ارتباط خطبه غدير با امامت و ولايت

از ویکی غدیر
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۰۶ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها) (←‏مقدمه[1])
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه[۱]

خطبه غدیر ابعاد گسترده و متعددى دارد كه هر كدام در جاى خود مورد بحث و دقت نظر قرار گرفته است. مهم ‏ترين بُعد آن موضوع سرپرستى امور دينى و دنيوى امت اسلامى تا روز قیامت توسط مولا علی بن ابی ‏طالب‏ علیه السلام است، كه رسول گرامی اسلام ‏صلی الله علیه و آله از طرف قادر متعال مأمور به ابلاغ و تبلیغ آن بوده است.

موضوع آنقدر مهم بوده كه اگر آن بزرگوار كمتر تعللى در آن مى ‏فرمود، نه تنها هيچ بهره و مزدى از زحمات چندين ساله دوره رسالت خود نداشت، بلكه خداوند تعالى از او راضى و خشنود نبود.

همانطور كه خود حضرت در اين خطبه فرمود: و كلّ ذلك لا يرضى الله منى الا ان ابلغ ما انزل الله الىّ:

كليه اعمال من موجب رضایت خدا از من نمى‏ شود، مگر اينكه آنچه را از طرف او بر من (در خصوص امامت و خلافت و ولایت على‏ عليه السلام) نازل شده به مردم ابلاغ كنم.

به لحاظ اهميت فوق‏ العاده اين مطلب و با رعايت اختصار، مسائلى را كه حضرت رسول ‏صلى الله عليه و آله در ارتباط با اعتقاد به امامت و ولايت مولا على‏ عليه السلام در اين خطبه شريف بيان فرمودند متذكر مى شويم:

۱. رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله از طرف خداوند مأمور به ابلاغ و اجراست

«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»: اى رسول آنچه از پروردگارت به تو نازل شد به مردم برسان.

۲. بدون انجام اين مأموريت بهره ‏اى از تلاش‏هاى خود در امر هدايت و ارشاد خلق ندارد

«وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»: اگر چنين نكنى رسالتش را ابلاغ نكرده اى.

۳. خداوند تعالى با تمام قدرت خود پشتيبان پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ باشد، تا اين فرمان را اجرا كند

«وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»: و خداوند تو را از شر مردم حفظ خواهد كرد.

۴. على‏ عليه السلام بعد خدا و رسول‏ صلى الله عليه و آله ولى است

و هو وليّكم بعد اللَّه و رسوله: و او بعد از خدا و پيامبرش ولىّ و سرپرست شماست.

آيه ولايت[۲] نيز دلالت بر همين مى‏ كند.

۵ . وجوب اطاعت از على‏ عليه السلام كه از طرف خدا به سمت سرپرستى امت اسلام منصوب است

ان اللَّه قد نصبه لكم ولياً و اماماً مفترضة طاعته: همانا خداوند على ‏عليه السلام را به عنوان سرپرست و امامى كه اطاعت از او واجب است بر شما منصوب نموده است.

۶ . مخالف مولا على‏ عليه السلام ملعون و متابع او مورد رحمت خداست

ملعون من خالفه، مرحوم من تبعه: هر كس با او مخالفت كند ملعون، و هر كس از او پيروى كند مورد رحمت خداست.

۷. آمرزش الهى شامل حال مؤمنى مى‏ شود كه از او حرف شنوى داشته و تصديقش كند

و مؤمن من صدّقه. فقد غفر الله له و لمن سمع منه و اطاع له: و آن كس كه تصديقش نمايد مؤمن است، و كسى كه سخنانش را با گوش جان بشنود و اطاعتش نمايد مورد مغفرت و آمرزش خداوند است.

۸ . تمام علوم در وجود مولا على ‏عليه السلام جمع است و به دانسته‏ هاى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله تماماً آگاه است

ما من علم الا و قد احصاه اللَّه فىّ، و كل علم علمت فقد احصيته فى امام المبين. و ما من علم الا و قد علّمته علياً عليه السلام، و هو الامام المبين:

هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند تعالى در وجود من فراهم آورده، و هر دانشى را كه من تعليم داده شدم در پيشواى مبين بر شمردم. علمى نيست كه به على‏ عليه السلام نياموخته باشم، و او امام مبين (يعنى آشكار كننده همه آن علوم) مى‏ باشد.

۹. تنها على ‏عليه السلام است كه هدايت و عمل به حق مى‏ كند و باطل را درهم مى‏ كوبد

فهو الذى يهدى الى الحق و يعمل به و يزهق الباطل و ينهى عنه:

او امامى است كه به سوى حق (مردم را) راهبرى نموده و خود به آن عمل مى‏ نمايد، و باطل را درهم كوبيده و از آن نهى مى‏ كند.

