آيه ۲۴ لقمان و غدیر: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''چرا پیامبر منافقین را به قتل نرساند؟''' | '''چرا پیامبر منافقین را به قتل نرساند؟''' | ||
اين آيه در ماجراى توطئه ترور پيامبر صلى الله عليه و آله توسط [[منافقین]] در غدير نازل شد؛ آنجا كه توطئه شان خنثى شد و پيامبر صلى الله عليه و آله همه را براى حذيفه معرفى فرمود.<ref>لقمان/۲۴؛ واقعه قرآنى غدير: ص۱۶۱ - ۱۶۶؛ اسرار غدير: ص ۷۶؛ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۹؛ اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۱. </ref> جريان از اين قرار است؛ حذيفه از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد:اين افراد كيانند؟ | اين آيه در ماجراى توطئه ترور پيامبر صلى الله عليه و آله توسط [[منافقین]] در غدير نازل شد؛ آنجا كه توطئه شان خنثى شد و پيامبر صلى الله عليه و آله همه را براى حذيفه معرفى فرمود.<ref>لقمان/۲۴؛ واقعه قرآنى غدير: ص۱۶۱-۱۶۶؛ اسرار غدير: ص ۷۶؛ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۹؛ اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۱. </ref> جريان از اين قرار است؛ حذيفه از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد:اين افراد كيانند؟ | ||
حضرت فرمود: منافقین در دنيا و آخرت. [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفه]] پيشنهاد كرد عده اى را سراغشان بفرستد تا آنان را به قتل برسانند. | حضرت فرمود: منافقین در دنيا و آخرت. [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفه]] پيشنهاد كرد عده اى را سراغشان بفرستد تا آنان را به قتل برسانند. | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
سپس علت اين سرپوشى و افشا نكردن را چنين بيان فرمود: دوست ندارم مردم درباره من بگويند: «او عده اى از قوم و اصحابش را به دين خود دعوت كرد و آنان پذيرفتند. سپس با كمک آنان جنگيد تا هنگامى كه بر دشمنش پيروز شد، و آنگاه رو در رويشان قرار گرفت و آنان را به قتل رسانيد».آنگاه با اشاره به آيه ۱۴ سوره فجر {{قرآن|اِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرصادِ}} فرمود:«اى حذيفه، اينان را به حال خود واگذار كه خدا در كمينشان است». | سپس علت اين سرپوشى و افشا نكردن را چنين بيان فرمود: دوست ندارم مردم درباره من بگويند: «او عده اى از قوم و اصحابش را به دين خود دعوت كرد و آنان پذيرفتند. سپس با كمک آنان جنگيد تا هنگامى كه بر دشمنش پيروز شد، و آنگاه رو در رويشان قرار گرفت و آنان را به قتل رسانيد».آنگاه با اشاره به آيه ۱۴ سوره فجر {{قرآن|اِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرصادِ}} فرمود:«اى حذيفه، اينان را به حال خود واگذار كه خدا در كمينشان است». | ||
سپس با اشاره به آيه ۲۴ سوره لقمان {{قرآن|نُمَتِّعُهُمْ قَليلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ اِلى عَذابٍ غَليظٍ}} فرمود: «خدا به آنان مهلت مى دهد، و سپس به عذاب شديد دچار مى نماید...».<ref>بحار الانوار: ج ۷ ص ۲۰۹ و ج ۲۸ ص ۱۱۱،۱۰۱،۱۰۰،۹۹،۹۷ و ج ۳۱ ص ۶۳۵،۶۳۲ ، و ج ۳۷ ص | سپس با اشاره به آيه ۲۴ سوره لقمان {{قرآن|نُمَتِّعُهُمْ قَليلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ اِلى عَذابٍ غَليظٍ}} فرمود: «خدا به آنان مهلت مى دهد، و سپس به عذاب شديد دچار مى نماید...».<ref>بحار الانوار: ج ۷ ص ۲۰۹ و ج ۲۸ ص ۱۱۱،۱۰۱،۱۰۰،۹۹،۹۷ و ج ۳۱ ص ۶۳۵،۶۳۲ ، و ج ۳۷ ص ۱۳۵،۱۱۶،۱۱۵؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۰۴،۱۶۶،۱۶۵؛ تفسير القمى: ص ۱۵۹؛ ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۳۵،۱۱۲. اقبال الاعمال: ص ۴۵۸؛ مثالب النواصب: ص ۹۶،۹۳؛ اثبات الهداة: ج ۳ ص ۵۵۳ ؛ درباره نقشه قتل حضرت در تبوك: بحار الانوار: ج ۲۱ ص۱۸۵ - ۲۵۲.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:قرآن و غدیر]] | [[رده:قرآن و غدیر]] |
نسخهٔ ۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۱۳
چرا پیامبر منافقین را به قتل نرساند؟
اين آيه در ماجراى توطئه ترور پيامبر صلى الله عليه و آله توسط منافقین در غدير نازل شد؛ آنجا كه توطئه شان خنثى شد و پيامبر صلى الله عليه و آله همه را براى حذيفه معرفى فرمود.[۱] جريان از اين قرار است؛ حذيفه از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد:اين افراد كيانند؟
حضرت فرمود: منافقین در دنيا و آخرت. حذیفه پيشنهاد كرد عده اى را سراغشان بفرستد تا آنان را به قتل برسانند.
حضرت فرمود: «خدا به من دستور داده از آنان اعراض كنم».
سپس علت اين سرپوشى و افشا نكردن را چنين بيان فرمود: دوست ندارم مردم درباره من بگويند: «او عده اى از قوم و اصحابش را به دين خود دعوت كرد و آنان پذيرفتند. سپس با كمک آنان جنگيد تا هنگامى كه بر دشمنش پيروز شد، و آنگاه رو در رويشان قرار گرفت و آنان را به قتل رسانيد».آنگاه با اشاره به آيه ۱۴ سوره فجر اِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرصادِ فرمود:«اى حذيفه، اينان را به حال خود واگذار كه خدا در كمينشان است».
سپس با اشاره به آيه ۲۴ سوره لقمان نُمَتِّعُهُمْ قَليلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ اِلى عَذابٍ غَليظٍ فرمود: «خدا به آنان مهلت مى دهد، و سپس به عذاب شديد دچار مى نماید...».[۲]
پانویس
- ↑ لقمان/۲۴؛ واقعه قرآنى غدير: ص۱۶۱-۱۶۶؛ اسرار غدير: ص ۷۶؛ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۹؛ اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۱.
- ↑ بحار الانوار: ج ۷ ص ۲۰۹ و ج ۲۸ ص ۱۱۱،۱۰۱،۱۰۰،۹۹،۹۷ و ج ۳۱ ص ۶۳۵،۶۳۲ ، و ج ۳۷ ص ۱۳۵،۱۱۶،۱۱۵؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۰۴،۱۶۶،۱۶۵؛ تفسير القمى: ص ۱۵۹؛ ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۳۵،۱۱۲. اقبال الاعمال: ص ۴۵۸؛ مثالب النواصب: ص ۹۶،۹۳؛ اثبات الهداة: ج ۳ ص ۵۵۳ ؛ درباره نقشه قتل حضرت در تبوك: بحار الانوار: ج ۲۱ ص۱۸۵ - ۲۵۲.