مسجد غدیر در طول تاریخ

از ویکی غدیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۷ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «== اعمال مسجد غدير<ref>غدير كجاست؟ : ص ۶۳، ۶۴. اسرار غدير: ص ۲۵۳.  سخنرانى استثنائ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اعمال مسجد غدير[۱]

از مواضع اعجاب برانگيز سخنرانى غدير آن بود كه براى ماندگارى مقاصد آن برنامه عظيم چند پيش ‏بينى متفاوت در نظر گرفته شد كه در سراسر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله سابقه نداشت. يكى از آنها علامت ‏گذارى محل سخنرانى به عنوان مسجد غدير براى هميشه تاريخ بود.

اعمال مستحب در مسجد غدير خم عبارت است از نماز در مسجد معروف و تاريخى آن كه به مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله و مسجد غدير خم معروف بوده، و نيز دعاى بسيار و تضرع به درگاه خداوند تعالى در آن مسجد.

در اين باره دو روایت از امام صادق و امام كاظم‏ عليهما السلام نقل شده است:

۱. امام صادق ‏عليه السلام فرمود: نماز در مسجد غدير مستحب است، زيرا پیامبر صلی الله علیه و آله در آن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را منصوب فرمود، و آن محلى است كه خدا حق را در آن ظاهر كرد.[۲]

۲. عبدالرحمان بن حجاج مى ‏گويد: از امام کاظم ‏علیه السلام درباره نماز در مسجد غدير خم به هنگام روز در حالى كه مسافر باشم سؤال كردم. فرمود: در آنجا نماز بخوان كه فضيلت خاصى دارد، و پدرم امام صادق ‏علیه السلام نيز به آن امر مى ‏فرمود.[۳]

با توجه به اين دو روايت، بسيارى قائل به استحباب نماز در مسجد غدير شده‏ اند:


شيخ طوسى مى‏گويد: وقتى حاجى به مسجد غدير رسيد داخل آن شود و دو ركعت نماز بخواند.××× 1 الينابيع الفقهية: حج، ص 220. ×××


قاضى ابن برّاج مى‏گويد: كسى كه پس از حج براى زيارت پيامبرصلى الله عليه وآله از مكه حركت كند سزاوار است وقتى به مسجد غدير رسيد وارد آن شود و در سمت چپ آن به قدر امكان نماز بخواند، و سپس راهى مدينه شود.××× 2 الينابيع الفقهية: حج، ص 353. ×××


شيخ ابن ادريس مى‏گويد: وقتى حاجى به مسجد غدير رسيد وارد آن شود و دو ركعت نماز بخواند.××× 3 الينابيع الفقهية: حج، ص 558 . ×××


شيخ ابن حمزه مى‏گويد: آنگاه كه حاجى به مسجد غدير رسيد در آنجا دو ركعت نماز بخواند.××× 4 الينابيع الفقهية: حج، ص 610 . الوسيلة: ص 196. ×××


شيخ يوسف بحرانى مى‏گويد: براى قاصدين مدينه مشرفه مستحب است كه از مسجد غدير عبور كنند و وارد آن شوند و در آن نماز بخوانند و بسيار دعا كنند.××× 5 الحدائق الناضرة: ج 17 ص 406. ×××


صاحب جواهر مى‏گويد: كسى كه از راه مدينه باز مى‏گردد مستحب است در مسجد غدير خم نماز بخواند و بسيار دعا كند، و آن موضعى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله امامت اميرالمؤمنين‏عليه السلام را اعلام فرمود.××× 6 جواهر الكلام: ج 20 ص 75. ×××


سيد حكيم مى‏گويد: نماز در مسجد غدير خم و بسيار دعا و تضرع نمودن در آن مستحب است.××× 7 منهاج الناسكين: ص 121 . ×××

2.  بنا و اِحيا و اخفا و تخريبِ مسجد غدير××× 1 تبليغ غدير در سيره معصومين‏عليهم السلام: ص 204 203 92  - 88. اسرار غدير: ص 353  - 349 277 41. سخنرانى استثنائى غدير: ص 98. چهارده قرن با غدير: 213 212 72. غدير كجاست؟ : ص 61  -  56 32 31 . ×××

  از زمان وقوع واقعه غدير آنجا به عنوان مكانى متبرك در تاريخ ثبت شد، و چون بر سر راه حجاج بود هيچگاه از خاطره‏ها محو نشد. آنجا را به نام مسجد پيامبرصلى الله عليه وآله نام نهادند و به زيارت آنجا آمدند.


