ایام غدیریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲۵: خط ۲۲۵:


<big>اين توسلات و تقرّب جستن‏ ها در روز عرفه و عيد قربان اوج مى گيرد، و انبياء الهى ‏عليهم السلام مانند حضرت موسى، آدم، ابراهيم و...عليهم السلام و اصحاب و شيعيان اهل ‏بيت‏ عليهم السلام زيباترين لحظات ارتباط با اهل‏ بيت عصمت و طهارت‏ عليهم السلام را در اين ايام تجربه كرده ‏اند. پس اين ايام را به غفلت نگذرانيم.<ref>در روايت فرمودند: نحن اسماء الله الحسنى، و در آيه مى ‏فرمايد: «و اذكر اسم الله فى ايام معلومات»: اسم خدا را در ايام معلومات استمراراً ذكر كنيد.</ref></big>
<big>اين توسلات و تقرّب جستن‏ ها در روز عرفه و عيد قربان اوج مى گيرد، و انبياء الهى ‏عليهم السلام مانند حضرت موسى، آدم، ابراهيم و...عليهم السلام و اصحاب و شيعيان اهل ‏بيت‏ عليهم السلام زيباترين لحظات ارتباط با اهل‏ بيت عصمت و طهارت‏ عليهم السلام را در اين ايام تجربه كرده ‏اند. پس اين ايام را به غفلت نگذرانيم.<ref>در روايت فرمودند: نحن اسماء الله الحسنى، و در آيه مى ‏فرمايد: «و اذكر اسم الله فى ايام معلومات»: اسم خدا را در ايام معلومات استمراراً ذكر كنيد.</ref></big>
=== <big>يازدهم ذى ‏الحجة</big> ===


== <big>پانویس</big> ==
== <big>پانویس</big> ==

نسخهٔ ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۵۴

تاريخچه و زيربناى دهه غدير[۱]

مراسم جشن و سرور و شادى در ايام موفور السرور عيد غدير پيشينه ‏اى بس ديرينه دارد. در اينجا گزارشى فهرستوار از جشن‏ هاى غدير و نيز دهه غدير ارائه مى ‏كنيم:

الف) عيد غدير در تاريخ

  1. همه پيامبران‏ عليهم السلام به اوصياى خود توصيه مى‏ كردند كه روز غدير خم را جشن بگيرند.[۲]
  2. پيامبر عظيم الشأن اسلام ‏صلى الله عليه وآله پس از نصب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به خلافت، سه روز تمام در سرزمين غدير خم جشن گرفتند، و به حاضران -  كه تعدادشان بالغ بر 120000 نفر بود -  فرمودند: هنّئونى هنّئونى، انّ الله خصّنى بالنبوة و خصّ اهل‏ بيتى بالامامة: به من تبريک بگوييد، به من تهنيت بگوييد، خداوند مرا به نبوت و خاندانم را به امامت اختصاص داد.[۳]
  3. پيامبر صلى الله عليه و آله به حسّان بن ثابت امر فرمود كه با سرودن قطعه شعرى هنگامه غدير را در جهان ادبيات جاودانه سازد.
  4. پيامبرصلى الله عليه وآله به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام امر فرمود كه روز عيد غدير را همه ساله جشن بگيرد.
  5. خاندان عصمت و طهارت و شيعيان به تبع آنان، همه ساله عيد غدير را جشن مى گرفتند.[۴]
  6. امام رضا عليه السلام در سال 203 ق عيد غدير را در خراسان جشن گرفتند. فيّاض طوسى كه در آن مراسم حضور داشت، مشاهدات خود را به سال 259 ق گزارش داده است.[۵]
  7. معزّ الدوله -  پادشاه مقتدر آل ‏بويه -  در سال 352 ق روز غدير را رسماً جشن گرفت.[۶]
  8. اهالى مصر و مراكش در سال 362 ق به مدت ده روز «دهه غدير» را جشن گرفتند.[۷]
  9. مقريزى (م 845 ق) گزارش جامع و دقيقى از مراسم جشن و سرور «دهه غدير» در دولت فاطميان و صل ه‏ها و تبرّعات آنان در سال 516 ق در طول اين دهه ارائه داده است.[۸]
  10. از سال 907 ق، همه ساله در سر تا سر ايران عيد سعيد غدير در سطح گسترده و طىّ مراسم با شكوهى جشن گرفته مى‏ شود.[۹]

حتى مراجع عصر حاضر نيز طى بيانات خود سفارش كرده ‏اند كه عيد غدير در يک دهه برگزار شود. به پيروى از اين پيشينه و سفارشات سالانه همايش‏ هاى بزرگ به مناسبت غدير برگزار مى ‏شود. در اين همايش ‏ها با ارائه مقالات و تشكيل ميزگردها و... ، خطوط كلى مجالس دهه غدير تعيين مى‏ گردد. حتى به منظور تربيت مبلّغان، كلاس‏ هاى تخصصى غدير دائر مى‏ شود.

ب) نخستين دهه غدير

تقى ‏الدين احمد بن على مقريزى (م 845 ق) در كتاب كم نظير «الخطط المقريزية» گزارش جامعى از مراسم دهه غدير در دولت فاطميان در قاهره ارائه داده است.

