آیات ۱۲ تا ۲۴ هود و غدیر
| مشخصات آیه | |
|---|---|
| نام سوره | هود |
| شماره آیه | ۱۲ تا ۲۴ |
| جزء | ۱۲ |
| محتوای آیه | |
| مکان نزول | مکه |
| موضوع | دلگرمی به پیامبر صلی الله علیه و آله برای نصب ولی الهی در غدیر و نفی گفتار و کردار منافقان |
آیات ۱۲ تا ۲۴ سوره هود آیاتی نازل شده در رخداد غدیر که ضمن آنها پاسخ منافقان در طعنه به منتخب غدیر توسط خداوند داده شده است.
موقعیت تاریخی نزول این آیات چنین توصیف شده است: در راه بازگشت پیامبر صلی الله علیه و آله بهسوی غدیر، پس از توقف در منزل «قُدید» حضرت دعاهایی در مورد مودّت، اخوت و وصایت امیرالمؤمنین علیه السلام بیان کرد. در این هنگام، ابوبکر و عمر به کنایه گفتند: به خدا قسم! یک پیمانه خرما در مَشکی پوسیده نزد ما محبوبتر است از آنچه محمد از پروردگارش خواسته است. چه میشد اگر از پروردگارش درخواست فرشتهای میکرد که او را در برابر دشمنانش کمک کنند یا گنجی که فقر او را جبران کند. به خدا قسم، علی را به هر کاری دعوت میکند او هم میپذیرد.
در این شرایط بود که آیات ۱۲ تا ۲۴ سوره هود نازل شد. این آیات از یک سو دلگرمی برای پیامبر صلی الله علیه و آله بود که به خاطر حرکات منافقان رنجیده خاطر نشود و مسئله اعلان ولایت ترک نشود؛ از سوی دیگر عین گفتار مسخرهآمیز ابوبکر و عمر در آیه مورد نقد و رد قرار گرفته بود.
آیاتی مربوط به اقدامات پیامبر صلَّی اللّٰه علیه و آله در غدیر
آیات ۱۲ تا ۲۴ سوره هود از جمله آیات نازلشده در غدیر دانسته شده است. آیات زیادی از قرآن در طول سفر پیامبر از مدینه به مکه و بازگشت به آن نازل شده که ۲۱ آیه مستقیماً به موضوع غدیر و پیام آن مربوط است. این آیات نشاندهنده پشتوانه الهی و دستور مستقیم خداوند در مراسم غدیر است. برخی آیات به ختم رسالت و آغاز ولایت اشاره دارند و برخی دیگر مردم را برای امتحان بزرگ الهی آماده میسازد. همچنین، غدیر به عنوان فتح بزرگ و یأس دشمنان معرفی شده و بر اهمیت ابلاغ ولایت تأکید میشود. در نهایت، این آیات کمال دین و اوج نعمت خدا را با ولایت اعلام میکنند. این آیات ۴۹ آیه است و در ۲۱ مورد نازل شده است.[۱]
موقعیت تاریخی نزول
آیات ۱۲ تا ۲۴ سوره هود از جمله آیاتی دانسته شده که در سفر حجةالوداع، پیش از رسیدن به سرزمین غدیر، بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد.[۲] موقعیت تاریخی نزول این آیات چنین توصیف شده است: در راه بازگشت پیامبر صلی الله علیه و آله از مکه و سفر حجةالوداع بهسوی غدیر، پس از توقف در منزل «قُدید» حضرت دعاهایی در مورد مودّت، اخوت و وصایت امیرالمؤمنین علیه السلام با تکیه بر آیات ۹۶ و ۹۷ سوره مریم بیان کرد.
