پرش به محتوا

ائمه ضلال: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵۹: خط ۳۵۹:
مَعاشِرَ النّاسِ، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّه وَ لَعَنَهُ، وَ وَلِيُّنا كُلُّ مَنْ مَدَحَهُ اللَّه وَ احَبَّهُ: اى مردم، دشمن ما كسى است كه خداوند او را مورد مذمت و لعن قرار داده، و دوست ما هر كسى است كه خداوند او را مدح نموده و دوست بدارد.<ref>اسرار غدیر: ص۱۵۳ بخش۷.</ref>
مَعاشِرَ النّاسِ، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّه وَ لَعَنَهُ، وَ وَلِيُّنا كُلُّ مَنْ مَدَحَهُ اللَّه وَ احَبَّهُ: اى مردم، دشمن ما كسى است كه خداوند او را مورد مذمت و لعن قرار داده، و دوست ما هر كسى است كه خداوند او را مدح نموده و دوست بدارد.<ref>اسرار غدیر: ص۱۵۳ بخش۷.</ref>


يكى از مواردى كه پيامبرصلى الله عليه وآله به آنها اشاره دارد آيه لعنتِ شجره ملعونه است:
يكى از مواردى كه پيامبر صلى الله عليه و آله به آنها اشاره دارد آيه لعنتِ [[شجره ملعونه]] است:


«وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِى أَرَيْناكَ إِلاّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِى الْقُرْآنِ»<ref>اسراء/۶۰.</ref>: «قرار نداديم رؤيايى كه نشانت داديم مگر براى امتحان مردم و به عنوان ياد شجره ملعونه در قرآن».
«وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِى أَرَيْناكَ إِلاّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِى الْقُرْآنِ»<ref>اسراء/۶۰.</ref>: «قرار نداديم رؤيايى كه نشانت داديم مگر براى امتحان مردم و به عنوان ياد شجره ملعونه در قرآن».
خط ۳۶۷: خط ۳۶۷:
من دوازده نفر از امامان ضلالت را در خواب ديدم كه از منبرم بالا و پايين مى‏ روند، و امّتم را به صورت عقبگرد به گذشته خود باز مى ‏گردانند.
من دوازده نفر از امامان ضلالت را در خواب ديدم كه از منبرم بالا و پايين مى‏ روند، و امّتم را به صورت عقبگرد به گذشته خود باز مى ‏گردانند.


دو نفر از آنان (ابوبكر و عمر) از دو قبيله مختلف قريش تيم و عدى و سه نفر (عثمان و معاويه و يزيد) از بنى‏اميه و هفت نفر (عبدالملک، وليد، هشام، يزيد، سليمان، عمر بن عبدالعزيز و مروان) از اولاد حكم بن ابى‏ العاص هستند.
دو نفر از آنان ([[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]]) از دو قبيله مختلف قريش تيم و عدى و سه نفر (عثمان و معاويه و يزيد) از بنى اميه و هفت نفر (عبدالملک، ولید، هشام، يزيد، سليمان، عمر بن عبدالعزيز و مروان) از اولاد حكم بن ابى‏ العاص هستند.


== پيشگويى پيامبر صلى الله عليه و آله از ائمه ضلال در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص۵۸، ۱۷۹-۱۸۶. ژرفای غدیر: ص۵۶، ۵۷. اسرار غدیر: ص۵۰، ۹۷. واقعه قرآنی غدیر: ص۹۶، ۹۷.</ref>==
== پيشگويى پيامبر صلى الله عليه و آله از ائمه ضلال در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص۵۸، ۱۷۹-۱۸۶. ژرفای غدیر: ص۵۶، ۵۷. اسرار غدیر: ص۵۰، ۹۷. واقعه قرآنی غدیر: ص۹۶، ۹۷.</ref>==
شكى نيست كه آينده‏ نگرى يك دين و فرستنده آن، دليل بر ژرف‏نگرى آن خواهد بود، و دلخوش كردن مردم به آنچه انتظارش نمى‏ رود نشانه سطحى‏ نگرى تلقى مى‏ شود.  
شكى نيست كه آينده‏ نگرى يک دين و فرستنده آن، دليل بر ژرف‏نگرى آن خواهد بود، و دلخوش كردن مردم به آنچه انتظارش نمى‏ رود نشانه سطحى‏ نگرى تلقى مى‏ شود.  


