آيه ۱ نصر و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '{{پانویس}}')
خط ۳۸: خط ۳۸:


== پانویس ==
== پانویس ==
<references />
{{پانویس}}
[[رده:قرآن و غدیر]]
[[رده:قرآن و غدیر]]

نسخهٔ ‏۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۳

«اِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحِ...»[۱]

در روز آخر ايام حج در سفر حجةالوداع يعنى دوازدهم ذى ‏الحجة، پيامبر صلى الله عليه و آله به مسجد خيف در مِنا آمد كه يادگار جدش حضرت ابراهیم‏ علیه السلام بود.

در آنجا بار ديگر دستور ابلاغ ولايت بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد، ولى هنوز حفظ از شر دشمنان نيامده بود.

با توجه به فورى نبودن اين دستور، بار ديگر حضرت اعلام آن را براى فرصتى مناسب در نظر گرفت.[۲]

در چنين موقعيتى كه مراسم حج به ساعات پايانى خود نزديک مى ‏شد، بار ديگر وحى الهى تجلى كرد و آخرين سوره كاملى -  كه در يک نزول جبرئيل فرود آمد -  بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد و آن سوره نصر بود:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ . اِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحِ . وَ رَأَيْتَ النّاسَ يَدْخُلُونَ فى دينِ اللَّهِ اَفْواجاً . فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ اِنَّهُ كانَ تَوّاباً»:

«به نام خداى بخشنده مهربان. وقتى يارى خدا و پيروزى آمد، و مردم را ديدى كه گروه گروه در دين خدا داخل مى‏ شوند با حمد پروردگارت تسبيح كن و از او طلب مغفرت نما كه او توبه پذير است».

به محض نزول اين سوره، پيامبر صلى الله عليه و آله به طور رسمى نزديكى مرگ خويش را خبر داد و فرمود:

«نَفْسم به من خبر مى‏ دهد كه در اين سال قبض روح خواهم شد»، يعنى اين سالى كه در پيش است.[۳]

اولين مسئله‏ اى كه پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله به ذهن همه خطور كرد جانشينى حضرت بود، كه صريح‏ ترين زمينه فكرى براى غدير بود.

اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله سراغ سلمان فارسى رفتند و از او - كه به پيامبر صلى الله عليه و آله نزديک تر بود -  خواستند تا از حضرت بپرسد:

«امور ما را به كه مى ‏سپارى و محل رجوع ما چه كسى خواهد بود و محبوب‏ ترين افراد نزد تو كيست»؟

در پاسخ اين سؤال، حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساس‏ تر و نسبت به پاسخ آن تشنه ‏تر مى‏ نمود. سپس فرمود:

«برادرم و وزيرم و جانشينم در اهل‏ بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مى‏ گذارم كه دَيْن مرا ادا مى‏ كند و به وعده‏ هاى من وفا مى‏ نمايد، على بن ابى‏ طالب است».[۴]

دومين پيامد نزول سوره نصر آن بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فرا خواند و با اشاره به سزاوارى على ‏عليه السلام به مقام خلافت به او فرمود:

«يا على، آنچه بدان وعده داده شده بودم آمد. فتح آمد و مردم گروه گروه در دين خدا داخل شدند.

هيچكس از تو سزاوارتر به قرار گرفتن در مقام من نيست، به خاطر پيشتر بودن تو در اسلام و نزديكى تو با من و دامادى تو نسبت به من و اينكه سيده زنان جهان نزد توست، و قبل از آن حمايت‏ هايى كه پدرت ابوطالب درباره من داشت و گرفتارى‏ هايى كه هنگام نزول قرآن به خاطرش متحمل شد...».[۵]

سومين عكس ‏العمل پيامبر صلى الله عليه و آله به نزول سوره نصر آن بود كه در فرصت باقيمانده از آخرين روز مراسم حج، مردم را كنار مسجد خيف در منا جمع كرد و سخنرانى مفصلى براى آنان ايراد كرد. در اين سخنرانى پس از حمد و ثناى الهى به چند مسئله اجتماعى اشاره نمود، و با ذكر آيات ۳۶ و ۳۷ سوره توبه اشاره به ابطال برخى مسائل جاهلى مانند رباى جاهلیت و خونريزى‏ هاى آن زمان و مطالبى از اين دست فرمود.[۶]

منبع

واقعه قرآنى غدير: ص ۳۳.

پانویس

  1. فتح /  ۱ - ۳. واقعه قرآنى غدير: ص ۳۳.
  2. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۷۷.
  3. عُدة الداعى: ص ۲۷۹. تفسير نور الثقلين: ج ۵ ص ۶۸۹ ح ۱. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۳ ح ۶ . عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۸،۱۷۱. الاقبال: ص  ۴۵۳ - ۴۵۹. تفسير قمى: ص ۱۵۹.
  4. تفسير فرات: ص ۶۱۳ . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۱۱ ح ۱۸۳. ترجمة الامام على‏ عليه السلام من تاريخ دمشق: ج ۱ ص ۱۳۰.
  5. بحار الانوار: ج ۴۰ ص ۸۵ . شرح نهج البلاغة (ابن ابى ‏الحديد): ج ۹ ص ۱۷۴. ينابيع المودة: ج ۲ ص ۴۹۵ ح ۳۸۹.
  6. بحار الانوار: ج ۹ ص ۱۵۰، ج ۳۲ ص ۳۶۳،۳۱۷،۲۹۴،۲۹۱،۲۹۰، ج ۳۶ ص ۲۳، ج ۳۷ ص ۱۱۴. امالى طوسى: ص ۵۰۳ . مجمع البيان: ج ۹ ص ۷۲. تفسير فرات: ص ۲۸۰.