کاذبین
عصيان خدا و رسول صلى الله عليه و آله[۱]
پس از انجام حجةالوداع و پيش از غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله وارد مكه شد و يک روز در آن اقامت گزيد. در اينجا جبرئيل آيات اول سوره عنكبوت را آورد و عرض كرد: اى محمد، بخوان: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ...»[۲]: «آيا مردم گمان كرده اند كه رها مى شوند با همين كه بگويند ایمان آورديم بدون آنكه امتحان شوند...».
پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: اى جبرئيل، اين فتنه كدام است؟ جبرئيل گفت: اى محمد، خداوند سلامت مى رساند و مى فرمايد: من قبل از تو پيامبرى نفرستاده ام مگر آنكه هنگام سر آمدن روزگارش به او امر كرده ام كسى را بر امتش خليفه قرار دهد كه قائم مقام او باشد و سنت و احكامش را براى آنان احيا كند.
كسانى كه مطيع خدا باشند در آنچه پيامبر به آنان امر مى كند صادقين و راستگويانند، و كسانى كه مخالف امر او (و بر ضد او) باشند كاذبين و دروغگويانند... .[۳]
اين آيات به مردم در دو جبهه ايمان و عمل وعده امتحان داد، تا به ظاهرِ آراسته با نام اسلام دل خوش نكنند؛ و براى هضم آسانتر مطلب خبر داد كه همه امت هاى قبل نيز مورد امتحان قرار گرفته اند؛ و هدف را در كوتاه ترين عبارت بيان كرد كه شناخته شدن واقع گرايانه مردم است.
يعنى صادقین در ادعاى ايمان بايد از كاذبين به طور علنى شناخته شوند، به طورى كه ابهام نفاق و دورويى نتواند آن را بپوشاند. و حقاً اين امتحان در پذيرش ولایت على عليه السلام تحقق يافت كه كاذبين بى پروا آن را انكار كردند و بر گفته خود پافشارى كردند.
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: امتحان الهى.