ابوالمعالی جوینی

از ویکی غدیر
ابو المعالی جوینی
اطلاعات فردی
نام کاملأَبُو المَعَالِی عَبْدُ المَلِکِ ابْنُ الإِمَامِ أَبِی مُحَمَّدٍ عَبْد اللهِ بنِ یُوسُفَ بنِ عَبْدِ اللهِ بنِ یُوسُفَ بنِ مُحَمَّدِ بنِ حَیُّوَیْه الجُوَیْنِیُّ
سرشناسیامام الحرمین
تولد۴۱۹ قمری - جوین نیشابور
وفات۴۷۸قمری - نیشابور
محل دفننیشابور
اطلاعات علمی
استادانابوالقاسم اسکافی اسفراینی و ابونعیم اصفهانی
شاگردانابو عبدالله فراوی، زاهر شحامی، احمد بن سهل مسجدی
تالیفاتنهایة المطلب فی درایة المذهب، البرهان فی اصول الفقه، الشامل فی اصول الدین
مذهبشافعی - اهل سنت
اطلاعات فرهنگی
علت شهرت۴ سال در مکه و مدینه مقام فتوی داشته است

ابوالمعالی عبدالملک بن عبدالله بن یوسف جوینی[۱](۴۱۹–۴۷۸ هجری قمری)، مشهور به امام الحرمین، یکی از برجسته‌ترین متکلمان، فقها و اصولیان شافعی مذهب در قرن پنجم هجری بود. او در ۱۸ محرم ۴۱۹ هجری قمری در جوین، از نواحی نیشابور، متولد شد و در ۲۵ ربیع‌الثانی ۴۷۸ هجری قمری درگذشت.

زندگینامه[۲]

عبدالملک بن عبدالله بن یوسف جوینی در خانواده‌ای اهل علم و دین پرورش یافت. پدرش، رکن‌الاسلام ابومحمد جوینی، از عالمان بزرگ شافعی بود. او از کودکی تحت تعلیم پدر قرار گرفت و پس از وفات وی در ۲۰ سالگی، جایگاه تدریس او را به عهده گرفت.[۳] امام جوینی نزد اساتیدی همچون ابوالقاسم اسکافی اسفراینی و ابونعیم اصفهانی علم آموخت و در اصول فقه و کلام به درجه‌ای رسید که به عنوان یکی از نوآوران مکتب اشاعره شناخته شد. از جمله شاگردان او ابو عبدالله فراوی، زاهر شحامی، احمد بن سهل مسجدی می‌باشد.

او به دلیل چهار سال اقامت در مکه و مدینه برای تدریس و فتوا، به امام الحرمین ملقب شد. پس از بازگشت به نیشابور، با حمایت خواجه نظام‌الملک سلجوقی، مدرسه نظامیه نیشابور برای او تأسیس شد. او نزدیک به ۳۰ سال بدون مزاحمت به تدریس، امامت جماعت و خطابه پرداخت. شاگردان بسیاری از جمله امام محمد غزالی نزد او تربیت شدند[۴].

وفات

امام الحرمین جوینی در سال ۴۷۸ هجری قمری در نیشابور وفات یافت. مراسم سوگواری او باشکوه برگزار شد و شاگردانش تا مدتی عزادار بودند. تأثیر او بر مکتب اشاعره و فقه شافعی تا قرن‌ها باقی ماند.

تألیفات[۵]

ابو المعالی جوینی آثار متعددی در فقه، اصول فقه و کلام تألیف کرد که برخی از مهم‌ترین آنها عبارتند از:

  • نهایة المطلب فی درایة المذهب: کتابی جامع در فقه شافعی.
  • البرهان فی اصول الفقه: اثری برجسته در اصول فقه.
  • الشامل فی اصول الدین: کتابی مهم در علم کلام.
  • الإرشاد إلی قواطع الأدلة: اثری درباره اعتقادات اسلامی.
  • غیاث الأمم فی التیاث الظلم: کتابی درباره امامت.

