آيه ۱۶ توبه و غدیر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
پس از پايان خطبه غدير، چند سؤال كه از سوى مؤمنان و نيز [[منافقین]] از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيده شد که بر روشنگرى غدير افزود. پس از سؤال [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] و شخصى ديگر، [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] سه آيه [[آيه ۵۹ نساء و غدیر|۵۹ نساء]] و [[آیه ۵۵ مائده و غدیر|۵۵ مائده]] و ۱۶ توبه را كه هنگام حركت از مدينه نيز مورد سؤال بودند را مطرح كردند: يا رسول اللَّه، آيا اين سه آيه مخصوص على است؟ حضرت فرمود: آرى، درباره او و جانشينان من تا روز قيامت است. گفتند: يا رسول اللَّه، آنان را براى ما بيان فرما. فرمود: على برادرم و وزيرم و وارثم و وصيم و خليفهام در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من، سپس پسرم حسن، و سپس حسين، و بعد از او نُه نفر از فرزندان پسرم حسين، يكى پس از ديگرى كه قرآن با آنان است و آنان با قرآناند. از آن جدا نمىشوند و قرآن از آنان جدا نمىشود تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند. آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله در پيشگاه مردم رو به على عليه السلام كرد و فرمود: {{متن عربی|مَنْ اَطاعَكَ فَقَدْ اَطاعَنى، وَ مَنْ اَطاعَنى فَقَدْ اَطاعَ اللَّهُ، وَ مَنْ عَصاكَ فَقَدْ عَصانى، وَ مَنْ عَصانى فَقَدْ عَصَى اللَّهُ تَعالى|ترجمه=هر كس تو را اطاعت كند مرا اطاعت كرده؛ و هر كس مرا اطاعت كند خدا را اطاعت كرده است؛ و هر كس از تو سرپيچى كند از من سرپيچى كرده، و هر كس از من سرپيچى كند از خداى تعالى سرپيچى كرده است}}.<ref>عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۳۱.</ref> | پس از پايان خطبه غدير، چند سؤال كه از سوى مؤمنان و نيز [[منافقین]] از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيده شد که بر روشنگرى غدير افزود. پس از سؤال [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] و شخصى ديگر، [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] سه آيه [[آيه ۵۹ نساء و غدیر|۵۹ نساء]] و [[آیه ۵۵ مائده و غدیر|۵۵ مائده]] و ۱۶ توبه را كه هنگام حركت از مدينه نيز مورد سؤال بودند را مطرح كردند: يا رسول اللَّه، آيا اين سه آيه مخصوص على است؟ حضرت فرمود: آرى، درباره او و جانشينان من تا روز قيامت است. گفتند: يا رسول اللَّه، آنان را براى ما بيان فرما. فرمود: على برادرم و وزيرم و وارثم و وصيم و خليفهام در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من، سپس پسرم حسن، و سپس حسين، و بعد از او نُه نفر از فرزندان پسرم حسين، يكى پس از ديگرى كه قرآن با آنان است و آنان با قرآناند. از آن جدا نمىشوند و قرآن از آنان جدا نمىشود تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند. آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله در پيشگاه مردم رو به على عليه السلام كرد و فرمود: {{متن عربی|مَنْ اَطاعَكَ فَقَدْ اَطاعَنى، وَ مَنْ اَطاعَنى فَقَدْ اَطاعَ اللَّهُ، وَ مَنْ عَصاكَ فَقَدْ عَصانى، وَ مَنْ عَصانى فَقَدْ عَصَى اللَّهُ تَعالى|ترجمه=هر كس تو را اطاعت كند مرا اطاعت كرده؛ و هر كس مرا اطاعت كند خدا را اطاعت كرده است؛ و هر كس از تو سرپيچى كند از من سرپيچى كرده، و هر كس از من سرپيچى كند از خداى تعالى سرپيچى كرده است}}.<ref>عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۳۱.</ref> | ||
=== موقعيت تاريخى === | === موقعيت تاريخى === |
نسخهٔ ۲۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۲۹
مشخصات آیه | |
---|---|
