آيه ۴۶ سبأ و غدیر
آیه ۴۶ سوره سبأ آیهای نازل شده در حجةالوداع که نشان میدهد ولایت امیرالمؤمنین آخرین حکم تشریعشده الهی است.
| مشخصات آیه | |
|---|---|
| نام سوره | سبا |
| شماره آیه | ۴۶ |
| جزء | ۲۲ |
| محتوای آیه | |
| مکان نزول | مکه |
| موضوع | ولایت امیرالمؤمنین آخرین حکم تشریعشده الهی |
| ترتیل آیه ترجمه صوتی | |
موقعیت تاریخی نزول آیه ۴۶ سوره سبأ از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: با پایان حجةالوداع مردم میخواستند بدانند که از احکام اسلام چه چیزهای دیگری باقی مانده است. منافقان هم با استفاده از این موقعیت میخواستند چنین وانمود کنند که با انجام اعمال حج همه احکام الهی پایان یافته و چیز دیگری باقی نمانده است. هدف آنان محوکردن اهمیت ولایت در غدیر بود. آنان میگفتند که تا کی باید منتظر حکمی بعد از حکم دیگری باشیم و در پاسخ آنان آیه ۴۶ سوره سبأ نازل شد که معنایش این بود که فقط یک حکم دیگر باقی مانده و آن هم ولایت است.
برخی محققان با تحلیل اعتقادی آیه ۴۶ سوره سبأ مطالب دیگری نیز بهدست دادهاند؛ از جمله درباره واژه نذیر (ترساننده) در آیه: یکی از انگیزههایی که بشر را وادار به پذیرش سخن پیامبران میکند مقام انذار (ترسانندگی) آنان است. آنگاه که انسان احساس اطمینان نسبت به کسی پیدا میکند، اگر آن شخص به او هشدار دهد، او نمیتواند به او گوش ندهد. در مورد غدیر این موضوع چنین خواهد بود که اگر تاکنون به پیامبر صلی الله علیه و آله اطمینان داشتهاید و سخن او را بهعنوان یک ترساننده الهی قبول کردهاید، چگونه است که در مسئله ولایت این جهت ترسانندهبودن او را نمیپذیرید.
آیهای درباره اقدامات منافقان در غدیر
آیه ۴۶ سوره سبأ از جمله آیاتی دانسته شده که در سفر حجةالوداع و پس از اتمام مراسم حج بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است. از آنجا که منافقان از نخستین ساعات سفر غدیر فتنهگری و توطئه را آغاز کردند و در موارد بسیاری به اجرای نقشههای خود اقدام کردند؛ به همین دلیل در کنار آیاتی که دربارهٔ اقدامات پیامبر صلَّی اللّٰه علیه و آله در غدیر نازل میشد، آیات بسیاری هم دربارهٔ تحریکات و نقشههای منافقین بر آن حضرت وحی میشد. روایات مربوط به این آیات، شأن نزول و ارتباط مستقیم آنها را با غدیر روشن کرده است. این آیات ۱۰۴ آیه هستند که در ۳۹ مورد نازل شدهاند.[۱]
از جمله این آیات آیه ۴۶ سوره سبأ است: قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للَّه مَثْنی وَ فُرادی ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدِیدٍ؛ بگو: «من فقط به شما یک اندرز میدهم که دو دو و بهتنهایی برای خدا بهپا خیزید، سپس بیندیشید که رفیق شما هیچگونه دیوانگی ندارد. او شما را از عذاب سختی که در پیش است جز هشداردهندهای [بیش] نیست .[۲]
موقعیت تاریخی نزول
موقعیت تاریخی نزول آیه ۴۶ سوره سبأ از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: با پایان حجةالوداع، آغاز سفر غدیر و اطلاع از نزدیکی شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله، مردم میخواستند بدانند که از احکام اسلام چه چیزهای دیگری باقی مانده است.