در واقع از روزى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير خم اميرالمؤمنين‏عليه السلام را به امامت منصوب فرمود، آن وادى تقدس تازه‏اى يافت. مراسم سه روزه در آن سرزمين با حضور نور پاك محمد و على و فاطمه و حسن و حسين‏عليهم السلام چنان روحى در كالبد آن جارى ساخت كه در طول چهارده قرن همواره با نام »مسجد پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير« بر سر زبان‏ها ماند و ميليون‏ها زائر بيت‏اللَّه در رفت و بازگشت بدان متبرك گشتند و با عبادت در آن به بارگاه الهى تقرب جستند.


به تصريح تاريخ، عمر و معاويه اقدام به تخريب و از بين بردن آثار مسجد پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير نمودند.××× 2 مثالب النواصب )ابن شهرآشوب، نسخه خطى( : ص 64  63 . ××× اين دلالت بر آبادى آن قبل از اين دو تخريب دارد، همچنان كه دلالت مى‏كند بر آبادى آن بعد از تخريب عمر، كه معاويه بار ديگر اقدام به تخريب آن كرده است. اين آبادى على القاعده در زمان خلافت ظاهرى اميرالمؤمنين‏عليه السلام بوده است.


بعد از تخريب معاويه و بازسازى آن، ائمه‏عليهم السلام به اصحابشان سفارش اكيد داشتند كه از زيارت مسجد غدير غفلت نكنند. امام حسين‏عليه السلام در مسير بازگشت از مكه به كربلا توقفى در غدير داشتند.


در زمان امام باقرعليه السلام مى‏بينيم كه در بيان ماجراى مفصل غدير مى‏فرمايد: »پيامبرصلى الله عليه وآله از سمت راست جاده به سمت مسجد غدير آمد، و اين را جبرئيل به آن حضرت امر كرده بود« .××× 1 بحار الانوار: ج 37 ص 201 ح 86 . ××× اين تعبير حكايت از احيا و بازسازى مسجد غدير بعد از معاويه و در زمان بنى‏اميه دارد.


بعد از آن امام صادق‏عليه السلام شخصاً به غدير آمده‏اند و توضيحات دقيقى از موقعيت جغرافيايى غدير بيان فرموده‏اند. حسان جمال مى‏گويد: امام صادق‏عليه السلام را از مدينه به مكه مى‏بردم. وقتى به مسجد غدير رسيديم حضرت نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود: آنجا جاى پاى پيامبرصلى الله عليه وآله است آنگاه كه فرمود: »من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه« .


سپس امام صادق‏عليه السلام به سمت ديگر مسجد نگاهى كردند و فرمودند: آنجا خيمه ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى‏حذيفه و ابوعبيده جراح است كه پيامبرصلى الله عليه وآله را مسخره مى‏كردند و درباره آنان آيه‏اى نازل شد.××× 2 كافى: ج 4 ص 566 ح 2. اثبات الهداة: ج 2 ص 16 ح 67 ، ص 21 ح 87 . بحار الانوار: ج 100 ص 225 ح 21. ×××


امام كاظم‏عليه السلام نيز به گونه‏اى درباره مسجد غدير سخن گفته‏اند كه حكايت از آبادى آن در زمان حضرت دارد.


عبدالرحمان بن حجاج مى‏گويد: از حضرت موسى بن جعفرعليه السلام درباره نماز در مسجد غدير خم به هنگام روز در حالى كه مسافر باشم سؤال كردم. فرمود: »در آنجا نماز بخوان كه فضيلت خاصى دارد، و پدرم امام صادق‏عليه السلام نيز به آن امر مى‏فرمود« .××× 3 كافى: ج 4 ص 566 ح 1. ×××


همچنين محدثين و علماى بزرگ نيز در غدير حضور مى‏يافتند و اداى احترام مى‏كردند.


