شبهه عمل نکردن صحابه در امر امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== شبهه عمل صحابه در امر امامت<ref>مائده غدير (جعفرپور): ص ۹۲ - ۹۵.</ref> ==
== شبهه عمل صحابه در امر امامت<ref>مائده غدیر (جعفرپور): ص ۹۲–۹۵.</ref> ==
  يكى از دانشمندان [[اهل‏ سنت]] در حاشيه [[آیه اکمال و شبهات ابن کثیر|آیه اکمال]] دین گفته است:
یکی از دانشمندان [[اهل سنت]] در حاشیه [[آیه اکمال و شبهات ابن کثیر|آیه اکمال]] دین گفته است:


اگر پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله موضوع [[ولایت]] و [[جانشین|خلافت]] بعد از خود را مانند [[احکام]] [[نماز جماعت در صحرای غدیر|نماز]] و [[روزه]] و حج و [[جهاد]] و ساير احكام براى اصحاب خود روشن مى ‏ساخت، آنها مخالفت نمى‏ ورزيدند و على ‏عليه السلام را رها نمى ‏كردند، همانطور كه با نماز خواندن و ساير احكامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله بيان كرد مخالفت نكردند.
اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله موضوع [[ولایت]] و [[جانشین|خلافت]] بعد از خود را مانند [[احکام]] [[نماز جماعت در صحرای غدیر|نماز]] و [[روزه]] و حج و [[جهاد]] و سایر احکام برای اصحاب خود روشن می‌ساخت، آنها مخالفت نمی‌ورزیدند و علی علیه السلام را رها نمی‌کردند، همان‌طور که با نماز خواندن و سایر احکامی که پیامبر صلی الله علیه و آله بیان کرد مخالفت نکردند.


پس بعيد است كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پيامبر صلی الله علیه و آله]] درباره [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] سفارش كرده باشد و اصحاب مخالفت كرده باشند.
پس بعید است که [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] درباره [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] سفارش کرده باشد و اصحاب مخالفت کرده باشند.


=== پاسخ شبهه ===
=== پاسخ شبهه ===
==== اولاً ====
==== اولاً ====
از جمله مسلّمات تاريخى و قرآنى و حديثى در كل فرقه ‏هاى اسلامى و حتى اديان ديكر داستان [[بنی ‏اسرائیل]] و قوم [[موسی علیه السلام|حضرت موسی ‏علیه السلام]] است؛ كه چگونه در نبودن حضرت موسى ‏عليه السلام از راه راست برگشتند و حضرت هارون‏ عليه السلام -  جانشين حضرت موسى ‏عليه السلام را خوار كردند و گوساله سامرى را خداى خود دانستند و فريفته آن شدند، و تا حضرت موسى‏ عليه السلام از ميقات برنگشت دست از گوساله‏ پرستى بر نداشتند.<ref>اعراف /  ۱۴۸ - ۱۵۰.</ref>
از جمله مسلّمات تاریخی و قرآنی و حدیثی در کل فرقه‌های اسلامی و حتی ادیان دیکر داستان [[بنی اسرائیل]] و قوم [[موسی علیه السلام|حضرت موسی علیه السلام]] است؛ که چگونه در نبودن حضرت موسی علیه السلام از راه راست برگشتند و حضرت هارون علیه السلام، جانشین حضرت موسی علیه السلام را خوار کردند و گوساله سامری را خدای خود دانستند و فریفته آن شدند، و تا حضرت موسی علیه السلام از میقات برنگشت دست از گوساله پرستی برنداشتند.<ref>اعراف / ۱۴۸–۱۵۰.</ref>


با دانستن اين قصه، نبايد مخالفت اكثر صحابه پيامبر اسلام‏ صلى الله عليه و آله با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را بعيد بدانيم، زيرا ارتداد بنى‏ اسرائيل بنا به عللى بعيدتر از انحراف امت اسلام بود:
با دانستن این قصه، نباید مخالفت اکثر صحابه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با امیرالمؤمنین علیه السلام را بعید بدانیم، زیرا ارتداد بنی اسرائیل بنا به عللی بعیدتر از انحراف امت اسلام بود:


'''الف)''' بنى‏ اسرائيل در آن موقع پشت در پشت موحد و يكتاپرست بودند و انتظار ظهور پيامبر خود (حضرت موسى ‏عليه السلام) را داشتند، ولى اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله در [[جاهلیت]] پرورش يافته بودند و بيشتر عمرشان در پرستش بت‏ ها گذشته بود.
'''الف)''' بنی اسرائیل در آن موقع پشت در پشت موحد و یکتاپرست بودند و انتظار ظهور پیامبر خود (حضرت موسی علیه السلام) را داشتند، ولی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله در [[جاهلیت]] پرورش یافته بودند و بیشتر عمرشان در پرستش بت‌ها گذشته بود.


