کاذبین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
(اتمام عنوان کاذبین)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
پس از انجام [[حجةالوداع]] و پيش از غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله وارد مكه شد و يک روز در آن اقامت گزيد. در اينجا جبرئيل آيات اول سوره عنكبوت را آورد و عرض كرد: اى محمد، بخوان: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ...»<ref>عنكبوت /  ۱ - ۴.</ref>: «آيا مردم گمان كرده ‏اند كه رها مى‏ شوند با همين كه بگويند [[ایمان]] آورديم بدون آنكه امتحان شوند...».
پس از انجام [[حجةالوداع]] و پيش از غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله وارد مكه شد و يک روز در آن اقامت گزيد. در اينجا جبرئيل آيات اول سوره عنكبوت را آورد و عرض كرد: اى محمد، بخوان: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ...»<ref>عنكبوت /  ۱ - ۴.</ref>: «آيا مردم گمان كرده ‏اند كه رها مى‏ شوند با همين كه بگويند [[ایمان]] آورديم بدون آنكه امتحان شوند...».


پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: اى جبرئيل، اين فتنه كدام است؟ جبرئيل گفت: اى محمد، خداوند سلامت مى‏ رساند و مى‏ فرمايد: من قبل از تو پيامبرى نفرستاده ‏ام مگر آنكه هنگام سر آمدن روزگارش به او امر كرده ‏ام كسى را بر امتش خليفه قرار دهد كه قائم مقام او باشد و سنت و احكامش را براى آنان احيا كند.
پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: اى جبرئيل، اين فتنه كدام است؟  
 
جبرئيل گفت: اى محمد، خداوند سلامت مى‏ رساند و مى‏ فرمايد: من قبل از تو پيامبرى نفرستاده ‏ام مگر آنكه هنگام سر آمدن روزگارش به او امر كرده ‏ام كسى را بر امتش خليفه قرار دهد كه قائم مقام او باشد و سنت و احكامش را براى آنان احيا كند.


كسانى كه مطيع خدا باشند در آنچه پيامبر به آنان امر مى ‏كند صادقين و راستگويانند، و كسانى كه مخالف امر او (و بر ضد او) باشند كاذبين و دروغگويانند... .<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۵، ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲-۱۳۵. كشف اليقين: ص ۱۳۷.</ref>
كسانى كه مطيع خدا باشند در آنچه پيامبر به آنان امر مى ‏كند صادقين و راستگويانند، و كسانى كه مخالف امر او (و بر ضد او) باشند كاذبين و دروغگويانند... .<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۵، ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲-۱۳۵. كشف اليقين: ص ۱۳۷.</ref>
خط ۹: خط ۱۱:


يعنى [[صادقین]] در ادعاى ايمان بايد از كاذبين به طور علنى شناخته شوند، به طورى كه ابهام نفاق و دورويى نتواند آن را بپوشاند. و حقاً اين امتحان در پذيرش [[ولایت]] على عليه السلام تحقق يافت كه كاذبين بى‏ پروا آن را انكار كردند و بر گفته خود پافشارى كردند.
يعنى [[صادقین]] در ادعاى ايمان بايد از كاذبين به طور علنى شناخته شوند، به طورى كه ابهام نفاق و دورويى نتواند آن را بپوشاند. و حقاً اين امتحان در پذيرش [[ولایت]] على عليه السلام تحقق يافت كه كاذبين بى‏ پروا آن را انكار كردند و بر گفته خود پافشارى كردند.
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[آزمون الهی|امتحان الهى]].


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۱۱

عصيان خدا و رسول‏ صلى الله عليه و آله[۱]

پس از انجام حجةالوداع و پيش از غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله وارد مكه شد و يک روز در آن اقامت گزيد. در اينجا جبرئيل آيات اول سوره عنكبوت را آورد و عرض كرد: اى محمد، بخوان: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ...»[۲]: «آيا مردم گمان كرده ‏اند كه رها مى‏ شوند با همين كه بگويند ایمان آورديم بدون آنكه امتحان شوند...».

پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: اى جبرئيل، اين فتنه كدام است؟

جبرئيل گفت: اى محمد، خداوند سلامت مى‏ رساند و مى‏ فرمايد: من قبل از تو پيامبرى نفرستاده ‏ام مگر آنكه هنگام سر آمدن روزگارش به او امر كرده ‏ام كسى را بر امتش خليفه قرار دهد كه قائم مقام او باشد و سنت و احكامش را براى آنان احيا كند.

كسانى كه مطيع خدا باشند در آنچه پيامبر به آنان امر مى ‏كند صادقين و راستگويانند، و كسانى كه مخالف امر او (و بر ضد او) باشند كاذبين و دروغگويانند... .[۳]

اين آيات به مردم در دو جبهه ايمان و عمل وعده امتحان داد، تا به ظاهرِ آراسته با نام اسلام دل خوش نكنند؛ و براى هضم آسان‏تر مطلب خبر داد كه همه امت‏ هاى قبل نيز مورد امتحان قرار گرفته ‏اند؛ و هدف را در كوتاه ‏ترين عبارت بيان كرد كه شناخته شدن واقع گرايانه مردم است.

يعنى صادقین در ادعاى ايمان بايد از كاذبين به طور علنى شناخته شوند، به طورى كه ابهام نفاق و دورويى نتواند آن را بپوشاند. و حقاً اين امتحان در پذيرش ولایت على عليه السلام تحقق يافت كه كاذبين بى‏ پروا آن را انكار كردند و بر گفته خود پافشارى كردند.

پانویس

  1. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۶۰-۶۴ .
  2. عنكبوت /  ۱ - ۴.
  3. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۵، ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲-۱۳۵. كشف اليقين: ص ۱۳۷.