در زمان غيبت صغرى )حدود سال 260 ق( على بن مهزيار اهوازى را مى‏بينيم كه درباره بيستمين سفرى كه به شوق ديدار امام زمان‏عليه السلام به حج مشرف شده، مى‏گويد: »از مدينه به قصد مكه خارج شدم تا وارد جحفه شدم و يك روز آنجا ماندم. سپس از جحفه راهى غدير شدم كه در چهار مايلى آن است. در آنجا وقتى وارد مسجد شدم به نماز ايستادم و سپس صورت بر خاك نهادم و بسيار دعا كردم« .××× 1 غيبت شيخ طوسى: ص 155. بحار الانوار: ج 52 ص 5 ح 4. ×××


از كلام شيخ صدوق )م 381 ق( نيز وجود مسجد غدير در زمان او فهميده مى‏شود آنجا كه مى‏گويد: »وقتى به مسجد غدير خم رسيدى داخل آن شو و هر چه مى‏خواهى نماز بخوان« .××× 2 من لا يحضره الفقيه: ج 2 ص 559 . ×××


شيخ طوسى )م 460 ق( نيز به همين گونه سخن مى‏گويد. او در مصباح المتهجد مى‏گويد: »وقتى حاجى از مكه به سوى مدينه حركت كرد و به مسجد غدير رسيد وارد آن شود ...« .××× 3 مصباح المتهجد: ص 709. ×××


قاضى ابن برّاج )م 481 ق( ، شيخ ابن ادريس حلّى )م 598 ق( ، شيخ ابن حمزه )م 560 ق( و علامه حلى )م 726 ق( نيز تصريحاتى به همين صورت دارند كه درباره نماز در مسجد غدير »مسائل عملى غدير« ذكر خواهيم كرد.


پس از او محمد بن مكى شهيد اول )م 786 ق( به بقاى چهار ديوارى مسجد غدير در كتاب دروس تصريح مى‏كند و مى‏گويد: »وقتى حاجى به سوى مدينه بازمى‏گردد و به مسجد غدير خم مى‏رسد، وارد آنجا شود و نماز بخواند و بسيار دعا كند. اينجا همان جايى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله امامت اميرالمؤمنين‏عليه السلام را اعلام فرموده است. چهار ديوارى مسجد غدير تاكنون باقى است« .××× 4 دروس: ج 2 ص 19. جواهر الكلام: ج 2 ص 75. ×××


بعد از آن شيخ يوسف بحرانى )م 1186 ق( را مى‏بينيم كه به وجود مسجد غدير در زمان خود تصريح مى‏كند. سيد حيدر كاظمى )م 1265  ق( از وجود مسجد غدير خبر داده و مى‏گويد: »با آنكه جاده از غدير فاصله دارد ولى مسجد آن مشهور است« .

سيد حيدر كاظمى )م 1265 ق( در كتاب »عمدة الزائر« مى‏گويد: »از مساجد شريفه مسجد غدير خم است، و اين مسجد نزديك جحفه است كه امروزه به نام رابغ خوانده مى‏شود. ديوارهاى اين مسجد تا امروز باقى است و سابقه آن مشهور و مشخص است. راه حج غالباً از غدير بوده ولى ناصبيان براى مخفى كردن اين فضيلت جاده را تغيير داده‏اند، اگرچه غدير به جاده كنونى هم نزديك است« .××× 1 عمدة الزائر: 52 . ×××


آخرين كسى كه تصريح به بقاى مسجد غدير در زمان خود نموده، محدث نورى است كه در احوال استادش سيد مهدى قزوينى حلى )م 1300 ق( مى‏گويد: »با ايشان در رفت و بازگشت حج همراه بودم و با هم در مسجد غدير نماز خوانديم« .××× 2 الكنى و الالقاب: ج 3 ص 63 . ×××


حتى تاريخ‏نگاران و جغرافى نويسانِ سنّى هم آن را  نام برده و محل آن را تعيين كرده‏اند.


نكته‏اى كه در اين باره جلب توجه مى‏كند اقدامات پادشاهان شيعه هند در احياى مسجد غدير است. سمهودى در اين باره مى‏گويد: »اين مسجد چندين بار توسط سلاطين شيعه هند تجديد بنا و بازسازى شده است« .


