جلوه های علمی مفاهیم خطبه غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== جلوه عملى مفاهيم خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۷۵،۷۴.</ref> ==
== جلوه عملى مفاهيم خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۷۵،۷۴.</ref> ==
  آنچه در سخنرانى غدير مطرح شد در دو جهت نمود پيدا كرد:
آنچه در سخنرانى غدير مطرح شد در دو جهت نمود پيدا كرد:


يكى اعلام ولايت دوازده امام ‏عليهم السلام و ديگرى التزام مردم به اين ركن اسلام. جلوه عملى اين دو مفهوم طى دو برنامه و يک اقدام به موقع به نمايش گذاشته شد.
يكى اعلام [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولایت دوازده امام ‏علیهم السلام]] و ديگرى التزام مردم به اين ركن [[اسلام]]. جلوه عملى اين دو مفهوم طى دو برنامه و يک اقدام به موقع به نمايش گذاشته شد.


بستن عمامه به دست پيامبر صلى الله عليه و آله بر سر امام معرفى شده در غدير و مراسم سه روزه بيعت از يک سو و پاسخ به فريادهاى شعف مردم از سوى ديگر، سه جلوه عملى تثبيت مفاهيم غدير بود. اعلان امامت با بستن عمامه به شكل عملى جلوه داده مى ‏شد، و بيعت التزام عملى به محتواى غدير بود، و پاسخ به احساسات مردم يک كار دو جانبه بود كه هم پذيرش مردم و هم اعلان ولايت را به نمايش مى ‏گذاشت.
بستن عمامه به دست [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] بر سر امام معرفى شده در غدير و مراسم سه روزه [[بیعت]] از يک سو و پاسخ به فريادهاى شعف مردم از سوى ديگر، سه جلوه عملى تثبيت مفاهيم غدير بود.


مردم هرگز سابقه بستن عمامه به دست پيامبر صلى الله عليه و آله بر سر كسى را نداشتند، چه رسد به آنكه چنين عملى در برابر ديدگان مردم و بر فراز منبر باشد.
اعلان امامت با بستن عمامه به شكل عملى جلوه داده مى ‏شد، و بيعت التزام عملى به محتواى غدير بود، و پاسخ به احساسات مردم يک كار دو جانبه بود كه هم پذيرش مردم و هم اعلان ولايت را به نمايش مى ‏گذاشت.


اين در حالى بود كه چنين عملى بين عرب سابقه داشت و مفهوم آن اعلان رياست شخصى بر قومى و نيز اعتماد بزرگ قومى به كسى بود كه عمامه بر سر او بسته مى‏شد. جالب تر از همه عمامه معروف پيامبر صلى الله عليه و آله به نام «سحاب» و به معناى «ابر رحمت» بود، كه براى اين مراسم پيش بينى شده بود.
مردم هرگز سابقه بستن عمامه به دست پيامبر صلى الله عليه و آله بر سر كسى را نداشتند، چه رسد به آنكه چنين عملى در برابر ديدگان مردم و بر فراز [[سخنرانی|منبر]] باشد.
 
اين در حالى بود كه چنين عملى بين عرب سابقه داشت و مفهوم آن اعلان رياست شخصى بر قومى و نيز اعتماد بزرگ قومى به كسى بود كه عمامه بر سر او بسته مى‏ شد.
 
جالب تر از همه عمامه معروف پيامبر صلى الله عليه و آله به نام «سحاب» و به معناى «ابر رحمت» بود، كه براى اين مراسم پيش بينى شده بود.


اكنون سخنرانى پايان يافته، اما پيامبر و على‏ عليهما السلام همچنان بر فراز منبر قرار دارند و سكوت همچنان بر مجلس صد و بيست هزار نفرى حاكم است، تا اگر خطيب از منبر پايين آيد مردم هم بپاخيزند.
اكنون سخنرانى پايان يافته، اما پيامبر و على‏ عليهما السلام همچنان بر فراز منبر قرار دارند و سكوت همچنان بر مجلس صد و بيست هزار نفرى حاكم است، تا اگر خطيب از منبر پايين آيد مردم هم بپاخيزند.