مجموع اين گزارش ‏ها را مرحوم محمدهادى امينى -  فرزند مرحوم علامه امينى -  در كتاب ارزشمندى گرد آورده، و 12 نمونه از اشعار شعراى فاطمى در قرن چهارم تا ششم هجرى را نقل كرده است. همچنين سه نمونه از خطبه‏ هاى فاطميان را در روز عيد غدير، مصر، يمن و شامات ثبت كرده است.[۱۰]

در اينجا فرازهايى از كتاب گرانسنگ «الخطط المقريزية» را مى ‏آوريم:

نخستين جشن رسمى غدير به سال 352 ق، در ايام معزّالدوله بوَيهى (ت 303 - م 356 ق) در عراق پايه ‏گذارى شد. اساس اين جشن روايت احمد بن حنبل است كه در مسند كبير خود از براء بن عازب روايت كرده كه گفت: در يكى از سفرها در خدمت رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله بوديم كه در غدير خم فرود آمديم. فرمان اجتماع براى نماز اعلام شد. زير دو درخت براى رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله جارو زده شد و نماز ظهر را خوانديم. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دست على‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: آيا مى‏ دانيد كه من براى مؤمنان از خودشان صاحب اختيارتر (اولى به نفس) هستم؟ همه گفتند: آرى. فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. عمر بن خطاب او را ملاقات كرد و گفت: گوارايت باد اى پسر ابوطالب! مولاى من و هر مؤمن و مؤمنه گشتى.[۱۱]


آنگاه مقريزى شرح مختصرى در مورد سرزمين غدير خم مى ‏نويسد:

غدير خم در سه ميلى جحفه در سمت چپ راه مى‏ باشد. چشمه ‏اى در آن بركه مى ‏ريزد. درختان فراوانى در اطراف آن هست، و از سنت آن ها (شيعيان) است كه همواره در اين روز روز 18 ذی حجة عيد برگزار مى‏ شود. احياء شب عيد با عبادت مى‏ باشد، نزديک زوال نيز دو ركعت نماز مى‏ خوانند، جامه‏ هاى نو مى‏ پوشند، برده ‏ها خريده و آزاد مى‏ كنند، قربانى مى‏ كشند و كارهاى خير فراوان انجام مى ‏دهند.[۱۲]

سپس مى‏ افزايد: هنگامى كه شيعيان در عراق اين عيد را جشن گرفتند، عوام سنى‏ ها خواستند خود را به آن ها تشبيه كنند و زهرچشمى بگيرند. پس در سال 389 ق هشت روز پس از غدير، جشن مفصلى گرفته و اظهار شادمانى كرده و كارهاى لهو انجام دادند و گفتند: امروز روز ورود پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله با ابوبكر صديق در غار مى ‏باشد. در آن روز خود را آرايش كرده و چادرها نصب كردند و آتش افروزى كردند و كارهايى انجام دادند كه در تاريخ بغداد ياد شده است.[۱۳]

جالب توجه است كه: اولاً: هجرت در شب اول ربيع الاول آغاز شده و دخول پيامبرصلى الله عليه وآله به غار بدون ترديد در اول ربيع بوده است، نه 26 ذی حجة الحرام! ثانياً: بر اساس تحقيق، ابوبكر در غار نبود، بلكه شخص ديگرى به نام: عبدالله بن اريقط به عنوان راهنما در غار بود.[۱۴]

ج) نخستين جشن رسمى غدير در مصر

مقريزى در ادامه مى‏ گويد: در روز 18 ذی حجة الحرام 362 ق، براى نخستين بار جشن مفصلى در مصر و مغرب (مراكش) برگزار شد، و جمعيت انبوهى براى دعا و عبادت گرد آمدند. آن روز روز عيد بود، زيرا در آن روز پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله على‏ عليه السلام را به عنوان خليفه برگزيده و پيمان خلافت بسته بود.

در آن روز اجتماع با شكوهى در مسجد جامع قاهره برگزار شد. قاريان قرآن تلاوت كردند، شعرا شعر انشاء كردند، فقها گرد آمدند و مراسم تا ظهر ادامه يافت. آنگاه به قصر رفتند و از دست خليفه جايزه دريافت كردند.[۱۵].

سپس مقريزى مى‏ نويسد: در دهه ميانى ذی حجة، همه امرا و درجه ‏داران خود را مهياى حضور در مراسم عيد غدير مى‏ كنند. روز هجدهم ذيحجة، خليفه بدون سايبان و بدون تشخّص براى حضور در مراسم قرائت خطبه حاضر مى‏ شود. در آن روز، طبق روال وزير داخل قصر مى ‏شود. خليفه حركت مى ‏كند تا براى جلوس روى تخت مهيا شود، و وزير با خدم و حشم خليفه را همراهى مى‏ كند. تخت خليفه را در مقابل درب كاخ مى‏ گذارند.

بيش از 5000 نفر نظامى سواره و در حدود 1000 نفر تيرانداز پياده و در حدود 7000 نفر پرچم به دست، از اصناف مختلف و در صف‏ هاى منظم در اطراف خليفه حركت مى‏ كنند تا به مقام رأس الحسين‏ عليه السلام مشرف مى‏ شوند. خليفه در جايگاه قرار مى‏ گيرد، و خطيب به منبر رفته و متن خطبه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله را -  كه در روز غدير ايراد فرموده بود -  قرائت مى‏ كند. پس از القاى خطبه، قاضى ‏القضاة آمده و دو ركعت نماز عيد را با مردم مى ‏خواند.

در نزد آن ها عيد غدير بيش از عيد قربان اهميت دارد، و در آن بيش از عيد قربان قربانى ذبح مى شود. سپس قاضى بر عرشه منبر قرار مى‏ گيرد و اشعار نغز و پرمغزى پيرامون غدير خم مى ‏خواند.

