احمد بن سهل فقیه
احمد بن سهل بلخی، دانشمند برجسته قرن سوم و چهارم هجری قمری بود. او در سال 235 هجری قمری در روستای شامستیان بلخ متولد شد[۱]، و در سال 322 هجری قمری، در زادگاهش بلخ درگذشت، او به عنوان فیلسوف، جغرافیدان، ریاضیدان، و متکلم شهرت یافت.
جایگاه علمی
ابوزید بلخی در جوانی به عراق سفر کرد و از محضر دانشمندانی چون یعقوب بن اسحاق کندی بهره برد. پس از هشت سال اقامت در عراق، به زادگاهش بازگشت و در دربار احمد بن سهل بن هاشم مروزی به مقام کتابت رسید.
بلخی در علوم مختلف تبحر داشت[۲] و آثار متعددی در زمینههای گوناگون از جمله فلسفه[۳]، جغرافیا، ادبیات، و علوم دینی تألیف کرد[۴]. از جمله آثار مهم او میتوان به "مصالح الأبدان و الأنفس" و "صورالاقالیم" اشاره کرد.
درباره مذهب احمد بن سهل بلخی اختلاف نظر وجود دارد. برخی او را پیرو مذهب امامیه و برخی دیگر او را زیدی دانستهاند. این اختلافات نشاندهنده گرایشهای شیعی اوست.
روایت شده که در اوج جوانی و شادابی و آغاز نوجوانیاش، نفسش او را به سفر و ورود به سرزمین عراق و نشستن در محضر علما و کسب علوم از آنها فراخواند. پس پیاده همراه با حاجیان به آنجا رفت و هشت سال در آنجا اقامت کرد. سپس از آنجا گذشت و در سرزمینهای مجاور گشت و با بزرگان و سرشناسان دیدار کرد. او شاگرد ابویوسف یعقوب بن اسحاق کندی شد و علوم بسیاری از او آموخت. در علم فلسفه عمیق شد و به اسرار علم نجوم و هیئت دست یافت و در علم طب و طبایع برجسته گشت. او در اصول دین به طور کامل و دقیق تحقیق کرد تا جایی که این امر او را به حیرت کشاند و از راه روشن منحرف ساخت. گاهی به دنبال امام میگشت و گاهی امور را به ستارگان و احکام نجومی نسبت میداد.
ابوالحسن حدیثی نقل کرده است: ابوبکر بکری فاضل و بیپروا بود و به خاطر سنش، سخنانش را تحمل میکردند. او گفت: به یاد دارم که نزد او بودیم و سفره غذا پهن شده بود و ابوزید نماز میخواند. او خوشنماز بود. بکری از طولانی شدن نمازش بیتاب شد و رو به مردی دانشمند به نام محمد خجندی کرد و گفت: "ای ابومحمد، بوی امامت هنوز در سر ابوزید است." پس ابوزید نمازش را کوتاه کرد در حالی که آن دو میخندیدند.
ابوالحسن گفت: نمیدانستم منظورشان چیست تا اینکه از خجندی یا ابوبکر دمشقی پرسیدم. یکی از آنها گفت: "بدان که ابوزید در ابتدای کارش برای جستجوی امام به عراق رفته بود، زیرا مذهب امامیه را پذیرفته بود. بکری به این خاطر او را سرزنش کرد."
او گفت: ابوزید خوشاعتقاد بود و از نشانههای خوشاعتقادیاش این بود که احکام نجومی را تأیید نمیکرد، بلکه تنها آنچه را که محاسبات نشان میداد، میپذیرفت. نام او در مجلس امام ابوبکر احمد بن محمد بن عباس بزار، که امام و مفتی بلخ بود، ذکر شد. او به نیکی از ابوزید یاد کرد و گفت: "او استوار در مذهب و نیکاعتقاد بود و در دینداریاش به چیزی متهم نشد[۵].
