هارون الرشید عباسی

از دانشنامه غدیر
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۳ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها)

آيه «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوّاً شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ...»[۱]

يكى از آيات تضمين شده در خطبه غدیر آيه ۱۱۲ سوره انعام است:

«وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوّاً شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ» :

«اين گونه است كه براى هر پيامبرى دشمنى از انس و جن قرار مى‏ دهيم كه به يكديگر سخنان زينت شده را از روى غرور الهام مى‏ كنند، و اگر پروردگار تو بخواهد نمى ‏توانند آن را انجام دهند، پس آنان را با افترائشان به حال خود واگذار» .

پيامبرصلى الله عليه وآله هم در خطبه غدير فرمود: الا انَّ اعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ الْغاوُونَ اخْوانُ الشَّياطينَ، يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً: بدانيد كه دشمنان ايشان سُفهاى گمراه و برادران شياطين ‏اند، كه سخنان باطل ظاهر فريب را از روى غرور به يكديگر مى ‏رسانند.[۲]

آنچه در اينجا لازم به ذكر است اينكه برنامه شيطانى گمراه كنندگان امت، در عبارتى همه جانبه با دقت تمام به تصوير كشيده شده است: «يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً». اين جمله سه نقطه مهم از روش‏ هاى مكر و حيله اهل سقيفه را خاطر نشان كرده است: با غرور و تكبر، سخنان فريبنده، به يكديگر خبر رساندن.

روندِ استفاده از سخنان ظاهرفريب در طول تاريخ از سوى دشمنان آل محمدعليهم السلام ادامه داشته و هميشه به عنوان ابزارى قوى در پايمال كردن حقوق ايشان به كار رفته است.

هارون در برابر قبر پيامبرصلى الله عليه وآله در مدينه از آن حضرت عذرخواهى مى‏ كرد كه مجبور است حضرت موسى بن جعفرعليه السلام را به خاطر اختلاف انداختن بين مردم از مدينه بيرون برد و زندانى كند!؟

   براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن /  آيه «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ...» .

اتمام حجت امام كاظم ‏عليه السلام بر هارون با غدير[۳]

هارون كه خود را در قله خلافت سقيفه نشانده و به آفتاب مى ‏گويد: هر جا سير كنى از مملكت من خارج نيستى، امام كاظم ‏عليه السلام را كه امام غدير است فرا مى‏ خواند و در همين زمينه از آن حضرت سؤال مى ‏كند.

زمينه بسيار حساسى براى تبليغ غدير است، و جا دارد عصاره و چكيده غدير بر زبان آورده شود. حضرت در پاسخ تمام عرض و طول حكومت هارون را گوشه ‏اى از حكومت الهى خود اعلام كرد.

از سوى ديگر هر كس هر ادعايى درباره غدير و ولايت دارد، بر هيچ محورى جز پيامبرصلى الله عليه وآله نمى‏ تواند پايبند باشد. امامان ما هم بر اين پايه اصلى امامت -  حتى در مقابل دشمنان سرسخت غدير -  تأكيد فرموده ‏اند.

از جمله ايامى است كه امام موسى كاظم ‏عليه السلام در زندان بود، و هارون حضرت را احضار نمود و درباره ولايت اهل‏بيت‏ عليهم السلام بر مردم از آن آن حضرت سؤال كرد. حضرت فراتر از خيالِ هارون به او پاسخ داد و دليل آن را كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ذكر كرده فرمود:

ما مى‏ گوييم ولايت همه خلايق با ماست، كه ولايت دين است و اين جاهلان آن را پادشاهى مى‏ پندارند ... ، و ما اين ادعا را از كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير خم مى ‏نماييم كه فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ.[۴]

پانویس

  1. انعام /  ۱۱۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۸۰،۳۷۴.
  2. اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷.
  3. تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۲۰۵،۲۰۴،۱۷۱. چهارده قرن با غدير: ص ۷۴. اسرار غدير: ص ۲۷۹.
  4. بحار الانوار: ج ۴۸ ص ۱۴۷.