در سال 516 ق در مراسم جشن غدير، هزاران تن از اشراف و اعيان و فقرا و مساكين گرد آمده و جايزه دريافت كردند. همگان؛ از عالى و دانى، ثروتمند و مستمند منتظر جايزه غدير هستند. كسانى كه دختر دم بخت دارند يا قصد داماد كردن پسر دارند، منتظر مى‏ شوند كه دهه غدير فرا رسد و از جايزه خليفه به اهداف خود برسند. شعرا شعر مى‏ خوانند و صله مخصوص دريافت مى ‏كنند: 790 دينار به درجه‏داران تقديم مى‏ شود، 144 قطعه لباس فاخر تقسيم مى‏ شود، 258 دينار از سوى وزير جايزه داده مى‏ شود.

موقع اذان بانگ تكبير همه جا طنين ‏انداز مى‏ شود و نماز ظهر به امامت قاضى ‏القضاة ادا مى‏ گردد. خليفه به قصر مى‏ رود تا نزديكان و خاندانش را ديدار نمايد، و پسرش به جاى او با مردم ديدار مى‏ كند و جايزه مى‏ دهد.

مسئول بيت‏ المال با صندوقى كه در آن 5000 دينار است مى‏ آيد و آن را تقسيم مى ‏كند. مسئول خزانه لباس مى‏ آيد و لباس‏ هاى فاخر بين مردم تقسيم مى ‏كند. وزير دستور مى‏ دهد كتاب ‏هايى براى مطالعه به نزد خليفه ببرند.

به هر كدام از برادران و خويشاوندان خليفه 1000 دينار مى‏ دهند. آنچه باقى بماند به نماينده دولت مى‏ دهند تا در ميان مهمانان و درجه‏ داران و مستخدمان تقسيم كند.[۱۶]

اين بود اشاره ‏اى كوتاه به آمار و ارقام مربوط به دهه غدير در ايام دولت فاطميان، كه نزديک به يک هزار سال پيش در دهه غدير توسط فاطميون نثار مى ‏شد.

د) چرا دهه غدير؟

روز غدير به نصّ قرآن كريم روز «اكمال دين» و «اتمام نعمت» است.[۱۷]از سوى ديگر، از ديدگاه قرآن كريم عدد 10 عدد اكمال و اتمام مى ‏باشد:

  1. خداوند با حضرت موسى ‏عليه السلام براى يک ماه وعده گذاشت، سپس آن را با ده روز ديگر به «اتمام» رساند: «و واعدنا موسى ثلاثين ليلة و اتممناها بعشر»[۱۸]: ما سى شب با موسى وعده گذاشتيم سپس آن را با ده شب ديگر به اتمام رسانديم.
  2. اگر كسى در حج واجب دسترسى به قربانى نداشته باشد، بايد 10 روز روزه بگيرد؛ سه روز آن را در حج و هفت روز آن را در وطن: «فمن لم يجد فصيام ثلاثة ايام فى الحج و سبعة اذا رجعتم تلك عشرة كاملة»[۱۹]: اگر كسى قربانى پيدا نكند سه روز در حج و هفت روز پس از مراجعت بايد روزه بگيرد اين ده روز كامل است.

در كتاب تفسيرى «الميزان» در مورد واژگان اكمال و اتمام به تفصيل سخن گفته، و در آخر به اين نتيجه رسيده كه «اتمام» عبارت است از انضمام همه اجزاء چيزى پس از شروع در آن. ولى «اكمال» عبارت است از حالتى كه اگر چيزى به آن حالت نرسد، به اثر مطلوب خود نخواهد رسيد.[۲۰]

در ادبيات عرب نيز كمتر از ده را «جمع قلّة»، و ده به بالا را «جمع كَثرة» گويند. راغب در اين رابطه مى ‏نويسد: العشرة هو العدد الكامل: ده عدد كامل مى ‏باشد.[۲۱]

بر اين اساس، اگر عيد سعيد غدير را يک روز، سه روز يا يک هفته برگزار كنيم بسيار خوب است، ولى تا به صورت دهگى نباشد به حدّ تمام و كمال نمى‏ رسد.

و لذا مى‏ بينيم كه در آداب و رسوم ما دهه عاشورا، دهه اربعين، دهه فاطميه، دهه محسنيه، دهه مهدويه و دهه كرامت، همه و همه ده روز گرفته مى ‏شود.

در اصل بنيانگذار مجالس دهگى حضرت امام رضا عليه السلام مى ‏باشد، كه روز اول محرم خانه را سياهپوش كرد، و به ريّان بن شبيب در روز اول محرم فرمود: يابن ‏شبيب، ان كنت باكياً لشى‏ء فابك للحسين‏ عليه السلام: اى پسرشبيب، اگر خواستى به چيزى گريه كنى به امام حسين‏ عليه السلام گريه كن.[۲۲]

و لذا علماى ربانى و مراجع درد آشناى جهان تشيع دستور اكيد دارند كه عيد سعيد غدير به عنوان دهگى گرفته شود.

تبليغ غدير با وقايع هفته غدير[۲۳]

يكى از موضوعاتى كه در تأليف يا ساير فعاليت ‏هاى فرهنگى غدير بسيار اهميت دارد هفته غدير است.

بحث در رخدادهاى هفته غدير كه به غير از خود غدير چند واقعه است:

الف) خاتم ‏بخشى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و نزول آيه «إنما وليكم الله...».

ب) ازدواج اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با حضرت زهرا عليها السلام.

ج) خطبه خلافت كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز اول خلافت ظاهرى خود كه مصادف با غدير بود ايراد فرمودند.

د) حديث بساط كه ماجرايى معروف است.

هـ) پيمان برادرى بين مهاجرين و انصار كه پيامبر صلى الله عليه و آله هم خود را با اميرالمؤمنين ‏عليه السلام برادر نمود.

و) ماجراى مباهله پيامبر صلى الله عليه و آله همراه با اهل‏ بيت ‏عليهم السلام با نصاراى نجران.