از اينجاست كه در غدير، آينده ‏اى نگران كننده به عنوان زنگ خطر در گوش مردم به صدا در آمد. اين مهم به‏ گونه ‏هاى مختلفى به مردم ارائه شد و از حد تصريح هم گذشت؛ و شايد بتوان ادعا كرد كه نيمى از وقت غدير صرف اين جهت شد. نمونه‏ هاى بارز اين مسئله را در دو جلوه مى ‏توان ديد:
از اينجاست كه در غدير، آينده ‏اى نگران كننده به عنوان زنگ خطر در گوش مردم به صدا در آمد. اين مهم به‏ گونه ‏هاى مختلفى به مردم ارائه شد و از حد تصريح هم گذشت؛ و شايد بتوان ادعا كرد كه نيمى از وقت غدير صرف اين جهت شد. نمونه‏ هاى بارز اين مسئله را در دو جلوه مى ‏توان ديد:
خط ۳۸۲: خط ۳۸۲:
اين اعلام خطر در غدير از زيباترين چراغ‏ هاى هدايت اسلام بود كه مؤمنين حقيقى را بيدار كرد، تا خود را از جهت اعتقادى و عملى آماده مقابله با گمراهان نمايند، و ناخواسته در گردونه برنامه‏ هاى امامان ضلالت قرار نگيرند.
اين اعلام خطر در غدير از زيباترين چراغ‏ هاى هدايت اسلام بود كه مؤمنين حقيقى را بيدار كرد، تا خود را از جهت اعتقادى و عملى آماده مقابله با گمراهان نمايند، و ناخواسته در گردونه برنامه‏ هاى امامان ضلالت قرار نگيرند.


پيامبرصلى الله عليه وآله لازم ديد كه مردم بدانند در معرض خطراتى عظيم قرار دارند كه در چند جهت جلوه‏گر خواهد شد: يكى بازگشت از اسلام و ديگرى احساس غرور از مسلمانى و سومى امامان ضلالت.
پيامبر صلى الله عليه و آله لازم ديد كه مردم بدانند در معرض خطراتى عظيم قرار دارند كه در چند جهت جلوه‏گر خواهد شد:


خطر سوم رهبران ضلالت و گمراهى بود. پيامبر صلى الله عليه و آله آيه ۴۱ سوره قصص را شاهد قرار داد كه مى ‏فرمايد: «وَ جَعَلْناهُمْ اَئَمَّةً يَدْعُونَ اِلَى النّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لايُنْصَرُونَ»، و با تضمين اين آيه در كلام خود فرمود: «اى مردم، به زودى بعد از من امامانى خواهند بود كه به آتش دعوت مى‏ كنند و روز قيامت كمک نمى‏ شوند».
يكى بازگشت از اسلام و ديگرى احساس غرور از مسلمانى و سومى امامان ضلالت.
 
خطر سوم رهبران ضلالت و گمراهى بود. پيامبر صلى الله عليه و آله آيه ۴۱ سوره قصص را شاهد قرار داد كه مى ‏فرمايد:
 
«وَ جَعَلْناهُمْ اَئَمَّةً يَدْعُونَ اِلَى النّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لايُنْصَرُونَ»، و با تضمين اين آيه در كلام خود فرمود:
 
«اى مردم، به زودى بعد از من امامانى خواهند بود كه به آتش دعوت مى‏ كنند و روز قيامت كمک نمى‏ شوند».


سپس بيزارى خود و خدا را از آنان اعلام كرد و پايين‏ ترين درجه جهنم را به آنان وعده داد.
سپس بيزارى خود و خدا را از آنان اعلام كرد و پايين‏ ترين درجه جهنم را به آنان وعده داد.


حضرت اين مطلب را با استناد به دو آيه قرآن بيان كرد. يكى آيه ۱۴۵ سوره نساء: «اِنَّ الْمُنافِقينَ فِى الدَّرْكِ الاَسْفَلِ مِنَ النّارِ» و ديگرى آيه ۲۹ سوره نحل: «فَادْخُلُوا اَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَلِبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرينَ». در اين باره فرمود: «امامان ضلالت و ياران و پيروانشان در پايين درجه آتش هستند و چه بد است اقامتگاه متكبرين».
حضرت اين مطلب را با استناد به دو آيه قرآن بيان كرد. يكى آيه ۱۴۵ سوره نساء:
 
«اِنَّ الْمُنافِقينَ فِى الدَّرْكِ الاَسْفَلِ مِنَ النّارِ» و ديگرى آيه ۲۹ سوره نحل: «فَادْخُلُوا اَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَلِبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرينَ».
 
در اين باره فرمود: «امامان ضلالت و ياران و پيروانشان در پايين درجه آتش هستند و چه بد است اقامتگاه متكبرين».


اين پيشگويى حضرت اين گونه قابل ترسيم است:
اين پيشگويى حضرت اين گونه قابل ترسيم است:
خط ۴۰۰: خط ۴۱۰:
پيشگويى صريح و شفاف درباره غصب مقام جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله -  آن هم در حد تبديل آن به پادشاهى -  براى آن مخاطبين عجيب بود، چرا كه هنوز در حال شنيدن پايه گذارى اصلى درباره آن مقام معظم و معرفى صاحب چنان موقعيتى بودند.
پيشگويى صريح و شفاف درباره غصب مقام جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله -  آن هم در حد تبديل آن به پادشاهى -  براى آن مخاطبين عجيب بود، چرا كه هنوز در حال شنيدن پايه گذارى اصلى درباره آن مقام معظم و معرفى صاحب چنان موقعيتى بودند.