جایگاه علمی[۶][۷]

و مخفی نماند که ابو المعالی عبد الملک بن الشیخ أبی محمد عبد اللّٰه بن أبی یعقوب یوسف بن عبد اللّٰه بن یوسف بن حبویه الجوینی از حائزین نهایت علم و نبل، و أوعیهٔ تحقیق و فضل، و بحور زاخرهٔ حدیث و اصول، و مهرهٔ نحاریر، و ثقات فحول، و ائمّه ناقدین، و محققین بارعین، و سبّاق مجتهدین اهل سنت است، بطون اسفار و دفاتر از درر بواهر مدایح و مفاخر، و نفائس محامد و مآثر او مملوّ و مشحون است، چنان‌که بر ناظر (وفیات الأعیان) تصنیف ابو العباس احمد الشهیر بابن خلّکان. و (مرآة الجنان) تصنیف ابو محمد عبد اللّٰه بن اسعد الیافعی. و (عبر فی خبر من غبر) تصنیف شمس الدین ابو عبد اللّٰه الذهبی. و (طبقات فقهای شافعیّه) تصنیف عبد الرحیم بن الحسن الاسنوی. و (طبقات فقهای شافعیّه) تصنیف ابو بکر اسدی، (و کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون) تصنیف مصطفی بن عبد اللّٰه القسطنطینی ظاهر است.

ابوسعد سمعانی گفته است: ابوالمعالی، امام مطلق ائمه بود، شرق و غرب بر امامت او اجماع داشتند، و چشم‌ها مانند او را ندیده بودند.[۸]

ابوالمعالی در مرآة الجنان می‌گوید: امام بزرگوار، سید والامقام، کسی که همگان بر امامت او اتفاق نظر دارند، متفق‌القول بر وسعت دانش و تبحر او در علوم مختلف از اصول و فروع و ادب و غیره، امام نقاد، محقق برجسته، نجیب و دقیق‌نظر، استاد فقها و متکلمین، و سرآمد نجبا و مناظره‌کنندگان، کسی که همه به نجابت، برجستگی، بلاغت و نوآوری او اقرار دارند.[۹]

معرفی کتب غدیر[۱۰]

از اوایل قرن دوم هجری که تدوین معارف دینی آزاد اعلام شد، تبلیغ غدیر نیز شکلی تازه به خود گرفت و کم‌کم از شکل روایت به صورت تألیف درآمد. در اواسط قرن دوم به اولین تألیف مستقل درباره غدیر برمی‌خوریم که از فراهیدی است.

کتب مفصلی در زمینه بحث‌های رجالی و تاریخیِ مربوط به سند حدیث غدیر تألیف شده است. در این کتاب‌ها، اسماء راویان حدیث غدیر از مرد و زن جمع‌آوری شده و از نظر رجالی درباره موثق بودن راویان بحث شده و تاریخچه مفصلی از اسناد و راویان حدیث غدیر تدوین شده و جنبه‌های اعجاب‌انگیز آن در زمینه‌های اسناد و رجال تبیین گردیده است.

این مسیر ادامه یافت و کتاب‌های مختلفی به صورت مستقل یا ضمنی در موضوع غدیر تدوین شد. به عنوان نمونه[۱۱] بعضی از علماء در جمع طرق حدیث غدیر بیست و هشت جلد یا زیاده تصنیف کرده‌اند چنان‌که محمد بن علی بن شهرآشوب المازندرانی که صلاح الدین خلیل بن ایبک الصفدی در (وافی بالوفیات)[۱۲] و شیخ مجد الدین ابو طاهر محمد بن یعقوب الفیروزآبادی در کتاب (البلغة فی تراجم ائمة النحو و اللغة) و جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی در (بغیة الوعاة فی طبقات النحاة)[۱۳] جناب او را بمدائح عظیمه، و مناقب فخیمه، و محاسن جلیله، و اوصاف جمیله ستوده‌اند، و صفدی تصریح کرده است بآنکه او صدوق اللهجه بوده در کتاب (المناقب) علی ما ذکره حسین ابن خیر فی (نخب المناقب لآل أبی طالب) گفته:

قال جدی شهرآشوب: سمعت أبا المعالی الجوینی یتعجب و یقول: شاهدت مجلدا ببغداد فی ید صحاف فیه روایات هذا الخبر مکتوبا علیه المجلد الثامنة و العشرون من طرق قوله: من کنت مولاه فعلی مولاه‏، یتلوه المجلد التاسعة و العشرون.