۱۰. محال است توبه كسى كه ولايت او را ندارد پذيرفته شود

لن يتوب الله على احد انكر ولايته و لن يغفر الله له:

خداوند تعالى هرگز توبه كسى را كه منكر ولايت او است را نمى ‏پذيرد و او را نمى ‏آمرزد.

۱۱. مخالف على‏ عليه السلام كه حكم كفر بر او جارى است به آتشى دچار خواهد شد كه آتش گيره آن مردم(يعنى خود او) و سنگ‏ هاى آتش افزاست

فاحذروا ان تخالفوا، فتصلوا ناراً وقودها الناس و الحجارة، اُعدّت للكافرين:

بترسيد از مخالفت پروردگار كه (اگر با خواسته و فرمان او مخالفت نماييد) به آتشى دچار خواهيد شد كه مايه سوختش مردم و سنگ آتش افروز است، كه براى كفر پيشگان مهيا شده است.

۱۲. على‏ عليه السلام را بايد بر جميع خلايق بعد از پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله برترى داد

فضّلوا علياًعليه السلام، فانه افضل الناس بعدى من ذكر و انثى:

على‏ عليه السلام را (از خود و ديگران) برتر بدانيد. همانا او بعد از من از هر مرد و زنى شايسته ‏تر است.

۱۳. تنها على‏ عليه السلام است كه بيانگر محرمات و مفسر حقايق قرآن است

فوالله لن يبيّن لكم زواجره و لا يوضح لكم تفسيره الا الذى انا آخذ بيده:

به خدا سوگند، هرگز كسى براى شما نواهى قرآن را روشن نسازد و تفسير آياتش را آشكار نكند مگر اين آقايى كه من دستش را گرفته‏ ام.

۱۴. هر كس مولايش پيامبر صلى الله عليه و آله است بايد على ‏عليه السلام را به مولايى خود با جان و دل بپذيرد

من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه: هر كس من مولا و صاحب اختيار او هستم اين على‏ عليه السلام صاحب اختيار و مولاى او است.

۱۵. على و ائمه بعد او عليهم السلام ثقل اصغر، و قرآن ثقل اكبر است

ان علياً و الطيبين من ولدى‏ عليهم السلام هم الثقل الاصغر، و القرآن الثقل الاكبر:

على و پاكان از فرزندانم‏ عليهم السلام ثقل اصغر، و قرآن ثقل اكبر است.

البته ثقل اکبر بودن قرآن نسبت به اهل ‏بیت عصمت و طهارت‏ علیهم السلام از حيث استمساک است، چرا كه خود آن حضرات هم براى اثبات حقانيتشان به آيات قرآن متمسک می شدند.

۱۶. خدا على‏ عليه السلام را «اميرالمؤمنين» خوانده، و حرام است كسى جز او اين نام را بر خود بگذارد

و انا قلت عن اللَّه عزوجل: الا انه ليس اميرالمؤمنين غير اخى هذا، و لا يحلّ امرة المؤمنين بعدى لاحد غيره:

و من از جانب خداى عزوجل مى ‏گويم: آگاه باشيد غير از اين برادرم (على ‏عليه السلام) هيچ كس امير مؤمنان نيست، و زمامدارى و امارت بر مؤمنين بعد از من بر احدى جز او روا نيست.

۱۷. خداوند دين را به امامت على ‏عليه السلام كامل كرد

انما اكمل اللَّه عزوجل دينكم بامامته:

همانا خداى عزوجل دين شما را به امامت او (على بن ابی طالب‏ عليه السلام) كامل كرد.

۱۸. هيچ آيه مدحى در قرآن نيست مگر آنكه على‏ عليه السلام مصداق آن است

و لا نزلت آية مدح فى القرآن الا فيه:

و هيچ آيه مدحى در قرآن نازل نشده مگر اينكه درباره او است.

۱۹. على‏ عليه السلام ناصر دين خدا و مدافع حريم رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله است

هو ناصر دين الله و المجادل عن رسول‏ الله‏ صلى الله عليه و آله:

او (على‏ عليه السلام) ياور دين خدا و مدافع حريم رسول‏ خدا صلی الله علیه و آله است.

۲۰. ذريه تمام انبيا عليهم السلام از صلب خودشان است، اما ذريه رسول‏ خداصلى الله عليه وآله از صلب على‏ عليه السلام است

ذرية كل نبى من صلبه، و ذريتى من صلب على ‏عليه السلام:

فرزندان هر پيامبرى از صلب خود او است به جز ذريه من كه از صلب على‏ عليه السلام است.