ز) ماجراى روزه و صدقه ‏دادن پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل‏ بيت ‏عليهم السلام و نزول سوره «هل ‏أتى».

براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: ايام غديريه /  رخداد هاى ايام غدير.

رخدادهاى ايام غدير[۲۴]

بزرگداشت غدير، هم بزرگداشت امامت است و هم بزرگداشت نبوت. در ايام عيد غدير حتى مى‏ توانيم «دهه غدير» برگزار كنيم و غدير را در يک دهه گرامى بداريم، كه آغاز اين دهه عيد غدير و پايان آن روز مباهله باشد. لذا بايد در بزرگداشت آن كوشيد و آن را به صورت دهه برگزار كرد، كه مراجع شيعه نيز تأكيد خاصى بر آن داشته ‏اند.

توضيح اينكه: روز عيد غدير 18 ماه ذى‏ الحجه و روز مباهله 24 اين ماه مبارك است. در كنار غدير، مهم‏ترين رويدادى كه حقانيت شيعه را ثابت مى‏كند مباهله است. مباهله پيامبرصلى الله عليه وآله با نصاراى نجران از دو جنبه نشان درستى و صداقت پيامبرصلى الله عليه وآله است:

اولاً: خود پيشنهاد مباهله از جانب پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله گواه اين مدعاست، زيرا تا كسى به صداقت و حقانيت خود ايمان راسخ نداشته باشد پا در اين راه نمى ‏نهد.

ثانياً: پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله كسانى را با خود به ميدان مباهله آورد كه عزيزترين افراد و جگرگوشه‏ هاى او بودند. اين خود نشان عمق ايمان و اعتقاد پيامبر صلى الله عليه و آله به درستى دعوتش است. مفسران و محدثان شيعه و اهل‏ تسنن تصريح كرده ‏اند كه آيه مباهله در حق اهل‏ بيت پيامبرعليهم السلام نازل شده است، و پيامبر صلى الله عليه و آله تنها كسانى را كه همراه خود به ميعادگاه برد، فرزندانش حسن و حسين و دخترش فاطمه و دامادش على‏ عليهم السلام بودند.

به همين دليل و به لطف الهى چند سالى است كه ايام غديريه -  كه «هفته غدير» و «دهه غدير» نيز جزو آن به شمار مى ‏آيد -  مورد توجه محبان اهل‏ بيت‏ عليهم السلام قرار گرفته است، چرا كه بستر بسيار مناسبى جهت بيان استدلال‏ هاى مذهب حقّه جعفرى است. مانند نزول آيات و روايات غدير، مباهله، بخشش انگشتر در ركوع، نزول سوره هل‏ اتى، ابلاغ سوره برائت، فتح خيبر، بخشش فدک، نزول آيه اولى ‏الامر و آيه تبليغ و آيه اكمال، ميلاد امام كاظم و امام هادى ‏عليهما السلام ‏و... .

در اينجا تلاش شده تا تعدادى از اين مناسبت‏ ها جمع ‏آورى شده و توضيح بسيار مختصر در مورد هر كدام داده شود. تفصيل بعضى از اين موارد در همين دانشنامه و در واژه مربوط به آن آمده است. اميد است پيروان اهل‏ بيت ‏عليهم السلام از فرصت‏ هاى بسيار مناسب اين ايام در جهت ترويج و ابقاء معارف ناب علوى در فضايى شاد و مفرح استفاده كنند.

در اينجا به اين رخدادها اشاره مى‏ شود:

نهم ذى ‏الحجة

الف) صدور حديث شريف سدّ الابواب

پس از ورود پيامبر گرامى اسلام‏ صلى الله عليه وآله به مدينه و ساختن مسجد، اصحاب در اطراف مسجد خانه ‏هاى خود را ساختند و درب خانه ‏هاى خود را به سمت مسجد باز نمودند. خداوند اراده كرد كه پيامبر صلى الله عليه و آله و آل معصومين ايشان ‏عليهم السلام را با فضيلتى بر ديگران برترى دهد. روز نهم ذى‏ الحجه بود كه جبرئيل نازل شد و گفت: درب ‏هاى منازلى كه به سوى مسجد باز شده ‏اند ببندند، قبل از آنكه عذابى بر شما نازل شود. به جز درب خانه پيامبر صلى الله عليه و آله و على ‏عليه السلام.

بعضى از صحابه اعتراض كردند. پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله فرمود: اين خداوند متعال بود كه شما را بيرون كرد و على‏ عليه السلام را داخل نمود. ابوبكر و عمر با اصرار تقاضا كردند كه به اندازه يک پنجره يا يک كف دست و يا حداقل يک چشم فضايى به سمت مسجد باز گذارند. اما پيامبر صلى الله عليه و آله اجازه نداد و فرمود: حتى به اندازه يک سوزن هم نبايد باز بگذاريد.[۲۵]

ب) روز عرفه

براى علت نامگذارى روز عرفه دو مطلب نقل شده است:

اول. در مورد حضرت آدم ‏عليه السلام: جبرئيل آدم‏ عليه السلام را به عرفات منتقل كرد. وقتى آن حضرت در عرفات اقامت كرد، جبرئيل گفت: وقتى آفتاب غروب كرد، هفت بار به گناهان خود اعتراف كن.[۲۶]

دوم. در روز اَلَست يا همان عالم ذرّ، خداوند از پشت آدم ‏عليه السلام همه ذريه او را خارج كرد و آنها را مانند ذرات در عرفات منتشر كرد. سپس با آنها تكلم كرد.[۲۷]

ج) انتقال نور پيامبر صلى الله عليه و آله به حضرت آمنه

پس از ازدواج حضرت عبدالله با آمنه‏ عليهما السلام، در شب جمعه 9 ذی ‏الحجه نور پيامبرصلى الله عليه وآله به حضرت آمنه منتقل شد.[۲۸]

