هارون الرشید عباسی
آيه «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوّاً شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ...»[۱]
يكى از آيات تضمين شده در خطبه غدیر آيه ۱۱۲ سوره انعام است:
«وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوّاً شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ» :
«اين گونه است كه براى هر پيامبرى دشمنى از انس و جن قرار مى دهيم كه به يكديگر سخنان زينت شده را از روى غرور الهام مى كنند، و اگر پروردگار تو بخواهد نمى توانند آن را انجام دهند، پس آنان را با افترائشان به حال خود واگذار» .
پیامبر صلی الله علیه و آله هم در خطبه غدیر فرمود:
الا انَّ اعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ الْغاوُونَ اخْوانُ الشَّياطينَ، يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً:
بدانيد كه دشمنان ايشان سُفهاى گمراه و برادران شياطين اند، كه سخنان باطل ظاهر فريب را از روى غرور به يكديگر مى رسانند.[۲]
آنچه در اينجا لازم به ذكر است اينكه برنامه شيطانى گمراه كنندگان امت، در عبارتى همه جانبه با دقت تمام به تصوير كشيده شده است: «يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً». اين جمله سه نقطه مهم از روش هاى مكر و حيله اهل سقیفه را خاطر نشان كرده است: با غرور و تكبر، سخنان فريبنده، به يكديگر خبر رساندن.
روندِ استفاده از سخنان ظاهرفريب در طول تاریخ از سوى دشمنان آل محمد علیهم السلام ادامه داشته و هميشه به عنوان ابزارى قوى در پايمال كردن حقوق ايشان به كار رفته است.
هارون در برابر قبر پيامبر صلى الله عليه و آله در مدینه از آن حضرت عذرخواهی مى كرد كه مجبور است حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را به خاطر اختلاف انداختن بين مردم از مدینه بيرون برد و زندانى كند!؟
اتمام حجت امام كاظم عليه السلام بر هارون با غدير[۳]
هارون كه خود را در قله خلافت سقيفه نشانده و به آفتاب مى گويد: هر جا سير كنى از مملكت من خارج نيستى، امام كاظم عليه السلام را كه امام غدير است فرا مى خواند و در همين زمينه از آن حضرت سؤال مى كند.
زمينه بسيار حساسى براى تبلیغ غدير است، و جا دارد عصاره و چكيده غدير بر زبان آورده شود. حضرت در پاسخ تمام عرض و طول حكومت هارون را گوشه اى از حكومت الهى خود اعلام كرد.
از سوى ديگر هر كس هر ادعايى درباره غدير و ولایت دارد، بر هيچ محورى جز پيامبر صلى الله عليه و آله نمى تواند پايبند باشد.
امامان ما هم بر اين پايه اصلى امامت - حتى در مقابل دشمنان سرسخت غدير - تأكيد فرموده اند.
از جمله ايامى است كه امام موسى كاظم عليه السلام در زندان بود، و هارون حضرت را احضار نمود و درباره ولايت اهل بیت علیهم السلام بر مردم از آن آن حضرت سؤال كرد.
حضرت فراتر از خيالِ هارون به او پاسخ داد و دليل آن را كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ذكر كرده فرمود:
ما مى گوييم ولايت همه خلايق با ماست، كه ولايت دین است و اين جاهلان آن را پادشاهى مى پندارند...، و ما اين ادعا را از كلام پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير خم مى نماييم كه فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ.[۴]