تا صد سال پيش مسجد غدير بر پا بوده و با آنكه در منطقه مخالفان بوده ولى رسماً محل عبادت و به عنوان مسجد غدير معروف بوده است.××× 3 بحار الانوار: ج 8 قديم ص 225 و ج 37 ص 201 و ج 52 ص 5 ح 4 و ج 100 ص 225. اثبات الهداة: ج 2 ص 17 ح 67 ، ص 21 ح 87 ، ص 199 ح 1004. معجم البلدان: ج 2 ص 389. مصباح المتهجد: ص 709. الوسيلة )ابن حمزه( : ص 196. الغيبة )شيخ طوسى( : ص 155. الدروس: ص 156. مزارات اهل البيت‏عليهم السلام و تاريخها )سيد جلالى( : ص 42. مفتاح الجنات )سيد محسن امين( : ج 2 ص 36. معالم مكة و المدينة بين الماضى و الحاضر )شيخ يوسف رغد العاملى( : ص 253. ×××


تاريخچه مسجد غدير را كمى مفصل‏تر. با حواشى آن، اين گونه نيز مى‏توان بيان كرد:

1-  احياى مسجد غدير

قدمگاه نبى‏صلى الله عليه وآله و وصى‏عليه السلام را كنار درختان سرزمين خُم زنده نگه داشتن و زيارت و نماز در آن مكان مقدس، احياى اصلى‏ترين مكان متعلق به غدير است. اگر قرار داشتن پايگاه غدير را در بر سر راه حاجيان و عمره گزاران در نظر داشته باشيم ارزش تبليغ عملى غدير با اين شيوه را به خوبى درخواهيم يافت.


سنگ چين كردن محل واقعه در زمان پيامبرصلى الله عليه وآله، و باز سازى آن در زمان اميرالمؤمنين‏عليه السلام و احياى آن در زمان امام باقر و امام صادق و امام كاظم‏عليهم السلام و ادامه اين روند تا عصر غيبت صغرى، تأكيد مقام عصمت را بر اين بُعد تبليغى نشان مى‏دهد. همان گونه كه تخريب آن به دستور عمر و تخريب دوباره آن پس از بازسازى به امر معاويه و نهايتاً تخريب امروز آن به دست وهابيت؛ نشانگر سنگينى بار تبليغى اين اقدام معصومين‏عليهم السلام در چشم اهالى سقيفه است. شش مرحله از احياى مسجد غدير را با هم مرور مى‏كنيم:


الف. پايه‏گذارى مسجد غدير توسط پيامبرصلى الله عليه وآله

اولين كسى كه دستور علامت گذارى جايگاه واقعه غدير را داد شخص پيامبرصلى الله عليه وآله بود. زير درختان غدير و اطراف منبر توسط آن حضرت و اصحابش به عنوان مسجد غدير سنگ چين شد؛ تا كاروان‏ها در طول تاريخ با توقفى در آنجا ياد بزرگ‏ترين مجلس خطابه در تاريخ انبياعليهم السلام را زنده بدارند؛ و با ولايت كه شرط كمال دين و رضايت پروردگار است تجديد پيمان كنند.××× 1 اثبات الهداة: ج 1 ص 526 ح 285. ×××


توضيح اينكه:

پس از اتمام مراسم حجةالوداع، پيامبرصلى الله عليه وآله در مسير خود به سوى غدير، با رسيدن به وادى غدير نماز اقامه كردند و در آنجا اثرى ماندگار به عنوان »مسجد غدير« باقى گذارند. اين اقدام حضرت مر باعث مى‏شد تا در آينده‏هاى اسلام كه كاروان‏هاى حج در راه رفت و برگشت از اين مسير عبور مى‏كنند، در مسجد پيامبرصلى الله عليه وآله تجديد خاطره و بيعتى با اين زيربناى اعتقادى خود نمايند و ياد آن در دل‏ها احيا گردد.


اين مسجد همان مكانى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير توقف نمود و نماز خواند و خطابه ايراد كرد و اميرالمؤمنين‏عليه السلام را به عنوان صاحب اختيار و خليفه مردم تعيين كرد، مسجدى ساخته شد كه محل آن بين چشمه و آبگير بوده است.

