيد، و پس از آنكه ولايت مرا پذيرفتيد از آن بازگشتيد، و با تجاوز خود هلاک شديد بعد از آنكه با شمشير من نجات يافتيد، و در روز غدير دانستيد، و روز قيامت نتيجه آنچه انجام داديد را خواهيد دانست.<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۳.</ref>


در كلامى ديگر آن حضرت به بيان «هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ» مى ‏پردازد و با اشاره به برنامه عظيم غدير سزاى اين اختلاف ناروا را به قيامت واگذار مى‏ نمايد، آنجا كه مى ‏فرمايد: به خدا قسم منم آن نبأ عظيمى كه درباره آن اختلاف كرديد و بر سر ولايت من به نزاع پرداختيد، و پس از آنكه ولايت مرا پذيرفتيد از آن بازگشتيد، و با تجاوز خود هلاك شديد بعد از آنكه با شمشير من نجات يافتيد، و در روز غدير دانستيد، و روز قيامت نتيجه آنچه انجام داديد را خواهيد دانست.<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۳.</ref>
آن حضرت در سخنى ديگر به اعراض امت ‏ها از ولايت خود اشاره كرده مى‏ فرمايد:


آن حضرت در سخنى ديگر به اعراض امت‏ها از ولايت خود اشاره كرده مى‏ فرمايد: به خدا قسم من هستم آن نبأ عظيمى كه همه امت‏ها -  به هر زبانى كه بودند -  درباره آن اختلاف كردند؛ و فضيلت من بر امت‏ هاى گذشته -  با اختلاف زبان‏هاى آنان -  عرضه شد، ولى به فضل من اقرار نكردند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص۱ - ۴. تفسير فرات: ص ۵۳۳ .</ref>
به خدا قسم من هستم آن نبأ عظيمى كه همه امت‏ ها -  به هر زبانى كه بودند -  درباره آن اختلاف كردند؛ و فضيلت من بر امت‏ هاى گذشته - با اختلاف زبان‏ هاى آنان -  عرضه شد، ولى به فضل من اقرار نكردند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص۱ - ۴. تفسير فرات: ص ۵۳۳ .</ref>


همچنين در فرمايش ديگرى دامنه «نبأ عظيم» را به قيامت كشانده مى ‏فرمايد: انَا النَّبَأُ الْعَظيمُ؛ اقِفُ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النّارِ وَ اقُولُ: هذا لى وَ هذا لَكَ: من خبر عظيم هستم. بين بهشت و جهنم مى ‏ايستم و (خطاب به آتش) مى‏ گويم: اين شخص مربوط به من، و اين ديگرى متعلق به توست.<ref>الصراط المستقيم: ج ۱ ص ۲۷۹.</ref>
همچنين در فرمايش ديگرى دامنه «نبأ عظيم» را به قيامت كشانده مى ‏فرمايد: انَا النَّبَأُ الْعَظيمُ؛ اقِفُ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النّارِ وَ اقُولُ: هذا لى وَ هذا لَكَ: من خبر عظيم هستم. بين بهشت و جهنم مى ‏ايستم و (خطاب به آتش) مى‏ گويم: اين شخص مربوط به من، و اين ديگرى متعلق به توست.<ref>الصراط المستقيم: ج ۱ ص ۲۷۹.</ref>