آيه ۲۱ احزاب و غدیر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== | == «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسُولِ اللَّهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُو اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الآخَرَ»<ref>احزاب / ۲۱. ژرفاى غدير: ص ۱۶۹. ژرفاى غدير: ص ۱۷۱. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۹۳. </ref> == | ||
در [[صحیفه ملعونه دوم]] - كه پس از غدير در [[مدینه]] و در خانه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] توسط رؤساى [[منافقین]] نوشته شد - رسماً غدير انكار شده است! جالب اينكه در اينجا بار ديگر استناد به آيه قرآن را براى اثبات ادعاى باطل به كار گرفتند و آن را دليل بر پيروى مردم از مرام [[سقیفه]] قرار دادند. | در [[صحیفه ملعونه دوم]] - كه پس از غدير در [[مدینه]] و در خانه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] توسط رؤساى [[منافقین]] نوشته شد - رسماً غدير انكار شده است! جالب اينكه در اينجا بار ديگر استناد به آيه قرآن را براى اثبات ادعاى باطل به كار گرفتند و آن را دليل بر پيروى مردم از مرام [[سقیفه]] قرار دادند. | ||
نسخهٔ ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۶
«لَقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسُولِ اللَّهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُو اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الآخَرَ»[۱]
در صحیفه ملعونه دوم - كه پس از غدير در مدینه و در خانه ابوبکر توسط رؤساى منافقین نوشته شد - رسماً غدير انكار شده است! جالب اينكه در اينجا بار ديگر استناد به آيه قرآن را براى اثبات ادعاى باطل به كار گرفتند و آن را دليل بر پيروى مردم از مرام سقیفه قرار دادند.
آيا پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير خلافت را بر عهده مسلمين گذاشت؟
آيا حتى يك مورد وجود دارد كه پيامبر صلى الله عليه و آله چنين مطلبى فرموده باشد تا مردم هم در اين جهت پيرو آن حضرت باشند؟!
اين استناد به قرآن با اين تعبير در صحيفه منعكس شد و اين آيه در متن صحيفه ملعونه دوم كه پس از غدير در خانه ابوبكر به امضاى ۳۴ نفر رسيد آمده است. متن اين صحيفه چنين بود:اين نوشته اى است كه عده اى از اصحاب محمد رسول اللَّه از مهاجرين و انصار بر آن متفق شدند، همانان كه خدا آنان را در كتاب خود به لسان پيامبرش مدح كرده است.آنان پس از اينكه فكر و مشورت كردند متفق القول شدند، اين صحيفه را با توجه به ايام گذشته و روزگارهاى باقيمانده نوشتند تا مسلمانانى كه بعد از آنان مى آيند به اين عده اقتدا كنند!اما بعد، خداوند با منت و كَرَم خود محمد را بر همه مردم مبعوث نمود براى دينى كه براى بندگانش انتخاب كرده بود.او وظيفه خود را ادا نمود و آنچه خدا به وى امر كرده بود تبليغ نمود و بر ما واجب كرد كه تمام آنها را بپا داريم؛ تا زمانى كه دين را كامل و واجبات را واجب نمود و سنت ها را پايه گذارى كرد.آنگاه پروردگار پيشگاهِ خود را براى وى انتخاب كرد و او را با احترام و رضايت خاطر قبض روح نمود بدون اينكه كسى را براى بعد از خود به خلافت برساند.پيامبر صلى الله عليه و آله اختيار خلافت را بر عهده مسلمين گذاشت تا هر كس كه به فكر او و دلسوز بودنش اطمينان دارند براى خود انتخاب كنند.مسلمانان بايد به خوبى از پيامبر صلى الله عليه و آله پيروى كنند، همان طور كه خداوند فرموده است:
لَقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسُولِ اللَّهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُو اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرِ :
«براى شما نسبت به پيامبر پيروىِ نيكو لازم است براى كسانى كه به خدا و روز قيامت اميدوارند» ... .[۲]