نام سوره | توبه |
شماره آیه | ۱۶ |
جزء | ۱۰ |
محتوای آیه | |
مکان نزول | مدینه |
ترتیل آیه |
آیهای نازلشده پیش از غدیر
بستر نزول آیه ۱۶ سوره توبه از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: پيش از سفر حجةالوداع و واقعه غدير، سه آيه از قرآن در مدینه نازل شد كه يكى از آنها آیه ۱۶ توبه بود: اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْيَتَّخُذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ آيا گمان كردهايد كه به حال خود رها مىشويد در حالى كه هنوز خدا جهادكنندگان از شما را بايد بشناسد كه جز خدا و رسول و مؤمنان را صاحب اسرار خود قرار نمىدهند و خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است
رخدادهای پس از نزول آیه
با نزول اين آيه ۱۶ سوره توبه مردم پرسيدند: يا رسول اللَّه، آیا المؤمنين در این آیه درباره گروه خاصى از مؤمنان است يا شامل همه آنان مىشود؟ در پاسخ خداوند به پيامبرش دستور داد واليان امر مردم را به آنان بشناساند و ولايت را براى آنان تفسير كند. از همين جا بود كه برنامه غدير تدارک ديده شد تا در آن مراسم مفهوم و شئون ولايت به بهترین شكل براى مردم بيان شود. در مراسم غدير هم پس از خطابه، مردم به ياد آوردند كه در مدينه درباره این آیه و دو آیه دیگر سؤال كردند و امروز روز پاسخ آن است. اين بود كه درباره همين سه آيه بار ديگر سؤال كردند.
با اين مقدمات كه مردم را براى مسئله ولايت کنجکاو کرده بود جبرئيل بر پيامبر نازل شد و با اشاره به آیه اکمال چنين پيام آورد: «يا محمد، خداوند -جل اسمه- به تو سلام مىرساند و مىفرمايد: من پيامبرى از پيامبرانم و رسولى از فرستادگانم را از دنيا نبردم مگر بعد از كمال دينم و مؤكدنمودن حجتم. اكنون دو مسئله از واجبات باقى مانده كه بايد آن را به قومت ابلاغ نمايى: يكى حج و ديگرى ولايت و خلافت بعد از خودت؛ چرا كه من زمينم را از حجتم خالى نگذاشتهام و تا ابد خالى نمىگذارم.[۱]
پس از پايان خطبه غدير، چند سؤال كه از سوى مؤمنان و نيز منافقین از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيده شد که بر روشنگرى غدير افزود. پس از سؤال سلمان و شخصى ديگر، ابوبكر و عمر سه آيه ۵۹ نساء و ۵۵ مائده و ۱۶ توبه را كه هنگام حركت از مدينه نيز مورد سؤال بودند را مطرح كردند: يا رسول اللَّه، آيا اين سه آيه مخصوص على است؟ حضرت فرمود: آرى، درباره او و جانشينان من تا روز قيامت است. گفتند: يا رسول اللَّه، آنان را براى ما بيان فرما. فرمود: على برادرم و وزيرم و وارثم و وصيم و خليفهام در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من، سپس پسرم حسن، و سپس حسين، و بعد از او نُه نفر از فرزندان پسرم حسين، يكى پس از ديگرى كه قرآن با آنان است و آنان با قرآناند. از آن جدا نمىشوند و قرآن از آنان جدا نمىشود تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند. آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله در پيشگاه مردم رو به على عليه السلام كرد و فرمود: «مَنْ اَطاعَكَ فَقَدْ اَطاعَنى، وَ مَنْ اَطاعَنى فَقَدْ اَطاعَ اللَّهُ، وَ مَنْ عَصاكَ فَقَدْ عَصانى، وَ مَنْ عَصانى فَقَدْ عَصَى اللَّهُ تَعالى؛ هر كس تو را اطاعت كند مرا اطاعت كرده؛ و هر كس مرا اطاعت كند خدا را اطاعت كرده است؛ و هر كس از تو سرپيچى كند از من سرپيچى كرده، و هر كس از من سرپيچى كند از خداى تعالى سرپيچى كرده است».[۲]
موقعيت تاريخى
در يک آيه عنوان «أُولِى الْأَمْرِ» به معناى «صاحب اختيار»، و در آيه ديگر إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه ... به همان معناى «صاحب اختيار»، و در آيه سوم وَليجَة به معناى «محل اعتماد مردم» مطرح شده بود.