بكرى مى‏گويد: »بين غدير و چشمه مسجد پيامبرصلى الله عليه وآله است« .××× 1 معجم ما استُعجم: ج 2 ص 368. ×××


حموى مى‏گويد: صاحب مشارق گفته است: »خم موضعى است كه چشمه‏اى در آن مى‏ريزد، و بين غدير و چشمه مسجد پيامبرصلى الله عليه وآله است« .××× 2 معجم البلدان: ج 2 ص 389. ×××


مسجد پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير -  كه يادگار آن واقعه تاريخى است -  روزهاى جالبى از سوى دوست و دشمن به خود ديده است.××× 3 بحار الانوار: ج 21 ص 385 و ج 37 ص 158 111. اثبات الهداة: ج 2 ص 136 ح 593 . الغدير: ج 1 ص 268 10. ×××


اين اقدام يكى از بديع‏ترين اقدامات پيامبرصلى الله عليه وآله براى ابديت بخشيدن به خطابه غدير، علامت گذارى محل برگزارى آن مراسم عظيم به عنوان مسجد غدير بود. اين بدان معنى بود كه اهميت سخنرانى غدير تا آنجاست كه جا دارد محل برگزارى آن تا ابد فراموش نشود.


جلوه اين ماندگارى چنان است كه هم حاجيان در طول تاريخ هنگام عبور از محل مراسم غدير -  در رفت و بازگشت سفر حج و عمره -  يادى از آن خطابه بلند خواهند كرد، و هم در جغرافياى اسلام نقطه‏اى از زمين به عنوان غدير شناخته مى‏شود كه مانند ساير اماكن مقدس دين از آن ياد خواهد شد، و نتيجه آن به احياى خطابه غدير باز مى‏گردد.

بر اساس اين پيش‏بينى، جايگاه منبر غدير و محدوده اطراف آن با چيدن سنگ‏هايى علامت گذارى شد، تا در آينده‏هاى تاريخ به عنوان مكانى متبرك با نام »مسجد غدير« يادگار آن روز عظيم باشد.


اين اقدام در ماندگارى و بقاى خطابه غدير آن قدر مؤثر بود كه در دوران حكومت سقيفه به دستور عمر آنجا را خراب كردند! جالب‏تر آنكه براى احياى غدير، بار ديگر در زمان حكومت اميرالمؤمنين‏عليه السلام اقدام به بازسازى آنجا شد، و اين نشان دهنده تأثير اين بناى يادگارى در بقاى خطابه غدير بود.


اين چراغ روشن غدير در كنار بركه آن چنان تأثيرى داشت كه معاويه وجود آن را تحمل نكرد و با دستور خاص او مسجد غدير بار ديگر تخريب شد!


در زمان امام باقرعليه السلام كه بنى‏اميه رو به انقراض و ضعف بودند بار ديگر مسجد غدير بازسازى شد؛ و اين نشانه بيدارى غديريان در برافراشتن اين علامت غدير در وادى اسلام بود.


وجود اين مسجد در زمان امام صادق و امام كاظم‏عليهما السلام خبر از تأثيرگذارى آن دارد. بعد از آن نيز -  در طول چهارده قرن -  هر از چند گاهى دشمنان غدير دست به تخريب آن زده‏اند، اما در اولين فرصت به دست دلباختگان غدير به جاى خود بازگشته و خطابه غدير از فراز بام آن مسجد تا چهار سوى جهان درخشيده است.××× 1 بحار الانوار: ج 37 ص 101 و ج 52 ص 5 و ج 100 ص 225. كافى: ج 4 ص 566 . اثبات الهداه: ج 2 ص 21 16. الغيبة )طوسى( : ص 155. مثالب النواصب )ابن شهرآشوب، نسخه خطى( : ص 64  - 63 . عمدة الزائر: ص 52 . الكنى و الالقاب: ج 3 ص 63 . مفتاح الجنات: ج 2 ص 36. معالم مكة و المدينة بين الماضى و الحاضر: ص 353. مصباح المتهجد: ص 708، الدروس: ج 2 ص 559 . ×××


ب. احياى مسجد غدير توسط اميرالمؤمنين‏عليه السلام

پيدا بود كه سقيفه هرگز چنين بناى نورانى را كه نام على‏عليه السلام از آن تا اقصى نقاط عالم مى‏تابيد بر نمى‏تابد. اين بود كه چند سالى از غصب خلافت نگذشته براى اولين بار آثار مسجد غدير به دست عمر بن الخطاب از ميان برده شد و علائم آن محو گرديد.