در این میان، منافقان با استفاده از این موقعیت فکری در میان مردم میخواستند چنین وانمود کنند که با انجام اعمال حج همه احکام الهی پایان یافته و چیز دیگری باقی نمانده است. هدف آنان محوکردن اهمیت ولایت بود که انتظار میرفت پیامبر صلی الله علیه و آله وعده غدیر را برای اعلام آن گذاشته باشد. آنان برای فتنهانگیزی میگفتند که تا کی باید منتظر حکمی بعد از حکم دیگری باشیم و همین سؤال را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله مطرح کردند که آیا حکم دیگری هم بعد از حج باقی مانده است. در پاسخ آنان آیه ۴۶ سوره سبأ نازل شد و معنایش این بود که فقط یک حکم دیگر باقی مانده و آن هم ولایت است.[۳]
کیفیت نزول آیه در کلام امام باقر علیه السلام
امام باقر علیه السلام نزول آیه ۴۶ سوره سبأ را در جریان غدیر چنین بیان کرده است: خداوند عزوجل به پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله وحی فرمود و او را به نماز و زکات و روزه و حج و جهاد دستور داد. پس از انجام این اعمال نوبت به آخرین آنها که حج به همراه آن حضرت بود رسید. پیامبر صلی الله علیه و آله در بین آنان برای ولایت علی علیه السلام قیام کرد. عدهای گفتند: «تا کِی محمد این واجبات را یکی پس از دیگری بر ما واجب میکند»؛ اینجا بود که خداوند تعالی این آیه را نازل کرد: «بگو من شما را فقط به یک چیز سفارش میکنم»، یعنی ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام.[۴]
امیرالمؤمنین علیه السلام سؤال منافقان از پیامبر صلی الله علیه و آله را چنین مطرح فرموده است: خداوند احکام مهم شریعت و آیات مربوط به واجبات را در اوقات مختلفی نازل کرد…، و اولین چیزی که مردم را به آن مقیّد ساخت اقرار به یگانگی و ربوبیت خود و شهادت «لا اله الا اللَّه» بود. وقتی به اینها اقرار کردند، اقرار به نبوت پیامبرش و رسالت او را مطرح کرد. و آنگاه که آن را پذیرفتند نماز را بر آنان واجب کرد و سپس روزه و حج و جهاد و زکات و صدقات و آنچه در این زمینه است از مال غنائم واجب کرد. منافقین گفتند: بعد این احکامی که بر ما واجب کردی، آیا برای پروردگارت چیز دیگری هم باقی مانده که آن را بر ما واجب کند؟ آن را هم ذکر کن تا دلمان آرام گیرد که چیز دیگری باقی نمانده است! خداوند در این باره چنین نازل کرد: «بگو من شما را فقط به یک چیز سفارش میکنم»، یعنی ولایت.[۵]
تحلیل اعتقادی اول: ولایت آخرین حکم الهی
درباره تحلیل اعتقادی نزول آیه ۴۶ سوره سبأ در جریان رخداد غدیر چنین گفته شده است: بنابر حدیث امام باقر علیه اسلام، منافقان از هر بهانهای برای کارشکنی استفاده میکردند. آنان انتظار داشتند که پیامبر صلی الله علیه و آله در پاسخ به سؤالشان بگوید: نه هیچ حکم دیگری باقی نمانده و آنان فوراً بین مردم شایع کنند که تعیین جانشین و اعلام ولایت انجام نخواهد شد، ولی آن حضرت دقیقاً همان یک مورد باقیمانده (ولایت) را به آنان گوشزد میکند.
امام صادق علیه السلام علت تکرار آیه ۴۶ سوره سبأ بعد از اعلام ولایت را چنین بیان فرموده است. منافقان وقتی با سؤالات اعتراضآمیز باطن خود را نشان دادند و معلوم شد از خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام ناراحت هستند، پیامبر صلی الله علیه و آله بار دیگر با قرائت این آیه به آنان فهماند که ولایت بهعنوان آخرین حکم الهی از بقیه احکام مهمتر است: آنگاه که پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را برای ولایت منصوب کرد و فرمود: «هرکس من مولای اویم، پس علی مولای اوست»، عدهای شبههافکنی کردند و گفتند: محمد هر از چند گاه ما را به امری جدید دعوت میکند و اکنون درباره اهل بیتش آغاز کرده که اختیار ما را بهدست آنان بسپارد. پیامبر صلی الله علیه و آله این آیه را خواند: قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ ، و سپس فرمود: من ادا کردم آنچه پروردگارتان بر شما واجب کرده است، أَنْ تَقُومُوا للَّه مَثْنی وَ فُرادی؛ که بهخاطر خدا دو نفری و بهتنهایی بهپاخیزید .[۶]
تحلیل اعتقادی دوم
با در نظر گرفتن اینکه موضوع آیه ۴۶ سوره سبأ، از نظر محققان درباره ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام است، دنباله آیه نیز از همین دیدگاه باید تبیین شده و مطالبی چهارگانه بهدست داده شده است:
مفهوم «إنَّما» در آیه
از معانی «انَّما» (فقط در فارسی) در ادبیات عرب «انحصار» است. دو زمینه برای استفاده از کلمه «إِنَّما» در آیه ذکر شد: یکی اینکه ولایت آخرین حکم الهی بود؛ دیگر اینکه از حضرت میپرسیدند: آیا چیز دیگری مانده است و حضرت در پاسخ این سؤال میفرمود: فقط ولایت مانده است. بنا بر این جمله قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ را میتوان اینگونه معنی کرد: «فقط یک حکم دیگر از طرف خدا باقی مانده که موظف به راهنمایی شما بدان هستم». کلمه إِنَّما بهضمیمه أَعِظُکُمْ در این جمله میتواند بهگونهای دیگر نیز معنی داشته باشد: از میان احکام متعدد الهی، مسئلهای که برای موعظه شما انتخاب کردم که بر آن تأکید نمایم «ولایت» است.[۷]
مفهوم «للَّه» در آیه
کلمه للَّه (برای خدا) و مفهوم آن کار خالصانه برای رضای پروردگار است. بهدنبال آن عبارت مَثْنی وَ فُرادی؛ دو به دو و بهتنهایی آمده و به این تعداد اکتفا شده است. مجموع این عبارت حاکی از غربت ولایت و مظلومیت صاحب ولایت است که چون حمایت از آن باید خالصانه باشد، یاران آن هم انگشتشمار خواهند بود و معنای این قسمت از آیه چنین میشود: «برای کمک به علی علیه السلام برای رضای خدا و خالصانه - اگر چه تک نفری یا دو نفری باشد- قیام کنید و اقدام نمایید».