تذكر: مشركين ايام حج را در ماه ‏هاى ديگر قرار مى‏ دادند تا تجارتشان پرسودتر شود. به اين عمل «نسى‏ء» مى‏ گويند. و لذا مراد از «ليله عرفه» ممكن است به حساب نسى‏ء باشد، كه البته خداوند مى ‏فرمايد: «النسى‏ء زيادة فى كفر».[۲۹]پس مراد از ميلاد هفده ربيع‏ الاول و يا انتقال نور در 9 ذى‏ الحجه با حساب نسى‏ء صحيح مى ‏باشد.[۳۰]

د) ميلاد حضرت ابراهيم‏ عليه السلام

در «المجموعة النفيسة فى تاريخ الائمه ‏عليهم السلام» آمده كه تولد حضرت ابراهيم ‏عليه السلام در نهم ذى ‏الحجه بوده است.[۳۱]البته در بعضى روايات آن را در اول ذى‏ الحجه دانسته، و روزه آن روز را كفاره شصت سال بيان كرده ‏اند.[۳۲]

از امام صادق ‏عليه السلام نقل شده است كه مراد از كلمات «فأتمهنّ» در قرآن، همان كلماتى است كه بر حضرت آدم ‏عليه السلام القاء شد و با همان كلمات توبه كرد: «فتلقّى آدم من ربه كلمات».[۳۳]

و آن اين بود كه گفت: يا رب اسئلك بحق محمد و على و فاطمه و الحسن و الحسين ‏عليهم السلام الا تبت علىّ.  فتاب الله عليه: يعنى حضرت آدم ‏عليه السلام خدا را به حق اهل‏ بيت ‏عليهم السلام قسم داد تا خداوند او را ببخشد، و خدا هم بخشيد.

از امام صادق ‏عليه السلام سؤال شد: «فأتمهنّ» يعنى چه؟ فرمود: يعنى «فاتمهنّ الى القائم ‏عليه السلام اثنى ‏عشر اماماً؛ تسعة من ولد الحسين ‏عليه السلام»؛ يعنى معرفت و توسل حضرت ابراهيم ‏عليه السلام علاوه بر پنج نور مقدس، ادامه پيدا كرد و با ائمه ‏عليهم السلام بعد تكميل شد، و با رساندن به امام‏ زمان‏ عليه السلام معرفت او به تمام و كمال رسيد.[۳۴]

هـ) قبول توبه حضرت داوود عليه السلام

شيخ صدوق روايت كرده است: توبه حضرت داوود عليه السلام (انتخاب ايشان به عنوان خليفة الله) در نهم ذى ‏الحجه نازل شد، و كسى كه آن روز را روزه بگيرد كفاره گناهان نود ساله او است.[۳۵]

خداوند در قرآن مى‏ فرمايد:

«...و ظنّ داوود انما فتنّاه فاستغفر ربه و خرّ راكعاً و اناب  . فغفرنا له ذلك و ان له عندنا لزلفى و حسن مآب . يا داوود انا جعلناك خليفة فى الارض...»[۳۶]: ...و داوود دانست كه ما او را آزموده ‏ايم از اين رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود به سجده افتاد و توبه كرد. ما اين عمل را به او بخشيديم و او نزد ما داراى مقامى والا و سرانجامى نيكو است. اى داوود ما تو را خليفه و نماينده خود در زمين قرار داديم... .

و) ماجراى صحيفه ملعونه توسط منافقين

در سال 10 هجرى و ايام حجةالوداع تعدادى از صحابه هم ‏پيمان شدند كه نگذارند اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به خلافت برسد. اين پيمان را در صحيفه ‏اى مكتوب كرده، و توسط ابى‏ عبيده جراح در كنار خانه كعبه دفن كردند.[۳۷]خداوند آن را افشاء نمود و به «صحيفه ملعونه» مشهور شد.

پس از اين پيمان، منافقين در صدد جمع‏آورى افراد و قبائل و برنامه ‏ريزى گسترده براى عمل كردن آن بر آمدند. از سوى ديگر، پيامبر صلى الله عليه و آله نيز با تشكيل سپاه اسامه و فرستادن اكثر صحابه و خالى كردن مدينه از افراد، تلاش گسترده‏اى براى حمايت از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به جا آوردند. البته با كارشكنى منافقين زحمات پيامبر صلى الله عليه و آله به نتيجه مطلوب نرسيد. ولى جولان اهل دنيا موقتى است و عاقبت براى شيعيان است. «والعاقبة للمتقين».[۳۸]

ز) تولد حضرت عيسى‏ عليه السلام

حضرت مريم‏ عليها السلام در روز نهم ذى ‏الحجه حضرت عيسى‏ عليه السلام را به دنيا آورد. البته در مورد محل تولد حضرت عيسى‏ عليه السلام اختلاف است كه در كربلا بوده و درختى كه از آن رطب تناول كرد در حرم فعلى امام حسين‏ عليه السلام قرار داشته[۳۹]، يا در محل ديگر اتفاق افتاده است. «قال انى عبد الله آتانى الكتاب و يجعلنى نبياً».[۴۰]

ارتباط حضرت مريم و حضرت عيسى‏ عليهما السلام با اهل ‏بيت‏ عليهم السلام بسيار زياد است. حضرت مريم ‏عليها السلام سرور زنان زمان خويش بود، و حضرت زهرا عليها السلام «سيدة نساء العالمين» است؛ سرور زنان عالميان و در هر زمانى. براى حضرت مريم ‏عليها السلام از بهشت طعام بهشتى حاضر مى ‏شد.