صفدی در کتاب وافی بالوفیات می گوید: احمد بن سهل بلخی، معروف به ابوزید، دانشمندی فاضل و مسلط بر تمامی علوم بود[۶].
تألیفات
بعضی از آثار احمدبن سهل به روایت سیوطی:[۷]
- کتاب نظم قرآن
- کتاب قوارع قرآن
- کتاب تفسیر غریب قرآن
- کتاب تفسیر سوره فاتحه و حروف مقطعه در آغاز سورهها
- کتاب درباره اینکه سوره حمد جایگزین تمام قرآن میشود
- کتاب اسماء و صفات خداوند متعال
- کتاب عصمت پیامبران
- کتاب نحو و صرف
- کتاب صناعت شعر
- کتاب فضیلت صناعت نویسندگی
- کتاب اسامی اشیاء
- کتاب اسمها، کنیهها و لقبها
- کتاب مصادر
- کتاب تقسیمبندی علوم
- کتاب مختصر در فقه
- کتاب فضیلت علم اخبار
- کتاب بحث درباره تأویلها
- کتاب نوادر در فنون مختلف
- کتاب فضیلت مکه بر سایر سرزمینها
- کتاب فضایل بلخ
روايت حديث غدير[۸]
يكى از علما و بزرگان اهل سنت كه حدیث غدیر را نقل كرده احمد بن سهل فقيه بخارى است. حاکم حديث غدير را در «المستدرک» از احمد بن سهل روایت كرده است.[۹]
او از مشايخ حاکم نیشابوری است و حاكم در مستدركش فراوان از او روايت كرده است. همچنين حاكم و ذهبی در تلخيص مستدرک حديثش را صحيح دانسته اند.
پانویس
- ↑ معجم الادباء ارشاد الاريب الي معرفه الاديب، جلد : 1 صفحه : 275
- ↑ أحمد بن سهل البلخي أو زيد في معجم الأدباء عن كتاب لأبي سهل أحمد بن عبيد الله بن أحمد مولى أمير المؤمنين في اخبار أبي زيد البلخي انه ولد ببلخ بقرية تدعى شاميستيان من رستاق نهر غربنكي من جملة اثني عشر نهرا من انهار بلخ. ومات ليلة السبت لتسع بقين من ذي القعدة سنة 322 عن 87 أو 88 سنة. أقوال العلماء فيه في معجم الأدباء: كان فاضلا قائما بجميع العلوم القديمة والحديثة يسلك في مصنفاته طريق الفلاسفة الا انه باهل الأدب أشبه وكان معلما للصبيان ثم رفعه العلم إلى مرتبة علية. أعيان الشيعة ، الأمين، السيد محسن، جلد : 3 صفحه : 216
- ↑ قَالَ ياقوت: كَانَ فَاضلا قيمًا بِجَمِيعِ الْعُلُوم الْقَدِيمَة والحديثة، يسْلك فِي مصنفاته طَريقَة الفلاسفة، إِلَّا أَنه بِأَهْل الْأَدَب أشبه، أفرد أخباره بالتأليف أَبُو سهل أَحْمد بن عبيد الله. بغيه الوعاه ، السيوطي، جلال الدين، جلد : 1 صفحه : 311
- ↑ يسْلك فِي مصنفاته طَريقَة الفلاسفة إِلَّا أَنه بِأَهْل الْأَدَب أشبه وَكَانَ معلما للصبيان ثمَّ رَفعه الْعلم. الوافي بالوفيات ، الصفدي، جلد : 6 صفحه : 252
- ↑ معجم الادباء ارشاد الاريب الي معرفه الاديب، جلد : 1 صفحه : 277
- ↑ الوافي بالوفيات، الصفدي، جلد : 6 صفحه : 251
- ↑ بغیه الوعاه، السیوطی، جلال الدین، جلد: 1 صفحه: 311
- ↑ چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۲۵۶.
- ↑ المستدرك على الصحيحين: ج ۳ ص ۱۰۹.