حتى بيشتر آنها بر اثر ترس يا به طمع دنيا مسلمان شدند، چنانچه خداوند مى ‏فرمايد:
حتی بیشتر آنها بر اثر ترس یا به طمع دنیا مسلمان شدند، چنانچه خداوند می‌فرماید:


«قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا»<ref>حجرات /  ۱۴.</ref>:
{{قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلٰکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا}}:<ref>حجرات / ۱۴.</ref>


[[عرب‏]] هاى باديه‏ نشين گفتند ايمان آورديم بگو ايمان نياورده ‏ايد بلكه بگوييد اسلام آورده ‏ايم.
[[عرب‏]]‌های بادیه نشین گفتند ایمان آوردیم بگو ایمان نیاورده اید بلکه بگویید اسلام آورده‌ایم.


و عده ‏اى هم منافق بودند، كه خداوند آيات سوره منافقون را درباره آن ها نازل فرمود. از اين جهت، روشن است كه ارتداد بنى‏ اسرائيل بعيدتر به نظر مى‏ رسد.
و عده ای هم منافق بودند، که خداوند آیات سوره منافقون را درباره آن‌ها نازل فرمود. از این جهت، روشن است که ارتداد بنی اسرائیل بعیدتر به نظر می‌رسد.


'''ب)''' آنچه در بنى‏ اسرائيل پديد آمد و گوساله را خداى خود دانستند، به مراتب بزرگ‏ تر و سخت‏ تر از خليفه دانستن شخصى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را به جانشينى خود منصوب نداشته بود؛ زيرا بنى ‏اسرائيل همين كه گوساله را خدا دانستند به كلى از دين بيرون رفتند، ولى اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله با كارى كه انجام دادند به ظاهر از اصل [[اسلام]] خارج نشدند.
'''ب)''' آنچه در بنی اسرائیل پدید آمد و گوساله را خدای خود دانستند، به مراتب بزرگ‌تر و سخت‌تر از خلیفه دانستن شخصی است که پیامبر صلی الله علیه و آله او را به جانشینی خود منصوب نداشته بود؛ زیرا بنی اسرائیل همین که گوساله را خدا دانستند به کلی از دین بیرون رفتند، ولی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله با کاری که انجام دادند به ظاهر از اصل [[اسلام]] خارج نشدند.