به همين منظور پيامبر صلى الله عليه و آله در مرحله ششم از خطبه غدير جنبه غضب الهى را نمودار كرد. حضرت با تلاوت آيات عذاب و لعن از قرآن فرمودند: «منظور از اين آيات عده‏اى از اصحاب من هستند كه مأمور به چشم‏ پوشى از آنان هستم، ولى بدانند كه خداوند ما را بر معاندين و مخالفين و خائنين و مقصرين حجت قرار داده، و چشم ‏پوشى از آنان در دنيا مانع از عذاب آخرت نيست».
به همين منظور پيامبر صلى الله عليه و آله در مرحله ششم از خطبه غدير جنبه غضب الهى را نمودار كرد.


سپس به امامانِ گمراهى كه مردم را به جهنم مى‏ كشانند اشاره كرده فرمودند: «من از همه آنان بيزارم». اشاره رمزى هم به «اصحاب صحيفه ملعونه» داشتند و تصريح كردند كه بعد از من مقام امامت را غصب مى ‏كنند و سپس غاصبين را لعنت كردند.
حضرت با تلاوت آيات عذاب و لعن از قرآن فرمودند: «منظور از اين آيات عده‏اى از اصحاب من هستند كه مأمور به چشم‏ پوشى از آنان هستم، ولى بدانند كه خداوند ما را بر معاندين و مخالفين و خائنين و مقصرين حجت قرار داده، و چشم ‏پوشى از آنان در دنيا مانع از عذاب آخرت نيست».
 
سپس به امامانِ گمراهى كه مردم را به جهنم مى‏ كشانند اشاره كرده فرمودند: «من از همه آنان بيزارم».
 
اشاره رمزى هم به «اصحاب صحيفه ملعونه» داشتند و تصريح كردند كه بعد از من مقام امامت را غصب مى ‏كنند و سپس غاصبين را لعنت كردند.


به تعبير ديگر: اگر چه محوريت خطبه غدير امر امامت و ولايت بود، ولى پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير جملاتى هم در مورد امامان ضلالت بيان داشتند. از جمله فرمودند:
به تعبير ديگر: اگر چه محوريت خطبه غدير امر امامت و ولايت بود، ولى پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير جملاتى هم در مورد امامان ضلالت بيان داشتند. از جمله فرمودند:
خط ۴۱۸: خط ۴۳۲:
اين پيامبر مهربان امت بوده كه خواسته اين بيدار باش را به مردم داده باشد، و همه از آينده تاريک اسلام به دست سقيفه و فتنه ‏هايى كه با دين و اعتقاد آنان بازى مى‏ كند با خبر باشند.
اين پيامبر مهربان امت بوده كه خواسته اين بيدار باش را به مردم داده باشد، و همه از آينده تاريک اسلام به دست سقيفه و فتنه ‏هايى كه با دين و اعتقاد آنان بازى مى‏ كند با خبر باشند.


پيامبر صلى الله عليه و آله مسئله غصب خلافت را به طور صريح مطرح كرد و فرمود: «به زودى بعد از من امامت را به عنوان پادشاهى غصب مى ‏كنند»، و سپس غاصبين را لعنت كرد. آنگاه با اشاره به آيات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن، شومى امامان ضلالت را براى مردم بيان كرد و فرمود: «در آن هنگام است اى جن و انس كه مى‏ ريزد بر شما آنكه بايد بريزد و مى‏ فرستد بر شما شعله ‏اى از آتش و مس گداخته و نمى ‏توانيد آن را از خود دفع كنيد»:
پيامبر صلى الله عليه و آله مسئله غصب خلافت را به طور صريح مطرح كرد و فرمود: «به زودى بعد از من امامت را به عنوان پادشاهى غصب مى ‏كنند»، و سپس غاصبين را لعنت كرد.
 