در این هنگام، از میان جمعیت عظیم کاروان که ناظر ماجرا بودند ابوبکر و عمر به کنایه گفتند: به خدا قسم! یک پیمانه خرما در مَشکی پوسیده نزد ما محبوبتر است از آنچه محمد از پروردگارش خواسته است. چه میشد اگر از پروردگارش درخواست فرشتهای میکرد که او را در برابر دشمنانش کمک کنند یا گنجی که فقر او را جبران کند. به خدا قسم، علی را به هر کاری دعوت میکند او هم میپذیرد.[۳]
این حرکت تخریبکننده بر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله سنگینی کرد. او از کسانی که بهعنوان اصحابش گِرد او را گرفته بودند چنین انتظاری نداشت. بر این اساس، به جبرئیل فرمود: «خدایم میداند که من از قریش چه کشیدهام، آن هنگام که نبوت مرا نپذیرفتند تا به من دستور جهاد با آنان را داد و لشکریانی از آسمان به کمک من فرستاد که مرا یاری کردند. پس چگونه بعد از من اقرار خواهند کرد».[۴]
اینجا بود که آیات ۱۲ تا ۲۴ سوره هود نازل شد. این آیات از یک سو دلگرمی برای پیامبر صلی الله علیه و آله بود که به خاطر حرکات منافقان رنجیده خاطر نشود و مسئله اعلان ولایت ترک نشود؛ از سوی دیگر عین گفتار مسخرهآمیز ابوبکر و عمر در آیه آمده بود.[۵]
تفسیر آیات در کلام امام صادق علیه السلام
در برخی منابع، تفسیری از آیات ۱۲ تا ۲۴ سوره هود از امام صادق علیه السلام نقل شده است:[۶]
فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعْضَ ما یُوحی اِلَیْکَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرَکَ اَنْ یَقُولُوا لَوْ لا اُنْزِلَ عَلَیْهِ کَنْزٌ اَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَکٌ اِنَّما اَنْتَ نَذیرٌ وَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ وَکیلٌ؛ شاید تو ترک کنی بعضی از آنچه به تو وحی شده و سینهات را بهخاطر آن به تنگ اندازی از این جهت که بگویند ای کاش گنجی بر او نازل شود یا فرشتهای همراه او بیاید تو فقط ترساننده مردم هستی و خداوند عهدهدار همهچیز است
(هود:۱۲).
اَمْ یَقُولُونَ افْتَریهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ اِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ؛ یا میگویند (ولایت علی علیه السلام را) به دروغ به خدا نسبت میدهد بگو ده سوره مانند آن را (اگر چه افترا بسته شده باشد) بیاورید و هرکس را غیر از خدا میخواهید بخوانید اگر راست میگویید
(هود:۱۳).
فَاِنْ لَمْ یَسْتَجیبُوا لَکُمْ فَاعْلَمُوا اَنَّما اُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ فَهَلْ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؛ اگر این پیشنهاد را (درباره ولایت علی علیه السلام) از شما نپذیرفتند بدانید که به علم خدا نازل شده و خدایی جز او نیست؛ پس آیا شما (ولایت را برای علی علیه السلام) تسلیم میشوید و میپذیرید؟
(هود:۱۴).
مَنْ کانَ یُریدُ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زینَتَها نُوَفَّ اِلَیْهِمْ اَعْمالَهُمْ فیها وَ هُمْ فیها لایُبْخَسُونَ؛ هرکس که طالب زندگی دنیا و زینت آن است (یعنی ابوبکر و عمر) اعمالشان را در دنیا به آنان واگذار میکنیم و در دنیا ضرر نمیکنند
(هود:۱۵).
اُولئِکَ الَّذینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ اِلاَّ النّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فیها وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ آنان کسانی هستند که در آخرت جز آتش نصیبشان نیست و آنچه در دنیا انجام دادهاند نابود میشود و آنچه انجام میدهند باطل است
(هود:۱۶).
اَفَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ وَ مِنْ قَبْلِهِ کِتابُ مُوسی اِماماً وَ رَحْمَةً اُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِهِ مِنَ الاَحْزابِ فَالنّارُ مَوْعِدُهُ فَلا تَکُ فی مِرْیَةٍ مِنْهُ اِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ وَ لکِنَّ اَکْثَرَ النّاسِ لا یُؤْمِنُونَ؛ کسی که دلیلی از پروردگارش همراه اوست (یعنی پیامبر صلی الله علیه وآله) و شاهدی از جانب او پشت سرش میآید (یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام) و قبل از او کتاب موسی راهبر و رحمت بود (یعنی ولایت علی علیه السلام در کتاب حضرت موسی علیه السلام بود) آنان بدان ایمان میآورند. هرکس از احزاب که به او کافر شود آتش وعدهگاه اوست پس درباره (ولایت علی علیه السلام) بحث و جدل مکن که آن حقی از پروردگارت است، ولی اکثر مردم ایمان نمیآورند
(هود:۱۷)
وَ مَنْ اَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللَّهِ کَذِباً، اُولئِکَ یُعْرَضُونَ عَلی رَبِّهِمْ وَ یَقُولُ الاَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذینَ کَذَبُوا عَلی رَبِّهِمْ، اَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظّالِمینَ؛ چه کسی ظالمتر است از آنکه بر خدا دروغ میبندد آنان کسانی هستند که بر پروردگارشان عرضه میشوند و شاهدان (یعنی امامان علیهم السلام) میگویند اینان کسانیاند که بر پروردگار خود دروغ بستند آگاه باشید که لعنت خدا بر ظالمان باد
(هود:۱۸).