مردم پرسيدند: آيا اين عناوين عموميت دارد يا منظور افراد خاصى هستند؟ يعنى هر كس امور مردم را در دست بگيرد «اولِى الامْر» خواهد بود؟ هركس در ركوع صدقه بدهد صاحب اختيار مردم خواهد بود؟ آيا هر مؤمنى محل اعتماد مؤمنين خواهد بود؟ پيداست كه سؤال درباره مقام ولايت پاسخى مفصل و شفاف در زمينه اى مناسب مى طلبد كه هم ابهامى نماند و هم از سوى فتنه جويان مورد سوء استفاده واقع نشود.
در پاسخ به چنين سؤال مهمى خدا به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد مسئله ولايت را هم مثل نماز و زكات و حج به طور كامل بيان كند و صاحبان اين ولايت را به مردم بشناساند، و اين كار را در غدير انجام دهد و على بن ابى طالب عليه السلام را به امامت منصوب فرمايد.
بنابراين واقعه غدير پاسخ به سؤالى بزرگ درباره ولايت است كه از نزول سه آيه قرآن قبل از آن مراسم عظيم نشأت گرفته است.
به عبارت ديگر نقطه آغاز غدير نزول آياتى بود كه مسئله ولايت رابه مردم گوشزد كرد و آمادگى لازم را براى پذيرش آنچه در غدير گفته شد ايجاد كرد.
داستان اين تسلسل تاريخى را از لسان صاحب ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام مى شنويم كه در اتمام حجت هاى خود در زمان عثمان در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله و در حضور حاضرين غدير در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده و بر نازل شدن اين آيات در آغاز سفر غدير تصريح نموده است:
وقتى آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّه ... : «اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا و پيامبر و صاحبان امر خود اطاعت كنيد» نازل شد، و آنگاه كه آيه إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه ... :
«فقط صاحب اختيار شما خدا و رسولش و كسانى هستند كه نماز را بپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى پردازند» نازل شد، و هنگامى كه آيه أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا ... :
«گمان كرده ايد كه رها مى شويد در حالى كه هنوز خدا بايد جهاد كنندگان شما را ببيند، كسانى كه جز خدا و پيامبرش و مؤمنين را محل اعتماد خود قرار نمى دهند»، اين سه آيه كه نازل شد مردم گفتند:
يا رسول اللَّه! آيا مخصوص بعضى از مؤمنين است يا شامل همه مى شود؟
خداوند عزوجل به پيامبرش دستور داد واليانِ امر مردم را به آنان معرفى كند، و ولايت را برايشان تفسیر كند همان گونه كه نماز و زکات و حجّشان را تفسير كرده است و مرا در غدير خم منصوب نمايد.
(در غدير) پيامبر صلى الله عليه و آله مردم را مورد خطاب قرار داد و فرمود:
اى مردم! خداوند مرا براى رسالتى فرستاده كه سينه ام از آن به تنگ آمد و گمان كردم كه مردم مرا تکذیب مى كنند، ولى خدا مرا تهديد كرده كه يا آن رسالت را ابلاغ كنم و يا مرا عذاب خواهد كرد! سپس پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد تا براى جمع شدن مردم ندا كنند.
آنگاه خطابه اى ايراد كرد و فرمود: اى مردم، آيا مى دانيد كه خداى عزوجل صاحب اختيار من است و من صاحب اختيار مؤمنينم و نسبت به آنان از خودشان بيشتر اختيار دارم؟
گفتند: بلى يا رسول اللَّه. فرمود: يا على، بپاخيز. من هم بپا خاستم و آن حضرت فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ».
سلمان برخاست و گفت: يا رسول اللَّه، اين ولايت چگونه ولايتى است؟ فرمود: ولايتى همچون ولايت من، هركس من نسبت به او از خودش بيشتر اختيار داشته ام على هم نسبت به او از خودش بيشتر اختيار دارد.
اينجا بود كه خداوند تعالى آيه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ... را نازل كرد و پيامبر صلى الله عليه و آله با تكبير چنين فرمود:
اللَّه اكْبَر، كمال نبوت من و تكميل دين خدا ولايت على عليه السلام بعد از من است.