آنگاه با اشاره به آيات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن، شومى امامان ضلالت را براى مردم بيان كرد و فرمود: «در آن هنگام است اى جن و انس كه مى‏ ريزد بر شما آنكه بايد بريزد و مى‏ فرستد بر شما شعله ‏اى از آتش و مس گداخته و نمى ‏توانيد آن را از خود دفع كنيد»:


وَ سَيَجْعَلُونَ اْلاِمامَةَ بَعْدى مُلْكاً وَ اغْتِصاباً، اَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبينَ الْمُغْتَصِبينَ، وَ عِنْدَها سَيَفْرُغُ لَكُمْ اَيُّهَا الثَّقَلانِ مَنْ يَفْرُغُ، وَ يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ:
وَ سَيَجْعَلُونَ اْلاِمامَةَ بَعْدى مُلْكاً وَ اغْتِصاباً، اَلا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبينَ الْمُغْتَصِبينَ، وَ عِنْدَها سَيَفْرُغُ لَكُمْ اَيُّهَا الثَّقَلانِ مَنْ يَفْرُغُ، وَ يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ:


و به زودى امامت را بعد از من به عنوان پادشاهى و با ظلم و زور مى‏ گيرند. خداوند غاصبين و تعدى كنندگان را لعنت كند. و در آن هنگام است‏ اى جن و انس ‏كه مى‏ ريزد براى شما آنكه بايد بريزد و مى ‏فرستد بر شما شعله ‏اى از آتش و مس گداخته و نمى ‏توانيد آن را از خود دفع كنيد.
و به زودى امامت را بعد از من به عنوان پادشاهى و با ظلم و زور مى‏ گيرند. خداوند غاصبين و تعدى كنندگان را لعنت كند.
 
و در آن هنگام است‏ اى جن و انس ‏كه مى‏ ريزد براى شما آنكه بايد بريزد و مى ‏فرستد بر شما شعله ‏اى از آتش و مس گداخته و نمى ‏توانيد آن را از خود دفع كنيد.
 
در واقع پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش ششم [[خطبه غدیر]]، مسئله غصب خلافت را به طور صريح مطرح كرد و فرمود: «به زودى بعد از من امامت را به عنوان پادشاهى و غاصبانه قرار مى‏ دهند».
 
سپس غاصبين را لعنت كردند و با اشاره به آيات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن، شومى امامان ضلالت را براى مردم بيان كرد و فرمود:


در واقع پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش ششم خطبه غدير، مسئله غصب خلافت را به طور صريح مطرح كرد و فرمود: «به زودى بعد از من امامت را به عنوان پادشاهى و غاصبانه قرار مى‏ دهند».
«در آن هنگام است اى جن و انس كه مى‏ ريزد بر شما آنكه بايد بريزد و مى‏ فرستد بر شما شعله‏ اى از آتش و مس گداخته و نمى‏ توانيد آن را از خود دفع كنيد».


سپس غاصبين را لعنت كردند و با اشاره به آيات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن، شومى امامان ضلالت را براى مردم بيان كرد و فرمود: «در آن هنگام است اى جن و انس كه مى‏ ريزد بر شما آنكه بايد بريزد و مى‏ فرستد بر شما شعله‏ اى از آتش و مس گداخته و نمى‏ توانيد آن را از خود دفع كنيد».
نهيب ‏هاى مقام نبوت لا ينقطع بر سر مردم مى‏ باريد. اين بار آيه ۱۷۹سوره آل عمران «لِيَذَرَ الْمُؤْمِنينَ عَلى ما اَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّى يَميزَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ» را مطرح كرد و آن را در كلام خود تضمين كرده به عنوان هشدار فرمود:


نهيب ‏هاى مقام نبوت لا ينقطع بر سر مردم مى‏ باريد. اين بار آيه ۱۷۹سوره آل عمران «لِيَذَرَ الْمُؤْمِنينَ عَلى ما اَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّى يَميزَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ» را مطرح كرد و آن را در كلام خود تضمين كرده به عنوان هشدار فرمود: «خداى عزوجل شما را به حال خود رها نخواهد كرد تا آنكه خبيث را از پاكيزه جدا كند و خداوند شما را بر غيب مطلع نمى‏ كند».
«خداى عزوجل شما را به حال خود رها نخواهد كرد تا آنكه خبيث را از پاكيزه جدا كند و خداوند شما را بر غيب مطلع نمى‏ كند».


آيه ۵۸ سوره اسراء هشدار بعدى بود كه به مناسبت آن نام حضرت مهدى ‏عليه السلام به ميان آمد. خداوند در آن آيه مى ‏فرمايد: «وَ اِنْ مِنْ قَرْيَةٍ اِلاّ نَحْنُ مُهْلِكُوها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ»، و پيامبر صلى الله عليه و آله همين آيه را در كلام خويش چنين آورد: «هيچ آبادى نيست مگر آنكه خداوند به خاطر تكذيبشان آن را قبل از روز قيامت هلاک مى‏ كند و آن امام هدايت شده را مالک آن قرار مى دهد، و خداوند وعده خود را عملى مى‏ نمايد».
آيه ۵۸ سوره اسراء هشدار بعدى بود كه به مناسبت آن نام حضرت مهدى ‏عليه السلام به ميان آمد. خداوند در آن آيه مى ‏فرمايد:


هشدار بعدى گول نخوردن از گرايش اكثريت بود. پيامبر صلى الله عليه و آله ابتدا آيه ۷۱سوره صافات را قرائت كرد: «قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ اَكْثَرُ الاَوَّلينَ» و سپس هلاكت آنان در اثر مخالفت با انبياءشان را يادآور شد، و اينكه نسل‏ هاى آينده نيز در اثر نگاه به اكثريت به هلاكت مى ‏افتند. آنگاه آيات ۱۶ تا ۱۹ سوره مرسلات را تلاوت كرد كه مى ‏فرمايد: «اَلَمْ نُهْلِكِ الاَوَّلينَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرينَ، كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمينَ، وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ».
«وَ اِنْ مِنْ قَرْيَةٍ اِلاّ نَحْنُ مُهْلِكُوها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ»، و پيامبر صلى الله عليه و آله همين آيه را در كلام خويش چنين آورد:
 
«هيچ آبادى نيست مگر آنكه خداوند به خاطر تكذيبشان آن را قبل از روز قيامت هلاک مى‏ كند و آن امام هدايت شده را مالک آن قرار مى دهد، و خداوند وعده خود را عملى مى‏ نمايد».
 
هشدار بعدى گول نخوردن از گرايش [[اکثریت]] بود. پيامبر صلى الله عليه و آله ابتدا آيه ۷۱سوره صافات را قرائت كرد:
 
«قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ اَكْثَرُ الاَوَّلينَ» و سپس هلاکت آنان در اثر مخالفت با انبياءشان را يادآور شد، و اينكه نسل‏ هاى آينده نيز در اثر نگاه به اكثريت به هلاكت مى ‏افتند.
 
آنگاه آيات ۱۶ تا ۱۹ سوره مرسلات را تلاوت كرد كه مى ‏فرمايد: «اَلَمْ نُهْلِكِ الاَوَّلينَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرينَ، كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمينَ، وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ».


در فرازى ديگر از بخش ششم خطبه غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله اشاره به رهبران ضلالت و گمراهى داشت.
در فرازى ديگر از بخش ششم خطبه غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله اشاره به رهبران ضلالت و گمراهى داشت.


حضرت آيه ۴۱ سوره قصص را شاهد قرار داد كه مى فرمايد: «وَ جَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً يَدْعُونَ اِلَى النّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ»، و با تضمين اين آيه در كلام خود فرمود: «اى مردم، به زودى بعد از من امامانى خواهند بود كه به آتش دعوت مى‏ كنند و روز قيامت كمک نمى ‏شوند».
حضرت آيه ۴۱ سوره قصص را شاهد قرار داد كه مى فرمايد:
 
«وَ جَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً يَدْعُونَ اِلَى النّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ»، و با تضمين اين آيه در كلام خود فرمود: «اى مردم، به زودى بعد از من امامانى خواهند بود كه به آتش دعوت مى‏ كنند و روز قيامت كمک نمى ‏شوند».
 
سپس بيزارى خود و خدا را از آنان اعلام كرد و پايين‏ ترين درجه جهنم را به آنان وعده داد. حضرت اين مطلب را با استناد به دو آيه قرآن بيان كرد.


سپس بيزارى خود و خدا را از آنان اعلام كرد و پايين‏ ترين درجه جهنم را به آنان وعده داد. حضرت اين مطلب را با استناد به دو آيه قرآن بيان كرد. يكى آيه ۱۴۵ سوره نساء: «اِنَّ الْمُنافِقينَ فِى الدَّرْكِ الاَسْفَلِ مِنَ النّارِ»، و ديگرى آيه ۲۹سوره نحل: «فَادْخُلُوا اَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرينَ». در اين باره فرمود: «امامان ضلالت و ياران و پيروانشان در پايين ترين درجه آتش هستند و چه بد است اقامتگاه متكبرين».
يكى آيه ۱۴۵ سوره نساء: «اِنَّ الْمُنافِقينَ فِى الدَّرْكِ الاَسْفَلِ مِنَ النّارِ»، و ديگرى آيه ۲۹سوره نحل: «فَادْخُلُوا اَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرينَ».
 
در اين باره فرمود: «امامان ضلالت و ياران و پيروانشان در پايين ترين درجه آتش هستند و چه بد است اقامتگاه متكبرين».


مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّهُ سَيَكُونُ مِنْ بَعْدى اَئِمَّةٌ يَدْعُونَ اِلَى النّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ.
مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّهُ سَيَكُونُ مِنْ بَعْدى اَئِمَّةٌ يَدْعُونَ اِلَى النّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ.
خط ۴۵۳: خط ۴۸۹:


== شناخت رؤساى ضلالت<ref>اسرار غدیر: ص۲۱۶. ژرفای غدیر: ص۱۰۶.</ref>==
== شناخت رؤساى ضلالت<ref>اسرار غدیر: ص۲۱۶. ژرفای غدیر: ص۱۰۶.</ref>==
از آنجا كه شناخت دشمنان ولايت از راه شناختن رؤساى آنان براى يافتن راه هدايت بسيار مؤثر است، پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير مردم را به آينده‏ اى آرام و بى‏خطر دلخوش ننموده است، بلكه خطرات و موانعى را كه بر سر راه مسلمين قرار خواهد گرفت به آنان گوشزد فرموده تا مبادا با صحنه ‏هاى مزوِّرانه ‏اى مواجه شوند كه نتوانند حق را از باطل تشخيص دهند و فريبِ گمراهان را بخورند. حضرت سه پيش ‏بينى اساسى در اين زمينه انجام داده ‏اند:
از آنجا كه شناخت دشمنان ولايت از راه شناختن رؤساى آنان براى يافتن راه هدايت بسيار مؤثر است، پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير مردم را به آينده‏ اى آرام و بى‏خطر دلخوش ننموده است، بلكه خطرات و موانعى را كه بر سر راه مسلمين قرار خواهد گرفت به آنان گوشزد فرموده تا مبادا با صحنه ‏هاى مزوِّرانه ‏اى مواجه شوند كه نتوانند حق را از باطل تشخيص دهند و فريبِ گمراهان را بخورند.
 
حضرت سه پيش ‏بينى اساسى در اين زمينه انجام داده ‏اند:


۱. به عموم مردم متذكر شدند كه از خود مطمئن نباشيد و از هواى نفس و فريب شيطان بر حذر باشيد، و بدانيد كه اگر من از دنيا رفتم يا كشته شدم اين احتمال وجود دارد كه نه تنها گمراه شويد بلكه عقبگرد كنيد و به جاهليت برگرديد.
۱. به عموم مردم متذكر شدند كه از خود مطمئن نباشيد و از هواى نفس و فريب شيطان بر حذر باشيد، و بدانيد كه اگر من از دنيا رفتم يا كشته شدم اين احتمال وجود دارد كه نه تنها گمراه شويد بلكه عقبگرد كنيد و به جاهليت برگرديد.
خط ۴۶۱: خط ۴۹۹:
همچنين خبر دادند كه امامتِ امامان بر حق را گروهى غصب مى‏ كنند و به عنوان رياست طلبى و پادشاهى بر اَريكه آن مى ‏نشينند، و سپس غاصبانه و ظالمانه و ناحق بودن آنان را براى مردم روشن كردند.
همچنين خبر دادند كه امامتِ امامان بر حق را گروهى غصب مى‏ كنند و به عنوان رياست طلبى و پادشاهى بر اَريكه آن مى ‏نشينند، و سپس غاصبانه و ظالمانه و ناحق بودن آنان را براى مردم روشن كردند.


در نهايت براى آنكه سر رشته‏ اى از اين امامانِ ضلالت در دست مردم باشد با كنايه فرمودند: «آنان اصحاب صحيفه ‏اند»، چرا كه بنيان و پايه تمام امامت‏ هاى ضلالت و گمراهى «صحيفه ملعونه» اى است كه در كعبه امضا شد.
در نهايت براى آنكه سر رشته‏ اى از اين امامانِ ضلالت در دست مردم باشد با كنايه فرمودند:
 
«آنان اصحاب صحيفه ‏اند»، چرا كه بنيان و پايه تمام امامت‏ هاى ضلالت و گمراهى «صحيفه ملعونه» اى است كه در كعبه امضا شد.


۳. درباره امامان ضلالت و غاصبان خلافت و امامت دو مطلب اساسى فرمودند و تكليف آنان را تعيين كردند: يكى اينكه آنان را مورد لعنت قرار دادند و اعلام كردند كه من و پروردگار از ايشان بيزاريم؛ و ديگر اينكه خبر دادند كه نه تنها امامان ضلالت، بلكه ياران و تابعان و مؤيدانِ ايشان در پايين ‏ترين درجه جهنم خواهند بود.
۳. درباره امامان ضلالت و غاصبان [[خلافت ظاهری اميرالمؤمنين عليه السلام|خلافت]] و [[امامت]] دو مطلب اساسى فرمودند و تكليف آنان را تعيين كردند:
 
يكى اينكه آنان را مورد لعنت قرار دادند و اعلام كردند كه من و پروردگار از ايشان بيزاريم؛ و ديگر اينكه خبر دادند كه نه تنها امامان ضلالت، بلكه ياران و تابعان و مؤيدانِ ايشان در پايين ‏ترين درجه جهنم خواهند بود.


