پرش به محتوا

بنی اسرائیل و غدیر

از ویکی غدیر

بنی‌اسرائیل و غدیر واجد مطالبی درباره مشابهت برخورد قوم حضرت موسی علیه السلام با او و برخورد مسلمانان صدر اسلام با رخداد غدیر و تشابه عید غدیر با اعیاد بنی اسرائیل است.

در مورد اول، نحوه برخورد اکثریت با حقیقت غدیر مشابه برخورد قوم موسی علیه السلام با او دانسته شده است؛ اکثریت آنان در حالی که حقیقت نبوت موسی علیه السلام برایشان روشن بود، به سادگی به بت‌پرستی دوباره کشیده شدند. این موضوع نشان‌دهنده سقوط ارزش اکثریت دانسته شده است.

همچنین در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است: انبیاء بنی‌اسرائیل روزی را که جانشینِ بعد از خود را تعیین می‌کردند عید قرار می‌دادند. «عید غدیر» هم روزی است که پیامبر صلی الله علیه و آله امیرالمؤمنین علیه السلام را برای مردم منصوب فرمودند.

برخورد مسلمانان با غدیر مشابه برخورد قوم حضرت موسی علیه السلام با او

نحوه برخورد اکثریت با حقیقت غدیر مشابه برخورد قوم موسی علیه السلام با او دانسته شده است: حضرت موسی علیه السلام مسایل مختلفی با قوم خود داشت که آنان در هر یک سقوط ارزش اکثریت را بیشتر به نمایش می‌گذاشتند، تا آنجا که به مردم فرمودند:یا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِی وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّی رَسُولُ اللَّه إِلَیْکُمْ؛ ای قوم، چرا مرا اذیت می‌کنید در حالی که می‌دانید من فرستاده خدا به‌سوی شمایم(صف:۵).

یکی از آن مراحل حساس این بود که بعد از آن همه تلاشِ حضرت موسی علیه السلام برای اصلاح ساختار اعتقادی بنی‌اسرائیل، به مجرد مشاهده بت‌پرستان تقاضای بت کردند: وَ جاوَزْنا بِبَنِی إِسْرائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلی قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلی أَصْنامٍ لَهُمْ، قالُوا یا مُوسَی اجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ؛ بنی‌اسرائیل را از دریا عبور دادیم آنان به قومی رسیدند که در برابر بتان کُرنش می‌کردند. گفتند: ای موسی، برای ما هم خدایی (بُتی) قرار ده همان‌گونه که آنان بت‌هایی دارند؛ فرمود شما قومی هستید که جهل می‌ورزید(اعراف:۱۳۸).

مسئله پرستش گوساله و کار سامری مرحله عجیب‌تری بود که نشان داد مردم با غیبت پیامبرانشان چگونه باطن خود را بروز می‌دهند و این اکثریتِ به ظاهر تسلیمِ اوامر خدا و رسول، چگونه به‌طور ناگهانی به کفر بازمی‌گردند: وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسی مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ، أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لا یُکَلِّمُهُمْ وَ لا یَهْدِیهِمْ سَبِیلاً، اتَّخَذُوهُ وَ کانُوا ظالِمِینَ؛ قوم موسی بعد از او از زیورهایشان تندیس گوساله‌ای ساختند که بانگ می‌کرد. آیا نمی‌بینند که آن گوساله با آنها سخن نمی‌گوید و ایشان را به هیچ راهی هدایت نمی‌کند؟ آن را به خدایی گرفتند و بر خود ستم کردند.(اعراف:۱۴۸).

آنچنان که دیده می‌شود خداوند به تعمدِ آن اکثریت در رجوع به بت‌پرستی، جهالت و عدم تفکر آنان در چنین انتخابی و نهایتاً به ظالم‌بودنشان در چنین حرکتی تصریح می‌فرمایند. آنگاه بی‌اعتنایی این اکثریت را به یادآوری‌های جانشینِ حضرت موسی علیه السلام چنین بیان می‌کند: وَ لَقَدْ قالَ لَهُمْ هارُونُ مِنْ قَبْلُ یا قَوْمِ إِنَّما فُتِنْتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِی وَ أَطِیعُوا أَمْرِی۹۰قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَیْهِ عاکِفِینَ حَتَّی یَرْجِعَ إِلَیْنا مُوسی۹۱؛ هارون قبلاً به آنان گفت: ای قوم، شما گول گوساله و سامری را خوردید و پروردگار شما رحمان است. تابع من باشید و امر مرا اطاعت کنید. گفتند: همچنان در برابر آن کرنش خواهیم کرد تا موسی به نزد ما بازگردد(طه).

عکس‌العمل پیامبری که هرگز انتظار نداشت اکثریت مردم با غیبت چند روزه او این‌چنین بیراهه روند و سر از غلیظ‌ترین نوع آن یعنی بت‌پرستی درآورند، چنین نقل شده است: وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسی إِلی قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُونِی مِنْ بَعْدِی أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَ أَلْقَی الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ؛ آنگاه که موسی با غضب و تأسف به نزد قوم خود بازگشت گفت: بعد از من چه بد رفتار کردید! آیا برای عذاب پروردگارتان عجله داشتید؟ آنگاه حضرت موسی علیه السلام الواح را به‌سویی انداخت و سر برادرش را گرفته (به عنوان مؤاخذه) او را به‌سوی خود می‌کشید(اعراف:۱۵۰).

از این عجیب‌تر پاسخ هارون است که اکثریت او را تنها گذاشتند و تصمیم به قتل او گرفتند. این نشانه کمال بی‌اعتمادی به اکثریت است؛ یعنی حضرت موسی علیه السلام با توجه به اینکه اکثریت ایمان دارند و اگر هم مشکلی پیش آید، همان اکثریت لااقل به فاصله چهل روز می‌توانند هارون را کمک کنند تا او بازگردد با مردم خداحافظی کرد و به کوه طور رفت. آیا احتمال می‌داد همه او را تنها بگذارند؟ آیا احتمال می‌داد حتی تصمیم به قتل او بگیرند؟

قرآن این صحنه را از قول هارون چنین نقل می‌کند: قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی، فَلا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ؛ هارون گفت: ای پسر مادرم، این قوم مرا خوار کردند و ضعیف شمردند و نزدیک بود مرا بکشند، پس دشمنان را بر من شاد مکن و مرا با قوم ظالم قرار مده(اعراف:۱۵۰).[۱]

تشابه عید غدیر با اعیاد بنی اسرائیل

موضوع دیگر درباره بنی اسرائیل و غدیر تشابه عید غدیر با اعیاد بنی اسرائیل دانسته شده است.[۲] روز غدیر در واقع عید آل محمد علیهم السلام و روز جشن اهل بیت علیهم السلام است. به همین جهت تأکید خاصی از سوی ائمه علیهم السلام بر جشن‌گرفتن و اظهار سرور و شادی در این روز وارد شده است.

از جمله در این حدیث چنین آمده است: امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: انبیاء بنی‌اسرائیل روزی را که جانشینِ بعد از خود را تعیین می‌کردند عید قرار می‌دادند. «عید غدیر» هم روزی است که پیامبر صلی الله علیه و آله امیرالمؤمنین علیه السلام را برای مردم منصوب فرمودند….[۳]

پانویس

  1. غدیر در قرآن، ص۳۰۲–۳۰۴.
  2. اسرار غدیر، ص۲۳۲.
  3. بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۷۰.

منابع

  • اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
  • دانشنامه غدیر؛ محمدرضا شریفی، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۹۸ش.
  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.