آن عمل هم به عقيده اهل‏سنت اتفاقى ساده است، زيرا عقيده دارند امامت و خلافت جزء فروع دين است!<ref>با توجه به شأن نزول دو آيه تبليغ و اكمال و با توجه به اينكه مردم بعد از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله همچنان تظاهر به اسلام مى‏ كردند و هيچ يک از شعائر دين ترک نشده بود -  كه در ضمن آيه ۱۴۴ از سوره آل‏عمران به آن تأكيد شده است -  نتيجه سه آيه اين است كه عدم پذيرش امامت و تسليم نشدن در مقابل جانشين خاتم ‏انبياء صلى الله عليه و آله ارتداد و بازگشت به جاهليت است. بنابراين، جزء اصول دين بودن امامت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به وضوح از اين آيات به اثبات مى رسد. همچنين علماى بزرگ اهل ‏سنت در كتاب‏ هاى خود به روشنى بر اهميت فوق ‏العاده نصب امام تأكيد كرده ‏اند. تفتازانى در شرح عقايد تسفّيه: ص ۲۳۲ مى‏ گويد: صحابه نصب امام را مهم‏تر از هر مهمى قرار دادند، تا آنجا كه آن را بر دفن رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله مقدم داشتند. سؤال اينجاست كه چگونه فرعى از فروع دين به يک باره چنان وجوبى پيدا كرد و اهميت آن از تشييع و نماز خواندن و تدفين پيكر رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله بيشتر شد؟! (جواهر الكلام: ج ۱ ص ۳۵۵،۳۵۴) .</ref>
آن عمل هم به عقیده اهل‌سنت اتفاقی ساده است، زیرا عقیده دارند امامت و خلافت جزء فروع دین است!<ref>با توجه به شأن نزول دو آیه تبلیغ و اکمال و با توجه به اینکه مردم بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله همچنان تظاهر به اسلام می‌کردند و هیچ‌یک از شعائر دین ترک نشده بود - که در ضمن آیه ۱۴۴ از سوره آل‌عمران به آن تأکید شده است - نتیجه سه آیه این است که عدم پذیرش امامت و تسلیم نشدن در مقابل جانشین خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله ارتداد و بازگشت به جاهلیت است؛ بنابراین، جزء اصول دین بودن امامت امیرالمؤمنین علیه السلام به وضوح از این آیات به اثبات می‌رسد. همچنین علمای بزرگ اهل سنت در کتاب‌های خود به روشنی بر اهمیت فوق‌العاده نصب امام تأکید کرده‌اند. تفتازانی در شرح عقاید تسفّیه: ص ۲۳۲ می‌گوید: صحابه نصب امام را مهم‌تر از هر مهمی قرار دادند، تا آنجا که آن را بر دفن رسول خدا صلی الله علیه و آله مقدم داشتند. سؤال اینجاست که چگونه فرعی از فروع دین به یک باره چنان وجوبی پیدا کرد و اهمیت آن از تشییع و نماز خواندن و تدفین پیکر رسول خدا صلی الله علیه و آله بیشتر شد؟! (جواهر الکلام: ج ۱ ص ۳۵۵،۳۵۴).</ref>


'''ج)''' ارتداد و انحراف بنى‏اسرائيل در زمان حيات پيامبر صلى الله عليه و آله آنها پديد آمد، ولى مخالفت اصحاب رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله در موضوع جانشينى آن حضرت بعد از شهادت آن وجود مقدس بود. بديهى است كه كار بنى ‏اسرائيل بعيدتر از عمل اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله به نظر مى ‏رسد.
'''ج)''' ارتداد و انحراف بنی‌اسرائیل در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله آنها پدید آمد، ولی مخالفت اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله در موضوع جانشینی آن حضرت بعد از شهادت آن وجود مقدس بود. بدیهی است که کار بنی اسرائیل بعیدتر از عمل اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله به نظر می‌رسد.


بنابراين وقتى از بنى ‏اسرائيل -  كه آن همه به خدا نزديک بودند -  چنان عملى (گوساله‏ پرست شدن) صادر شود، از همه امت اسلام كه تازه از بت‏ پرستى نجات يافته بودند، وقوع آن بعيد به نظر نمى ‏رسد.
بنابراین وقتی از بنی اسرائیل - که آن همه به خدا نزدیک بودند - چنان عملی (گوساله پرست شدن) صادر شود، از همه امت اسلام که تازه از بت‌پرستی نجات یافته بودند، وقوع آن بعید به نظر نمی‌رسد.


==== ثانياً ====
==== ثانیاً ====
خداوند در قرآن مجيد از دگرگونى امت پيامبر اسلام‏ صلى الله عليه و آله خبر داده بود:
خداوند در قرآن مجید از دگرگونی امت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خبر داده بود:


«أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ ۚ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا ۗ وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ»<ref>آل‏ عمران /  ۱۳۴.</ref>:
{{قرآن|أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَیٰ أَعْقَابِکُمْ ۚ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَیٰ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا ۗ وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ}}:<ref>آل عمران / ۱۳۴.</ref>


آيا اگر او (پيامبر) بميرد يا كشته شود از عقيده خود بر مى‏ گرديد و هر كس از عقيده خود باز گردد هرگز هيچ زيانى به خدا نمى ‏رساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش خواهد داد.
آیا اگر او (پیامبر) بمیرد یا کشته شود از عقیده خود برمی‌گردید و هر کس از عقیده خود بازگردد هرگز هیچ زیانی به خدا نمی‌رساند و به زودی خداوند سپاسگزاران را پاداش خواهد داد.