ابن شهرآشوب گفت: شنیدم ابوالمعالی جوینی با شگفتی می‌گفت: در بغداد کتابی را دیدم که در دست یک صحاف بود. این کتاب شامل روایت‌های حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» بود و بر روی آن نوشته شده بود که این جلد بیست‌وهشتم از طرق این حدیث است و پس از آن جلد بیست‌ونهم قرار داشت.[۱۴]

زیاده از این تواتر و استفاضه چه خواهد بود، که صرف در نقل طرق این حدیث بیست و هشت جلد با زیاده تصنیف شد، هرگز خبری در اسلام هم چنین تواتر و استفاضه متعارف نیست، که زیاده از صد صحابه روایت آن کرده باشند، و اکثر اسانید آن صحاح و حسان باشد، و علمای اعلام اهل سنّت در جمع طرق آن کتاب تصنیف کرده باشند، تا آنکه بعضی از علماء بیست و هشت مجلّد یا زیاده در طرق آن نوشتند.[۱۵][۱۶]

پانویس

  1. الإِمَامُ الکَبِیرُ، شَیْخُ الشَّافِعِیَّةِ، إِمَامُ الحَرَمَیْنِ، أَبُو المَعَالِی عَبْدُ المَلِکِ ابْنُ الإِمَامِ أَبِی مُحَمَّدٍ عَبْد اللهِ بنِ یُوسُفَ بنِ عَبْدِ اللهِ بنِ یُوسُفَ بنِ مُحَمَّدِ بنِ حَیُّوَیْه الجُوَیْنِیُّ، ثُمَّ النَّیْسَابُورِیُّ، ضِیَاءُ الدِّینِ، الشَّافِعِیُّ، صَاحِبُ التَّصَانِیفِ. تاریخ نیسابور، ص 507.
  2. . تاریخ نیسابور. جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی، 1362، ص 507.
  3. سیر أعلام النبلاء. ج 18، مؤسسة الرسالة، 1414، ص 469
  4. تبیین کذب المفتری ص: ٢٨٠-٢٨١، المنتظم ١٨/٩-١٩، تاریخ بغداد، لابن النجار: ٨٦، وفیات الأعیان" ١٦٨/٣، طبقات السبکی ١٧٥/٥-١٧٦. سیر أعلام النبلاء. ج 18، مؤسسة الرسالة، 1414، ص 469.
  5. . سیر أعلام النبلاء. ج 18، مؤسسة الرسالة، 1414، ص 475.
  6. عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، ج‏1، ص: 160
  7. ابن خلکان در جزء ۱ از تاریخ خود صفحه ۳۱۲ دربارهٔ ابو المعالی جوینی چنین نگاشته: نامبرده از دانشمندترین مؤرخین زمان اخیر از اصحاب امام شافعی است که در جمیع علوم و فنون از اصول و فروع و ادب سرآمد اقران است و در شرح حال او و تألیفش ستایش فراوان نموده‌اند. تولد او ۴۱۹ و وفاتش ۴۷۸ اتفاق افتاده. الغدیر، جلد: ۱، صفحه: ۱۴۹
  8. سیر أعلام النبلاء. ج 18، مؤسسة الرسالة، 1414، ص 469
  9. مرآة الجنان ١٢٤/٣ فیها ترجمة مفصلة تعادل ستة أضعاف هذه الترجمة، من تصانیفه: (الشامل) فی اصول الدین و (الارشاد) و (العقیدة النظامیة) و (غیاث الأمم) فی الامامة و (مغیث الخلق) فی اختیار الحق و (البرهان) فی اصول الفقه و (تلخیص التقریب) و (تلخیص نهایة المطلب) و لم یتمه و (غنیة المسترشدین) فی الخلاف.
  10. اسرار غدیر: ص ۱۰۷. چهارده قرن با غدیر: ص ۱۲۱. غدیر در آئینه کتاب: ص ۱۴.
  11. عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، ج‏1، ص: 159
  12. وافی بالوفیات ج 4 ص 164.
  13. بغیة المناقب ص 77 ط بیروت.
  14. نخب المناقب ص 92. عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، ج‏1، ص: 160
  15. عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار، ج‏1، ص: 160
  16. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۳۵. إحقاق الحق: ج ۲ ص ۴۸۶.