همچنين براى حضرت زهرا عليها السلام علاوه بر طعام بهشتى، جبرئيل نازل شده و صحيفه‏ اى را براى حضرت قرائت كرد و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آن را مى ‏نوشتند، كه در روايات «مصحف فاطمة عليها السلام» ناميده شده است.

ديگر اينكه حضرت عيسى‏ عليه السلام زنده ‏اند و ذخيره الهى است، تا در زمان امام ‏زمان‏ عليه السلام از ياوران و مبلغان ايشان باشد.

ح) معراج پيامبر صلى الله عليه و آله

معراج پيامبر صلى الله عليه و آله در نهم ذى ‏الحجه واقع شده است. البته نقل ديگر در مورد زمان رخداد معراج هفدهم ماه رمضان است.[۴۱]

معراج پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله يک معراج جسمانى است، كه ايشان از مدينه با براق همراه جبرئيل به بيت ‏المقدس رفته، و از آنجا به آسمان و بيت ‏المعمور و مكان‏ هاى ديگر سفر كردند. در اواخر مرحله سير، جبرئيل گفت: لو دنوت انملة لا حترقت[۴۲]: يعنى اگر بند انگشتى نزديک ‏تر شوم وجودم خواهد سوخت. پيامبر صلى الله عليه و آله به تنهايى سير را ادامه دادند.

وقتى به «قاب قوسين او ادنى»[۴۳]رسيدند، صداى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را شنيد! به خداوند عرضه داشتند: آيا على‏ عليه السلام زودتر از من به معراج آمده است؟ خداوند فرمود: به دل تو نگاه كردم، ديدم اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را از همه عالم بيشتر دوست دارى. به همين خاطر با صداى على ‏عليه السلام با تو صحبت كردم. خداوند سؤال كرد: چه كسى را براى امتت پس از خود قرار مى‏ دهى؟ پيامبر صلى الله عليه و آله عرضه داشت: خدا عالم است. خداوند فرمود: على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام، اميرالمؤمنين و سيدالمسلمين و قائد الغرّ المحجلين... .[۴۴]

دهم ذى ‏الحجة

الف) بيان حديث شريف ثقلين

پيامبر گرامى اسلام‏ صلى الله عليه و آله از شروع بعثت به امر الهى سفارش اهل ‏بيت‏ عليهم السلام را مى ‏نمود، و در جاى جاى زندگيشان متذكر جايگاه رفيع اهل ‏بيت‏ عليهم السلام بود. مخصوصاً در حجةالوداع مكرر حديث ثقلين را با تعابير متعدد براى مردم بيان فرمود.

از مهم‏ترين موارد آن در روز حج اكبر (عيد قربان) سال دهم مى‏ باشد، كه فرمود: عن جابر: قال ابوجعفرعليه السلام: دعا رسول ‏الله ‏صلى الله عليه و آله اصحابه بمنى، فقال: يا ايها الناس، انى تارك فيكم الثقلين. اما ان تمسّكتم بهما لن تضلّوا؛ كتاب الله و عترتى اهل‏ بيتى. فانهما لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض[۴۵]: من از بين شما مى ‏روم و دو گوهر گرانبها در بين شما مى‏ گذارم؛ يكى كتاب خدا و ديگرى اهل‏ بيتم. تا زمانى كه به آنان توسل و تمسک كنيد گمراه نمى‏ شويد.[۴۶]

عن النبى ‏صلى الله عليه و آله انه قال فى خطبته فى مسجد الخيف فى حجةالوداع: الا و انى مخلف فيكم الثقلين.[۴۷]

ب) ابلاغ سوره توبه (برائت) توسط اميرالمؤمنين ‏عليه السلام

در سال نهم هجرى و در ايام حج، آيات ابتدايى سوره توبه نازل شد. پيامبر صلى الله عليه و آله بنا بر پيشنهاد اصحاب، ابوبكر را مأمور به ابلاغ آن نمودند. ولى بعد از مدتى وحى نازل شد: لا يؤدّى عنك الا انت او رجل منك[۴۸]؛ اين عمل را غير خودت و يا مردى كه از تو است نبايد انجام دهد.

پس پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را فرستاد، و آن حضرت آيات را از ابوبكر گرفت و خودشان در روز دهم ذى‏ الحجه -  روز حج اكبر -  آن را ابلاغ كردند[۴۹]:

و دخلت سنة تسع فى شهر ذى ‏الحجة الحرام من مهاجرة رسول ‏الله ‏صلى الله عليه و آله نزلت هولاء آلايات. فلما كان يوم الحج الاكبر و فرغ الناس من رمى الجمرة الكبرى، قام (اميرالمؤمنين) على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام عند الجمرة. فنادى فى الناس فاجتمعوا اليه. فقرأ عليهم الصحيفة بهولاء الآيات: «براءة من الله و رسوله».

ج) عيد سعيد قربان

يكى از اعياد مهم دوستان اهل‏ بيت ‏عليهم السلام عيد قربان است، و براى ميمنت اين روز جهات مختلفى ذكر شده است. از جمله:

يک. عمل حضرت آدم‏ عليه السلام: و امره جبرئيل ان يحلق الشعر الذى عليه، فحلقه.[۵۰] و در تفسير «فليقضوا تفثهم»[۵۱]آمده كه مراد از كوتاه كردن مو و ناخن آمادگى براى ملاقات حجت خداست.[۵۲]حضرت آدم‏ عليه السلام آماده دريافت كلمات شد، كه در سوره بقره مى‏ فرمايد: «فتلقّى آدم من ربه كلمات»؛ حضرت آدم‏ عليه السلام پس از دريافت كلمات الهى، خداوند را به پنج نور مقدس قسم داد.