ابن شهرآشوب در كتاب »مثالب« مى‏گويد: آثار مسجد غدير را به دستور عمر مخفى كردند.××× 1 مثالب النواصب )نسخه خطى( : ص 63 . ×××


اما پس از بيست سال با حكومت ظاهرى اميرالمؤمنين‏عليه السلام، بار ديگر مسجد غدير در زمان حضرت احيا و محدوده‏هاى آن دوباره علامت گذارى شد. در واقع آثار جنايات سقيفه در غدير محو گرديد و مسجد غدير در مسير حاجيان زنده شد.


ج. احياى مسجد غدير در زمان امام باقرعليه السلام

تعجبى ندارد در زمانى كه مولاى غدير بر فراز منبر مورد سب و لعن قرار مى‏گرفت، آثار مسجد غدير نيز توسط معاويه از بين برده شود. اين بود كه پس از شهادت اميرالمؤمنين‏عليه السلام، ديرى نپاييد كه اين كينه‏توزى جامه عمل پوشيد، آن هم به دستور مستقيم معاويه!


ابن شهرآشوب در كتاب »مثالب« مى‏گويد: صاحب اغانى ذكر كرده كه معاويه ساربانى را با دويست نفر از خوارج فرستاد تا آثار غدير خم را با خاك يكسان كنند!!××× 2 مثالب النواصب )نسخه خطى( : ص 64 . ×××


بعد از تخريب معاويه، بازسازى غدير به دست شيعيان دلسوخته »مَن كُنتُ مَولاه« انجام گرفت، به گونه‏اى كه نَوَد سال پس از واقعه غدير در زمان امام باقرعليه السلام مسجد غدير را مى‏بينيم در حالى كه جايگاه خود را بر سر راه حُجّاج باز يافته است.


امام باقرعليه السلام در بيان ماجراى مفصل غدير مسجد، آن را به عنوان يك مسجد موجود در زمان خود ياد مى‏كند و مى‏فرمايد: پيامبرصلى الله عليه وآله از سمت راست جاده به سمت مسجد غدير آمد، و اين را جبرئيل به آن حضرت امر كرده بود.××× 3 روضة الواعظين : ج 1 ص 89 . ×××


اين تعبير حكايت از احيا و بازسازى مسجد غدير بعد از معاويه و در اواخر زمان بنى‏اميه دارد.

د. احياى مسجد غدير در زمان امام صادق‏عليه السلام

همزمان با انقراض بنى‏اميه و در اوايل حكومت بنى‏عباس -  يعنى صد و بيست سال از واقعه غدير گذشته -  در يك فاصله زمانى فرصت مناسبى پيش آمد تا امام صادق‏عليه السلام به غدير بيايد؛ و موقعيت‏هاى جغرافيايى واقعه را براى آيندگان تاريخ بازگو كند و احياى فكرى غدير را با احياى مسجد آن بياميزد.


در سفر حج و راه مدينه تا مكه و عبور از غدير، امام معصوم‏عليه السلام از پايگاه امامت غدير در حال عبور بود. فرصتِ كاملاً حساسى است تا ناگفته‏هايى از غدير براى آنان كه فقط گوشه‏هايى از واقعه را شنيده‏اند ترسيم شود؛ آن هم با نشان دادن موقعيت‏هاى اتفاقاتى كه در آنجا افتاده است.


ماجرا هنگامى بود كه امام صادق‏عليه السلام شخصاً به غدير آمد و توضيحات دقيقى از موقعيت جغرافيايى غدير را بيان فرمود و جاى جاى اتفاقات رخ داده را نشان داد. حسان جَمّال مى‏گويد:


امام صادق‏عليه السلام را از مدينه به مكه مى‏بردم. پس از طى 200 كيلومتر از مدينه به مسجد غدير رسيديم. حضرت به بازسازى صحنه غدير پرداخته و نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود:


آنجا جاى پاى پيامبرصلى الله عليه وآله است آنگاه كه فرمود: »مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ« . سپس حضرت به سمت ديگر مسجد نگاهى كرد و فرمود: آنجا خيمه ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى‏حذيفه و ابوعبيده جرّاح است كه پيامبرصلى الله عليه وآله را مسخره مى‏كردند و درباره آنان آيه‏اى نازل شد.