الَّذینَ یَصُدَّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ؛ آنان که بر سر راه خدا مانع ایجاد میکنند و آن را به کجی وامیدارند و به آخرت کافر هستند
(هود:۱۹).
اُولئِکَ لَمْ یَکُونُوا مُعْجِزینَ فِی الاَرْضِ وَ ما کانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ اَوْلِیاء یُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ ما کانُوا یَسْتَطیعُونَ السَّمْعَ وَ ما کانُوا یُبْصِرُونَ؛ آنان در زمین عاجزکننده نیستند و جز خدا سرپرستی ندارند؛ عذابشان چند برابر میشود اینان قدرت شنیدن نداشتند و نمیدیدند
(هود:۲۰).
اُولئِکَ الَّذینَ خَسِرُوا اَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ؛ آنان کسانی هستند که به ضرر خود عمل کردهاند و آنچه افترا میبستند نیز از یادشان رفته است
(هود:۲۱).
لا جَرَمَ اَنَّهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الاَخْسَرُونَ؛ چارهای جز این نیست که در آخرت هم زیانکارترین خواهند بود
(هود:۲۲).
اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ اَخْبَتُوا اِلی رَبِّهِمْ اُولئِکَ اَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ؛ کسانی که ایمان آورده عمل صالح انجام میدهند و در برابر پروردگارشان سر تعظیم فرود میآورند اینان اهل بهشتند و در آن همیشگی خواهند بود
(هود:۲۳).
مَثَلُ الْفَریقَیْنِ کَالاَعْمی وَ الاَصَمِّ وَ الْبَصیرِ وَ السَّمیعِ هَلْ یَسْتَوِیانِ مَثَلاً اَفَلا تَذَکَّرُونَ؛ مثل این دو گروه مانند کور و کر در برابر بینا و شنواست آیا اینها در مثال برابرند آیا متذکر نمیشوید
(هود:۲۴).[۷]
روند رخدادها
در قدید که آخرین منزل قبل از غدیر بود ۱۴ آیه درباره غدیر نازل شد که از دو سوره قرآن (هود و مریم) بود. از جمله این آیات، آیات ۱۲ تا ۲۴ سوره هود بود. پیامبر صلی الله علیه و آله ابتدا دعاهایی در حق امیرالمؤمنین علیه السلام القا کرد که پس از آن آیات ۹۶ و ۹۷ مریم نازل شد. سپس اعتراض برخی منافقان موجب نزول آیات سوره هود شد. نزول این آیات در کنار دو برنامه دقیق برای آمادهسازی فکری مردم قبل از غدیر بود که عکسالعملهایی را نیز به همراه داشت. برخی محققان با مطالعهٔ دقیق و جمعبندی کامل روایات، آنچه در این مرحله از واقعهٔ غدیر در قُدَید به وقوع پیوسته را چنین صورتبندی کردهاند:[۸]
مسخرهکردن دعای پیامبر صلی الله علیه و آله توسط ابوبکر و عمر
این مراسم دعا و استجابت فوری الهی با نزول آیه ۹۶ و ۹۷ سوره مریم در حضور مردم مقطعی استثنایی در زندگانی پیامبر صلی الله علیه و آله بهشمار میآمد که همه را مبهوت و متعجب کرد. همچنین، در آستانه غدیر مقام عظیم علی بن ابیطالب علیه السلام را در پیشگاه خداوند روشن ساخت.