دو. حضرت ابراهيم ‏عليه السلام مى‏ خواست اسماعيل‏ عليه السلام را قربانى كند، كه خداوند آن را با ذبح عظيم تعويض فرمود. فقال: يا ابت، اين القربان؟ قال: ربك يعلم اين هو يا بنى. انت و الله هو. ان الله قد امرنى بذبحك.[۵۳]

سه. تجلى نور خداوند بر موسى‏ عليه السلام و اعطاى الواح به ايشان.[۵۴]

د) جريان ذبح عظيم و قربانى حضرت اسماعيل‏ عليه السلام

امام رضا عليه السلام فرمود: زمانى كه خداوند به حضرت ابراهيم‏ عليه السلام دستور داد كه به جاى فرزندش گوسفندى را ذبح كند، حضرت ابراهيم ‏عليه السلام در دلش آرزو كرد كاش اسماعيل قربانى شده بود، تا با اندوه و گريه بر مصيبت او مستحق بزرگ ‏ترين درجه‏ هاى الهى مى‏شدم. خداوند به او وحى كرد... . مردم امام حسين ‏عليه السلام فرزند حضرت محمد صلى الله عليه وآله را كشتند... . حضرت ابراهيم ‏عليه السلام به خاطر اين مطلب ناله كرد و گريست. خداوند متعال فرمود: اى ابراهيم! اندوه تو براى امام حسين‏ عليه السلام را فديه و جايگزين دلسوختن تو بر فرزندت قرار دادم، و بالاترين درجات الهى را به تو دادم. اين معناى آيه «و فديناه بذبح عظيم» است.[۵۵]

هـ) تجلى نور خداوند بر حضرت موسى‏ عليه السلام

در اين روز حضرت موسى ‏عليه السلام از خداوند خواست كه بر او تجلى كند: «قال رب ارنى انظر اليك قال لن ترانى»[۵۶]؛ خداوند به او فرمود به آن كوه نگاه كن. اگر در مكان خودش باقى ماند تو نيز مرا خواهى ديد. خداوند با نور وجه خود بر آنجا تجلى كرد، «و خرّ موسى صعقاً»[۵۶]؛ حضرت موسى ‏عليه السلام به اوج نشاط معنوى رسيد.

فلما كان يوم عشرة من ذى ‏الحجة، انزل الله على موسى‏ عليه السلام الالواح و ما يحتاجون اليه من الاحكام و الاخبار و السنن و القصص. فلما انزل الله عليه التوراة و كلّمه، قال: رب ارنى انظر اليك. فاوحى الله: لن ترانى -  اى لا تقدر على ذلك -  و لكن انظر الى الجبل، فان استقرّ مكانه فسوف ترانى.[۵۷]

در بعضى روايات وارد شده كه خداوند نور اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را بر كوه تجلى داد. اين روز را بايد عيد گرفت، مانند روز مبعث پيامبر صلى الله عليه و آله، كه به خاطر تجلى خداوند براى مردم عيد شد.

و) ميلاد امام رضا عليه السلام (به روايتى)

طبق روايت كتاب‏ هاى «كشف الغمة» و «ملاذ الاخبار» و «عوالم»، ميلاد امام هشتم على بن موسى الرضا عليه السلام در سال 153 هجرى در روز يازدهم ذى ‏الحجه واقع شده است.

در كتاب «كشف الغمة» آمده است: قال كمال ‏الدين بن طلحه: اما ولادته ففى حادى ‏عشر ذى‏ الحجه، سنة ثلاث و خمسين و مائة للهجرة، بعد وفاة جده ابى ‏عبدالله ‏عليه السلام بخمس سنين.[۵۸]

توجه به اهل ‏بيت ‏عليهم السلام در مواليد مختلف و روايات متفاوت خود نور على نور و بركتى مضاعف است. همانگونه كه روايات شب قدر انسان را تشويق به احياء در چند شب مى‏ كند. با اينكه شب قدر يک شب است، ولى عبادت در هر سه شب موجب نور و بركت مضاعف و عنايات الهى است. توجه به ميلاد امام رضا عليه السلام در اين روز نيز به جا و بلكه فضل و بركتى بر امت است.

ز) «اذان» نام قرآنى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام

امام سجاد عليه السلام در حديثى مى ‏فرمايد: به خدا قسم براى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام نامى در قرآن است كه مردم آن را نمى ‏دانند. سؤال كردند: آن چه نامى است، فداى شما شويم؟ فرمود: «اذان من الله»، و فرمود: الاذان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام.[۵۹]

همچنين اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: انا الاذان فى الناس.[۶۰]

در ذيل آيه «فأذّن مؤذّن ان لعنة الله على الظالمین»[۶۱]آمده است: امير المومنين‏ عليه السلام مؤذنى هستند كه اين كلام را فرمايند؛ يعنى لعنت خداوند بر ظالمينى كه ولايت مرا تكذيب كرده و حق مرا سبک شمرده ‏اند: فهو المؤذن بينهم؛ يقول: الا لعنة الله على الظالمين، الذين كذّبوا بولايتى و استخفّوا بحقى.[۶۲]

چون اين آيه در قرآن در ضمن سوره برائت و ابلاغ آن وارد شده، پس مناسبت آن در دهم ذى‏ الحجه و روز عيد قربان مى ‏باشد. البته در مورد نماز نيز اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: انا صلاة المؤمن. انا حىّ على الصلاة. انا حىّ على الفلاح. انا حىّ على خيرالعمل.[۶۳]

در روز عيد غدير خم نيز، پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله براى تحريص مردم بر بيعت با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با شعار «حىّ على خيرالعمل» آن ها را فرا خواند و دعوت به بيعت كرد. براى همين عمر بن الخطاب براى از بين بردن آن خاطره «حىّ على خيرالعمل» را از اذان حذف كردند.