اما همه ناظر بودند كه پيامبر صلى الله عليه و آله عمامه «سحاب» را به دست گرفت و در برابر ديدگان مردم آن را بر سر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بست، و دو سر آن را از پشت سر و جلوى رو بر دوش آن حضرت قرار داد و در آن حال فرمود: عمامه ملائكه اين گونه است. خداوند در روز بدر و حنين مرا با ملائكه‏ اى كه چنين عمامه‏ اى بر سر داشتند تأييد فرمود و يارى كرد.
اما همه ناظر بودند كه پيامبر صلى الله عليه و آله عمامه «سحاب» را به دست گرفت و در برابر ديدگان مردم آن را بر سر [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] بست، و دو سر آن را از پشت سر و جلوى رو بر دوش آن حضرت قرار داد و در آن حال فرمود:
 
عمامه [[ملائکه]] اين گونه است. خداوند در روز [[بدر (جنگ)|بدر]] و [[حنین]] مرا با ملائكه‏ اى كه چنين عمامه‏ اى بر سر داشتند تأييد فرمود و يارى كرد.


آنگاه فرمود: «عمامه تاج عرب است»، و اين بدان معنى بود كه تاج افتخار مقام ولايت و امامت را بر سر جانشين خود على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام قرار داده است.
آنگاه فرمود: «عمامه تاج عرب است»، و اين بدان معنى بود كه تاج افتخار مقام [[ولایت]] و [[امامت]] را بر سر جانشين خود على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام قرار داده است.


اين اقدام عملى به معناى اعلان حاكميت و امامت على ‏عليه السلام بر امت اسلام از يک سو، و نيز به معناى اعتماد تام پيامبر صلى الله عليه و آله بر خليفه بعد از خود بود، كه جز با اين صورتِ عملى به تصوير كشيده نمى‏ شد.
اين اقدام عملى به معناى اعلان حاكميت و امامت على ‏عليه السلام بر امت [[اسلام]] از يک سو، و نيز به معناى اعتماد تام پيامبر صلى الله عليه و آله بر خليفه بعد از خود بود، كه جز با اين صورتِ عملى به تصوير كشيده نمى‏ شد.


در اينجا انتظار و سكوت مردم به سر رسيد و پيامبر و على‏ عليهما السلام را در حال فرود از منبر مشاهده كردند. سيل جمعيت ناگهان از جا كنده شد و مردم از هر سو با ازدحام به طرف منبر حركت كردند تا اولين كسانى باشند كه پس از آن سخنرانىِ تاريخى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله حاضر مى‏شوند و احساس خود را نسبت به آن حضرت ابراز مى‏دارند.
در اينجا انتظار و سكوت مردم به سر رسيد و پيامبر و على‏ عليهما السلام را در حال فرود از منبر مشاهده كردند. سيل جمعيت ناگهان از جا كنده شد و مردم از هر سو با ازدحام به طرف [[سخنرانی|منبر]] حركت كردند تا اولين كسانى باشند كه پس از آن سخنرانىِ تاريخى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله حاضر مى‏شوند و احساس خود را نسبت به آن حضرت ابراز مى‏دارند.


سپس بى‏ سابقه ‏ترين برنامه غدير -  كه عظمت آن با اصل سخنرانى غدير برابرى مى ‏كرد -  مراسم بيعت بود.
سپس بى‏ سابقه ‏ترين برنامه غدير -  كه عظمت آن با اصل [[سخنرانی]] غدير برابرى مى ‏كرد -  مراسم بيعت بود.


اگر چه در سال‏ هاى گذشته اسلام مسئله بيعت چندين بار انجام شده بود، اما اين بيعت از دو جهت با همه بيعت‏ هاى پيشين فرق داشت:
اگر چه در سال‏ هاى گذشته اسلام مسئله [[بیعت]] چندين بار انجام شده بود، اما اين بیعت از دو جهت با همه بيعت‏ هاى پيشين فرق داشت:


از يک سو كثرت جمعيت كه قابل مقايسه با بيعت‏ هاى قبلى نبود، و كسى باور نمى ‏كرد پيامبر صلى الله عليه و آله بخواهد واقعاً با فرد فرد صد و بيست هزار نفر دست بيعت دهد؛ و اصلاً امكان انجام چنين كارى ممكن به نظر نمى ‏آمد.
از يک سو كثرت جمعيت كه قابل مقايسه با بيعت‏ هاى قبلى نبود، و كسى باور نمى ‏كرد پيامبر صلى الله عليه و آله بخواهد واقعاً با فرد فرد صد و بيست هزار نفر دست بيعت دهد؛ و اصلاً امكان انجام چنين كارى ممكن به نظر نمى ‏آمد.

نسخهٔ ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۵۸

جلوه عملى مفاهيم خطبه غدير[۱]

آنچه در سخنرانى غدير مطرح شد در دو جهت نمود پيدا كرد:

يكى اعلام ولایت دوازده امام ‏علیهم السلام و ديگرى التزام مردم به اين ركن اسلام. جلوه عملى اين دو مفهوم طى دو برنامه و يک اقدام به موقع به نمايش گذاشته شد.