ابوبكر و عمر برخاستند و گفتند: يا رسول اللَّه، اين آيات مخصوص على عليه السلام است؟ حضرت فرمود: آرى، درباره او و جانشينانم تا روز قيامت است.
گفتند: يا رسول اللَّه، آنان را براى ما روشن فرما. فرمود: برادرم على و وزيرم و وارثم و وصيّم و جانشينم در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من.
سپس پسرم حسن و بعد حسين و آنگاه نُه نفر از فرزندان پسرم حسين كه يكى پس از ديگرى خواهند بود. قرآن با آنان است و آنان با قرآنند.
از آن جدا نمى شوند و قرآن هم از آنان جدا نمى شود تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند.[۳]
تحليل اعتقادى
مراسم عظيم غدير به دستور خدا براى پاسخ به چند سؤال حياتى پيرامون ركن اعتقادى ولايت تشكيل شد.
اگر اين سؤال ها و پاسخ آنها را از متن بالا استخراج كنيم و كنار هم قرار دهيم نتايج زير بدست مى آيد كه تفسيرى بر آيات مذكور نيز هست:
سؤال۱: آيا مسئله ولايت و صاحب اختيارى مردم مخصوص افراد خاصى است يا آنكه منظور اصل بدست گرفتن امور مردم است و افراد آن مهم نيستند و مى توانند در هر زمانى انتخاب شوند؟
پاسخ: ولايت و صاحب اختيارى مردم نه تنها عموميت ندارد، بلكه مخصوص دوازده نفرِ معين شده است، كه مقام عصمت را دارند.
سؤال ۲ : پشتوانه اين ولايت و صاحب اختيارى مردم چيست؟
پاسخ: ولايتِ خدا اصل و ريشه اين ولايت بر مردم است. در پله دوم ولايت رسول اللَّه صلى الله عليه و آله است، و در امتداد آن ولايت ائمه عليهم السلام قرار دارد.
بنابراين ولايت پيامبر و امام به ترتيب تكيه بر ولايت اول دارد، كه ولايت خالق جهان بر مخلوقاتش است.
سؤال ۳ : آيا ولايت مخصوص على عليه السلام است؟
پاسخ: على و جانشينانش تا روز قيامت صاحب اين ولايتند، كه عبارتند از حسن و حسين و نه نفر از فرزندان حسين عليهم السلام.
سؤال ۴ : محدوده اين ولايت چقدر است؟
پاسخ: عيناً مانند ولايت پيامبر صلى الله عليه و آله است و هيچ فرقى ندارد، و به معناى صاحب اختيارى بر همه مردم در همه ابعاد حتى امور شخصى آنان است.
سؤال ۵ : اهميت ولايت چقدر است؟
پاسخ: با اين ولايت دين كامل شده و رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان ختم نبوت به انجام رسيده است.
بنابراين مردم هنگام نزول اين آيات درباره ولايت سؤالاتى داشتند و به امر خدا وعده آنها غدير قرار داده شد، و واقعاً جواب هاى كاملى براى سؤالات خود يافتند.[۴]
پانویس
- ↑ كتاب سليم بن قیس الهلالی، ص۱۴۷-۱۴۸؛ فرائد السمطين، ج۱، ص۳۱۴-۳۱۵، ح۲۵۰؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۰۱-۲۰۲؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۳۳.
- ↑ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۳۱.
- ↑ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۳۳. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۳۱۲ ح ۲۵۰. كتاب سليم: ص ۱۹۸.
- ↑ واقعه قرآنى غدير، ص۱۱۲-۱۱۵؛ سخنرانى استثنائى غدير، ص۸۱؛ غدير در قرآن، ج۱، ص۳۰-۳۴.
منابع
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- سخنرانی استثنائی غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
- عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال؛ عبدالله بن نورالله بحرانى اصفهانى، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحى اصفهانى، قم: مؤسسة الإمام المهدى علیه السلام، ۱۳۸۲ش.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
- فرائد السمطین؛ ابراهیم بن محمد حموی جوینی، تحقیق: محمدباقر محمودی، بیروت: مؤسسة المحمودی، ۱۳۹۸ق.
- کتاب سلیم بن قیس الهلالی؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاءالدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامية)، ۱۴۰۷ق.
- واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یکماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.