ح) ايام معلومات

در «تفسير القمى» آورده ‏اند كه مراد از ايام معلومات در قرآن دهه اول ذى ‏الحجه است، كه آخرين روز آن عيد قربان است. «و اذكروا الله فى ايام معدودات»، قال: ايام التشريق الثلاثة، و ايام المعلومات العشرة من ذى ‏الحجة[۶۴]، كه عبادت در اين ايام بالاترين عبادت است.[۶۵]

مردم در دهه اول ذى ‏الحجه با عبادت خداوند و توسلات به اهل‏ بيت ‏عليهم السلام راه تقرّب به خدا را مى ‏پيمايند. اين ايام بهترين روزهاى عبادت خداوند و از بهترين فرصت‏ هاى توسل به انوار مقدس چهارده معصوم ‏عليهم السلام است.

اين توسلات و تقرّب جستن‏ ها در روز عرفه و عيد قربان اوج مى گيرد، و انبياء الهى ‏عليهم السلام مانند حضرت موسى، آدم، ابراهيم و...عليهم السلام و اصحاب و شيعيان اهل ‏بيت‏ عليهم السلام زيباترين لحظات ارتباط با اهل‏ بيت عصمت و طهارت‏ عليهم السلام را در اين ايام تجربه كرده ‏اند. پس اين ايام را به غفلت نگذرانيم.[۶۶]

يازدهم ذى ‏الحجة

پانویس

  1. غدير در گذر زمان (مهدى‏ پور): ص19-27.
  2. الكافى: ج 4 ص 149.
  3. الغدير: ج 1 ص 513.
  4. التنبيه و الاشراف: ص 221.
  5. الغدير: ج 1 ص 536.
  6. الخطط المقريزيّه: ج 2 ص 116.
  7. الخطط المقريزيّه: ج 2 ص 117.
  8. الخطط المقريزيّه: ج 2 ص 119.
  9. دائرة المعارف تشيع: ج 11 ص 527.
  10. عيد الغدير فى عهد الفاطميين، چاپ تهران 1417 ق.
  11. الخطط المقريزيه: ج 2 ص 116.
  12. الخطط المقريزيه: ج 2 ص 117.
  13. الخطط المقريزيه: ج 2 ص 117.
  14. صاحب الغار ابوبكر ام رجل آخر (نجاح الطائى): ص 62.
  15. الخطط المقريزيه: ج 2 ص 117.
  16. الخطط المقريزيه: ج 2 ص117-121.
  17. مائده/3.
  18. اعراف/142.
  19. بقره/196.
  20. الميزان: ج 2 ص 77.
  21. مفردات القرآن: ص 335.
  22. الامالى (صدوق): ص 112.
  23. غدير در آئينه كتاب: ص 31.
  24. غدير در گذر زمان (مهدى‏ پور): ص62-65، 75-119. فراموشی غدیر مقدمۀ حادثه: ص2-7. آشنایی با ایام غدیریه: کل کتاب.
  25. بحار الانوار: ج 39 ص23-29 و ج95 ص188.
  26. علل الشرايع: ج 2 ص 400، باب علت وجوب حج.
  27. وسائل الشيعة: ج 11 ص 227.
  28. كنز الفوائد: ج 1 ص 166.
  29. توبه/37.
  30. اثبات الوصية: ص108، 109.
  31. المجموعة النفيسة فى تاريخ الائمة: ص 43.
  32. الكافى: ج 4 ص 149.
  33. بقره/37.
  34. البرهان: ج 1 ص 317.
  35. من لا يحضره الفقيه: ج 2 ص 87.
  36. ص/24-26.
  37. بحار الانوار: ج 28 ص103-106.
  38. اعراف/128.
  39. بحار الانوار: ج 95 ص 188.
  40. الدرّ النظيم: ص 612.
  41. بحار الانوار: ج 95 ص 188.
  42. مناقب آل‏ ابى‏ طالب: ص 179.
  43. بصائر: ج 1 ص 192.
  44. الكافى: ج 1 ص 443.
  45. بصائر الدرجات: ج 1 ص 413.
  46. اثبات الهداة: ج 2 ص 199.
  47. معانى الاخبار: ص 298.
  48. معانى الاخبار: ص 298.
  49. تفسير فرات الكوفى: ص 160.
  50. تفسير القمى: ج 1 ص 45.
  51. حج/29.
  52. الكافى: ج 4 ص 549.
  53. الكافى: ج 4 ص 208. جامع احاديث الشيعة: ج 10 ص 349. تفسير صافى و نور الثقلين، و تاريخ يعقوبى: ج 1 ص 20.
  54. تفسير القمى: ج 1 ص 239.
  55. الخصال: ج 1 ص 56.
  56. ۵۶٫۰ ۵۶٫۱ اعراف/143.
  57. تفسير القمى: ج 1 ص 239.
  58. بحار الانوار: ج 49 ص 2.
  59. تفسير العياشى. بحار الانوار: ج 35 ص 292. معانى الاخبار: ص 296.
  60. علل الشرايع: ج 2 ص 442.
  61. اعراف/44.
  62. تفسير فرات الكوفى: ص 142. الكافى: ج 1 ص 426.
  63. فضائل (ابن‏ شاذان): ص 84.
  64. تفسير القمى: ج 1 ص 71.
  65. اقبال الاعمال: ج 2 ص 35.
  66. در روايت فرمودند: نحن اسماء الله الحسنى، و در آيه مى ‏فرمايد: «و اذكر اسم الله فى ايام معلومات»: اسم خدا را در ايام معلومات استمراراً ذكر كنيد.