از این آیه روزهای غصب خلافت تداعی میشود که امیرالمؤمنین علیه السلام شبانه، فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین علیهم السلام را همراه خود بر در خانههای مهاجرین و انصار میبرد و از آنان کمک میطلبید، و میفرمود: «خدا را یاری کنید و دختر پیامبرتان را. شما روزی که با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت کردید بر سر این بیعت نمودید که از او و فرزندانش حمایت کنید و از آنان منع کنید آنچه از خود و فرزندانتان منع میکنید. بیایید و به بیعت خود نسبت به پیامبر وفا کنید».[۸]
این همان مفهوم «برای خداست» که در آیه ذکر شده بود. عدهای از آنان در پاسخ میگفتند: «از ما یک نفر چه کاری ساخته است»! در حالی که این آیه قبلاً به آنان گفته بود حتی اگر یک یا دو نفر باشند، باید قیام کنند.
مفهوم «تَتَفَکَّرُوا» در آیه
امر به تفکر پس از امر به قیام خالصانه برای خدا اشارهای به برخورد آگاهانه با دین و برداشت علمی از آن است؛ تا در مقام عمل نتایج کار قابل قبول باشد و شبهههای بیاساس در آن تأثیر نکند. طبق برخی روایات، وقتی نوبت به اعلان ولایت رسید عدهای گفتند: «محمد هر از چند گاهی ما را به امر جدیدی دعوت میکند و اکنون درباره اهل بیتش آغاز کرده که اختیار ما را بهدست آنان بسپارد»[۹] و عدهای دیگر گفتند: «تا کی محمد این واجبات را یکی پس از دیگری بر ما واجب میکند».[۱۰]
در پاسخ به این برخورد نادرست با مقام نبوت، خداوند میفرماید: ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّةٍ؛ سپس فکر کنید که صاحب شما (پیامبر صلی الله علیه و آله) جنون ندارد ؛ یعنی چگونه است که شما در اصل نبوت او و احکام تشریع شده از سوی او شک نکردید، ولی نسبت به ولایت اهل بیت علیهم السلام از در انکار وارد شدهاید؛ آیا نمیدانید که این همان پیامبر است. پس اگر پیامبر همان پیامبر دیروز است.[۱۱]
مفهوم «نَذیر» در آیه
یکی از انگیزههایی که بشر را وادار به پذیرش سخن پیامبران میکند مقام انذار (ترسانندگی) آنان است. آنگاه که انسان احساس اطمینان نسبت به کسی پیدا میکند، اگر آن شخص به او هشدار دهد، او نمیتواند بیتفاوت بماند و به او گوش ندهد؛ بنابراین، در مورد غدیر این موضوع چنین خواهد بود که اگر تاکنون به پیامبر صلی الله علیه و آله اطمینان داشتهاید و سخن او را بهعنوان یک ترساننده الهی قبول کردهاید، چگونه است که در مسئله ولایت این جهت ترسانندهبودن او را نمیپذیرید؛ نه تنها نمیپذیرید، بلکه بر ضد او قیام میکنید و سقیفه را یاری مینمایید.[۱۲]
پانویس
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۱۳–۲۱۴.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۳۸.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۹۹.
- ↑ شرح الاخبار، ج۱، ص۲۳۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۰، ص۱۲۲؛ الاحتجاج، ج۱، ص۲۵۴–۲۵۵.
- ↑ تفسیر فرات الکوفی، ص۳۴۶، ح۴۷۱؛ مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۳۷–۳۸؛ تأویل الآیات الظاهرة، ص۴۶۶–۴۶۷؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۳۹۱، ح۲؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۶۰؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۴۱، ح۲۰۹.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۳۰۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۹، ص۱۹۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۳، ص۳۹۱، ح۲.
- ↑ شرح الاخبار، ج۱، ص۲۳۶.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۳۰۳–۳۰۴.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۳۰۴–۳۰۵.
منابع
- الاحتجاج؛ احمد بن علی طبرسی، تحقیق: محمدباقر موسوی خرسان، مشهد: نشر المرتضی، ۱۴۰۳ق.
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة؛ شرفالدین علی حسینی استرآبادی، تحقیق: حسین استادولی، قم:مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
- تفسیر فرات الکوفی؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تحقیق: محمد الکاظم، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۰ق.
- شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار؛ نعمان بن محمد (قاضی نعمان مغربی)، تحقیق: محمد حسینی جلالی، قم: مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
- عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال؛ عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی، قم: مؤسسة الإمام المهدی علیه السلام، ۱۳۸۲ش.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
- مناقب آل ابیطالب؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، تحقیق: محمدحسین آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.
- واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یکماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