== غدیر روز شناسایی امامان آتش<ref>غدیر در قرآن: ج۳ ص۳۰۸.</ref>==
== غدیر روز شناسایی امامان آتش<ref>غدیر در قرآن: ج۳ ص۳۰۸.</ref>==
دشمنان غدير به طور جدى در آيات قرآن مطرح شده‏اند، و پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت آياتى از قرآن را به آنان تفسير كرده است. در اين باره مى ‏توان ۲۱ عنوان از آيات غدير استخراج نمود، كه يكى از آنها «روز شناسايى امامان آتش» است:
دشمنان غدير به طور جدى در آيات قرآن مطرح شده‏اند، و پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت آياتى از قرآن را به آنان [[تفسیر آیات در خطابه غدیر|تفسیر]] كرده است.
 
در اين باره مى ‏توان ۲۱ عنوان از آيات غدير استخراج نمود، كه يكى از آنها «روز شناسايى امامان آتش» است:


غدير آن روزى است كه در كنار معرفى امامان جنّت، سوق دهندگان مردم به سوى دوزخ نيز به مردم معرفى شدند؛ تا با چشمانى باز به آينده خود بنگرند، و از كنار حوادث دينشان بى ‏تفاوت نگذرند.
غدير آن روزى است كه در كنار معرفى امامان جنّت، سوق دهندگان مردم به سوى دوزخ نيز به مردم معرفى شدند؛ تا با چشمانى باز به آينده خود بنگرند، و از كنار حوادث دينشان بى ‏تفاوت نگذرند.
خط ۴۷۵: خط ۵۱۹:
يكى از افرادى كه در مورد اهانت‏ هاى منافقين در غدير افشاگرى نمود ابوذر است. جريان از اين قرار است:
يكى از افرادى كه در مورد اهانت‏ هاى منافقين در غدير افشاگرى نمود ابوذر است. جريان از اين قرار است:


منافقين در خلوت خود اقرار به شكست خود و عظمت ماجراى غدير مى‏ نمودند. اين شكست آتش كينه آنان را شعله ‏ور مى‏ كرد، ولى چون خود را از هر تلاشى عاجز مى‏ ديدند براى خالى كردن غيظ خود دست به كارهاى احمقانه ‏اى مى ‏زدند و در دنياى كفرآميز خود به استهزاء مى ‏پرداختند.
منافقين در خلوت خود اقرار به شكست خود و عظمت ماجراى غدير مى‏ نمودند. اين شكست آتش كينه آنان را شعله ‏ور مى‏ كرد، ولى چون خود را از هر تلاشى عاجز مى‏ ديدند براى خالى كردن غيظ خود دست به كارهاى احمقانه ‏اى مى ‏زدند و در دنياى كفرآميز خود به [[استهزاء]] مى ‏پرداختند.


نمونه ‏اى از كارهاى حماقت‏ آميز آنان ماجراى سوسمار است كه ابوذر آن را به پيامبر صلى الله عليه و آله اطلاع داد:
نمونه ‏اى از كارهاى حماقت‏ آميز آنان ماجراى سوسمار است كه ابوذر آن را به پيامبر صلى الله عليه و آله اطلاع داد:


آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از منصوب كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در غدير فراغت يافت و مردم از مجلس سخنرانى متفرق شدند، عده ‏اى از قريش گرد يكديگر جمع شده بودند و از آنچه اتفاق افتاد تأسف مى‏ خوردند. در اين ميان سوسمارى از كنار آنان عبور كرد. يكى از آنان گفت: اى كاش محمد اين سوسمار رابه جاى على امير ما قرار مى ‏داد!
آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از منصوب كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در غدير فراغت يافت و مردم از مجلس سخنرانى متفرق شدند، عده ‏اى از قريش گرد يكديگر جمع شده بودند و از آنچه اتفاق افتاد تأسف مى‏ خوردند.
 
در اين ميان سوسمارى از كنار آنان عبور كرد. يكى از آنان گفت: اى كاش محمد اين سوسمار رابه جاى على امير ما قرار مى ‏داد!


ابوذر سخن آنان را شنيد و براى پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرد. حضرت سراغ آنان فرستاد و آنان را احضار نمود و گفته آنان را بر خودشان عرضه كرد! آنان انكار كردند و بر اين انكار قسم ياد كردند.
ابوذر سخن آنان را شنيد و براى پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرد. حضرت سراغ آنان فرستاد و آنان را احضار نمود و گفته آنان را بر خودشان عرضه كرد! آنان انكار كردند و بر اين انكار قسم ياد كردند.
خط ۴۸۵: خط ۵۳۱:
خداوند تعالى اين آيه را نازل كرد: «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...».<ref>توبه/۷۴.</ref>
خداوند تعالى اين آيه را نازل كرد: «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...».<ref>توبه/۷۴.</ref>


سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «آسمان سايه نينداخته و زمين بر خود حمل نكرده راستگوتر از ابوذر».<ref>عوالم العلوم: ج۳/۱۵ ص۱۶۳. بحارالانوار: ج۳۷ ص۱۶۳. مناقبت ابن شهر آشوب: ج۲ ص۲۴۲ و ج۳ ص۴۰.</ref> بعد از آن فرمود: جبرئيل برايم خبر آورده كه روز قيامت قومى را مى ‏آورند كه امام آنان سوسمار است. مواظب باشيد كه شما نباشيد، چرا كه خداى تعالى مى ‏فرمايد: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»<ref>اسراء/۷۱.</ref>: «روزى كه هر گروه از مردم را با امامشان فرا مى‏ خوانيم».<ref>بحارالانوار: ج۳۷ ص۱۶۳. عوالم العلوم: ج۳/۱۵ ص۱۶۳. مناقب ابن شهر آشوب: ج۲ ص۲۴۲.</ref>
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «آسمان سايه نينداخته و زمين بر خود حمل نكرده راستگوتر از ابوذر».<ref>عوالم العلوم: ج۳/۱۵ ص۱۶۳. بحارالانوار: ج۳۷ ص۱۶۳. مناقبت ابن شهر آشوب: ج۲ ص۲۴۲ و ج۳ ص۴۰.</ref>
 
بعد از آن فرمود: جبرئيل برايم خبر آورده كه روز قيامت قومى را مى ‏آورند كه امام آنان سوسمار است. مواظب باشيد كه شما نباشيد، چرا كه خداى تعالى مى ‏فرمايد: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»<ref>اسراء/۷۱.</ref>:
 
«روزى كه هر گروه از مردم را با امامشان فرا مى‏ خوانيم».<ref>بحارالانوار: ج۳۷ ص۱۶۳. عوالم العلوم: ج۳/۱۵ ص۱۶۳. مناقب ابن شهر آشوب: ج۲ ص۲۴۲.</ref>


قابل دقت است كه در اين ماجرا پاى ابوذر در ميان است، و او كسى است كه شهادت صدق پيامبر صلى الله عليه و آله را بر پيشانى دارد. استشهاد به آيه «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» نيز معناى عظيمى را در بر دارد، و آن اينكه اعراض كنندگان از امامِ حق نه تنها خيالشان راحت نيست، بلكه چه بخواهند و چه نخواهند در روز قيامت با امامى كه براى خود بر گزيده ‏اند محشور خواهند شد.
قابل دقت است كه در اين ماجرا پاى ابوذر در ميان است، و او كسى است كه شهادت صدق پيامبر صلى الله عليه و آله را بر پيشانى دارد. استشهاد به آيه «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» نيز معناى عظيمى را در بر دارد، و آن اينكه اعراض كنندگان از امامِ حق نه تنها خيالشان راحت نيست، بلكه چه بخواهند و چه نخواهند در روز قيامت با امامى كه براى خود بر گزيده ‏اند محشور خواهند شد.


==ولایت باطل و ائمه ضلال<ref>اسرار غدیر: ص۱۱۱.</ref>==
==ولایت باطل و ائمه ضلال<ref>اسرار غدیر: ص۱۱۱.</ref>==
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه و حديث غدير نمى‏ خواهد فقط امامت يا خلافت يا وصايت حضرت را بيان كند، بلكه مى‏ خواهد اولى به نفس بودن و صاحب اختيار تام بر جان و مال و عرض و دين مردم بودن و به عبارت واضح‏ تر «ولايت مطلقه الهيه» را كه به معناى نيابت تامه از طرف پروردگار است بيان كند، و براى اين منظور هيچ لفظى فصيح‏ تر و گوياتر از «مولى» پيدا نمى ‏شود.
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه و [[حدیث غدیر]] نمى‏ خواهد فقط [[امامت و ولایت در خطبه غدیر|امامت]] يا [[جانشین|خلافت]] يا [[وصایت]] حضرت را بيان كند، بلكه مى‏ خواهد اولى به نفس بودن و صاحب اختيار تام بر جان و مال و عرض و دين مردم بودن و به عبارت واضح‏ تر «ولايت مطلقه الهيه» را كه به معناى نيابت تامه از طرف پروردگار است بيان كند، و براى اين منظور هيچ لفظى فصيح‏ تر و گوياتر از «مولى» پيدا نمى ‏شود.


ما هم بايد بر سر همين معنى پافشارى كنيم، و از خدا و رسول‏ صلى الله عليه و آله تشكر كنيم كه با به كار بردن چنين كلمه ‏اى در تركيب خاص جمله، بنيادى محكم در فرهنگ اعتقادى ما بر جاى گذاشته ‏اند.
ما هم بايد بر سر همين معنى پافشارى كنيم، و از خدا و رسول‏ صلى الله عليه و آله تشكر كنيم كه با به كار بردن چنين كلمه ‏اى در تركيب خاص جمله، بنيادى محكم در فرهنگ اعتقادى ما بر جاى گذاشته ‏اند.