۲۱. ولايت مولا على‏ عليه السلام معيار ايمان و تقوى، و بغض او علامت شقاوت است

الا انه لا يبغض علياً عليه السلام الا شقىّ، و لا يتوالى علياً الا تقىّ، و لا يؤمن به الا مؤمن مخلص:

آگاه باشيد! دشمن على‏ عليه السلام نيست مگر شخص شقى و بدبخت، و به على‏ عليه السلام مهر نورزد مگر انسان با تقوا، و ايمان به او نمى ‏آورد مگر مؤمن مخلص.

۲۲. نور هدايت در رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله و سپس در مولا على‏ عليه السلام و همچنين در نسل او مى‏ ماند، تا به حضرت مهدى ‏عليه السلام برسد

النور من اللَّه عزوجل مسلوك فىّ، ثم فى على‏عليه السلام، ثم فى النسل منه الى القائم المهدى‏ عليهم السلام:

آن نور (هدايتى را) كه خداوند تعالى فرو فرستاده در من، و سپس در على‏ عليه السلام، و سپس در نسل او تا قائم ما حضرت مهدى ‏عليهم السلام قرار دارد.

۲۳. لعنت خدا بر غاصبين حقوق او، و بر كسانى است كه به حكومت غاصب تن در دهند

الا لعن اللَّه الغاصبين و المغتصبين:

آگاه باشيد! خداوند تعالى غاصبين (حقوق او) و همه كسانى را كه تن به حكومت غاصب دهند لعنت نموده است.

۲۴. حقيقت صراط مستقيم خدا بعد از رسول مكرم او صلى الله عليه و آله، على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام و فرزندان گرامى او -  كه كارشان هدايت به حق است -  مى‏ باشند

انا صراط اللَّه المستقيم الذى امركم باتباعه، ثم على‏ عليه السلام من بعدى، ثم ولدى من صلبه؛ ائمة يهدون الى الحق و به يعدلون:

من صراط مستقيم خدايم كه مأموريد آن را بپيماييد، و بعد از من على‏ عليه السلام، و سپس فرزندان من از صلب او؛ همان پيشوايانى كه به حق هدايت مى‏ كنند و (گمراهان را) به سوى حق باز مى ‏گردانند.

۲۵. دشمنان مولا على‏ عليه السلام اهل شقاق، نفاق و ستيزه هستند. آنان دشمنان حق و برادران شياطين هستند

الا ان اعداء على‏ عليه السلام هم اهل الشقاق و النفاق و الحادّون و هم العادّون و اخوان الشياطين:

آگاه باشيد! همانا دشمنان على‏ عليه السلام همان تفرقه افكنان و منافقان و ستيزه‏ جويان هستند، و هم ايشان دشمنان حق و برادران شيطان هستند.

۲۶. على‏ عليه السلام هدايتگر اين امت و رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله بيم رساننده به مخالفان او است

قال اللَّه تعالى: «انما انت منذر و لكل قوم هاد» .[۳] خداوند تعالى مى‏ فرمايد: «همانا تو بيم دهنده هستى و براى هر امتى هادى و راهنماست» .

الا و انى منذر و على ‏عليه السلام هاد: بدانيد من بيم دهنده ‏ام و على‏عليه السلام هادى و راهنما (ى اين امت) است.

۲۷. امر به معروف و نهى از منكر جز به اعتقاد به امامت امام معصوم معنى و مفهوم ندارد

و لا امر بمعروف و لا نهى عن منكر الا مع امام معصوم: (وظيفه خطير) امر به معروف و نهى از منكر جز با (اطاعت) امام معصوم تحقق نمى ‏يابد.

۲۸. اعتراف به بيعت با على‏ عليه السلام بايد با دل و جان و زبان و دست (يعنى عمل) باشد

فقولوا: ... نبايعك على ذلك بقلوبنا و انفسنا والسنتنا و ايدينا:

پس (همگى يک صدا شده) بگوئيد: ... با دل ‏ها و جان ‏ها و زبان‏ هايمان با تو بر اين امر مهم بيعت مى ‏كنيم.

۲۹. رستگارى بزرگ فقط در اطاعت نمودن از خدا و رسول‏ صلى الله عليه و آله و على و پيشوايان راستين‏ عليهم السلام مى‏ باشد

من يطع الله و رسوله و علياً و الائمة الذين ذكرتهم ‏عليهم السلام فقد فاز فوزاً عظيماً:

كسى كه خدا و رسولش و على و امامانى را كه ذكر نمودم‏ عليهم السلام اطاعت نمايد يقيناً به رستگارى بزرگى نائل شده است.

اين بود نمونه ‏اى فرازهاى از خطبه غدیر در مورد امامت، كه جا دارد موشكافى و شرح و بسط داده شود.

پانویس

  1. وقايع هفته غدير(يونسيان) : ص۲۲- ۳۲ .
  2. «انما وليكم اللَّه و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون». مائده /  ۵۵ .
  3. رعد /  ۷.