بستن عمامه به دست پیامبر صلی الله علیه و آله بر سر امام معرفى شده در غدير و مراسم سه روزه بیعت از يک سو و پاسخ به فريادهاى شعف مردم از سوى ديگر، سه جلوه عملى تثبيت مفاهيم غدير بود.

اعلان امامت با بستن عمامه به شكل عملى جلوه داده مى ‏شد، و بيعت التزام عملى به محتواى غدير بود، و پاسخ به احساسات مردم يک كار دو جانبه بود كه هم پذيرش مردم و هم اعلان ولايت را به نمايش مى ‏گذاشت.

مردم هرگز سابقه بستن عمامه به دست پيامبر صلى الله عليه و آله بر سر كسى را نداشتند، چه رسد به آنكه چنين عملى در برابر ديدگان مردم و بر فراز منبر باشد.

اين در حالى بود كه چنين عملى بين عرب سابقه داشت و مفهوم آن اعلان رياست شخصى بر قومى و نيز اعتماد بزرگ قومى به كسى بود كه عمامه بر سر او بسته مى‏ شد.

جالب تر از همه عمامه معروف پيامبر صلى الله عليه و آله به نام «سحاب» و به معناى «ابر رحمت» بود، كه براى اين مراسم پيش بينى شده بود.

اكنون سخنرانى پايان يافته، اما پيامبر و على‏ عليهما السلام همچنان بر فراز منبر قرار دارند و سكوت همچنان بر مجلس صد و بيست هزار نفرى حاكم است، تا اگر خطيب از منبر پايين آيد مردم هم بپاخيزند.

اما همه ناظر بودند كه پيامبر صلى الله عليه و آله عمامه «سحاب» را به دست گرفت و در برابر ديدگان مردم آن را بر سر امیرالمؤمنین‏ علیه السلام بست، و دو سر آن را از پشت سر و جلوى رو بر دوش آن حضرت قرار داد و در آن حال فرمود:

عمامه ملائکه اين گونه است. خداوند در روز بدر و حنین مرا با ملائكه‏ اى كه چنين عمامه‏ اى بر سر داشتند تأييد فرمود و يارى كرد.

آنگاه فرمود: «عمامه تاج عرب است»، و اين بدان معنى بود كه تاج افتخار مقام ولایت و امامت را بر سر جانشين خود على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام قرار داده است.

اين اقدام عملى به معناى اعلان حاكميت و امامت على ‏عليه السلام بر امت اسلام از يک سو، و نيز به معناى اعتماد تام پيامبر صلى الله عليه و آله بر خليفه بعد از خود بود، كه جز با اين صورتِ عملى به تصوير كشيده نمى‏ شد.

در اينجا انتظار و سكوت مردم به سر رسيد و پيامبر و على‏ عليهما السلام را در حال فرود از منبر مشاهده كردند. سيل جمعيت ناگهان از جا كنده شد و مردم از هر سو با ازدحام به طرف منبر حركت كردند تا اولين كسانى باشند كه پس از آن سخنرانىِ تاريخى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله حاضر مى‏شوند و احساس خود را نسبت به آن حضرت ابراز مى‏دارند.

سپس بى‏ سابقه ‏ترين برنامه غدير -  كه عظمت آن با اصل سخنرانی غدير برابرى مى ‏كرد -  مراسم بيعت بود.

اگر چه در سال‏ هاى گذشته اسلام مسئله بیعت چندين بار انجام شده بود، اما اين بیعت از دو جهت با همه بيعت‏ هاى پيشين فرق داشت:

از يک سو كثرت جمعيت كه قابل مقايسه با بيعت‏ هاى قبلى نبود، و كسى باور نمى ‏كرد پيامبر صلى الله عليه و آله بخواهد واقعاً با فرد فرد صد و بيست هزار نفر دست بيعت دهد؛ و اصلاً امكان انجام چنين كارى ممكن به نظر نمى ‏آمد.

از سوى ديگر كيفيت بيعت بود كه بايد دو بار انجام مى‏ گرفت و دو بيعت جداگانه با پيامبر و على ‏عليهما السلام صورت مى ‏گرفت، و در واقع دويست و چهل هزار بيعت به انجام مى ‏رسيد!![۲]

پانویس

  1. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۷۵،۷۴.
  2. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۰۱،۱۹۹. الغدير: ج ۱ ص ۲۹۱. اثبات الهداه: ج ۲ ص ۲۱۹. احقاق الحق: ج ۸ ص ۳۷۰ - ۳۷۲. تاج العروس: ج ۸ ص ۴۱۰.