سپس صحنه‏اى از حركات منافقين در مجلس 120000 نفرى خطابه غدير را مطرح كرد و فرمود: آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله را ديدند كه دستان على‏عليه السلام را بلند كرده به يكديگر گفتند: چشمانش را بنگريد كه چگونه مى‏گردد گويا چشم ديوانه است! جبرئيل هم با اين آيه نازل شد: »وَ اِن يَكادُ الَّذينَ كَفَروا لَيُزلِقونَكَ بِاَبصارِهِم لَمّا سَمِعوا الذِّكرَ وَ يَقولونَ اِنَّهُ لَمَجنونٌ، وَ ما هُوَ اِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمينَ« : »كسانى كه كافر شدند آنگاه كه ذكر را مى‏شنوند از روى غضب نگاه‏هاى تندى به تو مى‏كنند و مى‏گويند: او ديوانه است، ولى آن جز ذكرى براى جهانيان نيست« .××× 1 كافى: ج 4 ص 566 ح 2. اثبات الهداة: ج 2 ص 16 ح 67 ، ص 21 ح 87 . بحار الانوار: ج 37 ص 172 ح 55 و ج 100 ص 225 ح 21. ×××


ه  . احياى مسجد غدير در زمان امام كاظم‏عليه السلام

در زمانى كه پيروان سقيفه در گونه بنى‏عباس جلوه كرده‏اند و همان راه ضد غدير را با تمام قدرت ادامه مى‏دهند، مسجد غدير جايگاهى براى خود باز كرده كه هيچ كس را ياراى انكار يا تخريب آن نيست، بلكه مردم درباره اعمال مستحبى اين مسجد سؤال مى‏كنند.


امام كاظم‏عليه السلام صد و هفتاد سال پس از واقعه غدير درباره مسجد غدير به گونه‏اى سخن گفته‏اند كه حكايت از آبادى آن در زمان حضرت دارد. عبدالرحمان بن حَجّاج مى‏گويد: از حضرت موسى بن جعفرعليه السلام درباره نماز در مسجد غدير خم به هنگام روز در حالى كه مسافر باشم، سؤال كردم. فرمود: در آنجا نماز بخوان كه فضيلت خاصى دارد، و پدرم امام صادق‏عليه السلام نيز به آن امر مى‏فرمود.××× 2 الكافى: ج 4 ص 566 ح 1. ×××


و. احياى مسجد غدير در زمان غيبت صغرى

مسجد غدير با گذشت دو قرن و نيم همچنان مقاومت كرد، و با اين همه دشمنى كه به خود ديد همچنان پا بر جا در وسط بيابان جحفه مى‏درخشيد و فرياد »مَن كُنتُ مَولاهُ ...« سر مى‏داد.


در زمان غيبت صغرى )حدود سال 260 ق( شيعيان با امام غدير از پس پرده غيبت توسط نايبان خاصش ارتباط داشتند. در چنين زمانى على بن مهزيار اهوازى را مى‏بينيم كه درباره بيستمين سفرى كه به شوق ديدار امام زمان‏عليه السلام به حج مشرف شده، مى‏گويد:

از مدينه به قصد مكه خارج شدم تا وارد جحفه شدم و يك روز آنجا ماندم. سپس از جحفه راهى غدير شدم كه در چهار مايلى آن است. در آنجا وقتى وارد مسجد شدم به نماز ايستادم و سپس صورت بر خاك نهادم و بسيار دعا كردم.××× 1 غيبت شيخ طوسى: ص 155. بحار الانوار: ج 52 ص 5 ح 4. ×××


اين بدان معناست كه در سايه عنايات حضرت بقية اللَّه الاعظم ارواحنا فداه مسجد غدير در زمان غيبت صغرى، به عنوان نماد ابدى آن در وسط جاده مكه تا مدينه بر سر راه حجاج همچنان تابلوى تبليغ غدير بوده است.


2-  تخريب مسجد غدير

همانگونه كه »غدير« پرچمى بر بلنداى تاريخ است كه از آن نور سبز »على ولى‏اللَّه« مى‏درخشد، مسجد غدير هم تيرى به چشم دشمنان ولايت بوده كه بناى گِل و آجرى آن به عنوان سندى زنده از غدير در قلب صحرا مى‏درخشيد.


از همين جاست كه دشمنان كينه‏توز على‏عليه السلام كه درِ خانه‏اش را آتش زدند و تابعين آنان در طول قرن‏ها هرگز چشم ديدن چنين بناى اعتقادى -  تاريخى را نداشتند.