==== ثالثاً ====
==== ثالثاً ====
مقايسه حكم [[ولایت]] با [[احکام]] نماز و ساير احكام هم بى‏ مورد است، زيرا حسدى كه به خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله مى ‏بردند در مورد [[ولایت]] بود.
مقایسه حکم [[ولایت]] با [[احکام]] نماز و سایر احکام هم بی‌مورد است، زیرا حسدی که به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله می‌بردند در مورد [[ولایت]] بود.


چنانكه خدا فرموده است: «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۖ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا»<ref>نساء /  ۵۴ .</ref>:
چنان‌که خدا فرموده است: {{قرآن|أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَیٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۖ فَقَدْ آتَیْنَا آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُمْ مُلْکًا عَظِیمًا}}<ref>نساء / ۵۴.</ref>


بلكه به مردم حسد مى ‏برند براى آنچه خداوند از فضل خود به آنها داده است در حقيقت ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم و به آنان حكومتى بزرگ بخشيديم.<ref>فروغ هدايت: ص ۳۳۲ - ۳۳۴.</ref>
بلکه به مردم حسد می‌برند برای آنچه خداوند از فضل خود به آنها داده است در حقیقت ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنان حکومتی بزرگ بخشیدیم.<ref>فروغ هدایت: ص ۳۳۲–۳۳۴.</ref>


در روايات صحيح السند مقصود از «مُلک عظيم» اطاعت از امامان معصوم ‏عليهم السلام بيان شده است.<ref>الكافى: ج ۱ ص ۲۰۶ ح ۵،۳ .</ref>
در روایات صحیح السند مقصود از «مُلک عظیم» اطاعت از امامان معصوم علیهم السلام بیان شده است.<ref>الکافی: ج ۱ ص ۲۰۶ ح ۵،۳.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
[[رده:دشمنان غدیر]]
[[رده:شبهات غدیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۵۹

شبهه عمل صحابه در امر امامت[۱]

یکی از دانشمندان اهل سنت در حاشیه آیه اکمال دین گفته است:

اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله موضوع ولایت و خلافت بعد از خود را مانند احکام نماز و روزه و حج و جهاد و سایر احکام برای اصحاب خود روشن می‌ساخت، آنها مخالفت نمی‌ورزیدند و علی علیه السلام را رها نمی‌کردند، همان‌طور که با نماز خواندن و سایر احکامی که پیامبر صلی الله علیه و آله بیان کرد مخالفت نکردند.

پس بعید است که پیامبر صلی الله علیه و آله درباره امیرالمؤمنین علیه السلام سفارش کرده باشد و اصحاب مخالفت کرده باشند.

پاسخ شبهه

اولاً

از جمله مسلّمات تاریخی و قرآنی و حدیثی در کل فرقه‌های اسلامی و حتی ادیان دیکر داستان بنی اسرائیل و قوم حضرت موسی علیه السلام است؛ که چگونه در نبودن حضرت موسی علیه السلام از راه راست برگشتند و حضرت هارون علیه السلام، جانشین حضرت موسی علیه السلام را خوار کردند و گوساله سامری را خدای خود دانستند و فریفته آن شدند، و تا حضرت موسی علیه السلام از میقات برنگشت دست از گوساله پرستی برنداشتند.[۲]

با دانستن این قصه، نباید مخالفت اکثر صحابه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با امیرالمؤمنین علیه السلام را بعید بدانیم، زیرا ارتداد بنی اسرائیل بنا به عللی بعیدتر از انحراف امت اسلام بود:

الف) بنی اسرائیل در آن موقع پشت در پشت موحد و یکتاپرست بودند و انتظار ظهور پیامبر خود (حضرت موسی علیه السلام) را داشتند، ولی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله در جاهلیت پرورش یافته بودند و بیشتر عمرشان در پرستش بت‌ها گذشته بود.

حتی بیشتر آنها بر اثر ترس یا به طمع دنیا مسلمان شدند، چنانچه خداوند می‌فرماید:

Ra bracket.png قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلٰکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا La bracket.png:[۳]

عرب‏‌های بادیه نشین گفتند ایمان آوردیم بگو ایمان نیاورده اید بلکه بگویید اسلام آورده‌ایم.

و عده ای هم منافق بودند، که خداوند آیات سوره منافقون را درباره آن‌ها نازل فرمود. از این جهت، روشن است که ارتداد بنی اسرائیل بعیدتر به نظر می‌رسد.