برای شکستن این عظمت، برخی منافقان از روی ذلت و حسادت شروع به فعالیت کردند: از میان آن جمعیت ابوبکر و عمر به کنایه گفتند: به خدا قسم! یک پیمانه خرما در مشکی پوسیده نزد ما محبوبتر است از آنچه محمد از پروردگارش خواسته است. چه میشد اگر از پروردگارش درخواست فرشتهای میکرد که او را در برابر دشمنانش کمک کنند، یا گنجی که فقر او را جبران کند. به خدا قسم، علی را به هر کاری دعوت میکند او هم میپذیرد.[۹]
عکس العمل وحی و نزول آیاتی درباره گفته ابوبکر و عمر
این حرکت تخریبکننده که با هدف کاستن از اهمیت غدیر و ولایت انجام شد بر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله سنگینی کرد؛ پیامبر از کسانی که بهعنوان اصحابش گِرد او را گرفته بودند چنین انتظاری نداشت.[۱۰] در حضور مردمی که تازه از جاهلیت رها شده و هنوز تعصبات جاهلی در ذهن آنان وجود داشت، اینگونه سخن گفتن و رسول الهی را به مسخره گرفتن، سد راه غدیر و اعلام ولایت بهنظر میرسید. به همین دلیل پیامبر صلی الله علیه و آله به جبرئیل فرمود: «خدایم میداند که من از قریش چه کشیدهام، آن هنگام که نبوت مرا نپذیرفتند تا به من دستور جهاد با آنان را داد، و لشکریانی از آسمان به کمک من فرستاد که مرا یاری کردند. پس چگونه بعد از من اقرار خواهند کرد».[۱۱]
اینجا بود که آیات ۱۲ تا ۲۴ از سوره هود نازل شد. اینگونه بود که یک در منزل قبل از غدیر، نزول آیات الهی موجب بیداری مردم شد، تا فردای آن روز با چشم و گوش باز به استقبال غدیر بروند؛ همانگونه که تسلای قلب پیامبر صلی الله علیه و آله در برابر اعمال منافقین بود، که عزم راسخ آن حضرت را برای اعلان ولایت در آیندهای به فاصله کمتر از ۲۴ ساعت به همه نشان میداد.[۱۲]
تحلیل اعتقادی آیات
با اتکا به روایت امام صادق علیه السلام، آیات ۱۲ تا ۲۴ سوره چنین تحلیل و تفسیر اعتقادی شده است:
شاید تو بخواهی اعلام ولایت را ترک کنی و سینهات از سخن ابوبکر و عمر بهتنگ آید که گفتند: «کاش به جای ولایت گنجی بر او نازل میشد یا فرشتهای با او همراه میگشت». ولی از این برخوردها نگران مباش چرا که وظیفه تو انذار و ترساندن مردم از جهنم با ابلاغ پیام الهی است و بقیه امور به خداوند مربوط میشود. یا اینکه به تو میگویند: «ولایت را از پیش خود درآوردهای و به خدا نسبت دروغ میدهی»! بگو اگر این مسئله ولایت افتراء است، پس شما هم ده سوره بیاورید و از هرکس میخواهید کمک بگیرید؛ اگر نتوانستید، معلوم میشود همانگونه که سایر آیات قرآن از جانب خداست مسئله ولایت هم از خدا سرچشمه گرفته است. آنان هرگز با چنین پیشنهادی موافقت نمیکنند و این دلیل است که ولایت با علم الهی نازل شده، و مشکل در این است که آیا شما سر تسلیم فرود میآورید یا نه.
ابوبکر و عمر و هوادارانشان در پیِ زندگی دنیا و زینت آن بودهاند و بنا نیست خدا مانع کسی از رسیدن به منافع دنیوی شود، و مسلماً چنین کسانی از نظر دنیا ضرر نمیکنند، ولی در آخرت جز آتش در انتظارشان نیست و آنچه به نام اسلام انجام دادهاند پوچ و باطل خواهد بود. پیامبر صلی الله علیه و آله با دلیلی از سوی پروردگارش ولایت را آورد و در پی او علی بن ابیطالب علیه السلام شاهد او بود. قبل از او هم کتاب موسی (تورات) شاهد بر ولایت بود، و اهل تورات به ولایت علی علیه السلام ایمان داشتند، اما اهل سقیفه و پیروانشان، که از احزاباند و به ولایت علی علیه السلام کافرند، وعدهگاهشان آتش جهنم است؛ بنابراین، درباره ولایت نیازی به بحث و جدال نیست، چرا که حقی از سوی پروردگار است و این برای همه روشن است، ولی اکثر مردم نمیخواهند آن را بپذیرند.
هیچکس ظالمتر از ابوبکر و عمر و سردمداران سقیفه نیست که دروغهایی را به خدا میبندند، چنانکه با تکذیب آنچه درباره ولایت علی علیه السلام نازل شده دستورات الهی را نفی میکنند و مطالب جعلی به پیامبرصلی الله علیه وآله نسبت میدهند که «نبوت و خلافت در یک خاندان جمع نمیشود». اینان گمان نکنند پروندهای با خدا ندارند، بلکه روزی با ادعاهایشان نزد خدا آورده میشوند و امامان که شاهدان خدا بر مردم هستند کذب و افترای آنان را در پیشگاه الهی ثابت خواهند کرد. خدا سقیفه و پیروانش را -که ظالمان حق آل محمد علیهم السلام هستند- لعنت کند.
