آیه ۳۲ انفال و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== «وَ إِذْ قالُوا اللهمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ...»<ref>انفال /  ۳۳. چهارده قرن با غدير: ص ۲۵. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۵۳. اسرار غدير: ص ۶۰ .</ref> ==
== «وَ إِذْ قالُوا اللهمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ...»<ref>انفال /  ۳۳. چهارده قرن با غدير: ص ۲۵. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۵۳. اسرار غدير: ص ۶۰ .</ref> ==
پس از ماجراى غدير، وقتى حارث فهرى مقابل پيامبر صلى الله عليه وآله آمد و اعتراض خود را اعلام كرد، حضرت فرمود: اى حارث، از خدا بترس و از آنچه درباره دشمنى على بن ابى‏ طالب بر زبان آوردى توبه كن.
پس از ماجراى غدير، وقتى [[حارث بن نعمان فهری|حارث فهری]] مقابل پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و اعتراض خود را اعلام كرد، حضرت فرمود:


حارث سر به سوى آسمان بلند كرد و گفت: «خدايا، اگر محمد در آنچه مى‏ گويد صادق و راستگوست سنگى از آسمان بر ما ببار يا عذابى بر ما نازل كن كه انتقامى در اولينِ ما (منكرين ولايت) و نشانه‏ اى براى آيندگان ما باشد؛ و اگر آنچه محمد مى‏ گويد دروغ است عذابى بر او نازل كن» .
اى حارث، از خدا بترس و از آنچه درباره دشمنى على بن ابى‏ طالب بر زبان آوردى توبه كن.
 
حارث سر به سوى آسمان بلند كرد و گفت:
 
«خدايا، اگر محمد در آنچه مى‏ گويد صادق و راستگوست سنگى از آسمان بر ما ببار يا عذابى بر ما نازل كن كه انتقامى در اولينِ ما (منكرين ولايت) و نشانه‏ اى براى آيندگان ما باشد؛
 
و اگر آنچه محمد مى‏ گويد دروغ است عذابى بر او نازل كن».


خداوند فوراً سخن حارث را با آيه ۳۳ سوره انفال براى پيامبر صلى الله عليه و آله فرستاد:
خداوند فوراً سخن حارث را با آيه ۳۳ سوره انفال براى پيامبر صلى الله عليه و آله فرستاد:


«وَ اِذْ قالُوا اللَّهُمَّ اِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ فَاَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ اَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ اَليمٍ»: «خدايا اگر اين حقى از طرف توست بر ما سنگى از آسمان ببار يا عذاب دردناكى بر ما بفرست».
«وَ اِذْ قالُوا اللَّهُمَّ اِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ فَاَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ اَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ اَليمٍ»:
 
«خدايا اگر اين حقى از طرف توست بر ما سنگى از آسمان ببار يا [[عذاب]] دردناكى بر ما بفرست».
 
اينجا بود كه غدير وارد [[مباهله]] شد، و اين سخن حارث به معناى درخواست پاسخ الهى براى نشان دادن حق و باطل بود، و بايد معجزه ‏اى رخ مى ‏داد تا ثابت شود غدير «هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ» است.
 
به دنبال آن آيه ۱۲ سوره يونس وحى شد:


اينجا بود كه غدير وارد مباهله شد، و اين سخن حارث به معناى درخواست پاسخ الهى براى نشان دادن حق و باطل بود، و بايد معجزه ‏اى رخ مى ‏داد تا ثابت شود غدير «هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ» است.
«وَ لَوْ يَجْعَلُ اللَّهُ لِلنّاسِ الشَّرَ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِىَ اِلَيْهِمْ اَجَلَهُمْ فَنَذَرُ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقائَنا فى طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»:


به دنبال آن آيه ۱۲ سوره يونس وحى شد: «وَ لَوْ يَجْعَلُ اللَّهُ لِلنّاسِ الشَّرَ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِىَ اِلَيْهِمْ اَجَلَهُمْ فَنَذَرُ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقائَنا فى طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»:
«اگر خداوند براى مردم شر را فوراً مى‏ فرستاد -  همان گونه كه خير را فوراً مى ‏فرستد -  اجل آنان را مقدر مى‏ فرمود.


«اگر خداوند براى مردم شر را فوراً مى‏ فرستاد -  همان گونه كه خير را فوراً مى ‏فرستد -  اجل آنان را مقدر مى‏ فرمود. ما رها مى ‏كنيم كسانى را كه اميد ملاقات ما را ندارند، تا در طغيان خود متحير بمانند».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷،۱۶۲،۱۳۶. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۴،۱۲۹،۵۷،۵۶. الغدير: ج ۱ ص ۱۹۳.</ref>
ما رها مى ‏كنيم كسانى را كه اميد ملاقات ما را ندارند، تا در طغيان خود متحير بمانند».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷،۱۶۲،۱۳۶. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۴،۱۲۹،۵۷،۵۶. الغدير: ج ۱ ص ۱۹۳.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۷

«وَ إِذْ قالُوا اللهمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ...»[۱]

پس از ماجراى غدير، وقتى حارث فهری مقابل پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و اعتراض خود را اعلام كرد، حضرت فرمود:

اى حارث، از خدا بترس و از آنچه درباره دشمنى على بن ابى‏ طالب بر زبان آوردى توبه كن.

حارث سر به سوى آسمان بلند كرد و گفت:

«خدايا، اگر محمد در آنچه مى‏ گويد صادق و راستگوست سنگى از آسمان بر ما ببار يا عذابى بر ما نازل كن كه انتقامى در اولينِ ما (منكرين ولايت) و نشانه‏ اى براى آيندگان ما باشد؛

و اگر آنچه محمد مى‏ گويد دروغ است عذابى بر او نازل كن».

خداوند فوراً سخن حارث را با آيه ۳۳ سوره انفال براى پيامبر صلى الله عليه و آله فرستاد:

«وَ اِذْ قالُوا اللَّهُمَّ اِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ فَاَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ اَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ اَليمٍ»:

«خدايا اگر اين حقى از طرف توست بر ما سنگى از آسمان ببار يا عذاب دردناكى بر ما بفرست».

اينجا بود كه غدير وارد مباهله شد، و اين سخن حارث به معناى درخواست پاسخ الهى براى نشان دادن حق و باطل بود، و بايد معجزه ‏اى رخ مى ‏داد تا ثابت شود غدير «هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ» است.

به دنبال آن آيه ۱۲ سوره يونس وحى شد:

«وَ لَوْ يَجْعَلُ اللَّهُ لِلنّاسِ الشَّرَ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِىَ اِلَيْهِمْ اَجَلَهُمْ فَنَذَرُ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقائَنا فى طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»:

«اگر خداوند براى مردم شر را فوراً مى‏ فرستاد -  همان گونه كه خير را فوراً مى ‏فرستد -  اجل آنان را مقدر مى‏ فرمود.

ما رها مى ‏كنيم كسانى را كه اميد ملاقات ما را ندارند، تا در طغيان خود متحير بمانند».[۲]

پانویس

  1. انفال /  ۳۳. چهارده قرن با غدير: ص ۲۵. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۵۳. اسرار غدير: ص ۶۰ .
  2. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷،۱۶۲،۱۳۶. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۴،۱۲۹،۵۷،۵۶. الغدير: ج ۱ ص ۱۹۳.