ب) آنچه در بنی اسرائیل پدید آمد و گوساله را خدای خود دانستند، به مراتب بزرگ‌تر و سخت‌تر از خلیفه دانستن شخصی است که پیامبر صلی الله علیه و آله او را به جانشینی خود منصوب نداشته بود؛ زیرا بنی اسرائیل همین که گوساله را خدا دانستند به کلی از دین بیرون رفتند، ولی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله با کاری که انجام دادند به ظاهر از اصل اسلام خارج نشدند.

آن عمل هم به عقیده اهل‌سنت اتفاقی ساده است، زیرا عقیده دارند امامت و خلافت جزء فروع دین است![۴]

ج) ارتداد و انحراف بنی‌اسرائیل در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله آنها پدید آمد، ولی مخالفت اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله در موضوع جانشینی آن حضرت بعد از شهادت آن وجود مقدس بود. بدیهی است که کار بنی اسرائیل بعیدتر از عمل اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله به نظر می‌رسد.

بنابراین وقتی از بنی اسرائیل - که آن همه به خدا نزدیک بودند - چنان عملی (گوساله پرست شدن) صادر شود، از همه امت اسلام که تازه از بت‌پرستی نجات یافته بودند، وقوع آن بعید به نظر نمی‌رسد.

ثانیاً

خداوند در قرآن مجید از دگرگونی امت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خبر داده بود:

Ra bracket.png أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَیٰ أَعْقَابِکُمْ ۚ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَیٰ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا ۗ وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ La bracket.png:[۵]

آیا اگر او (پیامبر) بمیرد یا کشته شود از عقیده خود برمی‌گردید و هر کس از عقیده خود بازگردد هرگز هیچ زیانی به خدا نمی‌رساند و به زودی خداوند سپاسگزاران را پاداش خواهد داد.

ثالثاً

مقایسه حکم ولایت با احکام نماز و سایر احکام هم بی‌مورد است، زیرا حسدی که به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله می‌بردند در مورد ولایت بود.

چنان‌که خدا فرموده است: Ra bracket.png أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَیٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۖ فَقَدْ آتَیْنَا آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُمْ مُلْکًا عَظِیمًا La bracket.png[۶]

بلکه به مردم حسد می‌برند برای آنچه خداوند از فضل خود به آنها داده است در حقیقت ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنان حکومتی بزرگ بخشیدیم.[۷]

در روایات صحیح السند مقصود از «مُلک عظیم» اطاعت از امامان معصوم علیهم السلام بیان شده است.[۸]

پانویس

  1. مائده غدیر (جعفرپور): ص ۹۲–۹۵.
  2. اعراف / ۱۴۸–۱۵۰.
  3. حجرات / ۱۴.
  4. با توجه به شأن نزول دو آیه تبلیغ و اکمال و با توجه به اینکه مردم بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله همچنان تظاهر به اسلام می‌کردند و هیچ‌یک از شعائر دین ترک نشده بود - که در ضمن آیه ۱۴۴ از سوره آل‌عمران به آن تأکید شده است - نتیجه سه آیه این است که عدم پذیرش امامت و تسلیم نشدن در مقابل جانشین خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله ارتداد و بازگشت به جاهلیت است؛ بنابراین، جزء اصول دین بودن امامت امیرالمؤمنین علیه السلام به وضوح از این آیات به اثبات می‌رسد. همچنین علمای بزرگ اهل سنت در کتاب‌های خود به روشنی بر اهمیت فوق‌العاده نصب امام تأکید کرده‌اند. تفتازانی در شرح عقاید تسفّیه: ص ۲۳۲ می‌گوید: صحابه نصب امام را مهم‌تر از هر مهمی قرار دادند، تا آنجا که آن را بر دفن رسول خدا صلی الله علیه و آله مقدم داشتند. سؤال اینجاست که چگونه فرعی از فروع دین به یک باره چنان وجوبی پیدا کرد و اهمیت آن از تشییع و نماز خواندن و تدفین پیکر رسول خدا صلی الله علیه و آله بیشتر شد؟! (جواهر الکلام: ج ۱ ص ۳۵۵،۳۵۴).
  5. آل عمران / ۱۳۴.
  6. نساء / ۵۴.
  7. فروغ هدایت: ص ۳۳۲–۳۳۴.
  8. الکافی: ج ۱ ص ۲۰۶ ح ۵،۳.