حجّاج بن منهال سلمی (ابو محمد ، انماطی)
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | حجاج بن المنهال السلمی الأنماطی البصری أبو محمد |
| سرشناسی | حافظ، قدوة، عابد، راوی معتبر حدیث اهل بصرة |
| وفات | ۲۱۷ هـ |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | حماد بن سلمة، شعبة بن الحجاج، عبد العزیز بن عبدالله بن أبی سلمة |
| شاگردان | إبراهیم بن راشد بن سلیمان الأدمی، إبراهیم بن عبدالله بن مسلم البصری |
| مذهب | اهل سنت |
| اطلاعات فرهنگی | |
| زمینه فعالیت | علوم حدیث، روایت حدیث |
| علت شهرت | پیشوای حدیث اهل بصرة |
حجاج بن المنهال الأنماطی، أبو محمد السلمی، راوی معتبر حدیث اهل البصرة بود که در سال ۲۱۷ هـ درگذشت. او از اساتید شاخص حدیث بود که روایتهایش در کتب چون بخاری و مسلم نقل شدهاند و بهخاطر وثاقت و فضل در میان علمای حدیث اهل سنت شناخته میشود.
جایگاه راوی
حجاج بن المنهال السلمی الأنماطی البصری، متولد در خانوادهای موالی بنی سلیم در البصرة، از راویان حدیث اهل سنت در قرن سوم هجری بود. وی به کنیه «أبو محمد» معروف بود و لقبهایی چون الحافظ، الإمام و العابد را به دست آورده بود که نشان از اعتقاد و دانش عمیقش در علوم حدیث داشت. حجاج از اساتید بزرگ اهل سنت همچون حماد بن سلمة و شعبة بن الحجاج بهرهمند شد و خود نیز معلم و مرجع حدیث برای شاگردان متعددی بود.[۱]
زندگی او عمدتاً در شهر بصرة، مرکز علمی و فرهنگی عراق، سپری شد و در اواخر دوره عباسیان زیست. راویان برجستهای مانند بخاری و مسلم از روایتهای او استفاده کردند. مردم به او به عنوان فردی موثق، فاضل و پیرو مکتب اهل سنت نگاه میکردند.[۲]
از ویژگیهای جالب زندگی حجاج میتوان به تأثیر اقتصادی وی اشاره کرد؛ گفته میشود وی در معاملات خود به عنوان سمسار، در هر دینار یک دانه میگرفت، که این نشاندهنده حسن اعتماد و مهارت او در امور مالی بود. با وجود این امور مادی، حجاج عمدتاً به عنوان عالمی دینی شناخته میشود که به دلیل دانایی و تقوا، جایگاه ویژهای در تاریخ علم حدیث پیدا کرد و در ۲۱۷ هـ درگذشت.[۳]
روایت حدیث غدیر[۴]
یکی از علما و بزرگان اهل سنت که حدیث غدیر را نقل کرده حجّاج بن منهال سلمی انماطی بصری، ابومحمد (م ۲۱۷ ق) است. ثعلبی در تفسیرش «الکشف و البیان» حدیث غدیر را با نقل ماجرای غدیر از حجّاج بن منهال نقل کرده است.[۵]
ذهبی و ابن حجر:[۶] او را توثیق کرده و ستودهاند. بخاری، احمد بن فرات، عبد، دارمی، ذُهلی و دیگران از او روایت کردهاند. ابوحاتِم، احمد عِجلی و خلف کردوس او را توثیق کردهاند.[۷]