ابوبکر و عمر و همدستانشان کسانی بودند که جلوی راه خدا، که ولایت مطلقه دوازده امام علیهم السلام است، مانع ایجاد کردند و با خلافت غاصبانه خود امت اسلام را به انحراف کشاندند و ریشه آن بیاعتقادی به آخرت بود. با همه آنچه ابوبکر و عمر و سایر دشمنان ولایت قدرتمندانه بر ضد ولایت انجام دادند، ولی چنین نیست که بتوانند همه را در برابر اقدامات خود عاجز کنند؛ زیرا هرچه باشد تحت ولایت الهی و قدرت او هستند و خدا عذاب آنان را چندین برابر خواهد نمود. اینان طاقت شنیدن و دیدن حقایق ولایت را نداشتند و این حسادت و کفر کارشان را به اینجا کشانید.
آنان که در مقابل ولایت علی علیه السلام ایستادند سرمایه وجود خود را از دست دادند و ضرر کردند و در عاقبت کار که از این جهان رفتند تمام دروغها و افتراهایی که نسبت میدادند از آنان جدا شد و دیگر منفعتی برایشان نداشت؛ بلکه با مرگشان و آغاز زندگی آخرت از همه زیانکارتر بودند. شیعیان و پذیرندگان ولایت علی علیه السلام، که به ولایت ایمان آورده و عمل صالح انجام میدهند و در برابر پروردگارشان خاضعانه سر تسلیم فرود میآوردند، اهل بهشت هستند و در آن دائمی خواهند بود. با در نظر گرفتن دو گروه دشمنان و پذیرندگان ولایت علی علیه السلام، نسبت و مقایسه این دو دسته به یکدیگر همانند کور در برابر بینا و کر در برابر شنواست. آیا ممکن است این دو گروه مساوی باشند؟ با این فاصلهای که بین دو گروه ذکر شد آیا هنوز بیدار نمیشوید.[۱۳]
پانویس
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۵.
- ↑ واقعه قرآنی غدیر، ص۶۳.
- ↑ تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۴۱–۱۴۲؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۴۷، ح۱۱۹.
- ↑ تفسیر فرات الکوفی، ص۱۸۶–۱۸۷، ح۲۳۶؛ شواهدالتنزیل، ج۱، ص۳۵۸.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۸۱.
- ↑ بحار الانوار: ج ۹ ص ۱۰۴ و ج ۳۶ ص ۱۴۷ و ج ۴۰ ص ۷۲. تفسیر فرات: ص ۱۸۶ ح ۲۳۶. تفسیر العیاشی: ج ۲ ص ۱۴۱ ح ۱۱. شواهد التنزیل: ج ۱ ص ۳۵۸،۲۵۷. تأویل الآیات: ج ۱ ص ۱۵۸. آمالی المفید: ص ۲۷۹. البرهان: ج ۲ ص ۲۱۰. آمالی الصدوق: ۲۹۰ ح ۱. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۹.
- ↑ تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۴۲، ح۱۱؛ الامالی للصدوق، ص۳۵۴–۳۵۵؛ الامالی للمفید، ص۲۷۹؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۷–۲۵۸؛ تأویل الآیات الظاهره، ج۱، ص۲۳۰–۲۳۴؛ بحارالانوار، ج۹، ص۱۰۴؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۴۷؛ بحارالانوار، ج۴۰، ص۷۲؛ البرهان، ج۲، ص۲۱۰؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۳۹.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۷۴.
- ↑ تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۴۱–۱۴۲؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۴۷، ح۱۱۹.
- ↑ تفسیر فرات الکوفی، ص۱۸۶–۱۸۷، ح۲۳۶؛ شواهدالتنزیل، ج۱، ص۳۵۸.
- ↑ تفسیر العیاشی، ج۲، ص۹۷، ح۸۹؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۵۱، ح۳۷؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۵۱.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۸۱.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۸۱–۸۳.
منابع
- الامالی؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، تحقیق: محمدباقر کمرهای، تهران: انتشارات کتابچی، ۱۳۷۶ش.
- الامالی؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، تحقیق: حسین استاولی و علیاکبر غفاری، قم: منشورات جامعة المدرسین فی الحوزة العلمیة، ۱۴۱۳ق.
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة؛ شرفالدین علی حسینی استرآبادی، تحقیق: حسین استادولی، قم:مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
- تفسیر العیاشی؛ محمد بن مسعود عیاشی، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، تهران: مکتبة العلمیة الاسلامیة، ۱۳۸۰ق.
- تفسیر العیاشی؛ محمد بن مسعود عیاشی، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، تهران: مکتبة العلمیة الاسلامیة، ۱۳۸۰ق.
- تفسیر فرات الکوفی؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تحقیق: محمد الکاظم، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۰ق.
- شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی الآیات النازلة فی أهل البیت صلوات الله و سلامه علیهم؛ عبیدالله بن عبدالله حسکانی، تحقیق: محمدباقر حسکانی، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۱ق.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
- واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یکماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.