آثار مسجد غدير كه توسط پيامبرصلى الله عليه وآله و اصحابش علامت گذارى شده بود، اولين بار به دست عمر بن الخطاب از ميان برده شد و علائم آن محو گرديد. ابن شهرآشوب در كتاب »مثالب« مى‏گويد: »آثار مسجد غدير را به دستور عمر مخفى كردند« .××× 2 مثالب النواصب )ابن شهرآشوب، نسخه خطى( : ص 63 . ×××


بار ديگر در زمان اميرالمؤمنين‏عليه السلام احيا شد ولى پس از شهادت آن حضرت، معاويه ساربانى را با دويست نفر فرستاد تا آثار غدير خم را با خاك يكسان كنند! ابن شهرآشوب در كتاب »مثالب« مى‏گويد: »صاحب اغانى ذكر كرده كه معاويه ساربانى را با دويست نفر از خوارج فرستاد تا آثار غدير خم را با خاك يكسان كنند« .××× 3 مثالب النواصب )ابن شهرآشوب، نسخه خطى( : ص 64 . ×××

در زمان‏هاى بعد بار ديگر مسجد غدير بنا شد و از آنجا كه كنار جاده حجاج قرار داشت محلى معروف بود و حتى تاريخ نگاران و جغرافى نويسانِ مخالفين هم آن را نام برده و محل آن را تعيين كرده‏اند.


از آن به بعد خبرى از تخريب مسجد غدير در تاريخ نمى‏بينيم. البته از آنجا كه مسجد غدير در مسير سيل بوده گاهى آسيب‏هاى طبيعى باعث خرابى آن شده است.


به عنوان نمونه سمهودى نقل كرده است: »در زمان دولت عثمانى سيل مقدارى از مسجد غدير خم را خراب كرد« .××× 1 مفتاح الجنات )سيد محسن امين( : ج 2 ص 36. معالم مكة و المدينة بين الماضى و الحاضر )شيخ يوسف رغد العاملى( : ص 253. ×××


تا صد سال پيش مسجد غدير بر پا بوده و با آنكه در منطقه مخالفين بوده ولى رسماً محل عبادت و به عنوان مسجد غدير معروف بوده است، تا آنكه آخرين ضربه را وهابى‏ها زده‏اند. آنان دو اقدام كينه توزانه براى از بين بردن مسجد غدير انجام داده‏اند: از يك سو مسجد را خراب كرده و آثار آن را از بين برده‏اند، و از سوى ديگر مسير جاده را طورى  تغيير داده‏اند كه از منطقه غدير فاصله زيادى پيدا كرده است!


3.  تخريب مسجد غدير =   مسجد غدير /  بنا و اِحيا و اخفا و تخريبِ مسجد غدير


4.  سندِ عبادىِ غدير =   مسجد غدير /  اعمال مسجد غدير


5.  محل كنونى مسجد غدير××× 2 غدير كجاست؟ : ص 61 . اسرار غدير: ص 352. چهارده قرن با غدير: ص 215. ×××

  هم اكنون غدير به صورت بيابانى است كه در آن آبگيرى و چشمه آبى است و محل مسجد -  كه اكنون اثرى از آن نيست -  بين چشمه و آبگير بوده است. اين منطقه در حدود 200 كيلومترى مكه در نزديكى شهر »رابغ« در كنار روستاى جحفه كه ميقات حجاج است قرار دارد و هم اكنون بنام »غدير« شناخته مى‏شود و مردم منطقه بخوبى از محل دقيق و نام آن آگاهند و مى‏دانند كه شيعيان هر از چندگاهى براى زيارت آن به منطقه مى‏آيند و پرس و جو مى‏كنند.


به عنوان شاهد زنده، گزارش دو سفر تحقيقاتى كه توسط دو تن از اهل خبره به منطقه غدير صورت گرفته تقديم مى‏شود.××× 1 تراثنا )مجله( : شماره 21 ص 22  - 5. ×××


  براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: جغرافياى غدير /  مسير غدير.


6.  نماز روز غدير در مسجد غدير =   مسجد غدير /  اعمال مسجد غدير

  1. غدير كجاست؟ : ص ۶۳، ۶۴. اسرار غدير: ص ۲۵۳.  سخنرانى استثنائى غدير: ص ۹۳.
  2. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۳.
  3. كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۱. وسائل الشيعة: ج ۳ ص ۵۴۸ .